هراس غرب از گسترش انقلاب و برخی اقدامات دولت وقت و ملی- مذهبیها و نیز فعالیتها و خرابکاریهای گروهکهای داخلی را از مهمترین عوامل تاثیرگذار در طمعورزی صدام حسین به ایران دانست و گفت: «در جریانات آغاز جنگ دولت وقت و برخی جریانات که در دولت هم حضور داشتند از جمله ملی- مذهبیها عمداً نمیخواستند نیروهای نظامی را به کمک مردم محرومی که در حال مقاومت بودند، بفرستند.»
کرمی راد با اشاره به تناقض موجود در رفتار دولتمردان وقت گفت آنها از سویی درصدد انحلال ارتش بودند و از سویی دیگر با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم مخالف بودند. این درحالی بود که در کش و قوس همین مسائل عراق به ایران حمله کرده بود و مردم شهرهای خرمشهر و... خودشان درحال مقاومت بودند.
وی با تاکید بر این که واقعاً در این مسائل عمدی در کار بود. گفت: « بدنه در راس دولت اعتقادی به فرمان ارتش ٢٠ میلیونی امام (ره) نداشت و حتی به سپاه امکانات هم نمیدادند، هم بنیصدر چنین دیدگاهی را داشت و هم نیروهای ملی – مذهبی.»
کرمیراد با بیان این که شرایط داخلی، طمع صدام برای دستیابی به آبهای خلیج فارس، هراس از صدور انقلاب و حمایت و چراغ سبز غرب از مهمترین عوامل حمله صدام به ایران بود، گفت: «صدام در ٢١ تیرماه ١٣٥٩ در مرز اردن با برژینسکی دیدار کرد و در همین دیدار بود که او چراغ سبز حمله را به صدام نشان داد.»
وی ادامه داد: « یکی دیگر از بهانههای صدام حسین، قرارداد الجزایر بود. وی در مجلس عراق اعلام کرد که عراق این قرارداد را زمانی امضا کرده است که ضعیف بود. اما امروز ما قوی هستیم و این قرارداد را قبول نداریم. این هم بهانهای بود تا صدام جنگ را آغاز کند.»
کمکاری بنیصدر
وی با اشاره به کمکاری بنیصدر در زمان آغاز جنگ با این استدلال که ما زمین میدهیم زمان میگیریم، گفت: « هرچقدر به بنیصدر گفته میشد که ارتش عراق آماده حمله به ایران است، اهمیت نمیداد. اینها عمدی بود. وقتی هم که حمله شد کاری نکرد. نیروهای ارتش پس از ٢١ روز از شروع جنگ به مناطق جنگی رسیدند. اینها از کمکاریهای دولت حکایت میکرد. »
وی ادامه داد پیشروی برای نیروهای عراق در داخل خاک ایران آنقدر راحت بوده که یکی از فرماندهان بعثی در خاطراتش مینویسد ما فکر میکردیم نکند این یک نقشه باشد. در ٤٨ ساعت اول هیچ کس جلودار نیروهای عراقی نبود و برخی از نیروها تا عمق ٨٠ کیلومتری هم وارد خاک ایران شده بودند.
کرمیراد با بیان این که در این شرایط سپاه و نیروهای مردمی بودند که به مقاومت و دفاع از شهرهای مختلف از جمله خرمشهر پرداختند، گفت: «نیروهای سپاه و بسیج با ساماندهی نیروهای عشایری وارد مقاومت شدند و همین مسئله باعث جلوگیری از پیشرفت زیاد عراقیها شد. در خرمشهر هم که مردم با سادهترین ابزار مقاومت میکردند تا نیروهای کمکی از راه برسند. »
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به حضور سپاه و نیروهای مردمی در روزهای اول جنگ و دیر کرد ارتش در این باره گفت: « ما نیرویی نداشتیم که از شهرهای بزرگ دفاع کند. از یک طرف آبادان محاصره شده بود و امام (ره) بارها بر رفع حصر آبادان تاکید کردند. اما از طرفی دیگر بنی صدر حاضر نبود کاری به نفع سپاه و بسیج انجام گیرد. حتی در درون ارتش نیز نیروهای ارزشی همچون شهید صیادشیرازی را دفع کرده بود. امثال شهید صیادشیرازی در ارتش کم نبود.»
وی با بیان این که فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت، ارمغان های خوبی از دوران دفاع مقدس مخصوصاً ماجرای خرمشهر هستند، گفت: «همین امروز هم باید این فرهنگ در جامعه جریان داشته باشد و به صورت عینی و عملی خود را در عملکرد ایران و دولتمردان نشان دهد، مقاومت در برابر زیادهخواهیها و روحیه جهادگری از مسائلی است که میتواند در جامعه امروز ما مشکلات زیادی را حل و فصل کند.»
انقلابیون تازه کار
سردار کرمیراد با اشاره به هراس شرق و غرب از پیروزی انقلاب اسلامی ایران صدور و گسترش آن، گفت: «علاوه بر قرار گرفتن شرق و غرب در برابر انقلاب یکی دیگر از مسائلی که بر بحران در روابط دامن میزد،
برخی انقلابیون تازهکاری بودند که تجربه اداره کشور را نداشتند و از بازخوردهای دیپلماتیک اظهاراتشان آگاه نبودند. حرفهایی درباره صدور انقلاب زده میشد که بازتاب داشت. اما به علت فقدان تجربه، این چیزها بر پیچیدهتر شدن فضا کمک میکرد.
اقدام وزیر خارجه وقت ایران و گروهکهای داخلی
کرمیراد درباره یکی دیگر از پیشزمینههای بروز جنگ، گفت: «در آن زمان آقای ابراهیم یزدی وزیر خارجه وقت قرار داد نظامی ایران و آمریکا را یک طرفه فسخ کرد. هواپیماها تانکها و تجهیزات مهمی که قرار بود به ارتش داده شود از دست رفت.
