مینا شهنی: این روزها کمتر پیش می‌آید که خانواده سالم و موفقی دوروبرمان ببینیم.

 جدال‌ها و ناله‌های همیشگی مردان و زنان از همسران‌ و خانواده‌شان دیگر نقل همه جمع‌های دوستانه است. دیگر گوشمان از این حکایت‌ها پر شده. گاهی ممکن است حتی نسخه‌ای هم برای بهتر شدن روزگار خانواده‌ها تجویز کنیم.

آمار نشان می‌دهد که طلاق‌ در میان ایرانیان رشد چشمگیر و پر سرعتی دارد. دیگر شنیدن خبر طلاق کسی، ما را شوکه نمی‌کند. اما اگر با دقت نگاه کنیم افزایش تعداد طلاق پس از ازدواج‌های عاشقانه شوکه‌مان می‌کند.

دکتر شهلا کاظمی‌پور، استاد دانشگاه ومعاون پژوهشی مؤسسه جمعیت‌شناسی آسیا و اقیانوسیه از آن دست کسانی است که پژوهش‌های زیادی را درباره طلاق مدیریت و مطالعه کرده. او معتقد است که جدال‌های روزهای نخستین زندگی مشترک را باید جدی گرفت که دعوا نمک زندگی نیست.

  • خانواده موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟

وقتی همسران به اعتلای یکدیگر کمک‌ کنند و بچه‌های خوبی به جامعه تحویل بدهند نخستین اصل خانواده موفق و سالم اجرا شده‌است.

از دیگر نشانه‌های خانواده‌های موفق اعتلای سلامت جسمی، فرهنگی و اجتماعی است. همه اینها در راستای وجود یک خانواده سالم است.

وقتی بررسی کنید می‌بینید که بچه‌هایی هم که رشد می‌کنند عموما از خانواده‌های موفق هستند. ویژگی این نوع خانواده‌ها این است که زوجین با هم تفاهم داشته باشند؛ یعنی جنگ و جدال‌‌های روزمره در خانواده در کمترین سطح باشد یا در راستای بحث‌هایی باشد که مثلا به تقویت زیر بنای خانواده کمک کند.

  •  پس ما خانواده بدون جنگ و جدال نداریم؟

در چارچوب خانواده سالم و موفق بحث‌ها به مجاب کردن همدیگر برای زندگی بهتر منجر می‌شود، نه اینکه خودخوری در غیاب جنگ و دعوا رشد کند و در سکوت همواره یکی دشمن دیگری باشد. به‌نظر من تفاهم زوجین حرف اول را در خانواده می‌زند.

  • اگر تحمل جای تفاهم را بگیرد چه؟

خیلی از این خانم‌هایی که شما می‌بینید بیشتر افسردگی یا ناراحتی‌های روحی دارند  اینها بیشتر حاصل همان درگیری‌های خانواده است که یا به‌صورت علنی است یا  ذهنی؛ یعنی یکی از طرفین در افکارش همواره دیگری را سرزنش کرده و متهم می‌کند اما ظاهرا سکوت کرده و شما شاید حتی دعوای جدی‌ای هم نبینید یا اصلا نفهمید که از رفتار همسر یا رفتار فامیل همسرش ناراحت است، اما این ناراحتی‌ها را مدام در درونش دارد که این به‌صورت درون ریز مثل غدد درون ریز باعث انواع بیماری‌‌ها برای زنان است. می‌بینید که اکثر خانم‌ها از 40سال به بعد یک کیف دارو دارند که همواره با خود حمل می‌کنند؛ اینها ناشی از رفتارهای درون خانواده‌است.

  • می‌توانیم به این نتیجه برسیم که در زندگی‌های این‌چنینی حق زن‌ها زیر پا گذاشته می‌شود؟

در رفتارهای خانوادگی تقریبا می‌شود گفت که زن و مرد مساوی هستند.

  • ولی ما این فشار را روی زن‌ها بیشتر داریم!

الان دلیلش رامی‌گویم.‌ خانم‌ها به‌خصوص خانم‌‌های خانه‌‌دار جهان‌شان درون خانه است‌.آنها در خانه همسر، فرزند و فامیل خود و همسرشان را می‌بینند؛ یعنی دنیایی دارند با همین تعداد افراد که 100درصد دنیای‌شان است.درصورتی که جهان مردان 30درصد خانواده است 70درصد کار است، در نتیجه مرد اگر هم درون خانه دچار معضلی هست با رفتن به بیرون خانه و یا رفتن به محیط کار، ناراحتی‌اش را فراموش می‌کند؛ در واقع با مشکلاتی که در بیرون از خانه دارد مشکلات خانه را فراموش می‌کند.

  • برگردیم به ویژگی‌های خانواده سالم و موفق، اگر خانواده‌ای طلاق را تجربه نکرده باشد، به معنای موفق بودن است؟

نه در بسیاری از خانواده‌ها ما شاهد طلاق پنهان هستیم. خانواده‌هایی که از اوایل ازدواج، ماه‌های اول وسال‌های اول به بحث و جدل می‌پردازند خیلی مواقع هست که اطرافیان می‌گویند حالا بچه بیاورید خوب می‌شود ولی ما می‌بینیم که با به دنیا آوردن یکی، دو تا بچه هم هنوز مشکلات را با خودشان حمل می‌کنند در این صورت ما شاهد طلاق پنهان در این خانواده‌ها هستیم.

  • این طلاق پنهان به چه شکلی در خانواده‌ها اتفاق می‌افتد؟

زوجین همدیگر را نفی کرده‌اند و فقط در خانه حضور فیزیکی دارند؛ به این معنا که ظاهرا زیریک سقف زندگی می‌کنند اما هیچ رابطه عاطفی با یکدیگر ندارند، پس هر خانواده‌ای که طلاق نداشته باشد در دسته خانواده‌های موفق و سالم نمی‌گنجد.

  • عوارض طلاق پنهان برای فرزندان بیشتر است یا طلاق آشکار؟

طلاق پنهان مسلما عوارض منفی بیشتری را برای فرزندان دارد. در طلاق‌های آشکار درست است که یک سری مشکل برای فرزند پیش می‌آید ولی حداقل روحیه بچه هر روز تضعیف نمی‌شود. فرزند وقتی با دعواهای پدر مادر مواجه است هر روز می‌لرزد و خودخوری می‌کند. وقتی طلاق آشکار اتفاق می‌افتد بچه با یک وضعیت روبه‌روست و با پذیرش وضعیت جدید به زندگی‌اش ادامه می‌دهد. معمولا آن خانواده‌هایی که با جنگ و جدال‌های دائمی زندگی می‌‌کنند تاثیرش روی بچه‌ها بسیار نامناسب است.

  • ما طلاق‌های زیادی را در سال نخست زندگی می‌بینیم، فکر می‌کنید این جدال‌های اولیه طبیعی است یا بیمارگونه؟

من معتقدم که جنگ و جدال میان جوانان و خانواده‌های‌شان حتی پیش از ازدواج هم مشکلات زیادی را برای یک خانواده نوپا به‌وجود می‌آورد. بگومگوهایی که خانواده‌ها بر سر چگونگی برگزاری مراسم ازدواج دارند در واقع پایه‌ریزی یک خانواده ناسالم است. بگو‌‌مگوهای اولیه بر سر مهریه، جهیزیه و انتخاب خانه باید جدی گرفته شوند. همه فکر می‌کنند که این مشکلات حل می‌شود اما این طور نیست این جدال‌ها تاثیر خودش را می‌گذارد.

  • آیا به نظر شما اختلاف سلیقه برای برگزاری مراسم عروسی و میزان مهریه و جهیزیه از جمله مشکلات زودگذر نیست؟

نه اینها در واقع نشانه‌های ناهمگونی دو خانواده است که به هر حال بیانگر تفاوت میان دختر و پسر هم هست و همین اختلاف‌ سلیقه‌ها در واقع زنگ خطری است که از مشکلات پیچیده‌تر بعدی خبر می‌دهد.

  • این اختلاف سلیقه‌ خانواده‌ها از کجا شروع می‌شود؟

وقتی جوانان خودشان همسرشان را انتخاب می‌کنند، نیازمند پشت سرگذاشتن یک‌سری مراتب هستند ولی این کار را نمی‌کنند. ما می‌شنویم که جوانان می‌گویند خانواده‌ چیه؟ یا من چه‌کار به خانواده‌اش دارم می‌خواهم با خودش زندگی می‌کنم.در حالی‌که خانواده‌های ما وزنه تعیین کننده‌ای در خوشبختی و موفقیت زندگی فرزندانشان هستند. اما جوان ما هنوز به این درک از اهمیت کنونی خانواده نرسیده و نمی‌تواند بپذیرد که بخش زیادی از خوشبختی‌اش در تشکیل زندگی بستگی کامل به خانواده‌ دو طرف دارد.

