بمب ساعتی قدرتمندی در جایی از ساختمان کار گذاشته شده است که نیم ساعت دیگر عمل میکند. همیشه خونسردی باورپذیرتر است. دست کم فیلمها این طور نشان میدهند.
قاتلان حرفهای، تبهکاران، تروریستها و همه آنها که به نوعی اهل جنایتند، مخصوصا آنها که میتوانند مردم بیگناه را منفجر کنند، آنقدر خونسرد حرف میزنند و عمل میکنند که سخت میتوان حرفشان را باور کرد. اما همین خونسردی، به شکل اعجابآوری باعث میشود نتوان با اطمینان فرض کرد صدا دروغ میگوید.
یکشنبه/ ساعت 20:31
صدا گوشی را قطع کرد و تئاتر شهر ناگهان به لوکیشن مناسبی برای داستانی فوقالعاده اکشن تبدیل شد. حالا تنها قهرمانی لازم بود مثلا دنزل واشنگتن در فیلم اینسایدمن (نفوذی) که ماجرا را هدایت کند و جان بازیگران و تماشاچیان و کارمندان و غیره را نجات دهد.
البته اگر تئاتر شهر کمی بزرگتر بود و جمعیت بیشتری در آن رفتوآمد میکردند بهتر بود، اما در همین حد هم بد نبود. قاسم مرادی، معاون اداری - مالی تئاتر شهر وارد عمل شد و با پلیس 110 تماس گرفت. به هر حال میدانید که واقعیت با فیلم خیلی فرق دارد.
یکشنبه/ ساعت 20:35
بازیگران نمایش «شعله در زمهریر» در سالن اصلی تا میتوانند خاک میخورند و تماشاگران تمام قد در حس قرنها پیش فرو رفتهاند. مرد تصادفش را کرده است، به گذشته رفته است و حالا با 2 جنایتکار که 14 قرن پیش خانه حضرت زهرا(س) را به آتش کشیدهاند، روبهرو شده است. نمایش به اوج رسیده و اشک در چشمان مردم حلقه زده است.
یکشنبه/ ساعت 20:40
هنوز نمایش در حال اجرا بود و خیلیها مثل شما به کل ماجرا میخندیدند و فکر میکردند شوخی جالبی بود و...
اما صدای تلفن، خندهها را بر صورت همه خشک کرد. صدا باز هم خونسرد و البته جدی گفت: تنها 20 دقیقه مانده است. امیدوارم از اینکه هیچ اقدامی نمیکنید، پشیمان نشوید. چون بمب به هر حال، با مردم یا بی آنها، سر ساعت 21 منفجر خواهد شد.
حتما میدانید که ساعت بمبهای ساعتی اصلا به خواب نمیرود. حتی عقب و جلو هم جزو شخصیتش نیست. بدون هیچ اشتباهی، سر همان ثانیهای که گنگستر مشخص کرده است، منفجر میشود.
برای همین هم همیشه درست در یکی دو ثانیه آخر کار خنثیسازی به پایان میرسد. اگر قرار بود اشتباه کند که اصلا همه چیز به هم میریخت.
یکشنبه/ ساعت 20:41
مرادی تصمیمش را گرفت. جان مردم که شوخی ندارد. حالا بیا و یک درصد واقعا سر ساعت 9 تئاتر شهر هوا رفت. حالا درست در آستانه انتخابات. واقعا فقط میتوان خر آورد و باقالی بار کرد. باقی هیچ. بازیگران، تماشاچیان، کارمندان و باقی را در هر وضعی که بودند از ساختمان خارج کرد و دوباره پلیس را گرفت. آقا قضیه جدی است ظاهرا.
یکشنبه/ ساعت 20:55
همه چیز کامل است. پلیس آمده، مردم بیرون تماشا میکنند، تئاتر شهر در تاریکی فرو رفته و دنزل واشنگتن تیم پلیس مشغول هدایت گروه چکخنثی است که لباسهایشان را خودتان بارها دیدهاید. گاز، آب، برق، همه چیز تئاتر شهر قطع شده و خلاصه، همه چیز مهیای انفجار است...
یکشنبه/ ساعت 21
خبری نیست. اما شاید این بمب ساعتش کمی عقب باشد. به هر حال بمب ایرانی با بمبهای خارجی فرق میکند. شاید اصلا خواب مانده، شاید مواد منفجرهای که در آن به کار رفته نم کشیده بودهاند، شاید...
حالا هر چه که بود، منفجر نشد. شرمنده. بروید خانههایتان. دیشب هم تئاتر شهر به حالت اول برگشت و همه چیز امن و امان است.