همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
حواشی پرشمار دربی تهران که هیچ نسبتی با سطح فنی این بازی نداشت، همچنان ادامه دارد و با انبوهی از شکایات، بیانیهنویسیها و دعواهای ریز و درشت در جریان است. این موضوع علاوه بر اینکه ذاتا مذموم است و باعث کاهش لذت فوتبال برای مخاطبان میشود، این فرصت را هم به برخی بازیکنان ضعیفتر تیم میدهد که پشت قیلوقالها پنهان شوند و عملکرد نهچندان جالب توجهشان چندان به چشم نیاید؛ مثال میخواهید؟ به شرایط این چند نفر توجه کنید.
مهرداد محمدی
شروع خوبی در استقلال داشت و آنقدر درخشید که همه داستان معروف هواداریاش از رقیب سنتی را از یاد بردند. روند مهرداد طوری بود که کمکم هواداران عادت کردند به جای «لیدر پرسپولیس» از او با عنوان «ستاره استقلال» یاد کنند. با این حال پسری که هزارمین گل تاریخ آبیها در لیگ برتر به نامش ثبت شده، بعد از دبل مقابل هوادار رو به افول گذاشت و ۶بازی است که نهتنها نتوانسته گل بزند، بلکه کار خاصی هم برای تیمش انجام نداده است. او باید یادش باشد حضورش در ترکیب فیکس استقلال برای همیشه تضمین نشده و اگر با همین دست فرمان جلو برود، شاید به سرنوشت ارسلان مطهری دچار شود.
گوستاوو بلانکو
مهاجم آرژانتینی استقلال هنوز کیفیتی دارد که میشود به آن امیدوار بود؛ با این حال صادقانه باید گفت امروز حجم خوشبینیها به اندازه چند هفته پیش نیست. بعد از یکی، دو نمایش اثرگذار و مخصوصا گلی که بلانکو به تراکتور زد، انتظار میرفت او به مرور پیشرفت کند و به ایفای نقش مهمتری در معادلات فنی استقلال مشغول شود، اما این اتفاق رخ نداده است. در جریان مساویهای پرشمار اخیر استقلال، بلانکو چندان به فریاد تیمش نرسیده است. عملکرد او در دربی هم بیش از حد معمولی بود.
حسین حسینی
در کنار نامش، عنوان تلخ «ناکامترین بازیکن تاریخ دربی» ثبت شده است. او تنها بازیکن این مسابقه در همه ادوار است که بیش از انگشتان ۲دست در دربی حاضر شده و طعم پیروزی را نچشیده است. با تساوی پنجشنبه گذشته، تعداد دربیهای بدون برد حسینی به عدد ۱۱رسید. عجیبتر اینکه او در طول این همه مسابقه، فقط ۲بار کلینشیت کرده و البته اغلب هم نمایشهای خوبی نداشته است. در همین دیدار اخیر ۲تیم هم حسینی روی گل پرسپولیس بهترین عملکرد را نداشت.
مهدی ترابی
پرسپولیس فصل گذشته هم از نظر فنی اتکای بسیار زیادی به ترابی داشت. بعد از باخت پایان سال ۱۴۰۱به سپاهان، سریال بردهای سرنوشتساز پرسپولیس از زمانی شروع شد که ترابی راه افتاد. او ستاره اغلب آن مسابقات بود و سرخپوشان را به سمت قهرمانی پیش برد؛ بهعنوان مثال میتوان به هتتریک مهدی ترابی در بازی با گلگهر در هفته ماقبل پایانی فصل گذشته اشاره کرد. طبیعتا این ترابی با آن ترابی فرسنگها فاصله دارد و اگر از خودش هم بپرسید، بعید است منکر این موضوع شود. او در جریان مسابقه با استقلال هم کماثر بود و چنان در چنگ یامگا گرفتار شد که نهایتا یحیی گلمحمدی تعویضش کرد.
دانیال اسماعیلیفر
یک نمایش ضعیف دیگر از بازیکنی که این روزها زیاد مورد انتقاد قرار میگیرد. پس از آنکه اسماعیلیفر در دیدار با هوادار نیمچه تکانی بهخودش داد و چند سانتر خطرناک داشت، انتظار میرفت در دربی جبران مافات کند و با یک بازی خوب، جایگاهش بین هواداران پرسپولیس را ارتقا بدهد، اما این اتفاق رخ نداد. اگر حالتان بد نمیشود دوباره دربی را ببینید؛ اسماعیلیفر در خیلی از صحنهها اعتمادبهنفس نفوذ را ندارد و عجیبتر اینکه گاهی بازیکنان خودی هم با او بازی نمیکنند.
سروش رفیعی
میدانیم که منتظر خواندن اسم علی نعمتی بودید. میشد او را هم انتخاب کنیم و به داستان اصرارش به پنالتی دادن به استقلال بپردازیم که در نهایت هم در آخرین دقایق به ثمر نشست! با این حال از نعمتی مخصوصا در پست غیرتخصصی انتظار بیشتری نمیرود. داستان سروش رفیعی اما فرق دارد. اگر هواداران پرشمار این بازیکن باشخصیت و دوستداشتنی ناراحت نمیشوند، باید بگوییم سروش بیشتر مشغول ژست گرفتن و ایفای نمایش رهبری در زمین است. بهندرت از او پاسهای مؤثر و گرهگشا میبینید و عجیب نیست که در چنین شرایطی، پرسپولیس دچار فقر تاکتیکی در برنامههای تهاجمی میشود.
نظر شما