به گزارش همشهری آنلاین بعد از درخشش در سپاهان، سانتاکلارا و سپس استقلال حالا نوبت به درخشش در فوتبال روسیه و باشگاه روستوف فرا رسیده است. بازیکنی که البته در این مدت در تیم ملی هم عملکرد خوبی را از خود به ثبت رسانده و چهبسا اگر اقبال بلندتری هم داشت میتوانست بعد از گلزنی برابر ژاپن در جام ملتها و هموار کردن صعود تیم ملی به مرحله نیمهنهایی این رقابتها، شاهین قهرمانی را روی دوش خود فرود آورده و همراه با تیم ملی با قهرمانی آسیا به تهران بازگردد. صحبت از محمد محبی است؛ بازیکنی که سال گذشته در استقلال نام خود را بیشتر از قبل بر سر زبانها انداخته و البته هنوز هم از آن دوران بهعنوان بهترین سال فوتبالی خودش یاد میکند و اتفاقا صحبتهای جالبی را هم از مشکلات همیشگی این باشگاه مطرح میکند. بعد از گلزنی محمد محبی که منجر به حضورش در تیم منتخب هفته بیستویکم لیگ برتر روسیه شد و درخشش دوران اخیرش همراه با تیم ملی، این فرصت دست داد تا دقایقی با این بازیکن به گفتوگو بپردازیم که در ادامه میخوانید.
از سوپرگلی که به دینامو مسکو زدید صحبت را آغاز کنیم. یک گل سالنی شبیه به گلهایی که مسی میزند! این سبک گلها را کمتر از محمد محبی دیده بودیم.
این نظر لطف شماست اما گلی که زدم بیشتر یک گل بوشهری بود تا اینکه شبیه به گلهای بازیکن خاصی باشد. در هر صورت ما در بوشهر در سالن و در محلهها زیاد گل کوچک بازی میکردیم. بالاخره وقتی گل کوچک بازی میکنید زیاد کف میکشید و دریبلهای کشویی میزنید. بنابراین در آن لحظه هم ناخودآگاه با دو تا دریبل کف کشیدن، دو بازیکن را از پیشرو برداشته و توپ را بهسمت دروازه شوت کردم که خدا را شکر توپ تبدیل به گل شد.
دینامو مسکو مدعی را درحالی با نتیجهای پرگل در خانهاش شکست دادید که بهنظر میرسد روستوف تازه موتورش در نیمفصل دوم روشن شده باشد.
ما سه بازی اخیر خود را بردهایم و به هر ترتیب روی ریل افتادهایم. در هر صورت لیگ روسیه به این شکل است که بهخاطر تعطیلات بلندمدت بین دو نیمفصل، انگار در یک فصل که رقابتها برگزار شده؛ دو فصل جداگانه محسوب میشود. در این مدت روستوف نزدیک به یکماهونیم در ابوظبی تمرینات آمادهسازی خوبی را پشتسر گذاشته که نتیجه این آمادهسازی بردهای اخیری بود که برای ما بهدست آمد. درواقع با یک برنامه آمادهسازی خوب و تقویتی که صورت گرفت به قول شما در نیمفصل دوم موتورمان روشن شد.
در نیمفصل اول خیلی به چشم نیامدید و بهنظر میرسد بیشتر با تیم ناهماهنگ بودید تا ناآماده. حالا هم انگار با روشن شدن موتور محمد محبی موتور روستوف هم روشن شده باشد. البته این موضوع را سرمربی تیمتان هم بهنوعی در مصاحبه اخیرش تایید کرد.
در نیمفصل اول با توجه به تعداد زیاد بازیکنانی که گرفته بودیم آنطور که باید و شاید بیشتر این نفرات با هم هماهنگ نبودیم. خود من هم حتما میدانید که هفته سوم به این تیم اضافه شدم و یک جورهایی در هفتههای ابتدایی از لحاظ تاکتیکی هماهنگی لازم را نداشتیم، اما الان به آن شرایط ایدهآل و هماهنگی و آمادگی تاکتیکی و جسمانی رسیدهایم.
صحبتهای شما درباره کارپین، سرمربی روستوف بعد از بازی اخیر تیمتان حسابی خبرساز شد. همین لقب آقا یا بابا که به او میدهید هم خیلی در رسانهها وایرال شد. بعد از بازی در این زمینه با هم صحبتی داشتید؟
کارپین شخصیت بسیار کاریزماتیکی دارد. به این شکل که در کارش بسیار جدی است اما به محض اینکه تمرین تمام میشود بسیار خوش برخورد و خوش اخلاق است و با بچهها روابط صمیمانهای دارد.
