بیشک باید بیش از هر زمان دیگری یاد و خاطره امام، شهدا و فرزندان امام عظیمالشأن آیتالله شهید سیدمصطفی و مرحوم حاج سیداحمد آقا و همه کسانی را که دلشان برای امام و انقلاب میتپید و امروز در میان ما نیستند، گرامی بداریم.
در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بر آن شدم به بهانه این رخداد بزرگ ضمن دعوت از تمامی آحاد مردم شریف ایران برای حضور در صحنه، نکاتی پیرامون اخلاق و سیاست را یادآوری کنم.
ارزشهای اخلاقی در حیات فردی و جمعی بشر نقش بسزا و مهمی برعهده دارند. بنیادی بودن اخلاق در حیات بشر بهگونهای است که تأثیر آنرا میتوان در همه حوزهها و بهویژه ساحت سیاست بهعینه مشاهده کرد.
ارزشهای اخلاقی و رعایت آنها در حیات سیاسی موجبات تفاهم، تساهل، تعامل، احترام به حقوق دیگران و... خواهد شد و از طرف دیگر بیتوجهی به ارزشها و هنجارهای اخلاقی در عرصه سیاسی باعث ایجاد و رشد استثمار، خودبنیادی، فرصتطلبی، از بین رفتن حقوق و آزادیهای فردی و جمعی و... میشود.
نوع تلقیها از ارتباط میان سیاست و ارزشها و آرمانها، تأثیری مستقیم روی اندیشه و عملکرد سیاسی ما خواهد داشت و ازاینرو هر رویکردی نسبت به اخلاق، بایدها و نبایدهای آن و اعتقاد به رعایت کردن یا رعایت نکردن آنها داشته باشیم، روی اندیشه و عمل سیاسی ما تأثیر مستقیم دارد.
در طول تاریخ، این پیوند و رابطه همواره دستخوش دگرگونیها و دیدگاههای گوناگونی بوده است. گاهی در پیوند میان این دو، سیاست دست بالاتر را پیدا کرده و اخلاق به ابزاری در دست آن تبدیل میشود و گاهی نیز برعکس، اخلاق هدف و آرمان اصلی بوده و سیاست خود را ملزم به رعایت و اعمال هنجارها و چارچوبهای اخلاقی دیده است.
پیوند و رابطه از نوع اول همواره بهعنوان نمونهای از سیاستورزی و حکمرانی نامشروع و نادرست مورد نکوهش و رد و طعن اندیشمندان و نخبگان بوده است.
چنین رابطهای هم اخلاق را از درون تهی ساخته و آنرا از ساختارهای گوناگون جامعه حذف میکند و هم سیاست را به ورطه ابتذال، خشونت و استبداد میکشاند، اما رابطه نوع دوم یعنی «اخلاقمداری سیاسی» یا «سیاست اخلاقی» همواره بهعنوان مصداق بارز حکومت مشروع و صحیح، مورد تأکید و توجه بوده است و تمام تلاش نخبگان و اندیشمندان ایجاد چنین پیوندی برای بهوجود آمدن جامعه و حکومتی آرمانی بوده است.
برتری اخلاق و ارزشها و هنجارهای راستین انسانی نسبت به سایر مقولهها جایگاه ویژه و برتری را در ادیان آسمانی و بهخصوص دین مبین اسلام از آن خود کرده است. پیامبر بزرگ اسلام مهمترین رسالت خود را تکریم «اخلاق و فضایل انسانی» میداند.
درحقیقت اخلاق محوریترین مقولهای است که سایر شئون اجتماعی و سیاسی اسلام را به حول خود معنا و مفهوم میبخشد. از دیدگاه اسلام «سیاست و حکومت فاضله» جز از مجرای اخلاق و ارزشهای اسلامی امکانپذیر نیست و البته مهمترین وظیفه چنین حکومتی نیز بازتولید هنجارهای الهی و اسلامی در جامعه است.
