سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۵:۲۳
۰ نفر

الهام اناری: «در میان ابرها» که نخستین ساخته بلند کارگردان جوان روح‌الله حجازی است پس از توقف2ساله در ترافیک اکران، در سینماهای تهران به نمایش درآمد.

 این فیلم قصه نوجوانانی را روایت می‌کند که در مرز با گاری باری مسافران را حمل می‌کند که در جریان این کار، ارتباطی عاطفی بین یکی از نوجوانان با دختری مسافر پیش می‌آید. فیلمنامه فیلم سینمایی در میان ابرها به قلم محمدرضا گوهری نوشته شده و مجید‌مجیدی در مقام مشاور کارگردان حضور داشته است.

حجازی در نخستین ساخته بلندش سعی کرده نه به‌گونه‌ای به سراغ سینمای تجاری برود و نه کاملا به سینمای معناگرا و به قول دیگر سینمای با مخاطب خاص روی بیاورد. او قصد داشته راه اعتدال را در پیش بگیرد؛ هر چند رسیدن به یک راه میانه را کاری سخت می‌داند ولی او در نهایت معتقد است که فیلم باید در مدیوم خودش قابل‌قبول و قابل دفاع باشد.

  • به‌عنوان نخستین تجربه بلند سینمایی سراغ دستمایه‌ای دشوار رفته‌اید. تم علاقه پسری نوجوان به یک زن، بارها در سینمای ما تکرار شده اما پرداختن به این موضوع در سینمای ایران کار چندان ساده‌ای نیست. فیلمنامه «در میان ابرها» چگونه شکل گرفت و چه شد که به چنین داستانی رسیدید؟

در شرایط امروز اکثر موضوعات تکراری شده و اگر کسی بخواهد موضوعی را دستمایه تولید قرار دهد موضوع تازه‌ای وجود ندارد. از این جهت نسل جوانی که قرار است وارد سینما بشود بیشتر به‌دنبال نگاه متفاوت و نویی است که اغلب به 2جهت معطوف است؛ یکی پرداختن به‌خود داستان و دیگری پرداختن به روایت که مورد اول به فیلمنامه و دومی به کارگردانی مربوط می‌شود. من چون در شهر آبادان متولد شدم و البته یک سال و نیم بعد از جنگ ما به همراه خانواده به اصفهان نقل مکان کردیم اما از همان ابتدای دوران راهنمایی که علاقه به سینما پیدا کردم، تصمیم گرفتم نخستین کار سینمایی‌ام را در زادگاهم تولید کنم.

علاقه خاصی داشتم که فضای بعد از جنگ  آبادان را که اتفاقا متفاوت شده بود و کسی هم به سمت آن نرفته بود، نشان بدهم. اغلب فیلم‌هایی که در جنوب کشور تولید شده بود داستانشان به زمان جنگ و دفاع مقدس بر می‌گشت و کمتر کسی به سراغ قصه آدم‌های پس از جنگ و کسانی که جنگ، آثار روحی و روانی بدی در آنها به جای گذاشته بود رفتند. با این نگاه سعی کردم به سمت این داستان و شهر زادگاهم بروم.

با تحقیقاتی که به همراه فیلمنامه نویس کار، ‌آقای گوهری داشتیم در آبادان و مرز شلمچه به قصه دلخواه خود رسیدیم. از نظر دشواری کار باید بگویم امروزه آنقدر تولید آثار سینمایی دشوار است و تعداد رسانه‌ها زیاد شده که دست فیلمساز برای انتخاب داستان بسته می‌شود و باید به فکر ابداع می‌بودیم. ما عشق متفاوتی را می‌خواستیم تصویر کنیم؛

عشق 2 آدم نسل سومی به یکدیگر پس از جنگ ایران و عراق که بیشتر یک طرفه و از جانب پسر است. تفاوت سنی این دو نفر  کمک می‌کرد به باور پذیری اتفاقاتی که برای مالک می‌افتاد، روی دست  خوردن مالک و در نهایت سکانس پایانی که اگر سن مالک بیشتر بود به‌گونه دیگری رقم می‌خورد. مورد دیگر تصویرکردن عشق دوران نوجوانی بود. اینها همه در مجموع به من کمک کرد تا جایی که بتوانم به‌عنوان نخستین تجربه، یک اثر قابل‌قبول ارائه بدهم.

  • پس از نمایش فیلم در جشنواره بیست و ششم فجر، عده‌ای آن را دارای شباهت با فیلم «مالنا» دانستند. قبول دارید که خط داستان‌تان شبیه فیلم تورناتوره است؟ عشق پسر نوجوان به زنی که خود قربانی است و البته فضای جنگ و فقری که در سراسر اثر به چشم می‌خورد به نوعی در «مالنا» هم هست.

من تنها یک مورد در نقدی این را خواندم. من آن فیلم را دیده بودم ولی اصلا تاثیری از آن نگرفتم. اگر بخواهم بگویم کارهای دیگری را هم می‌توانیم مثال بزنیم که شباهت‌هایی دارند، ضمن اینکه آقای گوهری فیلمنامه را نوشته‌اند و من اجرا کردم و اگر قرار باشد کسی پاسخگو باشد آن نویسنده است که البته بعید می‌دانم ایشان از «مالنا» الگو برداری کرده باشد. اگر ما بخواهیم این‌گونه به نقد و بررسی آثار سینمایی بپردازیم همه فیلم‌ها شبیه هم هستند. ما در مجموع 36 وضعیت نمایشی داریم که به همین تعداد محدود می‌شوند. آن نوع نگاه و پرداخت مهم است که چه کاری بکنیم که فیلم تازه‌ای ارائه دهیم. من و هم‌نسلانم در زمانه‌ای وارد سینما شدیم که همه قصه‌ها گفته شده و محدودیت وجود دارد. به همین دلیل اکثر فیلمسازان نسل جوان به شیوه روایت متفاوت و تغییر ساختار روی آورده‌اند.

گاهی شگردهایی هم در فیلمنامه به کار می‌برند، حتی فیلم «درباره الی» آقای فرهادی هم به فیلم دیگری تشبیه شده بود ولی جالب است که از این شباهت تعریف شده بود، مهم این است که فیلم خوب باشد حالا شبیه به هر فیلم دیگری که هست. باید ببینیم آیا فیلم در مدیوم خودش توانسته موفق باشد یا خیر؟ آیا چنین گونه‌ای در سینما دیده‌ایم یا خیر؟ من به قصه بعد از جنگ پرداختم که کمتر کسی سراغ آن می‌رود و این جسارت را به خرج دادم، البته منظورم ورود به یک سری حریم‌ها و شکستن قواعد نیست اما اینکه به‌عنوان کار اول، موضوع خنثی و کلیشه‌ای را انتخاب نکردم و سراغ جسارت و قصه جنگ رفتم برای خودم مهم است.

  • معمولا مضامین عاشقانه در فیلم‌هایی که در مسیر سینمای متعارف و به‌اصطلاح بدنه نیستند، بهانه‌ای برای تعالی معنوی‌اند. فیلم شما با اینکه از سوی عده‌ای معناگرا خوانده شده، در چنین مسیری قرار نمی‌گیرد و به همین دلیل قابل باور است. در این باره چه نظری دارید؟

جریانی که امروزه در سینمای ایران به راه افتاده و فضایی که در آن ایجاد شده فیلمسازان را دچار تب سینمای معناگرا کرده و نسل ما را هم که فیلم‌های  اول و دوم خود را می‌سازند، به همین سمت می‌برد. اینکه شما به سمت تولید آثار سینمای بدنه، تجاری و بازاری بروید که صرفا مخاطب داخل را درگیر کنید و حرفی برای گفتن نداشته باشید، یا به سمت نگاهی بروید که آنقدر خاص است که فقط با مخاطب جشنواره‌های خارجی ارتباط برقرار کنید هیچ کدام اینها جریانی نیستند که به سینمای ملی کمک کنند.

