ناگفته پیداست که به دلیل نزدیک شدن 12 آذر روز جهانی معلولین کار این گروه دو برابر شده و بخصوص اینکه قرار است یک کمیته از این گروه کار مناسبسازی در شهر تهران را پیگیری کند.
در حاشیه این جلسه فرصتی دست داد که با دو تن از اعضای هیأت مدیره انجمن باور مسعود لسانی و آرزو قنبری در مورد اهداف و چگونگی فعالیتهای انجمن باور در زمینه پیگیری مسائل و مشکلات معلولان گفت و گو کنیم که در ادامه به ترتیب از نظرتان میگذرد.
آقای لسانی انجمن باور چگونه و از چه سالی و با چه هدفی آغاز به کار کرد؟
- باور از آذرماه 1383 فعالیت خودش را با تعریف سه محور توانمندسازی، فرهنگسازی و حقوق شهروندی افراد دارای محدودیت جسمی حرکتی، با مشارکت اعضایی که فاقد معلولیت جسمی حرکتی بودند شروع کرد. ایده مورد تأکید همه این بود که اگر معلولین از نظر فردی و اجتماعی باید از فرصتی برابر بهرهمند شوند، در انجمن هم باید همین گونه باشد.
یعنی ترکیب هیأت مؤسس و اجرایی و طرحریزی فعالیتها در باور به گونهای است که افراد صرفنظر از محدودیتهای جسمی بتوانند در کنار یکدیگر حضوری مؤثر داشته باشند. چه در برگزاری سمیناری علمی، تدارک یک اردو یا سفر و تشکیل یک گروه کتابخوانی.
در این مدت انجمن باور چه فعالیتهایی در محورهای توانمندسازی، فرهنگسازی و حقوق شهروندی انجام داده و به چه دستاوردهایی رسیده است؟
- در زیر مجموعه «توانمندسازی» سوگیری فعالیتها بر آن است تا با بهرهگیری از انواع روشهای در دسترس و در حد امکان، فرد فرد اشخاص درگیر در فعالیتهای انجمن بتوانند از توانمندی و دانش خود استفاده نموده و بر آن افزوده و در عین حال در مورد محیط پیرامون خود بی توجه نباشند.
در «فرهنگسازی» تأکید بر ترویج فرهنگ حمایت و تشویق به جای ترحم و دلسوزی است. چرا که چنین به نظر میرسد که نتیجه در این روش، دارای پایداری و تأثیر بیشتری است و در «حقوق شهروندی» طرح و برنامههایی برای پیگیری و بهینهسازی قوانین و تحقق فرصتهای یکسان برای تعاملات اجتماعی اعضای جامعه است؛ اعضایی که به هر دلیل، هماکنون دارای محدودیت جسمی حرکتی هستند.
اما در پاسخ قسمت اول سؤال به واسطه تعدد فعالیتهای مختلفی که تا به حال در انجمن سرانجام یافته اجازه دهید به مرور عناوین کلی کفایت کنیم.
* برگزاری نشستهای ماهیانه و فصلی جهت آشنایی بیشتر اعضا و آشنایی با اعضای جدید و نیز بررسی و گفتوگو پیرامون یک موضوع از قبل طرح شده. به طور مثال: ترحم، تعریف معلولیت، ازدواج معلولین و... (از سال 1383 تداوم دارد)
* پیگیری قوانین مناسبسازی اماکن و محیط شهری (از سال 1383 تداوم دارد)
* برنامههای حضور در اجتماع در گروههای کوچک 4، 5 نفری و پر تعداد 150 نفری. سفرهای درون شهری به مناطق تفریحی مثل بوستانها و پارکها، ولنجک و یا رفتن به سینما، مراکز فرهنگی همچون، موزهها، کتابخانه ملی، بازدید از نقاط دیدنی شهرستانها و...
* دورهها و کارگاههای آموزشی در شاخههای گوناگون «مهارتهای زندگی» یا همان Life skills
* ساخت فیلم کوتاه «این یک داستان واقعی است» با محوریت مناسبسازی اماکن و معابر شهری برای معلولان که از شبکه 3 و 5 سیما پخش شد.
* تشکیل گروه اینترنتی در سایت یاهو و تشکیل ارتباط و جذب مخاطبینی که امکان ارتباط از طریق شبکه اینترنت را داشتند. (از 1384 تداوم دارد)
* برگزاری جلسات نقد و نمایش فیلم با تأکید بر جنبههای مفاهیم آموزشی و اجتماعی آنها. (از 1384 تداوم دارد)
* ارتباط با رسانهها و مطبوعات، تهیه ویژهنامهها و درج مقالات مرتبط با حوزه معلولین.( از 1384 تداوم دارد.)
* انتشار و توزیع خبرنامه ماهانه داخلی انجمن (از 1384 تداوم دارد)
* تدارک وبسایت علمی- کاربردی «باورنیو» با هدف اطلاعرسانی و ارتباط متقابل بر روی تارهای شبکه جهانی اینترنت که از زمستان 84 تداوم دارد.
* تدوین طرح و اجرای نخستین جشنواره فرهنگی هنری باور در حوزههای داستان، شعر و نقاشی با جامعه مخاطب افراد دارای معلولیت جسمی، جانبازان و نابینایان و ناشنوایان و نیز بخش جنبی کاریکاتور با موضوع «معلولین و زندگی در شهر» با همکاری ماهنامه گل آقا، با این توضیح که در این بخش استقبال قابل تقدیر هنرمندان را داشتیم و شرکت در آن برای همه افراد (افراد فاقد معلولیت) آزاد بوده.
نشستهای تخصصی در حوزه شعر و داستان با حضور داوران تشکیل و مراسم اختتامیه و اهدای جوایز در تالار حرکت با همکاری سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران برگزار گردید. (پائیز 84 لغایت تیر ماه 85)
برگزاری نمایشگاه از آثار منتخب نقاشی و کاریکاتور جشنواره. (خرداد و تیرماه 85)
برنامههای آینده انجمن باور چیست؟
- تداوم و تلاش در جهت بهینهسازی کمی و کیفی، نیز تأثیرگذاری و نتیجه بخشی فعالیتها و هر آنچه خوب است برای من و شما و شهرمان! جدای از اینها، در کنار استمرار فعالیتهایی چون پیگیری قوانین مناسبسازی شهری، نشستهای آموزشی، وبسایت و... ساخت یک فیلم کوتاه با موضوعیت «نگاه ترحمآمیز در جامعه» با نام فعلی «نگاه خاکستری» و همکاری بیشتر و قویتر با سازمانها و انجمنهای مشابه از جمله فعالیتهای جدید و در دست اقدام انجمن است.
خانم قنبری چه عواملی باعث شد که نامه «سلام آقای رئیس جمهور» را بنویسید؟
- از زمان کودکی مشکل جسمی- حرکتی داشتم و در سن 14 سالگی به ناچار روی صندلی چرخدار نشستم. در مدرسه عادی درس خواندم و در طول 3 سال دبیرستان کلاس درسم طبقه دوم مدرسه بود، در حالی که طبقه اول چند اتاق وجود داشت، به دلیل عدم همکاری مدرسه، مادرم هر روز همراهم میآمد و تا طبقه دوم یکی یکی مرا از پلهها بالا میبرد.
در کوچه ما پیرمردی بود که گاهی به مادرم میگفت: «اینو کجا میبری، بذار گوشه خونه بمونه.» سال دوم دانشگاه وارد فضای جامعه و انجمنهای معلولین شدم و تازه فهمیدم مشکلات خیلی بیشتر از آن چیزی است که من و خانوادهام حس میکنیم.
با دوستانم بارها و بارها در مورد حقوقمان و شهروند بودنمان و حق برابر زندگی کردنمان بحث میکردیم. (و البته هنوز هم میکنیم.) من قبلتر هم گاهی مینوشتم. دغدغه مشکلات زندگی اجتماعی معلولین آنقدر برایم پررنگ شد که تصمیم گرفتم، نامهای به مسئولان بنویسم.
آیا این نامه را به شخص خاصی نوشتید؟
- در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری نامهای به کاندیداها نوشتم و در آن مشکلاتی که من و دوستانم را آزار میدهد به رئیس جمهور آینده گفتم و از او خواستم که پیش از رسیدن به آخرین پله (که همان ریاست جمهوری است.) به درد دلهای ما گوش کند و بعد از رسیدن به آن مشکلات ما را فراموش نکند.
نامه همان روزها در چند روزنامه چاپ شد و روی خط تلکس چند خبرگزاری هم رفت. چند وقت بعد از انتخاب آقای احمدینژاد، خبر دادند که رئیسجمهور پاسخ داده و علاوه بر آن جهت پیگیری و در اولویت قرار دادن مسأله مناسبسازی اتوبوسها و استخدام معلولین، طی ابلاغیهای به معاونشان و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزیران مسکن، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کشور، رفاه و تأمین اجتماعی خواستار اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در یک فرجه چهار ساله شدهاند.
شما برای پیگیری این نامه چه کردهاید؟
- پس از این دستور با دوستانم در انجمن باور نامهای را به انضمام ابلاغیه و متن قانون تقریباً به تمام وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با قانون جامع معلولان ارسال کردیم. از آن جایی که این قانون مستقیماً به زندگی افراد دارای معلولیت مرتبط است میخواهیم از سرنوشتش و چگونگی طرحها برای اجرای قانون در این مدت 4 ساله مطلع شویم اما تقریباً تاکنون پاسخی نیافتهایم.
البته در خبرها خواندیم که شورای عالی پیگیری حقوق معلولان تشکیل شده اما تا امروز اکثریت قریب به اتفاق معلولان از عملکرد و برنامههای آن بیاطلاعند.
به نظر شما این دستور تا به حال چه تأثیری داشته است؟
- این قانون سال 83 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. تا به حال هم ضمانت اجرایی نداشته چون در بند آخر آن آمده:
«اعتبارات مورد نیاز این قانون از طریق قانون بودجه سالیانه، اعتبارات سازمان بهزیستی، طرح هدفمند کردن یارانهها و صرفهجویی در هزینههای عمومی تأمین میشود و اگر بخشی از مواد قانون نیازمند اعتبار جدیدی بود، تا زمان تأمین آن اجرا نمیگردد.»
پیش از دستور رئیس جمهور این ماده برای من و دوستانم نگرانکننده بود اما از بعد ابلاغ ایشان و توجه خاصشان، فکر میکنم این نگرانی باید جای خود را به انتظاری چهارساله بدهد که البته یک سال آن گذشته است.
فکر میکنید چنین حرکتهایی در احقاق حقوق معلولان مؤثر هستند؟
- گاهی میگویند: «ای بابا! اجرا نمیشه.» اما ما معتقدیم نشستن در کنج انزوا، بی تفاوتی، یا بر عکس دعوا و فریاد و تحصن، هیچ کدام راه حلی منطقی نیستند. برای حل مشکلات باید گفتوگو و مشارکت کرد. هیچ حرکت مثبتی بینتیجه و بیتأثیر نخواهد بود.