انقلاب اسلامی نیز که الهام گرفته از احکام و آرمانهای ناب اسلامی است خود به محوریت اخلاق شکل گرفت و ازاینرو مأموریت اصلی خود را ایجاد و گسترش اخلاقیات در تمامی سطوح و شئون جامعه میداند.
حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی از آغاز درصدد نهادینه کردن اخلاقگرایی بهخصوص در عرصه سیاسی جامعه بوده است و ازاینرو ایجاد نظام مردمسالاری دینی گامی مهم و حیاتی در جهت اخلاقی کردن سیاست و جامعه بهشمار میرود.
نظام مردمسالاری دینی جمهوری اسلامی ایران با حفظ و ترفیع کرامت انسانی بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظام اسلامی، مهمترین زمینه تبلور آرمانها و اخلاقیات اسلامی و انسانی است.
سیاست اخلاقگرا وجه سازنده و ساختاری نظام مردمسالار دینی بهشمار میرود و ازاینرو علاوه بر آنکه محور برنامهها و عملکرد این نظام است، خود آرمان و هدف متعالی آن نیز محسوب میشود. درحقیقت اهتمام بهمقوله سیاست اخلاقی هم شیوه نیل به آرمانهای بلند نظام اسلامی محسوب میشود و هم نیل به کمال مطلوب سیاست اخلاقمحور، که خود یکی از آرمانهای متعالی نظام اسلامی است.
یکی از مهمترین عرصههای سیاستورزی که نوع مواجهه سیاستورزان با اخلاق را بیش از سایر عرصهها نشان میدهد، عرصه «رقابت و مبارزه بر سر کسب قدرت سیاسی» و کنترل و دستیابی بر مصادر حکومتی است.
این عرصه بهدلیل حساسیت و ویژگیهای خاص خود همواره آسیبپذیرترین عرصه در مواجهه با اخلاق سیاسی بوده و ازاینرو نیازمند گسترش و اعمال اخلاقیات سیاسی در بالاترین سطح خود در این عرصه هستیم.
در این عرصه نحوه و شیوه مواجهه ما با رقیبان و نیز ابزارهای بهکار گرفته شده از طرف ما در این مواجهه به بهترین نحو نشانگر میزان تعهد و پایبندی ما به اصول و ارزشهای اخلاقی در عرصه سیاستورزی است که البته این خود ریشه در نگرشها و دیدگاههای کلی ما نسبت به انسان و کل جهان هستی دارد.
در یک عرصه رقابتی سالم، سیاستورزی اخلاقمدار حکم میکند که همواره حقوق متقابل رقیبان را مدنظر داشته و با رد و نفی هر نوع تهمت و دروغپراکنی و ترور شخصیت، احترام به موقعیت فردی و اجتماعی افراد را سرلوحه خویش قرار دهیم.
فرد و گروهی که در عرصه کنش سیاسی خود را مقید به رعایت اخلاق سیاسی نمیبیند به بهترین نحو به جامعه و افکار عمومی نشان میدهد که برای ارزشها و هنجارهای اصیل و راستین انقلاب و نظام هیچگونه اهمیت و جایگاهی قائل نیست.
چنین فرد و گروهی با اعمال این روشهای تخریبگرایانه و ضداخلاقی به مردم در جامعه پیام میدهد که به هیچ عنوان از شایستگی آن، که مورد اعتماد مردم قرار گرفته و به مصادر حکومتی تکیه زند برخوردار نیست.
تجربه سالهای گذشته و ادوار مختلف انقلاب صحت این قضیه را نشان داده و بر همگان آشکار ساخته که افکار عمومی بهخوبی از ماهیت جریانها و افراد فرافکن و تخریبگر و هنجارستیز آگاهی داشته و همواره این گروهها و افراد را مورد خشم و شعور انقلابی خویش قرار داده و آنها را در عرصه سیاسی جامعه منزوی ساخته است.
