وزیر برکنار شده اقتصاد که زمانی جزو نزدیکترین یاران رییس جمهور محسوب میشد و تیم اقتصادی دولت را به همراه فرهاد رهبر و غلامحسین الهام و مسعود زریبافان گزینش میکرد، اکنون چون سایر وزرای خارج شده از دولت به منتقد یا اپوزیسیون آن تبدیل شده است. با این حال دانشجعفری خوش مشرب انگار قصد دارد انتقام اشکهای بهار 87 را بگیرد و به این منظور با ورود مستقیم به عرصه رقابتهای انتخاباتی در مقام ریاست ستاد شخصی به میدان آمده که بسیاری از تحلیلگران شکستن رای احمدینژاد را علت اصلی و پشت پرده حضورش میدانند.
با این حال دانشجعفری تحلیل عملی و نظری مفصلی برای پذیرش ریاست ستاد انتخاباتی محسن رضایی دارد و حتی اذعان میکند علی رغم اکثریت داشتن تحلیلهایی که ضعیف بودن پیروزی رضایی در انتخابات پیش رو را پیشبینی میکرد، پیشنهاد همکاری 3 کاندیدای مطرح دیگر را به این خاطر رد کرده است. وی دلایل تئوریک همکاری خود با فرمانده اسبق سپاه را نیز صریح روشن میکند: با تمام وجود احساس میکردم که اصولگراها نظر واحدی در مورد حمایت از آقای احمدینژاد ندارند و یا اگر در مواردی این تفاهم وجود دارد بسیار شکننده است.
نمیتوانستم بپذیرم که با تمام کاستیهایی که در ایشان وجود دارد، اصولگرایی صرفا در آقای احمدینژاد خلاصه بشود. احساس میکنم که حرکت اصولگرایی نبایستی با رفتارهای آقای احمدینژاد گره بخورد... گفتوگو با دکتر خوش اخلاق پر مشغله در ساختمانی که کمتر نشانی از ستاد مرکزی یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری داشت، انجام شد. دانشجعفری در برابر این کنایه میگوید: اصلیترین مشکل ما پول است، منابع مالی!...
این گفتوگو برای خواننده احتمالا حاوی نکات جدیدی است.
- به نظرم اولین سوالی که باید در این موقعیت از شما پرسید انگیزه ورود به فعالیتهای انتخاباتی برای رقابت با احمدینژاد است آنهم به عنوان کسی که از دولت نهم با آن مراسم تراژیک جدا شدید. واقعا انگیزه شما چیست؟ دوستی با آقای رضایی یا تلافی روزهای نامطبوعی که در دولت نهم داشتهاید؟
در مورد ورود من به انتخابات و پذیرش ریاست ستاد آقای دکتر رضایی باید بگویم که من قبل از این پذیرش از سه ستاد دیگر درخواستهایی برای همکاری داشتم ولی وقتی که درخواست آقای رضایی مطرح شد علیرغم آنکه ایشان دیر به میدان آمده بود و شواهد هم نشان میداد که جایگاه نسبیشان در مقایسه با بعضی از نامزدها در آن مقطع مورد قبول نبود ولی به دلایل مختلف این درخواست را پذیرفتم.
اولا به خاطر اینکه آقای دکتر رضایی یک اصولگرا و یک قهرمان ملی است که بخش مهمی از عمر خودش را در راه مبارزه و برای تحقق آرمانهای ایران سرکرده و در عین حال فردی منطقی است که تخصص اصلی کار او سازماندهی مردم و دیدگاههای مختلف و تهیه طرحهای محرک برای رسیدن به هدف است. فکر میکنم ایشان با این ویژگیها و اینکه بعد از جنگ تحمیلی با آن تجربه غنی که داشت تصمیم گرفت لباس نظامی را کنار بگذارد و وارد عرصه سیاسی بشود و تحصیلات خودش را در یکی از رشتههایی که امروزه خیلی مورد نیاز ایران است- اقتصاد- ادامه بدهد، فرد جامعالاطرافی را ساخته است.