اتفاقات دیگری هم در داخل در جریان بود، مثلاً همان موقع گروهکهای داخلی به مسائلی دامن میزدند و مثلاً موضوع سربازی یک ساله یا بومی را مطرح میکردند.»
توطئه تجربه و کودتای نوژه
وی با بیان این که در این زمان در بسیاری از مناطق دیگر، افرادی بودندکه توطئه تجزیه را در سر میپروراندند، گفت: «در بسیاری از استانهای مرزی، توطئهها، به سمت تجزیه بود. در چنین روزگارانی بود که سپاه شکل گرفت و به کمک ارتش شتافت.
پس از آن نیز موضوع کودتای نوژه پیش آمد که تنی چند از افسران شاه مخلوع میخواستند به بهانه پاسخ به حمله عراق به یکی از روستاهای ایران، هواپیماها را از آنجا بلند و به سمت جماران روانه کنند. این کودتا در بغداد و پاریس و با سرکردگی کسانی چون عناصر رکنی و دیگران پیریزی شده بود که در نهایت در ١٨ تیر ٥٩ ماجرا لو رفت. این هم یکی از پیش زمینهها بود.»
مفاخره صدام برای ابراهیم یزدی
کرمیراد با تاکید بر این که صدام حسین درصدد بود تا با هر بهانهای حمله به ایران را شروع کند، گفت: یکبار آقای یزدی وزیرخارجه وقت در هاوانا صدام را با سیگار برگی در یک حالت تفاخر میبیند. صدام به یزدی میگوید: چرا جزایر سهگانه را به امارات بر نمیگردانید. یزدی جواب میدهد که این ربطی به شما ندارد.
صدام هم میگوید: «شما چه وزیرخارجهای هستید که منشور حزب بعث را نخواندهاید. حزب بعث عراق مدافع تمام اعراب است.» کرمیراد تاکید کرد: «صدام از همان روزها دنبال بهانه بود تا این که با ١٨ لشکر وارد خاک ایران شد و درحالی که بحث تضعیف سپاه و انحلال ارتش در داخل کشور مطرح بود، شهرهایی همچون خرمشهر را اشغال کرد.»
تجهیزات شرقی به اضافه تجهیزات غربی
این نماینده مجلس با تاکید بر این که در جنگ ایران و عراق هم شرق و هم غرب از عراق دفاع میکردند، گفت: «در آغاز جنگ تجهیزات عراقیها شرقی و از شوروی و چین بود، اما ناگهان تجهیزات غربی و هم مدل اروپایی سرازیر شد و امکانات فوقالعاده آنچنانی به کمک عراق آمد.»
عملیاتهای ناموفق بنیصدر برای بازپسگیری خرمشهر
کرمیراد در بیان این که پس از اشغال خرمشهر بنیصدر طی ٤ عملیات کلاسیک قصد آزادی خرمشهر را داشت، گفت: « هرچند عملیات بنیصدر با شکست مواجه شد و نتوانست باعث آزادی خرمشهر شود.
پس از آن بود که سپاه و نیروهای مردمی و بخش انقلابی ارتش به این باور رسیدند تا نوع عملیاتها باید تغییر یابد. از همین جا بود که تاکتیکهای رزم شبانه انجام شد که موفقتر بود. همین مسئله هم یکی از دلایل عزل بنیصدر بود.»
هماهنگی ارتش و سپاه با حضور شهید صیاد شیرازی و عملیاتهای بزرگ
کرمیراد یکی از حوادث مهم زمان قبل از آزادی خرمشهر را حضور شهید صیاد شیرازی در نیروی زمینی ارتش دانست و گفت: «از اینجا بود که هماهنگی بین سپاه و ارتش شکل گرفت و طراحی عملیاتهای بزرگ آغاز شد.
پس از این هماهنگیها بود که حصر آبادان شکسته و عملیاتهای بزرگی چون فتحالمبین، بیتالمقدس و طریق القدس انجام شد. کرمیراد مهمترین عامل را در آزادی خرمشهر، هماهنگی نیروهای سپاه و ارتش دانست و گفت: «بدون این هماهنگی نمیتوانستیم شاهد آزادی خرمشهر باشیم.»
با دست خالی جنگیدیم، تحلیلها را عوض کردیم
کرمیراد با بیان این که در آزادسازی خرمشهر واقعاً با دست خالی مقاومت کردیم، گفت: «اما پس از آزادی خرمشهر غنایم زیادی نصیب نیروهای ما شد. پس از آن همه نیروها اعم از سپاه، بسیج و ارتش خود را فوراً برای مراحل بعد آماده کردند.
از همین جا بود که تحلیلها عوض شد. وی ادامه داد: «با پیروزی در خرمشهر و آزادسازی آن، تحلیلهایی که درباره جنگ تا آن روز وجود داشت عوض شد و این مسئله باعث شد تا رزمندگان ما در ادامه مسیر روحیه خوبی را داشته باشیم.»
هدف صرفاً خرمشهر نبود
وی تاکید کرد: «هدف صدام صرفاً اشغال خرمشهر نبود. او فکر میکرد، با شرایط حاکم بر ایران و حمایتهایی که از عراق میشود، میتواند کل خوزستان را بگیرد و زمینه را برای تجزیه ایران فراهم کند. و حتی نام استان عربستان را برای خوزستان انتخاب کرده بود و دنبال دستیابی به آبهای خلیجفارس بود. اما با هماهنگی نیروهای ما، هیچ گاه چنین امری محقق نشده.»
همشهری جمعه