در فضایی آکنده از صداقت، افراد، گروهها و مسئولان خود را متعهد به انجام و رعایت اموری میدانند که بر زبان جاری ساختهاند. در چنین وضعیتی امکان انتخاب واقعی و آگاهانه از سوی مردم نیز بیشتر فراهم خواهد شد، زیرا افراد و گروهها صرفا بر مبنای تواناییهای واقعی خود به بیان مسائل و ارائه راهحل خواهند پرداخت و از دادن وعدههای توخالی و عاری از حقیقت خودداری میکنند.
برای ایجاد فضای سالم سیاسی و نیز حرکت در مسیر پیشرفت و ترقی، همه کنشگران عرصه سیاسی باید خود را متعهد به حرفها و وعدههای خود بدانند که در این صورت یا از دادن وعدههایی که قادر به عمل کردن به آن نیستند، خودداری میکنند و یا اینکه با تمام توان در عمل به وعدههای خود میکوشند.
همه باید توجه داشته باشیم که برای حذف رقیبان و غلبه بر ایشان اصول و ارزشهای بزرگ انسانی و اسلامی را قربانی و نابود نسازیم. اگر ما با استفاده از راه و روشهای غیراخلاقی رقیب خود را شکست داده و رسوا کنیم بازنده اصلی خود ما خواهیم بود.
چنانکه امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) میفرماید: «الغالب بالشر مغلوب» (نهجالبلاغه، کلمات قصار)، یعنی کسی که از راه شر به پیروزی دست یابد درحقیقت مغلوب است.
در نظام مقدس جمهوری اسلامی بهعنوان تنها نظام مردمسالار دینی در جهان، کارگزاران و مسئولان امور باید دارای بالاترین میزان از معیارهای والای اخلاق اسلامی باشند. تنها در این صورت است که میتوان انتظار داشت ایشان در حوزههای اجرایی و مدیریتی نیز عدالت اخلاقی را رعایت کنند.
«کارگزاران نظام الگوها و نشانههای نظام هستند» و ازاینرو بیش از دیگران باید ملزم به رعایت اصول اخلاقی باشند. شهید مظلوم آیتالله بهشتی از بزرگانی است که به الگوسازی اعتقاد و تأکید شدید و مستمر داشتند و آنرا نیاز دائمی و بسیار مهم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران میدانستند.
شهید بهشتی تأکید داشتند: «حکومت نمونه اسلامی آن حکومتی است که حکومتکنندگان آن، تشنه قدرت نباشند و ما روی این اصل تکیه فراوان داریم... بزرگترین علت موفقیت انسانی که میخواهد کمک کار انسانهای دیگر در خودسازی باشد، این است که خود این انسان، الگویی باشد برخوردار از کمالاتی که دوست دارد دیگران بهدست آورند.» (ارزشها در نگاه شهید بهشتی، ص 114).
ایشان در جای دیگر گفتهاند: «بگذارید رفاقتها، بگذارید رابطهها، هرگز نتوانند صداقتها و ضابطهها را بهخطر بیندازند، زیرا که عدالت اجتماعی، عدالت اخلاقی، عدالت اقتصادی، عدالت معنوی در جامعه تنها و تنها براساس حاکمیت ضابطهها و صداقتها بهوجود میآید و نه براساس رفاقتها و رودربایستیها؛
رفاقتها و رودربایستیهایی که منحرف باشند از معیار صداقتها و ضابطهها و ارزشهای پذیرفته شده اسلام. اینها برای جمهوری اسلامی ما، خطر و خطرآفرین هستند و باید از صحنه مسئولیتهای جامعه ما به کنار روند.» (مجله عروهالوثقی، شماره 98، ص 37 و 38).
در خاتمه از تمامی سیاستمداران میخواهم با بهرهگیری از فرایند «اخلاق»، رویکردی ارزشی را در صحنه سیاسی ایران بهویژه انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند و همچنین باز تأکید دارم که حضور آحاد مردم در صحنه انتخابات میتواند بستری برای پیشرفت و تعالی کشور در داخل و نظام بینالملل باشد.