همشهری آنلاین _ فتانه احدی: گروه واکنش سریع هلالاحمر باید در دقایق طلایی در دل حوادث حضور پیدا کنند تا بتوانند جان افراد حادثه دیده را نجات دهند. به همین دلیل اعضای این گروه امدادگرانی هستند که جان خود را کف دست میگیرند و در برف و سرما و در کوه و ارتفاعات صعبالعبور راهی ماموریتهایی میشوند که گاهی ممکن است به قیمت جان خودشان تمام شود. یکی از اعضای این گروه، جوانی ۳۹ساله است که میگوید در طول ۴سال عضویت در گروه واکنش سریع، توانسته جان ۱۶نفر را به تنهایی یا با کمک همکارانش نجات دهد. او خاطرات زیادی از عملیاتهای غیرممکنی دارد که با تلاش آنها با پایانی خوش و نجات جان افراد حادثه دیده همراه شده است و حالا در گفتوگو با همشهری از این عملیاتها میگوید.
خودتان را معرفی کنید؟
من مهدی اخوی، متولد سال ۱۳۶۳ هستم و حدود ۴ سال است که عضو تیم واکنش سریع جمعیت هلالاحمر شدهام و در حال حاضر در هلالاحمر استان اردبیل فعالیت میکنم. سالهاست کوهنوردی میکنم، قلههای مهم و شاخص ایران و همچنین آرارات ترکیه و کازبک گرجستان را صعود کردهام و متخصص کوهستان و مدرس کوهستان فدراسیون کوهنوردی هستم.
اعضای تیم واکنش سریع چه کارهایی میکنند
وقتی حادثهای رخ میدهد، مهمترین مساله زمان طلایی برای امدادرسانی و نجات است. آموزشهای تخصصی تیمهای واکنش سریع طوری است که بتوانند در کمترین زمان ممکن به مصدوم برسند و او را نجات دهند. این افراد مهارتهای بالاتری نسبت به بقیه دارند و باید از تحت آموزشهای هزار ساعته همه جانبه و تخصصی قرار بگیرند. اعضای تیم واکنش سریع باید تخصصهای مختلفی داشته باشند، مثل غواصی، شنا و ... تخصص من هم ناوبری است. یک ناوبر باید نقشه خوان درجه یک باشد و بتواند با قطبنما به خوبی کار کند و با مختصات کوهستان کاملا آشنا باشد.
پس کار اصلی شما در کوهستان است؟
بله. تخصص من شناسایی محل دقیق افراد گرفتار از طریق مختصات است. در این ۴سال به تنهایی یا با کمک همکارانم موفق شدهام جان ۱۶ نفر را نجات دهم. البته در عملیاتهای زیادی نیز وظیفه هدایت تیمهای جستوجو از طریق مختصات را داشتهام.
از طریق مختصات راحت میشود محل گرفتار شدن افراد را شناسایی کرد؟
اگر کسی نتواند مختصات منطقهای که آنجا گرفتار شده را درست برای ما بیان کند، کار به مشکل میخورد. مدتی قبل فردی در کوه گمشده بود و ۴ موقعیت مختلف را به ما داد و حتی باعث انحراف ما شد. یک شبانه روز به دنبال او گشتیم. اما نمیتوانست به درستی مختصات موقعیت مکانی خود را به ما اعلام کند. در نهایت با کنار هم قرار دادن اطلاعاتی که داده بود موفق شدم محل دقیق گرفتار شدن او را شناسایی کنم و جانش را نجات دادیم.
پس خاطرات شیرین زیادی از نجات افراد دارید؟
اکثر عملیاتهای ما خاطره است. اما برخی از آنها در ذهن میمانند. تیر ماه سال گذشته، کوهنورد ۵۰ سالهای از تیمش جدا شده و گمشده بود. بعد برای اینکه زودتر خود را به پایین کوه برساند، از ارتفاعی پریده بود که این پرش منجر به شکستگی جفت پاها و یکی از دستانش شده بود. ریهاش آسیب دیده و سرما زده شده بود. ساعت ۳ گم شده بود و بعد از افتادن از ارتفاع تا ساعت ۶ بیهوش بود. بعد از بهوش آمدن نزدیک ساعت ۷ با هلال احمر تماس گرفت. به درستی نمیتوانست مختصات محل حادثه را به ما بدهد اما آنقدر روی اطلاعاتی که داده بود تمرکز کردم تا اینکه ساعت ۱۰ شب، توانستم محل حادثه را شناسایی کنم. مطمئن بودم که محل درست است. همان موقع راهی شدیم. ساعت ۵ صبح به آنجا رسیدیم و با دیدن او، از خوشحالی پر درآوردم. چون شناسایی موقعیت او با توجه به اطلاعاتی که داده بود بسیار سخت بود. آنقدر حالش بد بود که با بالگرد او را به پایین منتقل کردیم و اگر کمی دیرتر میرسیدیم، جان باخته بود.
