مته برقی نه، اره برقی. بله شبیه اره بود. اول تعجب فرمودیم. دوچرخه و اره برقی! ولی وقتی با پنج تا سوراخ گوش و دماغ و دهانمان گوش سپردیم، فهمیدیم که این صدای خرناسههای نیمسوت و نیمشوت است که یک در میان یکی میگوید: خُر! و دیگری میگوید: پُف!
داشتیم به خواب و خوشخوابی و اوقات فراغت این موش بریدهها فکر میفرمودیم که نگاهمان افتاد به روزنامه و مطلبی که اسمش بود «عادتهای مردم جهان».
داشتیم عادتهای مردم جهان را مطالعه میفرمودیم که متوجه شدیم محققها متوجه شدهاند که کرهایها و ژاپنیها کمتر از مردم سایر کشورها میخوابند. آمریکاییها با 5/8 ساعت رتبه دوم را دارند و فرانسویها بهطور میانگین 9 ساعت میخوابند.
غلط نکنیم این نیمسوت و نیمشوت باید رگ و ریشهشان فرانسوی باشد وگرنه دلیلی ندارد که از لِنگ صبح تا لنگ شب بخوابند و یک در میان خُر و پُف کنند. از سویی، فکر میفرماییم محققانی که این تحقیق را انجام دادهاند، هرگز پایشان به ایران باز نشده است وگرنه، یک مقامی، مدالی، چیزی به ما میدادند؛ به خصوص این خروجکهای خوابآلود ما که تا حالا هیچ وقت مدال پدال نگرفتهاند.
تصویرگری از لاله ضیایی
از آنجایی که نیمشوت علاقه زیادی به فعالیتهای اجتماعی و انفرادی دارد، پیشنهاد کرد یک انجمن یا همان (N.G.O) راه بیندازد و رسالت اجتماعیاش را اجرا کند. ما خیلی خوشحال شدیم. ما کلاً و جزئاً و ذاتاً و عملاً از هر گونه فعالیت خودجوش اجتماعی حمایت میفرماییم. فکر هم فرمودیم که قرار است انجمنی تو مایههای «انجمن دوستداران هوای پاک و پاستوریزه» راه بیندازد. یا مثلاً «انجمن حمایت از حیوانات خزنده» یا «انجمن شکایت از سیگاریهای محترم»! ولی ما چی فکر میفرمودیم و چی شد؟ چون شاعر مادر مرده در شعری درپیتی فرموده:
از کوزه همان برون تراود که در اوست
پرتقال مرکبات است و هم خانواده لیموست!
بنابر این، از نیمشوت شوت به شوت شده، اصلاً بعید نبود که انجمنی راه بیندازد به نام: «انجمن خوابآلودگان جوان.»
از طرفی دیگر نیمسوت، که کشته و مردۀ کشف و اختراع است، به کشف مهمی دست یافت؛ کشفی که نشان داد او نابغه است. او به چیزهایی توجه میکند که به عقل بچهجنها هم نمیرسد. او مصداق این شعر جاودانه است:
تو مو میبینی و من پیچش مو
تو لیمو میخوری، من آب لیمو!
بله، نیم سوت به نکتهای کارشناسانه اشاره کرد. وقتی گفتیم کرهایها و ژاپنیها کمترین میزان خواب در جهان را دارند، گفت: «یافتم! یافتم!»
گفتیم: «چی را عزیز دلم!»
گفت: «فهمیدم چرا چشمهایشان پف کرده و ریزه میزه شده. خواب، کمخوابی، بیخوابی.»
الهی قربونش برم که End دانش و پژوهش و پرورش و آموزش است. برایش هورا و هوار کشیدیم و برای تشویق هم که شده جایزهای به رسم یادبود به همراه یک لوح تقدیر تقدیمش کردیم. میدانید جایزهاش چه بود؟ مجموعه کامل سیدی مجموعه افسانه جومونگ!