او الان دیدگاه خوبی در باره اقتصاد ایران دارد به ویژه در مورد جایگاه بخش خصوصی. همه این عوامل دست به دست هم داد که من در کنار ایشان باشم. در عین حال سابقه دوستی و آشنایی من با ایشان به زمان جنگ برمیگردد. من آن موقع در جهاد سازندگی در امور مهندسی فعالیت میکردم و از ابتدای جنگ تا آخر هم بودم و لذا رابطه نزدیکی با ایشان شکل گرفت.
- آقای رضایی فرمانده شما بود؟
نه. ما رابطهکاری با هم نداشتیم. چون ایشان در سپاه بودند و من در جهاد. ولی از نزدیک با ایشان و نگاه و شخصیتش آشنایی داشتم. البته تصمیم حمایت من از آقای دکتر رضایی پایههای نظری هم دارد. یکی از آنها این بود که اصولگراها نظر واحدی در مورد حمایت از آقای احمدینژاد نداشتند و یا اگر در مواردی تفاهم روی حمایت از ایشان وجود دارد رأی آن بسیار شکننده است و نمیتوانستم بپذیرم که تفکر اصولگرایی صرفاً در آقای دکتر احمدینژاد خلاصه بشود.
شما ببینید در حال حاضر در کانونهایی که در گذشته در شکلگیری نقطهنظرات اصولگراها خیلی موثر بودند مثل جامعه مدرسین و جامعه روحانیون یا تشکلهای اصولگرایی مثل جامعه مهندسین تردیدهای جدی در ادامه کار با آقای احمدینژاد وجود دارد و از نزدیک که با هر کدام از اعضا صحبت میکنید عنوان میکنند که حرکت اصولگرایی با رفتارهای انتقادآمیز آقای احمدینژاد زیر سئوال رفته است.
بنابراین وقتی که رفتارهای آقای دکتر احمدینژاد ممکن است به اصولگرایی ضربه بزند و آن را مورد تهدید قرار میدهد، همچنین وقتی که حمایتی از ایشان وجود دارد این حمایت شکننده است و یا بر اساس مصلحتهایی اتخاذ تصمیم نشده است، به نظر شما نبایستی ساکت بود. به طور مثال جمعیت ایثارگران از منتقدین اصلی و ریشهای دکتر احمدینژاد در مجلس هفتم بود. یکباره و بدون هیچ توضیحی مواضع این حزب صد و هشتاد درجه تغییر کرد که برای هواداران توجیهپذیر نبود. همچنین در جامعه مهندسین که من هم عضوی از شورای آن هستم بسیاری از اعضای مؤثر آن قبلاً مواضع انتقادی شدیدی نسبت به آقای دکتر احمدینژاد داشتند با این حال در رأیگیری نهایی برای حمایت از آقای دکتر احمدینژاد نتیجه هفت- شش بود یعنی هفت تا موافق احمدینژاد و شش تا مخالف و تازه من نیز حضور نداشتم و میبینید که رأی ایشان چقدر شکننده است و حمایت از ایشان چقدر شکننده بوده است.
- آیا در جامعه مدرسین هم همینطور بود؟
در جامعه مدرسین تفاوت بیشتر بود. اصولا در این گونه تشکلها رای لازم برای این نوع تصمیمات و حمایتها دو سوم آراست که ایشان نتوانست این نصاب را کسب کند. در جامعه روحانیت نیز همین وضعیت تکرار شد. لذا من در مجموع برای اصولگراها احساس خطر میکردم و این احتمال را میدادم که خیلی از اصولگراها که نسبت به آقای دکتر احمدینژاد انتقاد دارند به نامزدهای دیگر رای بدهند. در این میان وجود یک فرد اصولگرا مثل آقای رضایی میتوانست به این نیاز پاسخ بدهد که اگر سرریزی از رای اصولگراها به دلیل ناراحتی از وضع موجود وجود دارد این سرریز در کاسه رای یک فرد اصولگرای دیگر بریزد.
