چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۵:۱۹
۰ نفر

روشنک محمدی: دکتر کشیک با ناراحتی از اتاق عمل خارج شد، از حالت چهره‌اش پیدا بود که دیگر حمید، نفسی از زندگی ندارد.

ساعت 10 صبح  همان روز، حمید بعد از مکالمه کوتاهی با تلفنش یک دفعه مثل ترقه از تختش پرید پایین و رفت سر کمد لباس‌هایش. انگار گنجی را زیر انبوه لباس‌های رنگارنگش پنهان کرده بود، بعد از کلی ریخت و پاش چیزی را توی لباسش پنهان وبا سرعت خانه را ترک کرد.«حمید صبحانه نمی‌خوری؟ بالاخره یه روز از گشنگی می‌میری بچه، کجا داری میری؟»

«زود بر می‌گردم، باید برم حال یه نفرو بگیرم.» مادر حمید نمی‌دانست که این آخرین جملاتی است که از دهان دردانه‌اش شنیده است. یک ساعت بعد، از بیمارستان با او تماس گرفتند. حمید مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.

چند روز پیش حمید اسلحه‌ای را که یکی از دوستانش خریده بود قرض گرفت تا با آن کسی را که هر روز اذیتش می‌کرد کمی بترساند. اسلحه غیرمجاز بود و بعد از شلیک، دردست حمید منفجر شد. حتی اگر این اتفاق نیفتاده بود کس دیگری به جای حمید کشته شده بود.

می‌گویند در مرز ترکیه یک کارخانه ساخت اسلحه‌های شکاری وجود دارد که تغییر کاربری داده و اقدام به ساخت سلاح‌های کمری می‌کند که هیچ کدام از این سلاح‌ها از حداقل استاندارد هم برخوردار نیستند و جالب آنکه محصولات این کارخانه از مرز ترکیه و عراق به کردستان و کرمانشاه وارد می‌شود.

قیمت خرید یک کلت کمری ساخت این کارخانه از قیمت خرید یک بسته شکلات خارجی مرغوب در مرکز شهر بسیار ارزان‌تر است و ظاهرا یکی از همین اسلحه‌ها به دست حمید رسیده و بقیه ماجرا...

مهرداد رضایی فرد، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در کرمانشاه در این ارتباط می‌گوید: مجازات قاچاق اسلحه در کشور ما با توجه به تعداد اسلحه قاچاق شده بین 3 تا 10 سال حبس دارد. اما این به چه درد مادر حمید می‌خورد که قاچاقچی اسلحه‌ای که فرزندش با آن کشته شد زندانی شود؟ حمید را خدا بعد از 10سال به او بخشیده بود و حالا به‌خاطر یک بازی بچه‌گانه.....

کرمانشاه از جمله استان‌هایی است که به‌دلیل گلوگاه بودن، اتفاقات تلخ و ناگواری در آن رخ میدهد. از مورد غیر استاندارد بودن اسلحه‌های قاچاق که بگذریم ظاهرا عشایر این استان از اسلحه به عنوان ناموسشان یاد می‌کنند، آنها برای حفاظت از دام‌هایشان در برابر انسانها و یا حیوانات درنده به این وسیله دفاعی شدیدا نیاز دارند و متاسفانه از همین وسیله در بسیاری از نزاع‌های دسته‌جمعی هم استفاده می‌کنند و فاجعه به بار می‌آورند.

به اعتقاد رضایی فرد، واقعا اگر همین عشایر احساس امنیت داشته باشند نیازی هست از وسیله‌ای مصیبت بار برای دفاع از خود استفاده کنند و عده‌ای را در غم از دست دادن عزیزی عزادار کنند؟وقتی قدرت را به جرم قاچاق اسلحه دستگیر کردند ادعا کرد که این کار شغل خانوادگی آنها است و از سال‌ها پیش مردان خانواده برای امرار معاش از این تجارت به قول خودش پردرآمد استفاده می‌کردند.

«الکی که نیست، دل شیر می‌خواهد، باید از این کوه‌ها بگذری، هر بار که می‌روم معلوم نیست که دیگر بر گردم.»غرور در چشم‌هایش بعد از گفتن این حرفها موج می‌زد، انگار واقعا نمی‌دانست که جرمی مرتکب شده و مجازات سنگینی برای این خطا در انتظارش است.در این میان برای زنان هم نقشی در نظر گرفته شده است.

