دختر نوجوانی که به دلیل فرار از خانه و ولگردی با پوشش نامناسب توسط ماموران پلیس دستگیر شده بود، عامل بدبختی‌هایش را مادر خود و دبیر ریاضی‌اش عنوان کرد.

افسردگی زنان - افسردگی دختران - افسردگی نوجوانان - سرنوشت زن

به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۱۴ ساله‌ که توسط ماموران پلیس شناسایی و به مرکز انتظامی هدایت شده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: پدرم کارگری ساده بود و مدام کار می‌کرد که مخارج زندگی را تامین کند اما وقتی خسته به خانه می‌رسید، مادرم به بهانه‌های واهی مشاجره‌های لفظی را شروع می‌کرد.

تحمل این شرایط برای خواهر و برادرانم امکان‌پذیر بود اما من زجر می‌کشیدم و در جستجوی محبت و عاطفه در بیرون از خانه می‌گشتم تا اینکه روزی یکی از همکلاسی‌هایم که با پسری در خیابان آشنا شده بود، شماره تلفن آن پسر را به من داد تا با هم رابطه داشته باشیم. من که احساس کمبود محبت همه وجودم را فراگرفته بود، خیلی زود به بهزاد زنگ زدم و اینگونه روابط پنهانی ما آغاز شد.

از سوی دیگر، چون دبیر ریاضی هنگام عصبانیت کتاب به سوی ما پرت می‌کرد و با الفاظ نامناسب ما را خطاب قرار می‌داد بسیاری از دوستانم سعی می‌کردند به هر طریق ممکن در ساعات تدریس ریاضی از کلاس فرار کنند. من هم که به دنبال بهانه‌ای برای دیدار با بهزاد می‌گشتم، از این فرصت سوءاستفاده می‌کردم.

بهزاد همواره از دنیای زیبایی که برایم خواهد ساخت، حرف می‌زد و من خام وعده‌های شیرین او درباره خوشبختی‌های بعد از ازدواج شدم و به او اعتماد کردم. ما با هم به سینما و کافی‌شاپ می‌رفتیم و در پارک‌ها می‌گشتیم تا اینکه بهزاد پیشنهاد داد ساعت ۲بامداد از خانه بیرون بروم تا در زیبایی شب با هم در خیابان راه برویم.

آن شب، وقتی دل به دریا زدم و از خانه بیرون رفتم، بهزاد را به همراه یک دختر و ۲ پسر جوان دیگر دیدم که داخل پراید نشسته بودند. به خاطر اعتمادی که به او داشتم سوار خودرو شدم و به یک پارتی شبانه رفتم اما آنجا دختران دیگری هم مانند من بودند که فریب پسران جوان را با وعده ازدواج خورده بودند.

الهام در حالی که دیگر صدای هق‌هق گریه‌اش در فضای اتاق مشاوره پیچیده بود، از رازی سخن گفت که آینده‌اش را به تباهی کشانده بود و فریاد زد: ‌ای کاش فریب نمی‌خوردم.

با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) بررسی‌های روان‌شناختی و اقدامات مشاوره‌ای برای آگاه‌سازی دختران نوجوان و همچنین اقدامات قانونی درباره این ماجرای تاسفبار در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

کد خبر 820657
منبع: خراسان

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار جامعه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
    1 3
    تجربه شخصی من از زدگی از دبیرستان و عقب ماندگی تحصیلی از دبیر ریاضی سوم دبیرستان بود که من و برادرم که هر دو همکلاسی بودیم را بخاطر ناقص بودن تمرین شب و غلط بودن از کلاس اخراج کرد و این شروع داستان ترک تحصیل من بود ، همینجوریش هم در ریاضی ضعیف بودم و به سختی یاد میگرفتم ، اخراج چند جلسه از کلاس باعث شد از کلاس آنقدر عقب بمانم که دیگه نشد که نشد در امتحان حداقل نمره رو بگیرم، دلیل بازگشت به کلاس هم انجام کامل تکالیف بود ، راه حلی هم که براش پیدا کردیم کمک درسی بخش حل مسائل کتاب درسی و از رو رونوشت کردیم چند تا جواب رو هم غلط نوشتیم که طبیعی به نظر برسد اما عقب موندیم از کلاس و فاجعه . این خاطره تلخ را تا پایان عمر فراموش نخواهم کرد، حق و ناحقش هم بماند برای خدا خودش یا میبخشد یا غضب می کند.
    • IR ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
      2 2
      یک نکته جالب ، داداشم که همراه با من دچار ترک تحصیل شد ، بعد از چند سال که به خارج از کشور رفت، از صفر شروع کرد به تحصیل در سن حدود 23 سالگی چون مدرک دیپلم ایران رو قبول نکردند، و سبحان الله در سال آخر دوره دبیرستان موفق شد نفر چهارم شود در سطح کل دبیرستان های آن کشور که شامل ریاضی هم میشه ! سبحان الله .