- با این حال حتما شنیدهاید که گفته میشود درخواست آقای هاشمی رفسنجانی بوده که آقای رضایی برای شکستن رای آقای احمدینژاد به میدان بیاید. آیا یک چنین مسئلهای در تصمیم آقای رضایی موثر بوده است؟
تصمیمایشان یک تصمیم مستقل بوده و بر اساس برداشتی که از شرایط موجود در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان وجود داشته به میدان آمده است. به نوعی میشود گفت ایشان به تکلیف خود عمل میکند و البته به لطف خدا نیز در مورد نتیجه نهایی امیدوار است. در واقع ایشان برای نجات کشور در شرایط کنونی به میدان آمده است. با این حال جالب است بدانید وقتی ایشان وارد صحنه شد در عکسالعملهایی که وجود داشت اول صحبت از آقایهاشمی نبود بلکه اول، علت ورود ایشان را به یکی از سه نامزد منتسب میکردند! مثلاً عدهای میگفتند که آقای رضایی آمده تا رای آقای کروبی را در مناطق زاگرسنشین به سمت خود هدایت کند و عدهای هم میگفتند که اگر آقای دکتر رضایی نیامده بود خیلی از اصولگراهای ناراضی میرفتند به آقای موسوی رای میدادند.
اما در مورد اینکه چرا عدهای سعی میکنند که این حرکت را منصوب به آقایهاشمی رفسنجانی بدانند این یک ریشه تاریخی دارد. بعضیها با علم به اینکه آقای دکتر احمدینژاد در انتخابات قبلی پیروز شده سعی میکنند چنین تداعی کنند که آقای دکتر احمدینژاد در این دوره جدید نیز پیروز است آنها در این تفکر تا جایی پیش رفتهاند که آقایهاشمی را تبدیل به امپریالیسم خود نمودهاند و همه نارساییهای کشور را که قاعدتاً با عملکرد خود آن را برطرف میکردند به ایشان منسوب میکنند زیرا اساس تفکر آنها توهم توطئه است. در واقع آنها به این بحث و بحثهای مشابه دامن میزنند و به جای اثبات خود، سعی میکنند با فضاسازی در مسایلی همچون فقر و غنا، خود را دلبر کنند و دیگران را دیو.
- آقای رضایی بحث دولت ائتلافی را مطرح کردند. این دولت متشکل از چه نیروهایی خواهد بود و آیا از نیروهای اصلاحطلب و دیگر نیروهای سیاسی موجود در کشور استفاده خواهد شد؟
بحثی را که آقای رضایی در مورد دولت ائتلافی مطرح کرده با آن چیزی که امروز در ادبیات سیاسی تحت عنوان ائتلاف گفته میشود، متفاوت است. معمولا منظور از ائتلاف در دنیای امروز این است که وقتی احزاب به اکثریت نمیرسند و نمیتوانند مستقلاً دولت تشکیل دهند، مجبور میشوند با احزاب دیگر ائتلاف کنند. اما منظور آقای رضایی از دولت ائتلافی این نیست. حرف ایشان این است که ما در حال حاضر از تمام توان خودمان برای انجام وظایف مهمی که به عهده دولت است استفاده نمیکنیم. مثلاً دولت از قشر خاصی برای تشکیل کابینه استفاده میکند و در رقابت توان دولت ضعیف باشد.
ممکن است افراد باتجربهای در کشور باشند که علاقمند هستند به کشور کمک بکنند ولی با وجود این نگاه که فقط یک عده خاصی میتوانند وارد دولت شوند، این نوع افراد عملاً در کنار هستند. بخشی از این دیدگاه برمیگردد به روحیه مدیریتی و بخشی برمیگردد به ذهنیتهایی که در افراد وجود دارد. آقای رضایی میگوید ما در شرایطی هستیم که باید از تمام توان کشور استفاده کنیم یعنی اگر افرادی وجود دارند که توان بالایی در انجام مسئولیتها دارند ولو از اطرافیان و همفکران ما نباشند، ولی برای استفاده از تواناییهای آنها نیز باید دست بکار شد. در واقع افراد کارآمد و کاربلد با دیدگاههای مختلف میتوانند در دولت باشند و خردجمعی جایگزین قشرینگری شود.
