فیلمهای پرهزینه و گرانقیمت، صنعت سینما را به نفسنفس زدن انداخته است. سال قبل، پیش از آنکه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان در روز هجدهم جولای اکران عمومی شود، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی سینما از تصمیم کمپانی برادران وارنر برای نمایش عمومی فیلم خود در این تاریخ انتقاد کردند. به اعتقاد آنها انتخاب چنین زمانی برای نمایش عمومی فیلم در فصل تابستان کمی «دیر» بود. فصل تابستان سینما به صورت رسمی، زودتر از 21ژوئن شروع نمیشود اما امسال، تابستان سینما زودتر از حد معمول شروع شده.
امسال صنعت سینما فیلمهای پر سروصدای خود را از ماه می روانه پرده سینماها کرد و به راحتی میتوان گفت که هر 6 فیلم سینمایی که طی این مدت به نمایش عمومی درآمدند، از مطرحترین و پر سروصداترین محصولات دنیای سینما در سال اخیر بودهاند.
فصل تابستان همیشه فصل نمایش انواع و اقسام فیلمها در ژانرهای مختلف بوده است. این فیلمها رشتهای از کارهای کمدی تا گنگستری و ترسناک را دربر میگیرد. اما خبر بد این است که با وجود 5 یا 6 فیلم موفق در گیشه نمایش، آنها میتوانستند باز هم با فروش بهتری روبهرو شوند؛ اگر فضای بیشتری برای تنفس داشتند. همین نکته زنگ خطر را برای صنعت سینما به صدا درمیآورد که دقت بیشتری در نوع کار خود اعمال کند و تلاش کند هم فیلمهای بهتری تولید کند و هم شرایط اکران عمومی آنها را بهتر از گذشته کند.
سالنهای سینماها در ماه می 3فیلم فانتزی نشان دادند که شامل «سرچشمههای مردان ایکس: مرد گرگنما» (محصول کمپانی فوکس قرن بیستم)، «سفرهای ستارهای» (پارامونت) و «رستگاری ترمیناتور» (بردران وارنر) میشود. 2 فیلم خانوادگی «شبی در موزه: نبرد برای اسمیت سونیان» (فوکس قرن بیستم) و انیمیشن کامپیوتری بالا (والت دیزنی و شرکت کامپیوتری پیکسار) و یک فیلم دلهرهآور «فرشتگان و شیاطین» رقبای این فیلمها در گیشه نمایش بودند. در بین این 6 فیلم، فقط قسمت چهارم مجموعه فیلم «ترمیناتور» با بازی کریستین بل، فروش مأیوسکننده داشته و نتوانسته انتظارات و پیشبینیها را برآورده کند اما تمام این 6فیلم در کل، وضعیت خوبی را برای جدول گیشه فروش فراهم کردند.
فروش کلی فیلمها در ماه می در خاک آمریکا حدود یکمیلیارد دلار بوده است. این رقم خیلی نزدیک به رقم فروش 987 میلیون دلاری ماه می سال 2008 است. سال قبل در ماه می، 2 فیلم «مرد آهنی» و «ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال» موفق شدند به تنهایی در آمریکا به فروش 300 میلیون دلاری دست پیدا کنند. صنعت سینما در ماه می امسال، هنوز نتوانسته فیلمی را روانه اکران عمومی کند که بتواند به چنین فروش بالایی دست پیدا کند. در عین حال، فروش فیلمها در جدول گیشه نمایش بینالمللی را نیز نباید از یاد برد.
اکران تعداد زیادی فیلم سینمایی در ماه می در عین حال بیانگر نوعی تجارت مخاطرهآمیز هم هست که حکایت از نوع نمایش عمومی فیلمهای پرسروصدا در یک مدتزمان کوتاه (و با فاصله کم از یکدیگر) میکند. صنعت سینما تا پیش از این به صورت سنتی به شیوه دیگری عمل میکرد و از آنجا که میخواست سلامت و امنیت فیلمهایش در نمایش عمومی را تضمین کند، هیچ وقت در یک چنین فاصله زمانی کوتاهی، فیلمهای بسیار مطرح خود را روانه پرده سینماها نمیکرد.
این در حالی است که تمام تلاش هالیوود این است که جدول گیشه نمایش را تبدیل به یک بازار موفق و یک حرفه یا تجارت پرسروصدا و مقبول کند. به همین دلیل است که کمپانیهای فیلمسازی و تهیهکنندگان سینمایی، حساب ویژهای روی فصل تابستان باز میکنند. آنها امید خیلی زیادی به موفقیت خیلی خوب و زیاد محصولات خود در این فصل دارند.در این رابطه، مجموعههای سینمایی جایگاه ویژهای دارند و کمپانیها روی قسمتهای جدید مجموعه فیلمهای موفق خود حساب ویژهای باز میکنند.
کمپانیهای فیلمسازی براساس یک تحلیل جدید محصولات پرسروصدا و پرهزینه خود را در اولین روزهای ماه می اکران عمومی میکنند تا کارهایشان جزو اولین محصولاتی باشد که تماشاگران با آنها دیدار میکنند. به این ترتیب، شانس موفقیت مالی بیشتری در گیشه نمایش دارند. این در حالی است که دانشآموزان- که بخش مهمی از تماشاگران محصولات تابستانی سینما هستند- تا ماه ژوئن، هنوز سر کلاسهای درس خود هستند.