اینها نمی‌گذارند فیلمساز راه تعادل را پیدا کند. این مسائل که بخشی از آن به فیلمساز، بخشی به تهیه‌کننده و پخش‌کننده و... بر می‌گردد باعث می‌شود فیلمساز تعادل را از دست بدهد و به قول معروف از آن طرف بوم بیفتد. امروزه فیلم‌هایی ساخته می‌شود که اسم زیر زمینی به‌خود گرفته است، در نمایش مشکل دارد یا آثار سطحی مبتذل شکل می‌گیرد که با هدف جذب مخاطب عام ساخته می‌شود و دراین میان راه میانه‌ای وجود ندارد. وقتی ما خواستیم تولید «در میان ابرها» را آغاز کنیم فکر کردیم موضوع ما روی لبه تیغ است.

اگر به جای پسر نوجوان داستان، یک سوپر‌استار سینما را می‌گذاشتیم قطعا فضا تغییر می‌کرد و به سمت سینمای عادی گیشه‌پسند می‌رفت یا می‌توانست بدون حضور بازیگری مثل الناز‌شاکر‌دوست ساخته شود که تنها چهره شناخته شده فیلم ماست، در آن صورت هم جذابیت‌های جشنواره پسند پیدا می‌کرد و از قصه‌گویی دور می‌شد ولی من سعی کردم راه اعتدال را پیش بگیرم که با هر دو طیف مخاطب ارتباط برقرار کنم. بازیگر چهره هم کاملا در خدمت فیلم است؛ یعنی بازی او با کارهای سینمایی‌ای که در سینمای بدنه داشته متفاوت است.

از طرفی هم فیلم صرفا گیشه‌ای نیست. قصه می‌گوید ولی پای‌بند تفکر و تعقل است. برای من جالب بود که در برخی جشنواره‌های خارجی، تماشاگر سالن را تا انتهای فیلم ترک نمی‌کرد؛ اتفاقی که عکس آن برای بسیاری از فیلم‌های ایرانی رخ می‌دهد. البته گاهی این نوع فیلمسازی حالت ایده آل پیدا می‌کند. به‌عنوان مثال فیلم «درباره الی که هم درگیشه می‌تواند خوب باشد هم تفکر برانگیز است و هم جشنواره‌های داخلی و خارجی آن را می‌پسندند. این کار البته سخت است و مستلزم تجربه و حمایت مدیریت فرهنگی است. این سینما ارزشمند است و می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد.

  • پس فیلم خود را در دسته آثار معنا‌گرا قرار نمی‌دهید؟

 معنا‌گرایی هم یکی از ضعف‌های ما  در حوزه مدیریت فرهنگی است. تعریفی که از سینمای معنا‌گرا ارائه شده باعث می‌شود برخی بگویند مگر بقیه فیلم‌ها گرایش به معنا ندارند؟ آیا فیلمی که در شهرستان تولید می‌شود و حرفی برای گفتن دارد معنا‌گراست؟ من قالب اجتماعی را بیشتر از معنا‌گرایی می‌پسندم  اما چرا وقتی فیلمی در تهران تولید می‌شود می‌گویند اجتماعی است ولی وقتی خارج از تهران باشد می‌شود معنا‌گرا؟ در حالی که در هر جایی ما اجتماع داریم.

این تقسیم‌بندی‌ها معقول نیست. کجای فیلم من شعاری است که بگوییم معنا‌گراست. این باعث ریزش مخاطب می‌شود. من به‌عنوان فیلمساز و مدیریت فرهنگی ما، به‌گونه‌ای عمل کرده که چون خیلی فیلم‌ها شعاری بوده، مخاطب از اصل مطلب گریزان شده است. این ضعف باید حل شود چون باعث گسست هم نسلی‌های من از نسل گذشته و حتی دین گریزی می‌شود. دین شیرین‌تر از آن چیزی است که ما به شکل شعار به آن بپردازیم. نگاه پیامبر و ائمه هم طور دیگری بود. ما شکل سفارشی و تبلیغاتی به آن دادیم و حتی ژانر هم برای آن تعریف کردیم که جواب خوبی نداده و باز خورد خوبی در جامعه نداشته است.