  • این تاثیری است که یک خانواده سنتی دارد. ما امروزه با خانواده‌های مدرن روبه‌رو هستیم. به‌نظر شما خانواده مدرن همانند خانواده سنتی رفتار می‌کند؟

ببینید ما یک ملغمه‌ای برای خودمان درست کرده‌ایم که نه سنتی است نه مدرن. خانواده‌های ما به ظاهر رفتار مدرن از خود نشان می‌دهند و از پایه‌های سنتی‌شان فاصله گرفته‌اند اما در واقع هیچ‌یک از این قالب‌ها را نپذیرفته‌اند. خانواده امروز ایرانی نه سنتی است نه مدرن. خود خانواده هم بلاتکلیف مانده است که کدام نقش را می‌خواهد.

  • اما خانواده، جوانش را در انتخاب همسر آزاد گذاشته و این یکی از نشانه‌های مدرن‌بودن است.

خانواده به ظاهر مدرن ما جوانش را تا انتخاب همسر آزاد گذاشته و تا این‌جای کار رفتار کاملا مدرنی را از خود بروز می‌دهد اما به محض اینکه جوان همسرش را انتخاب کرد خانواده به شیوه کاملا سنتی ظاهر می‌شود.

  • خانواده ایرانی سکه‌ای است با دو رویه؟

ما وقتی از جوانان می‌پرسیم چگونه می‌خواهید ازدواج کنید جواب می‌دهند که از طریق دوستی و آشنایی و در نهایت خودم انتخاب می‌کنم. خب این انتخاب در محیط تحصیل یا کار یا مهمانی اتفاق می‌افتد، صحبت می‌کند، خب اخلاق‌ ما به هم می‌خورد، بیا ازدواج کنیم، تا این‌جا کاملا مدرن است، ولی به محض اینکه به یک توافق می‌رسند، تصمیم‌شان را به خانواده اعلام می‌کنند. خانواده تمام آن مراحل سنتی را می‌خواهد مو به مو اجرا کند و چون آن مرحله اول که انتخاب دختر یا پسر (عروس یا داماد) بوده را خودش پیدا نکرده و خانواده پسر یا دختر را خودش تایید نکرده، در اجرای مراحل سنتی با مشکل روبه‌رو می‌شود.

  • آیا مشکل اصلی، وجود جوانان مدرن در کنار خانواده‌های سنتی‌ است؟

جوانان ما هنوز هم به بلوغ فکری لازم برای پا گذاشتن به دنیای مدرن نرسیده‌اند.بیشتر جوانان ما نتوانسته‌‌اند همسرشان را با واقع‌ بینی انتخاب کنند، بیشتر غریزه در انتخاب‌‌ها تاثیر می‌گذارد. بیشتر پسرهای ما سعی می‌کنند که سریع‌تر همسرشان را انتخاب کنند و به مسائل عقیدتی  و فرهنگی فکر نمی‌کنند، در حالی‌که این دست مسائل در زندگی تاثیر انکارناپذیری دارد.

دخترهای ما هم دنبال یک ایده‌‌آلی هستند که با پیش‌زمینه‌های خودش و خانواده‌اش خیلی متفاوت است. من بارها به دانشجوهای دختر گفته‌ام که به فرض اگر شما دانشگاه آمدید و درس خواندید ممکن است موقعیت ازدواج شما را 20 درصد تغییر بدهد، 80 درصد موقعیت ازدواج شما به زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی خانواده‌تان بستگی دارد، درصورتی که دخترهای ما وقتی به دانشگاه می‌روند اصلا این 80 درصد را فراموش می‌کنند و با این باور که چون من دانشجو هستم و چون لیسانس فلان رشته هستم شوهرم باید فلان متخصص باشد. معیارها و ایده‌‌آل‌هایی در ذهن‌شان می‌سازند که واقعی نیست.