با افرادی که نجات دادهاید، هنوز هم ارتباط دارید؟
بله! در بسیاری از موارد بعد از نجات جان افراد آنها ما را به خانه و شهر خود دعوت میکنند. من چند دوست در تهران، تبریز و اردیبل پیدا کردهام. یکی از آنها، مصطفی است که در منطقه لاتون گم شده بود. او قصد داشت خود را به آبشار لاتون در منطقه لوندویل برساند که مسیر را گم کرد بود. در بین راه در یک پرتگاه افتاده و مجروح شده بود. او قبل از شروع حرکت از یک راننده نیسان شماره تلفن یک نجاتگر را خواسته بود، راننده نیسان هم شماره مرا به او داده بود. چون من در آن منطقه به شناسایی دقیق مختصات و نجات افراد معروف هستم. مصطفی به من زنگ زد و درخواست کمک کرد. مختصات موقعیت مکانی را از او گرفتم و راهی شدم. بعد از ۴ساعت جستوجو او را پیدا کردم و با دست خالی و با تلاشی نفسگیر به پایین کوه آوردم. از آن زمان به بعد به دوستان صمیمی تبدیل شدیم.
عملیات برون مرزی نیز داشتهاید؟
بله، در زلزله ترکیه به این کشور اعزام شدیم. ۱۰ روز در آنجا بودیم. ما موفق شدیم ۵ نفر را در زیر آوار پیدا کرده و نجات بدهیم. امدادگران ترکیه وقتی درایت و کاردانی تیم ایرانی را دیدند، اعتماد کردند و حتی به دستوراتی که از سوی تیم ما داده میشد کاملا گوش میدادند. یادم است که آنقدر به ما علاقه پیدا کرده بودند موقع برگشتن ما، بعضی از آنها گریه میکردند و از بازگشت ما ناراحت بودند.
ترس در کار شما چه جایگاهی دارد؟
ترس جزیی از ایمنی کارماست. اگر ترس نباشد آدم به خودش آسیب میزند. البته ترس فقط باید برای رعایت ایمنی به کار آید. بسیاری از حوادث و اتفاقات ناگوار برای افرادی اتفاق افتاده است که نترس بودهاند.
شما چقدر ترسیدهاید؟
ترس من همیشه از دیر رسیدن بوده است. از اینکه دیر برسم و نتوانم جانی را نجات دهم.
آیا تا حالا خودتان مسیر را گم کردهاید؟
نه! چون کاملا به جی پی اس و مختصات منطقه تسلط دارم.
تازهترین ماموریت خطرناکی که رفتید، چه بود؟
پس از بارشهای اخیر در شمالغرت کشور، به ما خبر رسید که ۳ نفر از کوهنوردان تبریزی در سبلان گم شدهاند. ابتدا تلاش کردم تا مختصات درستی از آن ۳ به دست بیاورم اما برف و کولاک شدید این امکان را گرفته بود. بنابراین یک اکیپ امداد نجات به کوهستان رفتیم اما موفق نشدیم آنها را پیدا کنیم، هوا و شرایط جوی طوری بود که نمیتوانستیم پیشروی بیشتری داشته باشیم. چون امکان داشت جان همه اعضای تیم به خطر بیفتد. بنابراین برگشتیم و فردای آن روز دوباره به کوهستان رفتیم. ارتفاع برف بیش از ۲ متر بود. باید در کوهستان و در چنین شرایطی باشید تا درک کنید صعود در این شرایط چقدر سخت است. به هر سختیای که بود ساعت ۱:۳۰ دقیقه ظهر خود را به کوهنوردان رساندیم که متاسفانه ۲ نفر از آنها جان باخته بودند و یک نفر را توانستیم نجات دهیم.
چه چیزی باعث میشود که کوهنوردان را ه را گم کنند؟
طبق مطالعات بیش از ۷۰ درصد حوادث مربوط به ناوبری و گم شدن در کوهستان است. تشخیص ندادن مسیر و گم شدن بیشترین حوادث را رقم زده است. دلایلش هم نداشتن اطلاعات، ندیدن آموزش و غرور کاذب. این عوامل باعث شده حتی با تجربه ترین کوهنوردان به کام مرگ بروند.
چطور میشود از این حوادث جلوگیری کرد؟
به نظرم افراد که به کوهستان و کوهنوردی علاقه دارند باید آموزش ببینند. حتی افرادی که سالهاست تجربه صعود دارند باید آموزشها روز را ببینند و خود را آپدیت کنند. اما متاسفانه این اتفاق خیلی کم پیش میآید.
کوهنوردان چرا در هوای بد به کوه میروند؟
بسیاری به حس خود بیش از هواشناسی اعتماد دارند. بسیاری با غرور کاذبی که دارند خود و دیگران را به دردسر میاندازند و حتی باعث میشوند که جان بسیاری به خطر بیفتد.
حرف آخر.
باز هم تاکید میکنم. کوهنوردان و علاقمندان به کوه از آموزش و تمرین غافل نشوند. علم خود را درباره این رشته افزایش دهند تا آسیب کمتری ببینند.
نظر شما