  • با توجه به اینکه تقریبا همه بازیگران فیلم‌تان را چهره‌هایی تازه و ناآشنا تشکیل می‌دهند یا مثل رضا مختاری بازیگر تئاترند و یا نا‌‌بازیگر هستند، علت انتخاب الناز شاکر‌دوست برای نقش نورا چه بود؟ آیا با این کار قصد داشتید به بیشتر دیده شدن فیلم‌تان کمک کنید؟

 بله قطعا این نگرانی وجود داشت. به هر حال فیلم باید بازگشت سرمایه داشته باشد. بازیگر نقش مالک قطعا نمی‌توانست شناخته شده باشد، از طرفی بسیاری از بازیگران ما حرفه‌ای‌های تئاتر یا فعالان تئاتر دانش‌آموزی بودند. اما به هر حال سینما صنعت است و تهیه‌کننده برای بازگشت سرمایه این کار را ‌کرد و من هم از این موضوع استقبال کردم. به هر حال این یک کمک دو طرفه است؛ یعنی هم عوامل فیلم با انتخاب یک بازیگر از سینمای بدنه به او این شانس را می‌دهند که در سینمای متفاوت هم تجربه‌ای داشته باشد و هم آن بازیگر با حضور خود در فیلم، به آن کمک می‌کند تا بیشتر دیده شود.

  • فیلمی که الان روی پرده است، نسبت به نسخه جشنواره چند دقیقه کوتاه شده است. این اتفاق برای تندتر شدن ریتم داستان رخ داد یا مجبور به حذف برخی از نماها شدید؟

بخشی از آن اصلاحاتی بود که از طرف اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد شامل حال فیلم شد و بخشی هم با توجه به باز‌خوردهای فیلم در ایام جشنواره بود که با تغییر آن خواستیم ریتم تندتری به فیلم بدهیم  ولی تغییرات در مجموع آن‌چنان لطمه‌ای به کار نزد و سکانسی که برای من مهم بود همچنان سر جایش است.

  • برخی به فیلمبرداری ایراد گرفته و به برخی نماهای نا‌واضح آن اشاره کرده‌اند. معمولا کارگردانان جوانی که فیلم اول خود را می‌سازند سراغ فیلمبرداران با تجربه می‌روند ولی چرا شما به سراغ یک فیلمبردار جوان رفتید؟

چند پلان عمودی در فیلم داریم که در آن نورها ضعیف است و این نشان‌دهنده ضعف بینایی چشم مالک است. ما تعمدی آن پلان‌ها را فلو گرفتیم. این مسئله به‌نظر من از ظرایف کار است نه ضعف کار. اگر قرار باشد من نگران این باشم که مخاطب منظور مرا از همه پلان‌های فیلم می‌گیرد یا نه، باید به سمت سینمای گیشه بروم. برخی لایه‌های کار برای مخاطب حرفه‌ای است. ما نباید نگاه سطحی داشته باشیم. منتقدان ما متأسفانه در وهله اول فیلم را با یک فیلم خارجی مقایسه می‌کنند و بعد از آن وارد جزئیات کار می‌شوند.

نقدی که مبتنی بر تکنیک باشد در سینمای ایران وجود ندارد. این روزها نقدهای سینمایی بیشتر شبیه به یک مشاجره است. اگر نقدهای قدیمی یا نقدهای خارجی را بخوانید متوجه می‌شوید که تکنیک نقد نویسی چگونه است. نقدهای ما گاهی به فحاشی منتهی می‌شود. نقد خوب نقاط ضعف و قوت را گوشزد می‌کند  اما در نهایت من از فیلمبردار کارم رضایت دارم. ایشان پیش از این دستیار فیلمبردار بوده و به خاطر اینکه از هم‌نسلان من است در کار راحت‌تر بودم چون ریسک پذیر بود. در قاب بندی، در آوردن رنگ‌ها و.... ما قدرت ریسک داشتیم. اگر فیلمبردار من باتجربه بود قطعا کار من در سایه او قرار می‌گرفت. من ترجیح دادم با یک فیلمبردار جوان کار کنم و از انتخابم راضی‌ام.