این نظریه که صنعت سینما بهتر است فیلمهای خود را از ماه می اکران عمومی کند، از یک دهه قبل مطرح شد. با گذشت زمان این بحث جدیتر شد و با موفقیت کلان فیلمهای «مرد عنکبوتی 3»، «شرک3» و «دزدان دریایی کارائیب: پایان دنیا» در ماه می سال 2007، همگان باور کردند که فصل تابستان سینما را میتوان کمی زودتر از حد معمول و در ماه می شروع کرد.
اما سود و منفعت ناشی از نمایش فیلمهای تابستانی از ماه می، کمکم در حال تبخیر شدن است. برای امسال صنعت سینما، 3 فیلم بسیار مطرح خود را در پایان ماه ژوئن و اوایل ماه جولای روی پرده سینماها میفرستد.
این فیلمها عبارتند از: «تغییرشکلدهندگان: انتقام قربانیان»، «عصر یخی: ظهور دایناسورها»و «هریپاتر و شاهزاده نیمه اصیل». به گفته تحلیلگران اقتصادی سینما، این فیلمها جای زیادی برای مانور دارند. در حقیقت، زمانی که کمپانیهای فیلمسازی در اواخر سال 2007 شروع به تعیین تاریخ اکران عمومی فیلمهایشان در سال 2009 کردند، هیچ کس فکر نمیکرد که ماه می ماه برخورد تند و شدید فیلمهای پرسروصدا با یکدیگر باشد. با گذشت زمان، آنها تازه متوجه شدند که چه اتفاقی رخ داده و چگونه تعداد زیادی فیلم مطرح، در فاصله بسیار کمی از یکدیگر، روی پرده سینماها میروند اما آنها کمی دیر متوجه این موضوع شدند و زمان برای تغییر آنها خیلی دیر بود.
برای مثال قسمت یازدهم مجموعه فیلم «سفرهای ستارهای» (که با نگاهی به مجموعه تلویزیونی موفق دهه شصتی «سفرهای ستارهای» ساخته شده) در اصل قرار بود اواخر دسامبر سال 2008 روی پرده سینماها برود. اما کمپانی پارامونت نمایش عمومی آن را تا هشتم ماه می 2009 به تعویق انداخت. حتی کمپانی فوکس قرن بیستم هم میخواست قسمت چهارم «مردان ایکس» را روز اول ماه می اکران عمومی کند.
سخنگوی فوکس در دسامبر سال 2007 گفته بود که قسمت دوم «شبی در موزه» در تعطیلات روز یادبود آمریکا (مموریال ری) سال 2009 به نمایش عمومی درخواهد آمد. این روز از آن دسته روزهایی است که بسیار شلوغ و پرترافیک است و فیلمهای زیادی میخواهند در این تاریخ اکران عمومی شوند. در عین حال، از آنجا که قسمت اول «شبی در موزه» نمایش موفقیتآمیزی در کریسمس2006 داشت، این تحلیل هم وجود داشت که بهتر است قسمت دوم فیلم در ایام مشابهی به نمایش عمومی درآید اما فوکس فکر میکرد تنها فیلم روز یادبود مربوط به کمپانی خودش است. برادران وارنر هم در این فکر بودند که قسمت چهارم «ترمیناتور» را در همین ایام اکران عمومی کنند.
تداخل اکران عمومی فیلمهای مهم در نزدیکی یکدیگر در ماه می، باعث شد تا 3 فیلم فانتزی جدید سینما طی 4 هفته روی پرده سینماها برود. این 3فیلم همچنین با قسمت دوم «رمز داوینچی» یعنی «فرشتگان و شیاطین» (که 15 ماه می اکران عمومی شد) نیز در رقابت بودند. حتی «شبی در موزه 2» هم رقیب 3 فیلم پرسروصدای فانتزی اوایل ماه می بود. انیمیشن «بالا» هم از قبل به عنوان یک رقیب بزرگ تابستانی در فصل سینما معرفی شد. کمپانی والت دیزنی پس از مشورت با شرکت کامپیوتری پیکسار، تصمیم گرفته بود این انیمیشن را روز 12 ژوئن روی پرده سینماها بفرستد اما بنا به دلایلی که هیچ وقت اعلام نشد، آنها این زمان را به 29 ماه می تغییر دادند.
منتقدان سینمایی میگویند یکی از دلایل اصلی این کار این بود که انیمیشن فوق (که نسخههای سهبعدی آن هم در سطح وسیعی به نمایش درآمد) فرصت آن را داشته باشد که این نسخههای سهبعدی را در معرض دید تماشاگران علاقهمند قرار دهد. نسخههای سهبعدی فیلم در 3 روز اول نمایش در حدود 35 میلیون دلار از کل فروش 68میلیون دلاری را از آن خود کردند. نمایش نسخههای سهبعدی «بالا» کمی زودتر از نمایش نسخههای سهبعدی «عصر یخی: ظهور دایناسورها» صورت گرفت تا بتوانند تماشاگران بیشتری را جذب خود کنند. این انیمیشن کامپیوتری روز اول جولای به نمایش عمومی درمیآید.
حالا سؤالی که مطرح میشود این است که اکران عمومی این فیلمهای پرسروصدا در نزدیکی یکدیگر، چه قیمتی را برای کمپانیهای فیلمسازی به همراه خواهد داشت. نکتهای که تحلیلگران سینمایی مطرح میکنند این است که فیلمهای سینمایی (حالا هر فیلمی که میخواهد باشد) باید فرصت کافی برای نمایش عمومی داشته باشد و تماشاگران فرصت آن را پیدا کنند که در کمال آرامش و با دقت کامل، بتوانند به تماشای آنها بپردازند.