به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر، رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه قاهره گفت : من مفتخرم در مصر هستم که سابقهای دیرینه دارد و دو نهاد فوقالعاده میزبان من هستند. در طول مدت بیش از یک هزار سال دانشگاه الازهر کانون فراگیری علوم اسلامی بوده است. در طول مدت بیش از یکصدسال، دانشگاه قاهره نیز منبع پیشرفت مصر بوده است. این دو نهاد نماینده همخوانی میان سنت و پیشرفت هستند. من از میهمان نوازی شما و میهمان نوازی مردم مصر سپاسگذاری می کنم. من پیام حسن نیت مردم امریکا و پیام صلح مسلمانان کشورم را نیز با خودم به همراه دارم. سلام علیکم.
باراک اوباما در ادامه افزود: ما در زمانی با یکدیگر ملاقات داریم که تنشهای زیادی میان آمریکا و مسلمانان سراسر جهان وجود دارد. تنشها در عوامل تاریخی ریشه دارد که بسیار فراتر از حوزه بحث مطرح در حال حاضر است. روابط اسلام و غرب دربرگیرنده قرنها همزیستی و همکاری و در عین حال مناقشهها، و جنگهای مذهبی است. اخیرا (در قرنهای اخیر) نیز استعمارگری به این تنشها دامن زده است. استعمارگری فرصتها و حقوق بسیاری از مسلمانان را سلب کرد. در دوران جنگ سرد نیز با کشورهایی که اکثریت جمعیت انها مسلمان هستند به عنوان عمال دشمن نگریسته میشد بدون انکه به آمال خود آنها توجه شود. افزون براین، تغییرات شگرفی که با مدرنیته و جهانی شدن رخ داد سبب شد بسیاری از مسلمان به غرب به چشم دشمن سنتهای اسلامی نگاه کنند. افراط گرایان خشونت طلب از این تنشها سوء استفاده کردهاند. این افراد اقلیت بسیار اندکی از مسلمانان هستند
رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد اسلام و غرب میتوانند براساس اصول مشترک انسانی با یکدیگر همزیستی داشته باشند.
باراک اوباما در بخش دیگری از سخنانش در دانشگاه قاهره گفت: "حملات یازده سپتامبر 2001 در آمریکا و تلاشهای مستمر افراطیون اسلامگرا که میخواهند به اقدامات خشونت امیز برضد غیرنظامی مبادرت کنند، سبب شده است شماری از مردم آمریکا به صورت اجتناب ناپذیری به اسلام نه تنها به چشم دشمن آمریکا و کشورهای غربی بلکه دشمن حقوق بشر بنگرند. همه این مسائل سبب هراس بیشتر و بیاعتمادی بیشتر شده است. تازمانیکه روابط ما (اسلام و امریکا) درقالب اختلافها تعریف شود این وضعیت سبب تقویت افراطی میشود که بذر نفرت را میپاشد و نه بذر صلح را. این وضعیت سبب تقویت افرادی میشود که مروج مناقشه هستند و نه همکاریای که سبب شود همه مردمان ما به عدالت و شکوفایی دست پیدا کنند. این چرخه تردید و اختلاف باید پایان یابد.
رئیس جمهور امریکا در ادامه افزود: من به اینجا آمدهام تا برای شروعی جدید در روابط آمریکا و مسلمانان در سراسر جهان تلاش کنم که براساس منافع متقابل و احترام متقابل باشد و مبتنی بر این واقعیت باشد که آمریکا و اسلام منافی هم نیستند و لزومی ندارد بایکدیگر رقابت داشته باشند بلکه این دو بایکدیگر همپوشانی دارند و اصول مشترکی دارند. اصول عدالت، پیشرفت، روامداری، و کرامت همه انسانها از جمله این اصول است.
رئیس جمهور امریکا در بخشی از سخنان خود در دانشگاه قاهره گفت:"من به این واقعیت واقف هستم که تغییرات نمیتواند یک شبه اتفاق بیفتد. میدانم که تبلیغات زیادی درباره این سخنرانی انجام شده است اما باید توجه داشت که هیچ سخنرانی به تنهایی نمیتواند سالها بیاعتمادی را ریشه کن کند. در عین حال، من نمیتوانم در زمانی که امروز در این سخنرانی در اختیار دارم به همه سوالات پیچیدهای پاسخ بدهم که ما را به این نقطه کشانده است.من مطمئن هستم که به منظور حرکت به سمت جلو، ما باید مطالبی را با صراحت به یکدیگر بگوییم که در قلبهایمان داریم و در اغلب موارد در پشت درهای بسته بیان میشود.
باراک اوباما در ادامه افزود: باید تلاشهای مستمری برای گوش دادن به یکدیگر وجود داشته باشد، و اینکه از همدیگر یاد بگیریم، به همدیگر احترام بگذاریم و تلاش کنیم به زمینههای مشترکی دست پیدا کنیم. همانطور که قران کریم میگوید همواره به خدا توجه داشته باشید و همیشه راست بگویید (اتقوالله و قولو الحق). این همان کاری است که من میخواهم امروز در اینجا انجام بدهم و با حداکثر توانم حقایق را بگویم. کاری که پیش رویمان قرار دارد بسیار عظیم است. به این باورم اعتقاد راسخ دارم که منافع مشترک ما به عنوان انسانها بسیار قویتر از عواملی است که سبب جدا شدن ما از یکدیگر میشود. بخشی از این اعتقاد راسخ در تجربه شخصی من ریشه دارد. من مسیحی هستم. پدر من از یک خانواده کنیایی است که چندین قرن در میان این خانواده افرادی مسلمان بودند. من زمانی که پسربچه بودم چندین سال از زندگیام را در اندونزی سپری کردم و صدای اذان را هنگام فلق و شفق می شنیدم. زمانی که جوان بودم در منطقه ای در شیکاگو کارمی کردم که صلح و کرامت انسانی را در اعتقادهای اسلامی مردم ان منطقه شاهد بودم.
نقش مسلمانان در تعالی آمریکا
رئیس جمهور امریکا در دانشگاه قاهره گفت: من به عنوان فردی که دانشجوی تاریخ بوده است میدانم که تمدن بشری به اسلام مدیون است. اسلام بود که در مکانهایی ازقبیل لوزان (شهری در فرانسه) شمع دانش را چندین قرن حمل میکرد و زمینه را برای رنسانس و عصر و روشن بینی هموار کرد. نوآوریها در جهان اسلام بود که قوانین جبر، قطب نماهای مغناطیسی و الات دریانوردی، مهارت در زمینه خط و چاپ و درک انسانها را درباره راههای شیوع بیماریها و درمان آنها بهوجود اورد. فرهنگ اسلامی معماری باشکوهی ارائه کرد که سبب اوج گرفتن نقاط تعالی ما و شعر بی بدیل و موسیقی دلنشین و هنر خوشنویسی باشکوه در مکانهایی برای تفکر آرام شد.
باراک اوباما در ادامه افزود: در طول تاریخ اسلام با الفاظ و اقدامات خود، امکان پذیر بودن روامداری دینی و برابری نژادی را نشان داده است. درعین حال، میدانم که اسلام همواره بخشی ازتاریخ آمریکا بوده است. نخستین کشوری که آمریکا را به رسمیت شناخت مغرب بود که با حضور جان ادامز رو، دومین رئیس جمهور امریکا، در سال 1796 در شهر طرابلس، پیمانی میان آمریکا و مغرب امضاء شد. آمریکا در ذات خودش هیچ خصومتی با قوانین، سنن و آرامش مسلمانان ندارد. از زمان پایه گذاری آمریکا، مسلمانان به آمریکا غنا بخشیدهاند. آنها در جنگهای آمریکا جنگیدهاند، آنها در دولتهای امریکا خدمت کردهاند، انها برای احقاق حقوق مدنی ایستادگی کردهاند، انها فعالیتهای تجاری داشتهاند، آنها در دانشگاههای ما درس دادهاند، انها در عرصه ورزش عملکرد عالی داشتهاند، انها جوایز نوبل را بردهاند، آنها مرتفعترین ساختمانها را در آمریکا ساختهاند و مشعل المپیک را حمل کردهاند. وقتی نخستین عضو مسلمان کنگره امریکا انتخاب شد برای سوگند به منظور دفاع از قانون اساسی آمریکا از همان قرآن کریمی استفاده کرد که یکی از پدران بنیانگذار امریکا یعنی توماس جفرسون در کتابخانه شخصیاش نگهداری میکرد.
باراک اوباما تصریح کرد باید نگاههای کلیشهای منفی غرب درباره اسلام و مسلمانان از بین برود.
رئیس جمهور امریکا گفت: من پیش از انکه به منطقهای بیایم که برای نخستین بار اسلام در انجا ظهور کرد با اسلام در سه قاره آشنا بودم. این تجربه اعتقادهای مرا هدایت میکند مبنی براینکه مشارکت میان امریکا و اسلام باید براساس این مساله باشد که اسلام چیست و نه اینکه اسلام چه چیزی نیست. من بخشی از مسوولیتم را به عنوان رئیس جمهور آمریکا مقابله با برداشتهای کلیشهای منفی از اسلام در همه جا است. اما همین اصول باید درخصوص برداشت امریکاییها از مسلمانان اجرا شود. همانطور که مسلمانان همگی در یک قالب کلیشهای خام قرار نمیگیرند ، امریکا نیز در این قالب کلیشهای خام قرار نمیگیرد مبنی بر اینکه امریکا قدرت امپراتوری است که به فکر منافع خودش است. امریکا یکی از منابع اصلی پیشرفت جهان بوده است. امریکا زاده قیام برضد امپراتوری زمان خودش باشد. امریکا براساس این اصل بنیان نهاده شد که همه انسانها برابر افریده شدهاند. خونهای مردم امریکا ریخته شد و انها قرنها کوشیدند تا به این سخنان در داخل خاک امریکا و در سراسر جهان معنا ببخشند. همه فرهنگها درشکل گیری آمریکا نقش داشتهاند. مردمان همه ملتها در آمریکا حضور دارند.همه آنها به یک مفهوم پایه و اساسی پایبند هستند و ان اینکه همه انها بخشی از کل امریکا هستند. این واقعیت که یک افریقایی تبار به نام باراک حسین اوباما می تواند رئیس جمهور امریکا شود معنای بسیار زیادی دارد.
اما باید توجه داشت که پیشینه شخصی من چندان منحصر به فرد نیست. رویای داشتن فرصت برای همه مردم ، برای همه امریکاییها به حقیقت نپیوسته است اما وعده آنها برای همه کسانی که به خاک امریکا قدم می گذارند وجود دارد. این وضعیت برای تقریبا هفت میلیون مسلمان آمریکایی نیز که هم اکنون در کشور ما زندگی می کنند مصداق دارد. این افراد از درآمد و سطح تحصیلاتی برخودار هستند که از متوسط امریکاییها بالاتر است. افزون بر این، آزادی در آمریکا از آزادی داشتن اعتقادهای دینی وعمل مطابق دین خود افراد جدایی ناپذیر است. به همین علت در همه ایالتهای آمریکا مسجد وجود دارد. در داخل آمریکا بیش از یک هزار و دویست مسجد وجود دارد. به همین علت، دولت امریکا دادگاهی را تشکیل داده است تا از حق زنان و دختران مسلمان برای داشتن حجاب محافظت کند و کسانی را که این حق را سلب می کنند مجازات کند.
بنابراین ، نباید هیچ تردیدی وجود داشته باشد که اسلام بخشی از امریکا نیست. به باور من، امریکا به این واقعیت باور دارد که قطع نظر از نژاد، دین و امثال ان همه ما آمال مشترکی داریم مبنی بر اینکه در صلح و امنیت زندگی کنیم، به تحصیل بپردازیم، با حفظ کرامتشان کار کنیم، و خانواده هایمان، همکیشانمان و خدایمان را دوست داشته باشیم. ما در این اعتقادها با یکدیگر همسو هستیم. این مسائل، امید همه بشریت است. توجه داشتن به انسانیت مشترک فقط نقطه شروع کار ماست. کلمات به تنهایی نمیتواند نیازهای مردم را برآورده کند. این نیازها فقط درصورتی پاسخ داده خواهد شد که ما در سالهای پیش رویمان با شجاعت عمل کنیم. باید به این مساله توجه کنیم که چالشهای پیش رویمان مشترک است و نپرداختن به انها به همه ما ضربه خواهد زد. ما از تجربه اخیرمان اموخته ایم که وقتی نظام اقتصادی در یک کشور ضعیف شود، به رونق اقتصادی در همه کشورها ضربه وارد خواهد شد. وقتی یک نوع انفلوانزای جدید یک انسان را آلوده میکند همه ما در معرض خطر قرار خواهیم داشت.
آمریکا با اسلام سر جنگ ندارد
رئیس جمهور آمریکا تصریح کرد آمریکا هرگز با اسلام سر جنگ نداشته است و نخواهد داشت. باراک اوباما در بخشی از سخنرانی اش در دانشگاه الازهر مصر گفت: وقتی یک کشور به دنبال سلاح هستهای باشد ، خطر بروز حمله هستهای برای همه کشورها افزایش مییابد. وقتی افراطیون خشونت طلب در یک رشته کوه فعال باشند(کوههای افغانستان) مردمان دو سوی اقیانوس (اطلس، اشاره به اروپا و امریکا) در معرض خطر قرار خواهند داشت. وقتی افراد بیگناه در بوسنی و دارفور کشتار شوند، این وضعیت لکه ننگی بر وجدان جمعی همه ما خواهد بود.این به معنای سهیم بودن در جهان در قرن بیست ویکم است. این همان وظیفه ای است که ما به عنوان ابنای بشر در قبال یکدیگر داریم. این مسوولیت دشوار است.
باراک اوباما در ادامه افزود: باید به این مساله توجه داشت که تاریخ بشریت همواره مملو از افراد، قبایل و ادیانی بوده است که تلاش میکرده اند یکدیگر را به زانو دربیاورند و منافع خودش را دنبال کنند. اما در عصر چنین رفتارهایی محکوم به شکست است. باتوجه به وابستگی متقابل ما به یکدیگر، هرنظم جهانی که سبب شود یک کشور یا گروهی از افراد بر کشور یا گروه دیگری چیره باشند به صورت اجتناب ناپذیری شکست خواهد خورد. بنابراین، قطع نظر از هر تفکری که درباره گذشته داشته باشیم نباید در بند آن باشیم. باید مشکلات ما از طریق مشارکت و پیشرفتمان حل شود. البته این سخن به معنای ان نیست که ما نباید از ریشههای تنش غافل باشیم. بلکه واقعیت کاملا برعکس این است بدین معنا که باید با شدت با این تنشها مقابله کنیم. بنابراین میخواهم در این قالب با صراحت و شفافیت هرچه ممکن درباره برخی مسائل خاص صحبت کنیم که به نظر من، باید با یکدیگر با انها مقابله کنیم.
رئیس جمهور امریکا در ادامه افزود: نخستین مسالهای که باید با آن مقابله کنیم افراط گرایی خشونت طلب در همه شکلها و صورتهایش است. میخواهم در اینجا اعلام کنم که آمریکا هرگز با اسلام سر جنگ نداشته است و هرگز نیز اینگونه نخواهد بود. البته ما بی امان با افراطیون خشونت طلبی مقابله خواهیم کرد که تهدیدی جدی برای امنیت ما به شمار می روند زیرا ما دقیقا همان مسائلی را رد می کنیم که پیروان همه ادیان با ان مخالف هستند و ان عبارتست از کشتار زنان و مردان بیگناه. نخستین وظیفه من به عنوان رئیس جمهور امریکا محافظت از مردم این کشور است.
باراک اوباما اذعان کرد اقدام نظامی راه حل مشکلات افغانستان نیست و باید به فکر چارهای جدی برای مسائل این کشور بود.
رئیس جمهور امریکا در بخشی از اظهاراتش در مصر گفت: وضعیت موجود در افغانستان گویای نقش آمریکا و لزوم همکاری کشورها با یکدیگر است. بیش از هفت سال پیش، آمریکا با حمایت گسترده بینالمللی برضد القاعده و طالبان وارد عمل شد. ما بخاطر اینکه حق انتخاب داشتیم دراین عرصه وارد نشدیم بلکه ضرورت مساله اقدام ما را میطلبید. من میدانم هنوز افرادی وجود دارند که حملات یازده سپتامبر را زیرسوال میبرند و یا حتی توجیه می کنند. اما باید با صراحت گفته شود که القاعده حدود سه هزار نفر را در ان روز کشت. قربانیان این حمله، مردان و زنان و کودکان بیگناه از امریکا و بسیاری از دیگر کشورهای جهان بودند که هیچ ازاری به دیگران نرسانده بودند. اما القاعده به صورت وحشیانه ای افراد بیگناه را کشت و سبب شد حمله برضد ان (در افغانستان) موجه شود و حتی امروزه نیز شاهد آن هستیم که بر عزم خود برای کشتار مردم به صورت انبوه تاکید میکند.
باراک اوباما در ادامه افزود: القاعده در بسیاری از کشورها، پیرو دارد و در تلاش است حوزه نفوذ خود را افزایش بدهد. اینها مسائلی نیستند که باید درباره ان بحث شود بلکه اینها حقایقی مسلم هستند که باید به ان توجه داشت. نباید اشتباه کنید. ما قصد نداریم نیروهای نظامیانمان را در افغانستان نگاه داریم. ما خواهان ان نیستیم که در افغانستان پایگاه نظامی داشته باشیم. اینکه زنان و مردان جوان نظامی امریکایی کشته شوند رقت بار است. ادامه این مناقشه پرهزینه و از نظر سیاسی دشوار است. اگر ما اطمینان حاصل کنیم که افراطیون خشونت طلب در افغانستان و پاکستان وجود ندارند، با خوشحالی همه نظامیانمان را (از امریکاخارج و) به کشور بازخواهیم گرداند. این افراد مصمم هستند هر تعداد از امریکایی ها را که بتوانند بکشند. البته قضیه به همینجا ختم نمیشود. به همین علت ما با چهل و شش کشور جهان ائتلاف تشکیل دادهایم. باوجود هزینه های مرتبط با این جنگ، عزم آمریکا تضعیف نخواهد شد. درواقع، هیچ یک از ما نباید این افراطیون را تحمل کنیم. انها در بسیاری از کشورهای جهان، مردمانی از ادیان مختلف را کشتهاند و بیش از همه مسلمانان را کشتهاند. اقدامات انها با حقوق بشر، پیشرفت ملتها و اسلام قابل تجمیع نیست. در تعالیم قران مجید امده است که هرکس یک نفر را بکشد به مثابه آن است که همه بشریت را کشته باشد. در قران آمده است هرفردی که یک نفر را نجات بدهد به مثابه ان است که کل بشریت را نجات داده است.
باراک اوباما در ادامه افزود: دین پایدار بیش از یک میلیارد نفر (اسلام) بسیار قویتر از عقاید نفرت امیز عدهای معدود است.اسلام در مبارزه با افراطیگرایی خشونت طلب بخشی از مشکل نیست بلکه بخش مهمی برای ترویج صلح به شمار میرود. درعین حال، ما میدانیم که قدرت نظامی به تنهایی نمیتواند مشکلات افغانستان و پاکستان را حل کند. به همین خاطر، ما میخواهیم در پنج سال اینده هر سال بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون دلار برای مشارکت با پاکستانی ها برای ساخت مدرسه، بیمارستان، جاده، و ایجاد فرصتهای شغلی سرمایه گذاری کنیم و صدها هزار میلیون دلار به کسانی که اواره شدهاند اختصاص دادهایم.
موضوع عراق
رئیس جمهور امریکا در بخشی از اظهاراتش در مصر گفت: ما برای کمک به افغانها برای توسه اقتصادشان و ارائه خدماتی که مردم به ان وابسته هستند ، حدود دو میلیارد و هشتصد میلیون دلار اختصاص دادهایم. اجازه بدهید به مساله عراق نیز بپردازم. برخلاف جنگ افغانستان، جنگ عراق جنگی بود که انتخاب شد. این جنگ سبب شد اختلافهای زیادی در داخل امریکا و در سراسر جهان بهوجود بیاید.با انکه معتقد هستم مردم عراق بدون حکومت استبدادی صدام حسین در وضعیت بهتری قرار دارند. درعین حال، معتقد هستیم رویدادهای عراق به امریکا یاداور شد که برای حل مشکلاتش هرگاه که امکان پذیر باشد، باید از دیپلماسی استفاده کند و اجماع بین المللی را بوجود بیاورد
باراک اوباما در ادامه افزود: ما میتوانیم سخنان توماس جفرسون، رئیس جمهور پیشین امریکا، را بخاطر بیاوریم که میگفت امیدواریم عقل ما همزمان با رشد قدرتمان بیشتر شود و به ما بیاموزد هراندازه کمتر از قدرتمان استفاده کنیم قدرتمان بیشتر خواهد شد. امریکا در حال حاضر ، مسوولیتی دوگانه برعهده دارد. امریکا باید از یک سو باید به عراق کمک کند تا اینده ای بهتر برای خودش رقم بزند و درعین حال عراق را به مردم خود این کشور واگذار کند. من با صراحت به مردم عراق گفتهام که ما خواهان هیچ پایگاه نظامی در این کشور نیستیم و هیچ ادعایی درباره خاک و یا منابع این کشور نداریم. استقلال عراق به خود این کشور تعلق دارد. به همین علت، من دستور خروج تیپهای جنگی آمریکا را از عراق تا اواسط سال اینده صادر کرده ام. به همین علت ما به توافقمان با دولت منتخب و دموکراتیک عراق پایبند هستیم مبنی براینکه نیروهای نظامیمان را تا پایان ژوئیه از شهرهای عراق بیرون ببریم. این به معنای ان است که تا سال دو هزار و دوازده همه نیروهای ما از عراق خارج خواهند شد.
باراک اوباما در ادامه افزود: ما به عراق در آموزش دادن نیروهای امنیتیاش و توسعه اقتصادش کمک خواهیم کرد. ما از عراق متحد و امن به عنوان شریک و نه حامی و تامین کننده ،حمایت خواهیم کرد. همانطور که امریکا هرگز نمی تواند اقدامات خشونت امیز افراطیون را تحمل کند هرگز نباید اصولمان را فراموش کنیم یا تغییر بدهیم. حملات یازده سپتامبر کابوسی وحشتناک برای امریکا بود. خشم و هراسی که این رویداد بوجود اورد قابل درک بود اما دربرخی از موارد این وضعیت سبب شد ما برخلاف سنتهای گذشته و ارمانهایمان عمل کنیم.ما اقداماتی عملی برای تغییر این وضعیت صورت دادهایم
درباره خاورمیانه
باراک اوباما به رژیم صهیونیستی توصیه کرد در جهت تشکیل کشور مستقل فلسطین اقدام کند و از ساخت شهرکهایش دست بکشد.
رئیس جمهور امریکا در بخشی از اظهاراتش در مصر گفت: من به صورت کاملا صریح استفاده از شکنجه را در امریکا ممنوع کردهام. من دستور دادهام تا اوایل سال اینده زندان گوانتانامو تعطیل شود. امریکا از خودش دفاع خواهد کرد. در عین حال، آمریکا به حق استقلال کشورها و قانون مداری احترام خواهد گذاشت. من این کار را با همکاری با جوامع اسلامی انجام خواهم داد که انها نیز در معرض خطر قرار دارند.هرچه زودتر افراطیون در کشورهای اسلامی منزوی و مطرود شوند، به همان سرعت امنیت ما زودتر تامین خواهد شد.
باراک اوباما در ادامه افزود: دومین مساله مهمی که باید به ان بپردازیم وضعیت موجود میان اسرائیلیها و فلسطینیها و جهان عرب است. روابط قوی امریکا با اسرائیل شناخته شده است. این روابط غیرقابل گسست است. این روابط براساس ارتباطهای تاریخی و فرهنگی و توجه به این امال یهودیان برای داشتن سرزمینی یهودی مبتنی است که ریشه در تاریخ دارد و نمی توان ان را اذعان کرد. در سراسر جهان ، برای مدت چندین قرن یهودیان مورد ازار واذیت قرار میگرفتند. احساسات یهودستیزی در اروپا در نهایت در رویداد بی سابقه هولوکاست به اوج خود رسید. فردا من از دیوار بوکان دیدار خواهم کرد که بخشی از شبکهای از اردوگاهها است که در ان یهودیان کشتار و شکنجه میشدند و یا به ضرب گلوله هدف قرار میگرفتند و یا اینکه نیروهای رایش سوم انها را در اتاقهای گاز میکشتند. در آن زمان، شش میلیون یهودی کشته شد که این رقم بیشتر از کل جمعیت یهودی اسرائیل در حال حاضر است. انکار این واقعیت، جاهلانه، بی اساس و توام با نفرت است.
رئیس جمهور امریکا در ادامه افزود: تهدید اسرائیل به نابود کردنش و تکرار کردن همان سخنان کلیشهای درباره یهودیان کاملا اشتباه است و فقط سبب می شود خاطرات دردناکی در ذهن اسرائیلیها زنده شود و در عین حال مانع از استقرار صلح در این منطقه شود. از سوی دیگر، این واقعیت غیرقابل انکار است که مردم فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی در تلاش برای سرزمینشان متحمل تالماتی شدهاند. انها برای مدت بیش از شصت سال رنج بی خانمانی را تحمل کردهاند. بسیاری از انها در اردوگاههای اوارگان در کرانه باختری، غزه و کشورهای همسایه زندگی میکنند و منتظر صلح و امنیتی هستند که هرگز نتوانستهاند ان را داشته باشند.انها بخاطر اشغالگری ،تحقیرهای بزرگ و کوچک هر روز تحمل میکنند. بنابراین ، باید با صراحت اعلام شود وضعیت مردم فلسطینی غیرقابل تحمل است و آمریکا به امال مشروع مردم فلسطین برای داشتن کرامت انسانی، فرصت زندگی و کشوری برای خودشان پشت نخواهد کرد
باراک اوباما در ادامه افزود: در چنددهه گذشته نوعی بن بست وجود داشته است. بطوریکه دو گروه با امال مشروع که هرکدام گذشتهای دردناک داشتهاند و در نتیجه همین گذشته سبب میشود رسیدن به اشتی و امتیازدهی دشوار شود در کنار همدیگر بودهاند. نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت یکدیگر اسان است. فلسطینیها میتوانند به آسانی به آوارگیهایی اشاره کنند که از زمان شکل گیری اسرائیل برای انها بوجود امده است. اسرائیلیها نیز میتوانند بهراحتی به خصومتها و حملاتی اشاره کنند که در طول تاریخشان در درون مرزهای اسرائیل و خارج از ان، شاهد آن بوده اند. اگر ما به این مناقشه فقط از یک طرف نگاه کنیم، از درک واقعیتها ناتوان خواهیم بود. تنها راه حل محقق شدن امال دو طرف، ایجاد دو کشور فلسطینی و اسرائیلی است که در ان اسرائیلیها و فلسطینیها با صلح و امنیت زندگی کنند.
رئیس جمهور امریکا در ادامه تصریح کرد: گزینه فوق در جهت منافع اسرائیل، منافع فلسطین، منافع امریکا و منافع جهان قرار دارد. به همین علت، من میخواهم خودم شخصا با صبر بسیار این هدف را دنبال کنم و برای این کار انگونه که شایسته است انرژی صرف کنم. تعهداتی که دو طرف براساس طرح نقشه راه متعهد شدهاند روشن است.برای انکه صلح محقق شود، زمان آن فرارسیده است که این دو طرف و همه ما به مسوولیتهایمان عمل کنیم. فلسطینیها باید از اقدامات خشونت امیز دست بکشند. مقاومت از طریق اقدامات خشونت امیز و کشتار اشتباه است و موفق نمی شود. برای مدت چندین قرن، سیاهپوستان در امریکا شلاقهای تازیانه ها و تحقیر ناشی از جدایی نژادی را به عنوان برده تحمل کردند.خشونت به رسیدن به حقوق مساوی منجر نخواهد شد. پافشاری مسالمت امیز و عزم راسخ و تاکید بر ارمانها که در کانون پایه گذاری امریکا بود هدف فوق را محقق کرد. مردم افریقای جنوبی و کشورهای جنوب اسیا، شرق اروپا و اندونزی نیز همین ماجرا را می توانند تایید کنند. این داستان یک واقعیت ساده دارد و ان اینکه خشونت اقدامی منتهی به بن بست است. شلیک راکت به سمت کودکانی که در حال خواب باشند، نه نشانه شجاعت است و نه نشانه قدرت به شمار میرود. منفجر کردن اتوبوسی که حامل زنان باشد نیز همین طور است. اکنون زمان آن فرارسیده است فلسطینیها بر این نکته متمرکز شوند که چگونه میتوانند به فکر ایجاد کشورشان باشند. تشکیلات خودگردان فلسطین باید توان خود را برای حکومت با ایجاد نهادهایی افزایش بدهد که در جهت ارائه خدمات به مردم فلسطین باشد.برخی از فلسطینیها از حماس حمایت می کنند اما مقامات حماس باید به مسوولیتهایشان واقف باشند و برای محقق شدن امال فلسطینیها نقش افرینی کنند، ومردم فلسطین را متحد کنند.
باراک اوباما افزود: حماس باید به اقدامات خشونت امیز پایان بدهد، توافقهای گذشته را به رسمیت بشناسد، و حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. در عین حال، اسرائیلیها باید بپذیرند درست به همان صورت که نمیتوان حق موجودیت اسرائیل را انکار کرد، به همان قیاس نمیتوان حق موجودیت فلسطین را انکار کرد. امریکا مشروعیت تداوم ساخت شهرکهای اسرائیلی را نمیپذیرد. ساخت این شهرکها ناقض توافقهای قبلی است و سبب میشود تلاشهایی تضعیف شود که در جهت رسیدن به صلح در منطقه قرار دارد. زمان ان فرارسیده است که ساخت این شهرکها متوقف شود. درعین حال، اسرائیل باید به تعهدات خود عمل کند تا اطمینان حاصل شود، فلسطینیها بتوانند زندگی و کار کنند و جامعه خودشان را رشد بدهند. تداوم بحران انسانی در غزه به همان صورت که زندگی فلسطینیها را نابود میکند در جهت منافع اسرائیل قرار دارد. نبود فرصت زندگی در کرانه باختری نیز همین وضعیت را دارد. پیشرفت در زندگی روزمره فلسطینیها باید بخش مهم اقدامات در مسیر صلح باشد. اسرائیل باید اقدامات ملموس صورت بدهد تا حرکت در این مسیر امکان پذیر شود.
رئیس جمهور امریکا در ادامه تصریح کرد: کشورهای عربی باید به این مساله توجه کنند که طرح ابتکاری صلح کشورهای عربی، نقطه شروع مهمی بود اما نقطه پایان مسوولیت انها نیست. دیگر نباید از مناقشه اعراب- اسرائیل به عنوان ابزاری برای منحرف کردن توجه ملتهای عربی از مشکلات دیگر استفاده شود. این مساله باید علتی برای اقدام کردن این کشورها باشد تااینکه به مردم فلسطینی کمک شود تا نهادهایی را بوجود بیاورند که ادامه حیات کشور انها را امکان پذیر کند، مشروعیت اسرائیل را به رسمیت شناخته شود و انها پیشرفت را بجای تداوم اقدامات محکوم به شکست گذشته انتخاب کنند.
باراک اوباما در ادامه افزود: آمریکا سیاستهای خود را همسو با کشورهایی تنظیم خواهد کرد که در جهت صلح حرکت میکنند. ما هرآنچه را که در محافل خصوصی به اسرائیلیها ، فلسطینیها و اعراب بگوییم به صورت علنی بیان خواهیم کرد. ما نمیتوانیم صلح را تحمیل کنیم اما بین خودمان باشد که بسیاری از مسلمانان به این مساله واقف هستند که اسرائیل نابود خواهد شد. بسیاری از اسرائیلیها نیز به لزوم شکل گیری کشور مستقل فلسطینی تصریح دارند. زمان ان فرارسیده است که برای محقق شدن وضعیتی اقدام کنیم که همه باور دارند درست است. اشکهای زیادی ریخته شده است. خونهای زیادی ریخته شده است. همه ما مسوولیت داریم برای رسیدن به روزی تلاش کنیم که مادران اسرائیلی و فلسطینی شاهد ان باشند که فرزندانشان بدون ترس بزرگ شوند. سرزمین مقدسی که برای پیروان سه دین (اسلام و مسیحیت و یهودیت) تقدس دارد، باید سرزمین صلح باشد یعنی همان هدفی که خدا برای این سرزمین در نظر گرفته است. اورشلیم (قدس) باید شهری ایمن برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان باشد تا اینکه همه فرزندان (حضرت) ابراهیم با صلح و صفا در کنار همدیگر زندگی کنند همانطور که در تاریخ اسلام نیز اینگونه بوده است تا اینکه پیروان موسی، عیسی و محمد که درود خدا برهمه انها باد در مراسم دعا کنار یکدیگر قرار بگیرند.
درباره ایران
اوباما رئیس جمهور امریکا اعتراف کرد کشورش در کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق دست داشته است. اوباما گفت سومین منبع تنش نفع مشترک ما در حقوق و مسئولیتهای کشورها درباره سلاحهای هستهای است. این مسئله به عنوان منبع تنش میان امریکا و جمهوری اسلامی مطرح بوده است. سالها ایران خود را با مخالفت با کشور آمریکا شناسانده است و در حقیقت تاریخی پر تنش میان دو کشور وجود دارد. در اثنای جنگ سرد آمریکا در سقوط یکی از دولتهای دمکراتیک ایران نقش بازی کرد. پس از انقلاب اسلامی نیز ایران نقشها و اقداماتی در مسئله گروگانگیری و خشونت علیه نیروهای آمریکا و غیرنظامیان این کشور داشته است. این تاریخ به خوبی شناخته شده است. اما به جای اینکه اسیرگذشته بشویم من برای رهبران و مردم ایران روشن کردم که کشور من آماده است تا به جلو حرکت کند. اکنون سوال این نیست که ایران با چه چیز مخالف است بلکه این است که چه ایندهای این کشور میخواهد بسازد. من اعتراف میکنم که غلبه بر چندین دهه بیاعتمادی میان دو کشور دشوار است اما ما این کار را با شجاعت، قاطعیت و اراده دنبال میکنیم. مسائل بسیاری وجود دارد که میان دو کشور بحث شود و ما مایلیم تا بدون هیچ پیش شرطی و بر اساس احترام متقابل در این مسیر پیش برویم. اما برای همه کسانی که نگران هستند روشن است که وقتی مسئله تسلیحات هستهای مطرح میشود، ما به نقطهای تعیین کننده رسیدهایم. این مسئله فقط درباره منافع امریکا نیست بلکه مسئله جلوگیری از رقابت تسلیحات هستهای در خاورمیانه است که میتواند این منطقه و جهان را در مسیری بسیار خطرناک جلو ببرد. من آنهایی را که اعتراض میکنند چرا بعضی کشورها سلاح اتمی دارند و برخی ندارند، درک میکنم. هیچ کشوری نمیتواند تعیین کند که کدام کشور سلاح اتمی داشته باشد از این رو من یکبار دیگر قویا بر تعهد امریکا برای دستیابی به جهانی که دران هیچ کشوری سلاح اتمی نداشته باشد تاکید میکنم.
اوباما ادامه داد هر کشوری از جمله ایران باید حق دسترسی به انرژی صلح امیز هستهای داشته باشد به شرطی که به مسئولیتهای خود طبق ان پی تی عمل کند. این تعهد در قلب این پیمان نهاده شده است و همه کشورهایی که به طوری کامل از این پیمان پیروی میکنند نگه داشته شود و من امیدوارم که همه کشورهای منطقه در این هدف سهیم باشند
اوباما تاکید کرد حکومتهایی که از مردم و با مردم هستند الگوی بقیه کشورها میباشند.
اوباما در ادامه سخنرانی خود در دانشگاه قاهره گفت چهارمین مسئله که میخواهم درباره ان صحبت کنم دمکراسی است. من میدانم که جنجالهایی درباره ارتقای دمکراسی در سالهای اخیر بوده است و بیشتر این جنجالها به جنگ در عراق مرتبط است. پس بگذارید روشن بگویم هیچ نظام حکومتی نمیتواند و نباید توسط یک کشور بر کشور دیگری تحمیل شود. البته این مسئله تعهد مرا به دولتهایی که بازتاب اراده مردم هستند کم نمیکند.هر کشوری به روش خود به این اصول حیات میبخشد که ریشه در سنتهای مردم خود دارد. آمریکا نمیخواهد مدعی باشد که میداند که چه چیزی برای دیگران بهترین است در عین حال فکر نمیکند که با نتایج انتخاباتی مسالمت امیز هم سر ناسازگاری داشته باشد اما من باوری سست ناپذیر دارم که همه ملتها ارزوی یک چیز را دارند انها میخواهند تا انچه را که در ذهن دارند بیان کنند و بتوانند در روشی که حکومت و اداره میشوند حرفی برای گفتن داشته باشند. اعتماد به حکومت قانون و حکومت برابر عدالت، دولتی که شفاف است و از مردم نمی دزدد، زندگی ازادانه که شما خود انتخاب می کنید ، اینها فقط تفکرات امریکایی ها نیست بلکه اینها حقوق بشر هستند از این رو ما هم از ان در همه جا حمایت می کنیم. باید بگویم که هیچ مسیر مستقیمی برای تحقق این وعده های وجود ندارد اما روشن است که دولتهایی که از این حقوق دفاع می کنند در نهایت باثبات تر ، موفقتر و امن تر هستند. سرکوب دیدگاهها هرگز نمی تواند باعث حذف انها شود. امریکا به حقوق همه ارای صلح خواه و قانون مدار احترام می گذارد و معتقد است که باید در سراسر جهان شنیده شود حتی اگر ما با ان مخالف باشیم. و ما از همه حکومتهایی منتخب و صلح طلب استقبال می کنیم به شرطی که انها با احترام به همه مردم خود حکومت کنند. این مسئله اخری که گفتم مهم است زیرا برخی وجود دارند که فقط زمانی که بیرون از قدرت هستند از دمکراسی حمایت می کنند اما وقتی به قدرت می رسند در سرکوب حقوق دیگران بی رحم هستند. از این رو دولتهایی که از مردم و با مردم هستند معیار واحدی را برای همه کسانی که در قدرت می باشند بوجود می اورند: شما باید قدرت خود را با رضایت و نه با زور و فشار حفظ کنید. شما باید به حقوق اقلیتها احترام بگذارید. شما باید با روحیه تحمل پذیری و مصالحه با یکدیگر مشارکت و همکاری کنید. شما باید منافع ملت و روند سیاسی قانونی کشور خود را بالاتر از منافع حزب خود قرار دهید. بدون این ملزومات ، انتخابات خالی دمکراسی واقعی را به ارمغان نمی اورد
درباره اجرای احکام اسلام
اوباما تاکید کرد کشورهای غربی نباید مانع اجرای احکام اسلام توسط مسلمانان شوند.
اوباما رئیس جمهور امریکا در ادامه سخنرانی خود در دانشگاه قاهره گفت پنجمین موضوعی که باید با یکدیگر درباره آن صحبت کنیم ازادی مذهب است. اسلام تاریخچهای غرور افرینی از تحمل پذیری را دارد. ما ان را در تاریخ اندلس و کوردوبا (قرطبه) در دوران تفتیش عقاید میبینیم. من دوران کودکی را در اندونزی بودهام که با وجود اینکه کشوری غالبا مسلمان است مسیحیان معتقد ازادانه مسائل دینی خود را انجام میدهند. ما امروز به چه روحیه و فضایی نیاز داریم. مردم در همه کشورها باید در انتخاب دین و انجام احکام ان بر اساس ارتقای روح و قلب و ذهن ازاد باشند. این تحمل پذیری برای اینکه مذاهب تداوم پیدا کنند ضروری است اما متاسفانه به اشکال مختلف مورد چالش و مخالفت قرار می گیرد. در میان برخی مسلمانان این گرایش ازار دهند وجود دارد که می خواهند میزان ایمان خود را با رد باورها و ادیان افراد دیگر بسنجند. غنا در تنوع مذهبی باید حفظ شود چه برای مارونی های لبنان باشد یا برای قبطی های مصر باشد. اگر ما صادق هستیم باید شکافها میان مسلمانان نیز بسته شود. زیرا تفرقه میان سنی و شیعه به خشونتهای غم باری بویژه در عراق منجر شده است. ازادی مذهب برای اینکه مردم بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند ضروری است. ما باید همیشه به طرق مختلف از این مسئله دفاع کنیم. به طور مثال در امریکا مقررات حاکم بر اعانات باعث شده است تا مسلمانان برای عمل به وظایف دینی خود با مشکل مواجه شوند از این رو من متعهد هستم تا با همکاری مسلمانان امریکا شرایطی را فراهم کنیم که انها بتوانند احکام زکات را عمل کنند. همچنین مهم است تا کشورهای غربی مانع اجرای احکام اسلامی توسط مسلمانان که مناسب می بینند، نشوند به طور مثال تحمیل نکنند که زنان مسلمان چه پوششی داشته باشند. ما نمی توانیم دشمنی با ادیان را پشت لیبرالیسم پنهان کنیم. در واقع ایمان باید ما را به یکدیگر پیوند دهد و به همین علت ما از طرحهایی در امریکا که مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را به یکدیگر پیوند داده و گردهم اورد حمایت می کنیم. به همین علت ما از تلاشهایی نظیر طرح پادشاه عربستان برای گفتگوی میان ادیان استقبال می کنیم و همچنین از رهبری ترکیه در وحدت تمدنها حمایت می کنیم. در سراسر جهان ما می توانیم به گفتگوی بین پیروان ادیان کمک کنیم تا به این ترتیب ایجاد ارتباط میان مردم در نهایت باعث اقداماتی مثبت از جمله مبارزه با مالاریا در افریقا یا کمک به اسیب دیدگان بلایای طبیعی شود
درباره حقوق زنان
اوباما تاکید کرد مسئله برابری زنان به هیچ وجه فقط مشکل اسلام نیست.
اوباما در ادامه سخنرانی خود در دانشگاه قاهره گفت مسئله ششم درباره حقوق زنان است. من با این دیدگاه در غرب مخالفم که هر زنی که سر خود را بپوشاند در جایگاه پایینتری قرار دارد اما بر این باورم زنی که از تحصیل محروم میشود از برابری محروم شده است و تصادفی نیست کشورهایی که در ان زنان تحصیل کرده هستند موفقتر می شوند. مسئله برابری زنان به هیچ وجه فقط مشکل اسلام نیست. در ترکیه ، پاکستان ، بنگلادش و اندونزی و برخی کشورهای غالبا مسلمان میبینیم که مردم یک زن را به عنوان رهبر خود انتخاب می کنند در عین حال تلاشها برای تحقق برابر زنان با مردان در همه جوانب زندگی در امریکا و دیگر کشورهای جهان وجود دارد. من بر این باورم که دختران ما نیز به اندازه پسرانمان میتوانند به جامعه خدمت کنند. شکوفایی مشترک ما وقتی بیشتر میشود که اجازه دهیم همه انسانها چه زن و چه مرد به ظرفیت کامل خود دست پیدا کنند. البته من معتقد نیستم که زنان برای اینکه با مردان برابر باشند باید انتخابی همانند انها داشته باشند و من در عین حال به زنانی که به شکلی سنتی نقش خود را ایفا میکنند هم احترام میگذارم اما باید این شکل از زندگی انتخاب خود انها باشد. از این رو آمریکا با هر کشور مسلمانی در زمینه توسعه باسوادی دختران و کمک به زنان جوان برای اشتغالزایی از طریق دادن وامهای کوچک به منظور تحقق رویاهایشان همکاری میکند
درباره توسعه اقتصادی
اوباما در ادامه سخنرانیاش در دانشگاه قاهره مصر گفت امریکا حاضراست تا با مردم و دولتها، سازمانهای مدنی، رهبران دینی و شرکتها در کشورهای اسلامی برای ارتقای سطح زندگی انان همکاری کند.
اوباما گفت آخرین موضوع سخنم درباره توسعه اقتصادی و ایجاد فرصتهای اقتصادی است. من میدانم که برای بسیاری جهانی سازی مفاهیم ضد و نقیضی دارد.
اینترنت و تلویزیون میتواند اطلاعات و دانش مردم را افزایش دهد اما در عین حال میتواند باعث گسترش جرائم جنسی و خشونت به داخل خانههای مردم شود. تجارت باعث ثروت و فرصتهای بیشتر در زندگی میشود اما میتواند در عین حال باعث تغییرات نامطلوب در جوامع شود. در همه کشورها از جمله در امریکا این تغییرات می تواند نگرانی هایی را به دنبال بیاورد. به علت مدرنیته کنترل خود را بر انتخابهای اقتصادی ، سیاسی و مهمتر از همه هویت از دست می دهیم. من در عین حال می دانم که در این مسیر توسعه انسانی را نمی توان انکار کرد. لزومی ندارد میان توسعه و سنت تضاد باشد.
کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی اقتصاد خود را به حد زیادی رشد دادهاند و در همان حال فرهنگ خود را حفظ کرده اند. همین مسئله درباره جوامع مسلمان از کوالالامپور گرفته تا دوبی نیز صادق است. در زمانهای قدیم و در زمان ما ، جوامع مسلمان در خط مقدم نواوری و اموزش بوده اند. و این مسئله از ان جهت اهمیت دارد که هیچ استراتژی توسعهای نه میتواند فقط بر اساس انچه که از دل زمین بیرون میاید استوار شود و نه میتواند دوام داشته باشد در حالیکه جوانانش بیکار هستند. بسیاری از کشورهای خلیج(فارس) از محل نفت به ثروتهای کلانی رسیدهاند و برخی از انها شروع کردهاند این ثروت را در توسعه ای گسترده تر سرمایه گذاری می کنند اما همه ما باید بپذیریم که اموزش و نواوری اولویت مهم قرن بیست و یکم است و در بسیاری از جوامع مسلمان در این زمینهها سرمایه گذاری کافی نشده است. من بر اینگونه سرمایه گذاریها در کشور خود تاکید دارم و در حالیکه امریکایی ها در گذشته بیشتر روی نفت و گاز این منطقه تاکید داشتند، اکنون دنبال زمینههای گستردهتری برای همکاری هستند.
ما در زمینه اموزش و پرورش، برنامههای مبادلاتی خود را توسعه میدهیم و بورسیه تحصیلی را بیشتر می کنیم و همین مسئله بود که پدر مرا به امریکا اورد. در همان حال امریکایی ها را تشویق میکنم تا در کشورهای مسلمان تحصیل کنند و زمینه تحصیل دانشجویان مسلمان مستعد را در امریکا فراهم میکنیم. همچنین در زمینه اموزش و پرورش مجازی از طریق اینترنت در سراسر جهان سرمایه گذاری می کنیم و شبکه ای اینترنتی را ایجاد می کنیم که مثلا فرد جوانی در کانزاس بتواند انی با جوان دیگری در قاهره ارتباط برقرار کند. در زمینه توسعه اقتصاد، ما همچنین هسته ای از داوطلبان کارهای اقتصادی ایجاد می کنیم تا با همتایان خود در کشورهای مسلمان همکاری داشته باشند و من امسال خود میزبان اجلاسی برای کارافرینی خواهم بود تا در ان راههای تعمیق رابطه میان صاحبان سرمایه ، بنیادها و کارافرینان اجتماعی امریکا را با جوامع مسلمان جهان بررسی کنیم. در زمینه علوم و فن اوری صندوق جدیدی را برای حمایت از پیشرفتهای علمی و فنی در کشورهای مسلمان ایجاد خواهیم کرد و کمک می کنیم تا ایده های نو به منظور اشتغالزایی به بازار راه پیدا کند. ما مراکز علمی در افریقا و خاورمیانه و جنوب شرق اسیا ایجاد خواهیم کرد و نمایندگان علمی را به انجا می فرستیم تا در برنامه های علمی برای ایجاد منابع انرژیهای پاک و اشتغالزایی درباره طرحهای سبز همکاری کنند. من امروز همکاری جهانی را با سازمان کنفرانس اسلامی به منظور ریشه کنی فلج اطفال اعلام می کنم. ما همچنین همکاری خود را با جوامع مسلمان در زمینه ارتقای سلامت مادران و کودکان گسترش داده ایم. همه اینها باید با همکاری یکدیگر انجام شود. امریکایی ها حاضرند تا با مردم و دولتها ، سازمانهای مدنی ، رهبران دینی و شرکتها در کشورهای مسلمان سراسر جهان همکاری کنند تا به ارتقای سطح زندگی مردم جهان کمک کنند.
البته حل مسائلی که من درباره انها صحبت کردم اسان نیست اما ما وظیفه داریم تا این کار را با همکاری یکدیگر انجام دهیم تا بتوانیم به جهانی دست پیدا کنیم که افراطیون دیگر نتوانند مردم ما را تهدید کنند و نیروهای امریکا دیگر به کشور خود بازگردند ، جهانی که در ان اسرائیلی ها و فلسطینیان در امنیت هستند و هر کدام کشور خود را دارند و انرژی اتمی برای مقاصد صلح جویانه استفاده می شود. جهانی که دولتها در خدمت مردم خود هستند و حقوق همه بندگان خدا محترم شمرده میشود. اینها همه منافعی مشترک هستند. این جهانی است که ما دنبال ان هستیم و فقط می توانیم با کمک یکدیگر به ان برسیم. من می دانم که افراد مسلمان و غیرمسلمانی وجود دارند که درباره توانایی ما برای اغاز این راه تردید دارند. حتی برخی وجود دارند که شعله های تفرقه را روشن می کنند و مانع پیشرفت می شوند. برخی هم می گویند که ارزش ندارد برای این هدف تلاش کنیم زیرا در نهایت نمی توانیم به توافق برسیم و تمدنها در نهایت محکوم به برخورد و رویارویی هستند. برخی هم تردید دارند که تغییری واقعی رخ بدهد. نگرانی زیادی در این خصوص وجود دارد. بی اعتمادی هایی که در طول سالها ایجاد شده زیاد است. اما اگر ما بخواهیم اسیر گذشته باشیم هرگز به جلو حرکت نخواهیم کرد و من بویژه خطابم به جوانان از هر دین و از هر ملیتی است، شما بیش از هر فرد دیگری توانایی دارید تا دنیای دیگری را ترسیم کنید و این جهان را بازسازی کنید.
همه ما در این جهان شریکیم، البته برای مدتی محدود و کوتاه. حال سوال اینجاست که ایا باید از این مدت کوتاه برای تکیه بر مسائلی استفاده کنیم که ما را از یکدیگر جدا میکند یا اینکه خود را متعهد به تلاشی پایدار بدانیم تا زمینههای مشترکی پیدا کنیم و بر ایندهای تمرکز کنیم که می خواهیم فرزندان ما داشته باشند و به شان همه بشریت احترام بگذاریم. اغاز جنگ اسانتر از پایان دادن به ان است. متهم کردن دیگران اسانتر از این است که به درون خودمان نگاه کنیم. دیدن اختلافات با دیگران اسانتر از پیدا کردن مشترکات است. اما ما باید مسیر درست را انتخاب کنیم نه اینکه فقط دنبال راههای اسان برویم. یک قانون در قلب همه ادیان و مذاهب وجود دارد که میگوید انچه که بر خود میپسندی بر دیگران بپسند و انچه را برخود نمی پسندی بر دیگران هم مپسند.
این حقیقت باعث ارتقای کشورها و ملتها می شود. این باور جدید نیست و تعلق به سیاه و سفید و رنگین پوستان یا مسیحی یا مسلمان یا یهودی ندارد. این باوری است که در گهواره تمدن تکوین یافته است وهنوز در قلوب میلیاردها انسان در سراسر جهان می تپد. این حقیقت به معنای باور دیگران است و این همان چیزی است که امروز مرا به این جا اورد. ما این قدرت را داریم تا جهانی را که می خواهیم بسازیم اما این فقط زمانی ممکن می شود که جرائت اغازی جدیدی را داشته باشیم. باید این نوشته را در ذهن داشته باشیم: قرآن به ما میگوید که ای انسانها ما شما را زن و مرد خلق کردیم و ما شما را در جوامع و قبایل قرار دادیم تا اینکه همدیگر را بهتر بشناسید. تالمود (بخشی از کتاب مقدس یهودیان) به ما میگوید کل تورات برای رشد صلح است. انجیل مقدس هم به ما میگوید مصلحان مورد رحمت خدا هستند و البته انها فرزندان خدا نامیده خواهند شد. مردم جهان میتوانند در صلح زندگی کنند. ما میدانیم که این خواست خداست و اکنون این کار ما بر روی زمین باید باشد.