  • پس از نمایش فیلمتان در جشنواره، جایزه‌ای هم دریافت کردید و به‌نظر می‌رسید که «در میان ابرها» در شرایط مطلوب‌تری اکران شود. در عمل اما یک سال پشت خط ماندید و حالا هم چند سینمای محدود را در زمانی نه چندان مناسب در اختیار دارید. از زمان جشنواره تا الان که فیلم روی پرده است، چه پروسه‌ای طی شد؟

متأسفانه به فیلم ما سینما ندادند و در گروه بندی قرار نگرفتیم. تهیه‌کننده با سینمادارها صحبت کرد و در نهایت اکران آزاد گرفت. ما 8‌سینما داریم که 3 تای آنها نمایش تک سانس دارند. قطعا با این تعداد سینما و سانس ما نمی‌توانیم مخاطب خوبی جذب کنیم. ما حتی تبلیغ هم نداریم و با این شیوه اکران، فیلم قطعا نمی‌فروشد. اگر سالن‌ها بیشتر بود طی سانس‌های مختلف، با تبلیغ مناسب، قطعا فروش بیشتری می‌کرد. قطعا از طریق شبکه نمایش خانگی فیلم بهتر می‌فروشد. این شیوه اکران خوب نیست. البته من انتظار ندارم که فیلمم فروش آن‌‌چنانی داشته باشد ولی فروشی در حد معقول می‌توانست داشته باشد. فیلم من هم قصه و هم بازیگر دارد. اما تبلیغ ندارد، بیلبورد ندارد، تبلیغ تلویزیونی ندارد، حتی برخی از دوستان سینماگر من از اکران فیلم خبر ندارند چه برسد به مخاطب عادی.

  • «‌در میان ابرها» تا چه حد رضایت خاطرتان را به همراه داشت؟

قطعا به همه آنچه می‌خواستم نرسیدم؛ یعنی اگر ایده‌آلم را در نظر بگیرم هنوز به آن نقطه نرسیده‌ام. من شکل بهتری را البته برای خودم متصور بودم اما به هر حال فیلم من در زمان خودش بهترین فیلم اول بود و به نسبت فیلم‌های اول و دوم، در جشنواره‌های خارجی بیشتری شرکت کرد و در خانه سینما در 3رشته کاندیدا شد و در جشنواره فجر نیز جایزه بهترین فیلم اول را گرفت. برخی از منتقدین نقدهای خوبی بر آن نوشتند ولی در نهایت هنوز ایده‌آلم نیست. همه فیلمسازانی که فیلم اول خود را می‌سازند، آمال و آرزوهای زیادی دارند ولی در چرخه تولید، چرخ‌‌دنده‌ها آنقدر استخوان‌ها را خرد می‌کنند که دیگر رمقی باقی نمی‌ماند شاید فقط بشود کار را به سرانجام رساند.

  • آیا فیلم بعدی‌تان را در همین مسیر می‌سازید؟

من روی چند فیلمنامه کار کرده‌ام و در نهایت روی قصه‌ای با عنوان «طوفانی در راه است» متمرکز شدم. این فیلمنامه فضای متفاوتی دارد ولی از جهاتی واجد اشتراکاتی با «در میان ابرها» است. این اشتراکات برآمده از دغدغه‌های من است. دغدغه‌ها و حرف‌هایی که می‌زنم برای من مهم است. می‌خواهم دوباره همین دغدغه‌ها را مطرح کنم.

کد خبر 82689

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز