اغلب بهدلیل جدی نگرفتن این گروه سنی و اینکه در آمار بازخورد برنامهها، سهم زیادی ندارند، برنامهسازی برای این گروه سنی اهمیت زیادی ندارد و از گروههای متخصص در آن کمتر استفاده میشود. گروههایی که بتوانند با شناخت روحیه بچهها ضمن ساختن برنامهای دیدنی، نیازهای روحی و تربیتی آنها را هم فراهم کنند. در نتیجه برنامههای مخصوص کودکان نه تنها جذاب نیست بلکه صرفا آنتن پرکن است و فقط سعی میشود هر جوری هست با سادهترین و کم خرجترین امکانات، زمان برنامه پر شود.
در گذشتههای نه چندان دور کارتونهای تکراری را هر سال به امید فراموشی بچهها دوباره پخش میکردند و حالا هم به شکلی دیگر سهم زیادی از آنتن در شبکههای مختلف در اختیار خالههای رنگ و وارنگ و عروسکهایشان است و برنامهای که در آن تعداد زیادی بچه کوچک را بنشانند و به مستقیمترین شکلی مبحثهای آموزشی و بایدها و نبایدها را به آنها دیکته کنند.
در انبوه برنامههای خاله بازی، چند وقتی است که صبح جمعهها برنامهای به نام فتیله از شبکه دو سیما پخش میشود که همین جا نخستین ایراد به آن وارد است. ساعت پخش برنامه خیلی مناسب نیست و کمتر بچهای ساعت 9 صبح جمعه بیدار و پای تلویزیون است و در نظر گرفتن چنین ساعت پخشی در کنداکتور کمی عجیب است و دست کم گرفتن این مخاطبان کوچک حساب میشود. این برنامه که تعطیلات عید فرصتی شد تا به خوبی دیده شود، از بخشهای متنوعی ساخته شده که توسط افراد مختلفی اجرا میشود. گروه ثابت بازیگران نمایشی و آواز خوانهای فتیله، افرادی هستند که پیش از این و در سالهای قبل هم، جسته گریخته در برنامههای موفق دیگری که برای کودکان اجرا میشد حضور داشتند.
این گروه سال هاست با تمرکز بر کار کودک و جدی گرفتن و انرژی صرف کردن برای آنها برنامههای جذاب و دلنشینی ساختهاند و شاید بتوان گفت از معدود افرادی هستند که آهسته و پیوسته سال هاست، به کمک همدیگر برنامههای زیادی را برای کودکان ساخته و اجرا کردهاند؛ برنامههایی که همه آنها در یک نکته مشترک هستند و آن دقت و ظرافت بسیار و صرف وقت و انرژی برای دیدنی شدن و جذابیت برنامه است.
در تعطیلات عید، فتیله با برنامههای شاد، توانست مخاطبان زیادی را جذب کند؛ مخاطبانی که طیف سنی بزرگسال را هم شامل میشد. این برنامه با همین روند و سبک موفق، هر هفته جمعه صبحها ادامه دارد و هر بار با آوازها و مضمونهای تازه روی آنتن میرود.
گروه بازیگران نمایشهای این برنامه، هر بار با گریمهای متفاوت و لباسها و گاه لهجههای مختلف که بر خلاف سایر برنامههای کودک در سیما، کاملا سنجیده و برای آنها وقت صرف شده، نمایشهای متنوعی را اجرا میکنند. برای ملودیهای آشنا، آوازهای جدید و کودکانه مینویسند و در فرمهای جدید و آمیخته با طنز اجرا میکنند. اما جذابیت برنامه تنها به شاد و دلچسب بودن و موزیکال بودن این نمایشها برنمیگردد. در دل همه این نمایشهای پلاتویی که در حضور تعدادی از بچهها در استودیو اجرا شده و گاه گاه بازخورد آنها را در عکس العمل چهره بچهها میبینیم، علاوه بر قصههای دوست داشتنی و خندهدار، پیامهای آموزشی مناسب سنین دبستان و پیش دبستانی هم گنجانده شده؛
پیامهایی که خود را به رخ مخاطب کوچک شان نمیکشند و گل درشت نبوده و کودکان را بهدلیل کوچکی نادان حساب نمیکنند بلکه با روشی که کاملا مبتنی بر روان شناسی رشد است، با ایجاد لحظات خوشایند تصویری و صوتی به او یاد میدهند که مثلا چطور مسواک بزند و یا... و این ترفند و آموزش در چنین فضایی به شکلی غیرمستقیم نوعی روش تقویتکننده و تشویقکننده در روانشناسی است که باعث به خاطرسپاری پیام نمایش به شکلی ظریف در ذهن کودک میشود و در واقع خلاقیت این گروه و شناختی که از روحیه کودکان دارند، محمل خوبی برای آموزش شده است.
آوازهای کودکانه و سرگرم کننده گروه نمایش، هر بار با موسیقی و ریتم جدید همراه شده و همراه آن آداب معاشرت روزمره و چیزهایی مثل فواید خوردن مواد غذایی مثل شیر و سایر نکاتی که لازم است کودک در این سنین بداند، به شکلی تلویحی و با روش و زبانی قابل فهم و جذاب در قالب اجرایی ساده و کودکانه ارائه میشود. اما نکتهای که اشاره به آن خالی از لطف نیست، طرح مسائل اجتماعی در قالب برنامهای مخصوص کودکان است که تا به حال در کمتر برنامهای در سیما دیده شده است. مثلا اختصاص یکی از آیتمهای نمایشی برنامه به کودکان کار، بیان مشکلات این بچهها در آوازهایی که میخوانند و وضعیتی که دارند، شیوه خلاقانهای برای بیان مشکلات این کودکان در اجتماع و در میان گذاشتن این مشکلات با کودکان و والدین آنهاست.
این ویژگیها در این برنامه حکایت از گروهی علاقهمند به بچهها و روحیه نازک و لطیف آنها دارد. این گروه خلاق و روشنفکر نه برای صرفا برنامهسازی ( که این رده از برنامهها دستمزد چندانی هم ندارد) بلکه بهدلیل علاقه درونی دست به ساخت این برنامه زدهاند و کاری دیدنی و با حال و هوایی شاد ساختهاند که بهترین شیوه برای آموختن و انتقال مسائل آموزشی، تربیتی و تحصیلی است؛ چیزهایی که در زمان کودکی ما نایاب بود!
فکری که پشت هر قسمت برنامه است و پیدا کردن قالب مناسب برای مضمونهای آموزشی و آشنا کردن بچهها با مسائل جامعه به شکلی کودکانه و بدون فشار مستقیم یادگیری از نکات دیگری است که این برنامه را با سایر برنامههای کودک سیما متفاوت میکند. با وجود تمام این حرفها نه اینکه این برنامه شاهکار پیچیدهای باشد، بلکه تنها در مقایسه با سایر برنامههایی که در سیما پخش میشود این بحثها قابل طرح است، و الا درصورت توجه دست اندکاران سیما به کودک و رعایت اصول برنامهسازی برای این گروه سنی و بررسی برنامههای کودک در سایر نقاط دنیا میتوان نگاه دوباره و کارشناسانهای به برنامههای کودک داشت و صرفا با اتکا به چند خاله و عروسک در زمان زیاد، وقت آنتن را در قالب برنامههایی که انگار در مهد کودک فیلمبرداری شدهاند، پر نکرد.