- ولی احزاب سهم خاصی از دولت ایشان نخواهند خواست؟ این واقعیت نظام سیاسی ماست.
اساس نگاه آقای دکتر رضایی حزبی نیست. اساس نگاهش کارآمدی فردی است که افراد کارآمد با هر نگاهی منوط به اینکه علاقمند باشند با دولت کار کنند میتوانند در این دولت وارد شوند.
- اسامی دولت ائتلافی را قبل از انتخابات اعلام میکنید؟
آقای رضایی دارد سعی میکند تعدادی از اعضای دولت را قبل از انتخابات اعلام بکند تا مردم بدانند دیدگاه ایشان در مورد اعضای کابینه چیست. البته میدانید این قضیه یک طرفش نیز خود فرد انتخاب شده است. معلوم نیست آنها علاقمند باشند قبل از نتایج قطعی انتخابات این نوع بحثها مطرح شود. شاید بعضی از افراد که در لیست ایشان هستند، از طرف نامزدهای دیگر هم درخواستهای مشابهی داشته باشند و الان نتوانند نظر قطعی بدهند ولی حداقل برای روشن کردن نگاه آقای دکتر رضایی این نوع اعلام مفید است.
- خود شما معاون اولی دولت آقای رضایی را خواهید پذیرفت؟
نه. هنوز صحبتی در این ارتباط با من نشده و نگاهی که برای آینده دارم این است که مسئولیت اجرایی خاصی را قبول نکنم. علاقه خودم این است که چند سال دیگر عمرم را به کار علمی بپردازم.
- الان داریم به اوج فضای تبلیغاتی انتخابات نزدیک میشویم محور برنامههای تبلیغاتیتان به چه شکل است؟
برنامه تبلیغاتی الان یک حالت استاندارد پیدا کرده است. اما مهمترین برنامه تبلیغاتی ما برنامههایی است که صدا و سیما اختصاص داده است. چرا که هنوز هم بیش از شصت درصد مردم ما تاثیر اصلی را از صدا و سیما میگیرند. بنابراین نقش صدا و سیما به این جهت مهم است. در چارچوب یکسانی که به نامزدها داده شده دو تا فیلم مستند خودشان تهیه میکنند و تعدادی هم برنامههای ضبطی هست که توسط صدا و سیما پر میشود.
- فیلم مستند ایشان را چه کسی میسازد؟
محور اصلی فیلم ایشان کاری است که توسط آقای فارسی تهیه شده است که اصولاً مستندساز است.
- یک مسئله مهم که در نظام انتخاباتی ما گمشده بزرگ است اعلام منابع مالی نامزدها و شیوه تامین مالی آنهاست. شما بنا ندارید سنتشکنی کنید؟
منابع مالیای که نامزدها دارند قاعدتا توسط اشخاصی است که به آنها کمک میکنند. ولی به نظر میرسد ساز و کارهایی که در حال حاضر در کشور ما برای این مسئله وجود دارد ساز و کارهای مناسبی نیست یعنی تا احزاب در ایران شکل نگیرد و منابع مالیای که احزاب دریافت میکنند نظاممند نشود قاعدتا نارساییهایی در این زمینه وجود دارد. حتی ممکن است نوعی مفاسد اقتصادی در این موضوع در آینده شکل بگیرد. این که آدم از امکانات دولت برای خود یا دوستانش یا احزابی که مرتبط با آن هستند استفاده کند، تعریف مفاسد اقتصادی است.
بنابراین معنای مفاسد اقتصادی صرفاً نفع شخصی نیست، بلکه میتواند در جهت سیاسی هم مطرح باشد. در حال حاضر میزان نارساییها در این زمینه خیلی زیاد است. خیلیها ادعا میکنند که هزینهای صورت نگرفته اما عملکرد بیرونی چیز دیگری را نشان میدهد و بالاخره منابع مالی این اقلام انبوه تبلیغاتی از یک جایی آمده است. آقای رضایی در حال حاضر یکی از مشکلاتش مشکلات مالی است. ما منابع مالی کافی نداریم و مردم به راحتی میتوانند این موضوع را از نوع حضور تبلیغاتی که در جامعه دارد، متوجه شوند.
- یعنی افراد خاصی از دوستان آقای رضایی به ایشان برای انتخابات کمک میکنند؟
طبیعتا کسانی که از نزدیک ایشان را میشناسند ممکن است کمکهایی بکنند. شماره حسابی هم اعلام شده که این افراد میتوانند به آن حساب پول واریز بکنند. با این حال مشکل اصلی ستاد آقای رضایی منابع مالی است در حالی که در خیلی ستادها این مشکل اصلا وجود ندارد.
- آقای رضایی هم مطابق مد این انتخابات رنگ خاصی را انتخاب کردهاند؟
ما به رنگ فیروزهای علاقمند شدیم، ولی نتوانستیم همانند بعضی از گروههای سیاسی آن را تبدیل به یک نشانه انتخاباتی کنیم.
- این رنگ نماد چه چیزی است؟
رنگ فیروزهای یک رنگ مهم و تاریخی است که مفهوم ملکوت، پاکی و صداقت را میرساند و یکی از رنگهایی است که بیشترین استفاده در معماری اسلامی از آن شده است. رنگ مناسبی است منتها به همان دلایلی که گفتم خیلی نتوانستیم این رنگ را آن گونه که مورد علاقه ستاد است به مردم معرفی کنیم.
- و شعار خاص ایشان؟
قطره دریاست اگر با دریاست. این شعار میتواند اشاره به بحث ائتلاف داشته باشد یعنی اگر همه با هم باشند میتوانند دریا شوند و دریا عظمت دارد.
- با توجه به اینکه آقای رضایی فرمانده سابق سپاه بودند و بدنه سپاه و بسیجیان ایشان را میشناسند، حمایت این افراد از وی چگونه است؟
طرفداران آقای رضایی از اقشار مختلف هستند. در عین حال کسانی هم که در جنگ حضور داشتند و از نزدیک ایشان و نقش ایشان را دیدند، علاقه خاصی نشان میدهند.
- صریح بپرسم آقای دکتر. فکر میکنید با این شرط آقای رضایی رای بیاورد و مردم از ایشان استقبال کنند؟
از وقتی که فعالیت ایشان شروع شده استقبال مردم خیلی چشمگیر بوده و روز به روز ما شاهد افزایش این حمایتهای مردمی و اقشار مختلف هستیم و این چیزی بود که در ابتدا تصورش را هم نمیکردیم. مراجعات مردمی به ستاد بسیار زیاد است. تصور ما این است که انتخابات ایران در روزهای آخر تعیینکننده است.
- نظرسنجی کردهاید؟
بله. نظرسنجیها را داریم و مقایسه میکنیم ولی سرنوشت انتخابات در روزهای آخر تعیین میشود.
- آقای رضایی در مناظره با آقای احمدینژاد محور خاصی را مدنظر ندارند؟
خیر، چون محورها را خود صدا و سیما میدهد و سئوالاتی که آنها مطرح میکنند دیدگاههای نامزدها را روشن میکند.
- فکر میکنید آقای رضایی از پس مناظرهها برآید؟ در آن جدال لفظی که درمیگیرد و سخنوری که لازم است؟
پیشنهاد مناظره را اولین بار آقای رضایی مطرح کرد و این توان را در خودش میدید که با نامزدها از نزدیک صحبت بکند. به نظرم ایجاد این امکان برای مردم که از نزدیک نامزدها را مقایسه کنند، به نفع کشور است.