طرف ایرانی شرکت سیما فیلم وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و طرف روسی، یک گروه هنری به تولیدکنندگی تاکریف بوریس است. عالم جان مؤمناف، محقق تاجیک نیز به عنوان مشاور، گروه روسی را همراهی میکند.
اینکه چرا روسها در پی ساخت فیلم برای خیام برآمدند، جای دقت دارد. روسها، اگرچه اکنون قلب اتحاد جماهیر شوروی نیستند و پس از دوران استعمار غیر رسمی کشورهای قفقاز و آسیای میانه به سبب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حدود 2دهه گذشته است، ولی هنوز منافع استراتژیک در این کشورها دارند.
روسها که روزگاری امثال صدرالدین عینی را در تاجیکستان شکنجه میکردند و روزگاری پس از آن، در دوران دهههای 30 و 40، سیاست روسیکردن جمهوریهای غیرروسی شوروی را در برنامه داشتند، پس از جنگ جهانی، اگرچه با شیبی ملایم، فرهنگ بومی این کشورها را به رسمیت شناختند، اما ظلم تاریخی روسها به زبان فارسی در جمهوریهای فارسی زبان مثل تاجیکستان فراموش نخواهد شد؛
ظلمی که آثار آن هنوز هم به طور واقعی وجود دارد از جمله اینکه برادران فارسیزبان تاجیک ما در آن سوی جیحون، شعر حافظ و سعدی و مولوی را با الفبای روسی میخوانند و این یادگار همان دوران است که مثل زخمی مزمن بر فرهنگ و زبان تاجیکی مانده است.
حال میبینیم که روسها هنوز هم اهمیت ادامه ارتباط فرهنگی خود را با تاجیکها و فارسزبانان ازبک فراموش نکردهاند؛ ارتباطی فرهنگی که پسزمینه آن، ادامه سلطه سیاسی روسها بر کشورهای آسیای میانه و قفقاز و رقابت با آمریکا و ناتوست.
از طرف دیگر این را هم میدانیم که از قرن نوزدهم که اسکات فیتز جرالد، رباعیات خیام را به انگلیسی ترجمه کرد، تا همین حالا، هیچ شاعری به اندازه خیام، از میان شاعران فارسیزبان در آن سوی آبها محبوبیت نداشته است.
البته مولوی در سالهای اخیر مورد توجه دوبارهای در غرب قرار گرفته است، اما محبوبترین شاعر فارسی در غرب خیام است.
خیام مضامینی را که از زمان اپیکور در غرب و از زمان لائوتسه در چین، مورد علاقه حکما و فلاسفه بوده، در کوتاهترین و کوبندهترین قالب شعری فارسی برای بیان حکمت یعنی رباعی ریخته است؛
مضامینی چون زوال محتوم بلکه عاجل جهان، عجز انسان از شناخت راز هستی، خوشباش و غنیمتشمردن دم و ... این مضامین، فرادینی و فرامذهبی است، مضامینی است که هر متفکری در قدمهای اول تفکر، با آن روبهرو میشود و اگر به مجرد تصور آن را تصدیق نکند، لااقل وقتی با زبان شاعرانه بیان میشود، ناخودآگاه هم حسی به همذاتپنداری با این دردمندی نیست انگارانه خیام به او دست میدهد.
سؤال ما از سیما فیلم این است که با توجه به رویکرد تبلیغی پررنگ سازمان صدا و سیما در راستای مضامینی دینی و تاکید احیانا تصنعی و فرمایشی بر عدم خروج از خطوط قرائت رسمی، چقدر امکان ساخت فیلمی یا سریالی آزادمنشانه درباره خیام در صدا و سیما وجود دارد؟ خیامی که از صادق هدایت و اخوان ثالث عاشقش بودهاند تا اسکات فیتزجرالد و ولادیمیر پوتین (پوتین چندی پیش گفته بود که بهترین هدیهای که همسرم به من اهدا کرده، ترجمه رباعیات خیام بوده است).
سیمافیلمی که یوسف پیامبر میسازد برای ساخت سریالی درباره خیام چه کسانی را مشاور قرار خواهد داد؟ واقعا خوف آن میرود که آقایان از خیام، حکیم، ستارهشناس و شاعر متفکر و آزادهای که «دردفهم»؛ کلیدیترین وجه تفکر شعری اوست، یک کبریت فانتزی بیخطر درست کنند.