چرا این سؤال را از خودم پرسیدم؟ چون شهرداری تهران تنها سازمان خدماتی است که مجموعهای برای مدیریت بحران در خود دارد، در 22 منطقه تهران واحدها و نیروهای خدماتی گسترده است، به کمک مرکز بی سیم، تمام بخشهای خود را در یک شبکه ارتباطی به هم پیوند زده و همیشه در دسترسند، مجموعه کاملی از نیروها و واحدهای امداد رسان در اختیار دارد، به کمک مرکز کنترل ترافیک و دوربینهای نظارت، شهری به وسعت 700 کیلومتر مربع را زیر نظر دارد و میتوان گفت تنها سازمان خدماتی – مدیریتی است که در تمام نقاط شهر در طول شبانه روز نیروهای خدمترسان دارد.
عجیب نبود اگر از خود بپرسیم که این دستگاه مجهز، چرا باید طرح جهادی برگزار و مجموعه 137 را تجهیز کند. این پرسش البته کمی بعد پاسخ خودش را یافت؛ شهرداری تهران در تمامی ماموریتهای فوری و غیرفوری خود موفق و آماده نشان داد، چنانکه برگزاری مراسم بزرگ و فراسازمانی، همچون نماز عید فطر و ستادهای آمادگی مهر و رمضان به شهرداری تهران واگذار شد.
در واقع همین آمادگی و تجهیز کامل بود که موجب شد در یک ماه گذشته مدیریت شهری خدمات کامل و مناسبی را در هنگام تبلیغات انتخاباتی، حین برگزاری انتخابات و شبهای پس از آن در ناآرامیها، ارائه دهد.
عیار یک سازمان خدماتی کی مشخص میشود؟
مدیریت شهری تهران، منطقهای به وسعت700 کیلومتر مربع با جمعیتی نزدیک به 10 میلیون نفر را مدیریت و خدمات رسانی میکند؛ منطقهای که قطب اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور نیز محسوب میشود و بیشترین فعالیتها در تمامی بخشها در آن صورت میگیرد.
ماموریت سنگین مدیریت، برنامهریزی و خدماترسانی به این منطقه بزرگ، شورای شهر و شهرداری تهران را طی سالهای گذشته بر آن داشت تا از دولت بخواهند برای تحقق مدیریت واحد شهری بکوشد و مسئولیتها و اختیاراتی که باید براساس برنامه 5 ساله چهارم توسعه به مدیریت شهری واگذار شود، بهعهده مدیریت شهری تهران بگذارد، اما در این سالها نه تنها دولت چنین نکرد، بلکه به تعهدات خود نسبت به شهری که تمامی سازمانهای دولتی و دستگاههای حکومتی در آن قرار دارد عمل نکرد و حتی بدهیهای مورد توافق خود را هم نپرداخت.
شاید به همین دلیل هم بود که شهرداری تهران با اجرا کردن طرحهای جهادی سعی کرد با داشتههای خود آمادگی واحدهایش را حفظ کند و البته در این مسیر چنان موفق بود که مسئولیت اجرای برنامههایی فراتر از مسئولیتهای خود را بهعهده بگیرد.
این آمادگی اگر در برنامهها جسته و گریخته و یا ماموریتهای137به چشم برخی نیامد، در رویدادهای شبانه اخیر خود را به رخ کشید؛ چنانکه در مناطقی به وسعت بخش زیادی از شهر تهران، نیروهای خدماتی تنها در چند ساعت، یعنی بین یک تا 7 بامداد شهر را از هر چه بر سرش آمده پاک کنند؛ حرکتی که هم آمادگی میخواهد و هم هماهنگی.
در کنار آنچه رخ داد، باید گفت شهرداری تهران همواره ناچار است بیش از آنچه در حیطه وظایفش هست در تهران هزینه کند. شهرداری تهران در این سالها اعتباراتی را به بخشهایی همچون آب و فاضلاب تهران و راهنمایی و رانندگی تهران میدهد تا خدمات رسانی به شهروندان بهتر از پیش باشد، اما ناچار است پیشبینی کند که در صورت ناآرام شدن فضای شهر و بروز وقایعی نظیر آنچه شبهای گذشته رخ داد، بودجه کلانی را به بازسازی اختصاص دهد؛ اقدامی که مدیریت شهری همواره به ناچار انجام داده است.
بدین ترتیب مدیریت شهری تهران از یکسو همواره ناچار است از دولت بخواهد که به تعهدات مالی و مدیریتی خود در قبال تهران عمل کند و هم به تنهایی ماموریتهایی را علاوه بر وظایف خود انجام دهد.
چنین سازمانی با این محدودیتها و حجم عظیم کار وقتی با موفقیت، عملیاتی ویژه را برای اداره شهر انجام میدهد و چهره شهر را ظرف چند ساعت به شکل اول خود برمیگرداند، عیار بالای خود را نشان داده است.