  • پس بیشترین اشتباه در خشت اول است؟

چون انتخاب اولیه از سوی خانواده انجام نمی‌شود و انتخاب از سوی جوانان هم غالبا با نگاهی واقع‌بینانه نیست مشکلاتی به‌وجود می‌آید. وقتی انتخاب از سوی خانواده صورت می‌گیرد، عده بیشتری فکر می‌کنند با حضور خانواده روابط پشت صحنه هم دیده‌ می‌شود، درصورتی که دختر و پسرها فقط چهره را می‌بینند و همین بگو‌بخند‌ها و روابط کاری و دوستی‌های خیابانی را فکر می‌کنند زندگی همین است.

  • شما به این نکته اشاره کردید که تحقیقات نشان داده خانواده‌های ایرانی کاملا سنتی هستند. واقعا با این نمای مدرنی که ما از خانواده ایرانی می‌بینیم هنوز هم سنتی است؟

بله شدیدا. خانواده‌های ما حتی تحصیل‌کرده‌‌هایشان هم سنتی فکر می‌‌کنند. ما خانواده‌هایی داریم که مدرن‌نما هستند. اینها فکر می‌کنند که با تقلید از یک سری رفتارهای مدرن، می‌توانند مدرن به حساب بیایند. فکر می‌کنند مدرنند با بچه‌هاشان هم کاملا مدرن برخورد می‌کنند، ولی وقتی به مراسم ازدواج می‌رسند دیگر این‌جا سنتی می‌شوند. هر چند خانواده‌ها هرگز اعتراف نمی‌کنند که سنتی‌ هستند و حتی هنگام بروز رفتارهای سنتی هنوز هم خود را مدرن به حساب می‌آورند .

  • آیا همین  تظاهر خانواده‌ها مشکلات زوج‌‌های جوان را بیشتر می‌کند؟

بله به خاطر اینکه تا این مرحله را به‌صورت مدرن آمدند، خب باید از اینجا به بعد هم مدرن باشند، اما ما می‌بینیم که کاملا سنتی برخورد می‌کنند.

  • بازگشت به رفتارهای سنتی آن‌هم هنگام ازدواج فرزندان از کجا ریشه می‌گیرد؟

بالاخره این خانواده‌ای که تظاهر به مدرن بودن می‌کند یک خواسته‌هایی دارد که در واقع می‌خواهد خلأهایش را پر کند و برای پر کردن این خلأها تقاضاهایی دارد مثلا فلان مراسم عروسی را باید برای دختر من بگیرید یا اینکه خب در ازای این آپارتمانی که پسر ما دارد می‌بایستی با فلان جهیزیه پر شود یا اینکه هدیه‌هایی که به عروس و داماد اهدا می‌شود چنین و چنان باشد.نکته جالب این هست که این دسته خانواده‌ها وقتی با هم روبه‌رو می‌شوند جنس همدیگر را خوب می‌شناسند چون به هر ترتیب به خانواده‌های مدرن‌نما‌ شبیه هستند اما از همدیگر رو دست می‌خورند و بازی ادامه پیدا می‌کند و به زندگی زوج جوان راه پیدا کرده و خودنمایی می‌کند.

  • همین ظاهر‌سازی‌‌ها جرقه اختلاف خواهد شد؟

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به میزان زیادی ظاهر‌سازی‌ وجود دارد. در کشورهای دیگر می‌بینید که  دختر‌ها و پسرها با هم آشنا می‌شوند و پس از یک دوره آشنایی با یکدیگر ازدواج می‌کنند به خاطر اینکه آن آدم‌ها ظاهر و باطنشان یکی است. طرف وقتی یک نفر را انتخاب می‌کند و با اخلاق یکدیگر آشنا می‌شوند با هم ازدواج می‌کنند. ولی در جامعه ما اخلاق دختر و پسر 20درصد است و 80 درصد مسائل دیگری است.

  •  آیا ما مشکل این نوع ظاهر‌سازی‌ و دورویی در جوانان‌مان را هنگام انتخاب همسر هم داریم؟

حتی انتخاب‌های جوانان خیلی از مواقع انتخاب‌های فقط عاطفی هم نیست. پشت صحنه بسیاری از مواقع اقتصادی است.

  • یعنی دخترها و پسرها در انتخاب‌شان موقعیت اقتصادی طرف مقابل را هم لحاظ می‌کنند.

صد در صد.

کد خبر 82032

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز