همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
کاملا بدیهی بود که با بازگشت کاروان ایران از قطر، عملیات توجیه و تفسیر عملکرد تیم ملی هم آغاز شود. استارت اول را در این زمینه سعید الهویی زد؛ بحثبرانگیزترین انتخاب امیر قلعهنویی در کادرفنی عریض و طویل او که احتمالا بهخاطر همین قسم دفاعیات به موقعیت فعلی رسیده! او با حضور در یک برنامه تلویزیونی، استدلالهایی در توجیه عملکرد تیم ملی تراشید که کمتر کسی را قانع کرد و باعث افزایش انتقادات از این مجموعه شد. صادقانه باید گفت آنچه امثال الهویی بنا به وظیفه سازمانیشان به زبان میآورند چندان در حد نقد و بررسی نیست، اما بهطور کلی لازم است مجموعه تیم ملی و فدراسیون فوتبال کاستیها و اشتباهات را قبول کنند، چرا که بدون پذیرفتن عیوب، پیشرفت و ترقی ممکن نخواهد بود. در این مطلب فقط چند نکته ساده و بدیهی مرور میشود که هر کدام از آنها به خوبی نشان میدهد چرا کارنامه تیم ملی در قطر چندان قابلقبول نبوده است.
فقط یک حریف سخت داشتیم
بدون هیچ تردیدی باید گفت قرعه ایران در جام ملتهای آسیا ساده بود. این سهولت از همان روز اول جلب توجه میکرد؛ زمانی که فکر میکردیم تنها رقیب مهم ایران تا نیمهنهایی کرهجنوبی خواهد بود. بعدتر اما اتفاقاتی رخ داد و جای کره و ژاپن عوض شد. به این ترتیب ژاپن تنها رقیب دشوار تیم ملی لقب گرفت و از قضا ایران بهترین بازیاش را همانجا ارائه داد. بقیه رقبا روی کاغذ واقعا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و یک مشت بازنده سنتی برابر تیم ملی کشورمان به شمار میآمدند. اگر قبول ندارید، بیایید آمار و ارقام را به داوری بگیریم. تا پیش از شروع جام ملتهای آسیا، تیم ملی ایران برابر فلسطین، هنگکنگ، امارات، سوریه و قطر، درمجموع ۸۴بازی انجام داده بود. از این تعداد، ایران در ۵۸مسابقه به برتری رسیده بود، ۲۱بازی با نتیجه مساوی پایان یافته و تمام این رقبا روی هم ۵بار ایران را برده بودند! معلوم است که با چنین آماری نمیپذیریم هنگکنگ را به زور ببریم، مقابل سوریه مساوی کنیم و به قطر هم ببازیم. معلوم است که قبول نمیکنیم دومین گل رسمی تاریخ امارات برابر ایران در این دوره به ثمر برسد و قطر بعد از ۶باخت پیاپی، با ۳گل تیم ملی را شکست بدهد. حتی برابر همان ژاپن هم تا قبل از این جام، همه آمارها کاملا برابر بود و بردن ساموراییها اگرچه ارزشمند، اما اتفاقی تاریخی و بینظیر برای فوتبال ایران به شمار نمیآمده. بنابراین روشن است که عملکرد تیم ملی در قطر خوب نبوده و با این قرعه، بهترین فرصت برای صعود به فینال از دست رفته است.
واقعا عفیف را ندیدید؟
ابهامات و اشکالات فنی تیم ملی پرشمار است و این مطلب مجال رسیدگی به تمام آنها را ندارد، اما فقط در یک مورد باید از کادرفنی پرجمعیت تیم ملی پرسید آیا واقعا قبل از بازی با قطر متوجه ارزشهای فنی تعیینکننده اکرم عفیف نشدند؟ مگر او لیونل مسی است که بشناسیم و نتوانیم مهارش کنیم؟ چطور ممکن است ستاره شناختهشده تیم حریف بالای ۱۰۰ دقیقه هر کاری دوست دارد با دفاع تیم ملی انجام بدهد؛ گل بزند، پاسگل بدهد، اخراجی بگیرد، شوت بزند، دریبل کند، همه مدافعان را در هم بپیچد و هیچکس هم چارهای برای مهارش نیندیشد؟ در این شرایط، کارایی آنهایی که روی نیمکت تیم ملی نشسته بودند با میلیونها تماشاگر تلویزیونی چقدر تفاوت داشت؟ خب ما هم مثل شما داشتیم هنرنمایی عفیف را میدیدیم دیگر! حالا که امیر قلعهنویی ماندنی شده، به سود خودش است که کادرفنی تیم ملی را از تأییدکنندگان همیشگیاش پاک کند و فرصت را به کسانی بدهد که در چنین بزنگاههایی بهمعنای واقعی کلمه به او کمک کنند.
نظر شما