همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
با پایان مرحله گروهی جامملتهای آسیا، سروشکل جدول این مسابقات در مراحل حذفی هم مشخص شد. به این ترتیب تیم ملی ایران در یکهشتم نهایی به مصاف سوریه خواهد رفت و پس از آن با برنده بحرین و ژاپن پیکار میکند. دیگر تیمهایی که در این طرف جدول باقی ماندهاند، قطر، فلسطین، ازبکستان و تایلند هستند. اگرچه همه تیمها قابل احترام هستند و نباید هیچ رقیبی را دستکم گرفت، اما دستکم روی کاغذ مسیر حرکتی ایران به سمت فینال جامملتها طوری است که فقط یک مانع رفیع به اسم ژاپن باقی مانده؛ تیمی که برخلاف انتظارها استارت درخشانی هم در قطر نداشت و شکستش مقابل عراق، همه معادلات را به هم ریخت. شاید توجه به همین نکات است که خوشبینیها در مورد شکست طلسم قهرمانی ایران در آسیا را افزایش میدهد؛ طوری که در این چند روز شمار بیشتری از کارشناسان بیمحابا از در دسترس بودن فتح جام برای ایران سخن میگویند. در این میان کیست که نداند امیر قلعهنویی حتی یک لحظهاش را بدون این رؤیا پشت سر نمیگذارد؟ انگیزههای فردی او برای لمس جام، اصلا قابل توصیف نیست.
کاری که خارجیها نکردند
تیم ملی ایران تاکنون ۳بار قهرمان جامملتهای آسیا شده که هر ۳مرتبه به سالها دور برمیگردد؛ ۱۹۶۸تهران با محمود بیاتی، ۱۹۷۲بانکوک با محمد رنجبر و ۱۹۷۶تهران با حشمت مهاجرانی. پس از آن، ایستادن بر قله آسیا برای فوتبال ایران طلسم شد و مربیانی که یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، نتوانستند این موفقیت را تکرار کنند. حسن حبیبی، محمود یاوری، پرویز دهداری، محمد مایلیکهن و جلال طالبی مربیان ایرانی بعدی بودند که در جامملتهای آسیا روی نیمکت تیم ملی نشستند و موفق به کسب عنوان قهرمانی نشدند. پس از آن بالاخره نوبت به مربیان خارجی رسید.
برانکو ایوانکوویچ در جامملتهای۲۰۰۴ فاصلهای تا کسب عنوان قهرمانی نداشت اما اتفاقات عجیب بازی با چین در نیمهنهایی باعث شد آن تیم زیبا از راهیابی به فینال محروم شود. بعد نوبت به خود قلعهنویی رسید که او هم سال۲۰۰۷ ناکام ماند و در تمام این ۱۷سال یکبند اعتراض داشته که حذفش از تیم ملی بعد از آن مسابقات عادلانه نبوده است. یک دوره هم نوبت به افشین قطبی رسید که شغل اصلیاش «رؤیافروشی» بود و راه به جایی نبرد. ۲دوره بعدی هم تیم ملی در اختیار کارلوس کیروش بود که نهایتا تا نیمهنهایی بالا رفت. بنابراین اگر امیر تیم ملی را قهرمان کند یا حتی به فینال ببرد، کاری کرده که از عهده محبوبترین مربیان خارجی این سالیان یعنی برانکو و کیروش برنیامده است.
شورش عملی
هیچ تردیدی نیست که قلعهنویی در این سالها در صف مقدم حمله به مربیان خارجی بوده است. او خیلی چشم دیدن این گروه از مربیان وارداتی را ندارد و حتی گاهی اگر نرمش هم نشان بدهد، باز ته دلش چیز دیگری است. امیر در همین نشست خبری قبل از بازی با امارات هم ناگهان به کارلوس کیروش هجوم برد و از دورانی یاد کرد که بهزعم او، مربی پرتغالی هرگز مورد انتقاد قرار نمیگرفت. بارها و بارها از زبان قلعهنویی شنیدهایم که تنها فضیلت مربیان خارجی را موی بور و چشم آبی آنها خوانده و گفته اگر فرد دیگری نتایج او را میگرفت، مجسمهاش را میساختند. حالا اما روزگار یک فرصت دیگر به امیر داده تا تئوریاش را در عمل نشان بدهد. قهرمانی احتمالی ایران در آسیا، شورش عملی یک مربی بومی علیه همتایان خارجیاش خواهد بود؛ فتحی بزرگ برای جبههای که کمتر از سوی افکار عمومی مورد اعتماد بوده است. آیا امیر توانایی استفاده از این فرصت را دارد؟
نظر شما