 بیشتر مردان از ترس لو رفتن به‌صورت خرده‌ای و در تعداد اندک، حمل اسلحه‌ها به داخل شهر را به زنان خود می‌سپارند اما وارد‌کننده اصلی آن حداقل در این استان هنوز مردها هستند.

رضایی‌فرد بعد از گفتن این جملات اضافه کرد: اگر متولیان سعی کنند راحت‌تر به افرادی که دارای سلاح هستند مجوز بدهند و مانع تراشی نکنند بسیاری از مردم از راه قاچاق اقدام به خرید اسلحه و نگهداری مخفیانه آن نمی‌کنند.به قول قدرت، خطر این شغل این است که باید همیشه پول نقد همراهت باشد چون باید پای معامله و وقتی بار را تحویل می‌گیری پول را پرداخت کنی و این کار خطرناکی است.هادی نجفی جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، قاچاق اسلحه را مشکل اصلی تمام استان‌های مرزی کشور می‌داند.

به اعتقاد او تضعیف و کمرنگ شدن استفاده از گفت‌وگو در رفع مشکلات، باعث روی آوردن مردم کرمانشاه به خرید انواع سلاح به‌ویژه سلاح گرم شده و همین باعث شده آمار قتل‌ها در درگیری‌ها بالا برود.

وجود پدرسالاری در بافت اجتماعی کرمانشاه، تاثیر کوهستان بر ایجاد روحیه کاذب درمیان مردم، هم مرزی با عراق و مشکلات اقتصادی و سودآوری این نوع از قاچاق عواملی است که باعث روی آوردن افراد به قاچاق اسلحه و رواج آن در کرمانشاه شده است.به اعتقاد نجفی کرمانشاه استان مهاجرپذیری است، مهاجرانی که غالبا جذب حاشیه‌ها می‌شوند و فقر اقتصادی آنها را وارد این عرصه می‌کند.

وی نیز امنیت را یکی از نیازهای اساسی جوامع دانست و گفت : در جوامعی که مردم احساس امنیت داشته باشند برای ایجاد آن و برآورده شدن این نیاز به سلاح روی نمی‌آورند. آمریکا، علاوه بر تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی، به فعالیت‌ها و محدودیت‌ها همت گماشت که هر لحظه حلقه محاصره کشور ما را تنگ‌تر می‌کرد.

 اقدامات گسترده در جهت کاهش ارزش دلار سبب شد تا ایران که اکثر کالاها و حتی بسیاری از خدمات مرتبط با تولید و توسعه صنعتی را با سپردن دلار آمریکا یعنی ارز رایج بین‌الملل در معاملات و مبادلات جهانی به کشور وارد تا بتواند در یک بحران جنگی خطرناک احتیاجات خود را برآورده سازد. از سویی فروش نفت که معمولا با دلار صورت می‌گیرد با پایین آمدن قیمت دلار کاملاً به زیان ایران تمام شده و در نقطه مقابل ورود کالاها به‌دلیل رکود اقتصادی و نبود نقدینگی به‌صورت بیع متقابل انجام می‌شد.

این درحالی بود که صنعت نفت ایران که به تازگی از چنگال مستشاران غربی و به‌ویژه امریکایی آزاد شده بود نیازمند توسعه کمی و کیفی در فازهای تکنیکی و فنی و به‌کارگیری روش‌های جدید بود که این خود تزریق حجم عظیم از ارز خارجی، آنهم دلار را طلب می‌کرد.

 بالانس عرضه و تقاضا و بهره‌گیری از دلار که گاه کشور را به‌سوی سیاست‌های انقباضی می‌کشاند، برای تراز بازرگانی خارجی و تولید ناخالص ملی اهمیت حیاتی داشته و دارد،

اما دست زدن به اقدامات انقلابی تلاش‌های شبانه‌روزی در گسترش استفاده از قابلیت‌ها و استعدادهای بومی و انتقال مفاهیم فرهنگ ایثار از عرصه‌های جنگ نظامی به حوزه‌های جنگ علمی و اقتصادی، بر روند افسار گسیختگی آمریکا در تحت فشار قراردادن ایران تاثیر بسزایی گذاشت، هدف مهار اقتصاد ایران و رکود یا کند کردن تولید و صادرات به‌ویژه در بخش کالاهای اساسی و ضروری بود.

همشهری استانها

کد خبر 82249

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز