هم‌اکنون تمامی مدارک و عکس‌های مربوط به قتل این مرد ایرانی از سوی پلیس آمریکا به دادسرای جنایی تهران ارسال شده است تا رسیدگی به این پرونده در تهران ادامه پیدا کند.
تحقیقات تخصصی برای کشف راز این جنایت زمانی آغاز شد که مردی با حضور در شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران ا ز قتل برادرش در آمریکا خبر داد.
این مرد در توضیح ماجرا به بازپرس شاملو گفت: از 20 سال قبل، برادرم به آمریکا مهاجرت کرده و درآنجا کار می‌کرد اما اواسط آذرماه یکی از دوستان او با من تماس گرفت و گفت وقتی برای سرزدن به برادرم به خانه‌‌اش رفته، جسد وی را مشاهده کرده که با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
این مرد افزود: از آنجا که برادرم از مدت‌ها قبل با شریک ایرانیاش اختلاف مالی داشت و بر سر همین موضوع چندین بار با وی درگیر شده بود، احتمال دادیم که این مرد عامل قتل برادرم باشد و به همین خاطر به استعلام از پلیس آمریکا پرداختیم. آنجا بود که متوجه شدیم ماموران پلیس نیز شریک برادرم را به اتهام قتل تحت تعقیب قرار داده‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند به سرنخی از او دست پیدا کنند.
بعد از اظهارات این مرد، به دستور بازپرس شاملو رسیدگی به موضوع در دستور کار گروهی از کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و بررسی‌های تخصصی برای کشف راز این جنایت آغاز شد.
کارآگاهان در نخستین ا قدام، ماجرا را به پلیس بین‌الملل ایران گزارش کردند تا با بررسی‌های تخصصی از قتل مرد 40 ساله در آمریکا مطمئن شوند.
مدتی بعد، گزارشی از سوی پلیس بین‌الملل ایران در اختیار گروه تحقیق قرار گرفت که نشان می‌داد شریک مقتول بعد از به قتل رساندن او از آمریکا گریخته و به کشور نامعلومی رفته است.
با این اطلاعات، ماموران که احتمال می‌دادند مرد جنایتکار بعد از قتل شریک ایرانیاش به ایران گریخته باشد، بررسی‌های گسترده‌ای را برای دستگیری او آغاز کردند تا اینکه متوجه شدند متهم تحت تعقیب بعد از فرار از آمریکا وارد تهران شده و در حال حاضر در تهران است، بنابراین ماموران به سرعت عازم محلی که او در آنجا بود شدند و بعد از اطمینان از حضور متهم در آنجا، وی را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.
با دستگیری این مرد، وی به دادسرای جنایی منتقل شد و در جریان تحقیقات قضایی به قتل شریک ایرانیاش در آمریکا اعتراف کرد و گفت: سال‌ها قبل برای ادامه تحصیل از ایران به آمریکا سفرکردم ولی هنوز مدتی از سکونتم در این کشور نگذشته بود که برای تامین مخارج تحصیل مجبورشدم برای خودم کاری دست و پا کنم.
به این ترتیب بود که وارد کار خرید و فروش خودروهای مدل بالا شدم و در جریان تجارت با مقتول آشنا شدم. او نیز در کار خرید و فروش خودروهای مدل بالا بود و از همان زمان شراکت ما شروع شد.
این شراکت ادامه داشت تا اینکه با یکدیگر اختلاف پیدا کردیم و همین اختلاف باعث بروز درگیری‌هایی بین ما شد، تا اینکه روز حادثه برای پایان دادن به اختلافات مالی به خانه ویلایی مقتول رفتم اما وقتی کارمان به مشاجره کشید، عصبانی شدم و با شلیک 3 گلوله او را به قتل رساندم. سپس برای فرار از دست پلیس به مکزیک و از آنجا به آلمان گریختم.
بعد از رسیدن به شهر فرانکفورت نیز با نخستین پرواز خودم را به ایران رساندم تا اینکه 2 ماه بعد از جنایت زمانی که در مراسم ختم پدرم شرکت کرده بودم، در محاصره پلیس گرفتار و دستگیر شدم.
بعد از اعترافات متهم، با درخواست بازپرس شاملو و هماهنگی‌های قضایی نامه‌ای به پلیس آمریکا ارسال شد که در آن درخواست شده بود پرونده این جنایت با تمامی مدارک و عکس‌هایش در اختیار پلیس ایران قرار بگیرد.
به این ترتیب پلیس آمریکا نیز پرونده و تمامی عکس‌های صحنه جنایت را برای دادسرای جنایی تهران ارسال کرد و با ترجمه محتویات پرونده، رسیدگی به این ماجرا وارد مرحله‌ای تازه شد.