درخصوص روابط صمیمانه با کارپین مورد جالب دیگری هم وجود دارد؟
از آن جایی که او به ما خیلی کمک میکند از این لحاظ، برخی مواقع بچهها ازجمله خود من به شوخی به او میگوییم «بابا»!
بعد از پرتغال و استقلال و البته تیم ملی، حالا درخشش شما در روسیه آغاز شده است. ماجراجوییهای محمد محبی در فوتبال بهخصوص فوتبال اروپا تا کدام تیم و کشور ادامه دارد؟
درحالحاضر همه فکر و ذکر من این است که در روستوف به دوران خوبی که دارم ادامه دهم تا این تیم نیز در پایان فصل به رتبه مناسبی برسد. شما مطمئن باشید اگر تلاش کنید و موفق باشید، فرصتهای خوب و پیشنهادهای مناسب بهموقع از راه میرسد و من هم سعی میکنم در این مسیر بهگونهای باشم که در پایان فصل پیشنهادهای خوبی از تیمهایی از لیگهای مطرح و معتبر اروپایی برایم بیاید تا بتوانم ادامه فوتبالم را در یکی از تیمهای خوب اروپایی دنبال کنم.
با روستوف قرارداد چند ساله دارید و اینکه پیشنهاد جدیدی برای فصل بعد به این باشگاه رسیده است؟
من قراردادی سه ساله با روستوف دارم و امیدوارم در پایان فصل با عملکرد مناسب در روستوف بتوانم یک انتقال خوب هم داشته باشم.
به تیم ملی فوتبال ایران برسیم. زوج بوشهریتان در خط حمله با حضور مهدی طارمی، حالا با مهدی قایدی به مثلث خطرناکی برای حریفان تبدیل شده است. بهنظر میرسد این یک افتخار فوتبالی هم برای فوتبال استان محروم بوشهر باشد. در این مورد صحبت میکنید؟
بوشهر استانی فوتبالخیز است. همین حالا سه بازیکن بوشهری در ترکیب تیم ملی حضور دارند. بهنظرم مسئولان این شهر در حق این استان فوتبالخیز کم لطفی میکنند. حق این استان، این شرایط فوتبالی که میبینید نیست. بوشهر حداقل باید یکی دو تیم در لیگ برتر داشته باشد و میبینید که بهزور دو تیم در لیگ دسته اول دارد. این درحالی است که شاهین بوشهر تقریبا منحل شده و ایرانجوان هم شرایط خوبی ندارد.
درباره قایدی و طارمی هم صحبت کن. بهنظر میرسد این مثلث بوشهری همچنان حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
واقعا این اتفاق، حداقل یک حس خوب به من میدهد. زمانی که ما سه نفر در خط حمله تیم ملی در ترکیب اصلی قرار میگیریم، احساسی که به من دست میدهد برایم واقعا غیرقابل توصیف است و یک حس ناب و خوبی را برایم به همراه دارد.
از مقصد بعدی طارمی خبر دارید؟
به احتمال زیاد همانطور که این روزها همهجا مطرح میشود، او به اینترمیلان خواهد رفت.
صحبتهایی که درباره شب دیدار با قطر در جریان جام ملتهای آسیا در هتل تیم ملی درباره مذاکره با طارمی و بههم زدن تمرکز او شنیده میشود، چقدر صحت دارد؟
من در این خصوص اصلا چیزی نشنیدم و الان دارم از شما میشنوم. این مسائل اصلا صحت ندارد. ما همه آنجا بودیم و از نزدیک میدیدیم که همه تمرکز مهدی روی این رقابتها و موفقیت تیم ملی بود. او مثل همه ما با تمام وجود تمرین میکرد چون هدف بزرگی داشتیم که متاسفانه به آن نرسیدیم.
درباره جام ملتهای آسیا و ناکامی در این جام هنوز هم صحبت ناگفتهای باقی مانده است؟
هر طور که حساب میکنید واقعا حیف شد که نتوانستیم با قهرمانی از این رقابتها به کار خود پایان دهیم و با جام برگردیم. در هر صورت بهدلایلی این اتفاق نیفتاد اما امیدوارم بتوانیم در رقابتهای آینده برای مردم عزیز ایران جبران مافات کرده و ناکامی در این رقابتها را برای آنها به فراموشی بسپاریم.
رابطه شما با امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی چطور است؟
امیرخان کسی بود که من را از زمانی که در شاهین بوشهر بازی میکردم به سپاهان اصفهان آورد. در هر صورت سپاهان تیم بزرگی بهشمار میرود. ایشان در این تیم به من اطمینان کرده و در ترکیب اصلی این تیم به من بازی داد. بنابراین باید تاکید کنم که به قول امیرخان من بابت اتفاقاتی که او در این سالها برایم رقم زد، «ممنوندار» او هستم! الان هم که آقای قلعهنویی سرمربی تیم ملی هستند و باز هم به من اطمینان کرده تا لباس تیم ملی را بپوشم باز هم از وی تشکر میکنم و امیدوارم که در آینده بتوانیم اتفاقات خوبی را با همدیگر برای تیم ملی رقم بزنیم.
به استقلال و فصل فوتبالی که در این باشگاه پشتسر گذاشتید برسیم. هنوز هم هواداران استقلال خاطرات خوبی از شما دارند. درواقع از درخشش در فصلی که البته به قهرمانی این تیم در هیچ جامی منجر نشد. درباره حضور در استقلال بگویید.
من باید یک سال در این باشگاه بازی میکردم و حالا هم معتقدم این سال یکی از بهترین سالهای فوتبالیام بود و بهنوعی این اتفاق و پوشیدن پیراهن استقلال خیلی به من حال داد! در هر صورت این حضور در آن زمان و حتی حالا که از این باشگاه جدا شدهام، سراسر لطف و محبت و احترام را از سوی هواداران این باشگاه برایم به همراه داشته است.
امکان بازگشت شما به استقلال در آینده وجود دارد؟
چراکه نه. چه چیزی بهتر از این! من هم امیدوارم که دوباره فرصتی فراهم شود تا بتوانم در لباس استقلال برای این هواداران بازی کرده و برای شادی دل آنها گلزنی کنم.
چه مشکلاتی در آن زمان بر سر راه قهرمانی استقلال بهوجود آمد؟ در هر صورت این تیم درحالیکه لیاقت قهرمانی را داشت اما در هیچ جامی به این عنوان نرسید.
این باشگاه واقعا مشکلات متعددی دارد که این مشکلات یکی، دو تا نیستند. برای این باشگاه زنجیره مشکلات پیاپی همیشه وجود داشته و دارد. بیشتر این مشکلات و ناکامیها هم به نداشتن مدیرانی خوب و کاربلد برمیگردد که باعث شده است تا به این حال و روز بیفتد که هر زمانی حرف از این باشگاه میشود ابتدا مشکلاتش ردیف میشوند و همیشه اول حرف از این مشکلات میشود.
هنوز با ساپینتو، با هم در ارتباط هستید؟
بله با هم ارتباط داریم. برخی مواقع به هم پیام میدهیم و از حال هم باخبر هستیم.
به هر صورت بازیکن مورد علاقه این مربی بودید. این مربی از زمانی که در پرتغال بازی میکردید شما را میشناخت و گویا با اصرار او درنهایت هم استقلالی شدید.
درست است. زمانی که در پرتغال بودم مقابل تیم ساپینتو بازی کردم و فکر میکنم یک گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساندم و در همان دیدار هم با کارت قرمز داور از بازی اخراج شدم. این مربی از همان زمان گویا من را زیر نظر داشته و وقتی که به استقلال آمد اصرار داشت تا به این تیم بیایم و درنهایت هم همانطور که گفتید با اصرار ساپینتو به استقلال آمدم. ساپینتو بسیار خوشقلب و خوشاخلاق است؛ هر چند برخی مواقع هم بهراحتی از کوره در میرود و هرچقدر هم حق با او باشد، اما باعث اتفاقاتی میشود که بعضا خوشایند نیستند.
درباره سانتاکلارا و طلب این باشگاه از استقلال صحبت کنیم.
در هر صورت سانتاکلارا بهخاطر مشکلات مالی که بهوجود آمد و استقلال نتوانست مبلغ رضایتنامهام را به این باشگاه پرداخت کند از آنها شکایت کرد. بالاخره کشور ایران تحریم است و چون تراکنشهای بینالمللی به سختی انجام میشود این امر باعث شد تا اتفاقات اخیر بیفتد.
قبول دارید روستوف درحالی رضایتنامه شما را گرفت که استقلال در این زمینه اهمال کرد تا فرصتی استثنایی را از دست بدهد؟
این مورد هم شاید به مشکلات مدیریتی مربوط شود که از آنها صحبت کردم.
نظر شما