همشهری آنلاین – گروه سیاسی: در شرایطی که دست باز ایران برای پاسخ دادن به اقدام تروریستی رژیمصهیونیستی، هراس مردم و همچنین محافل سیاسی – رسانهای تلآویو را دوچندان کرده، برخی تحلیلگران این موضوع نشانهای بر شکست سیاستهای منطقهای واشنگتن بهمنظور مواجهه با جمهوریاسلامی ارزیابی میکنند.
این درحالی است که نگرانیها در واشنگتن نیز درباره چگونگی واکنش ایران به حمله تروریستی اخیر در دمشق افزایش یافته است و برخی اهداف آمریکایی را یکی از گزینههای سهلالوصول برای تهران قلمداد میکنند و معتقدند سیاستهای آمریکا نتوانسته بازدارندگی مطلوبی در مواجهه با قدرتیابی فزاینده ایران در سطح منطقه ایجاد کند.
در چنین شرایطی، به گفته برخی منابع، واشنگتن در پیامی برای تهران، ضمن تاکید بر اینکه از حمله اخیر رژیمصهیونیستی اطلاعی نداشته و درآن دخالتی نکرده، از این ایران خواسته از این موضوع بهمنظور از سرگیری حملات خود به نیروهای آمریکایی استفاده نکند؛ پیامی که بهوضوح نشاندهنده هراس فزاینده آمریکا از تحولات متعاقب حمله تروریستی اخیر در دمشق است.
سیاست بازدارندگی آمریکا علیه ایران مؤثر بوده است؟
هراس فزاینده محور واشنگتن – تلآویو از واکنش ایران به حمله تروریستی دمشق، برخی تحلیلگران غربی را به سوی اذعان «شکست آمریکا در مواجهه با جمهوریاسلامی» رهنمون کردهاست. یکی از این تحلیلگران، جان. بی آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی است.
آلترمن در گزارشی دراین باره که در پایگاه تحلیلی «فارنافرز»، وابسته به شورای روابط خارجی آمریکا منتشر شدهاست، معتقد است زمانی که ایران نسبت به ترور مستشاران نظامی ارشد خود در سوریه واکنش نشان دهد، «مقیاس» و «ماهیت» واکنش ایران، میتواند به بسیاری از سئوالها درباره وضعیت کنونی خاورمیانه پاسخ دهد؛ از جمله اینکه: «آیا بازدارندگی ایالاتمتحده علیه ایران مؤثر بوده است؟»
وی با اشاره به اینکه واشنگتن پساز پیروزی انقلاب اسلامی در بهمنماه ۱۳۵۷ همواره با ایران دچار مشکل بودهاست، تاکید کرده که آمریکا از آن زمان تاکنون برای یافتن یک «استراتژی موفق» برای مقابله با ایران تلاش کردهاست، اما دراین زمینه موفقیتی به دست نیاوردهاست و «تهران توانسته سیاست ایالاتمتحده برای ایجاد یک نظم منطقهای با ثبات» را مختل کند.
سیاست منطقهای آمریکا موفق بود؟
مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی با تاکید بر اینکه تکرار بازدارندگی، مشابه آنچه در قبال سیاست هستهای شوروی اتخاذ شد، نمیتواند برای مهار سیاست منطقهای ایران نیز مفید واقع شود، عنوان کرد: «زیرا منطق بازدارندگی، این است که طرف مقابل بپذیرد تداوم سیاست کنونی هزینه هنگفت و غیرقابل تحملی برایش بهدنبال دارد. حالآنکه تهران به هیچ قیمتی حاضر به رهاسازی نیروهای متحدش در منطقه نیست. بنابراین منطق بازدارندگی مبنی بر توقف سیاست منطقهای ایران موفق نبودهاست».
آلترمن با اشاره به خطای راهبردی واشنگتن برای ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران در مسیر توسعه قدرت منطقهایاش، تصریح میکند که آمریکا دراین زمینه، سیاست «توسعه قابلیتهای نظامی خود و متحدانش در منطقه» را انتخاب کرد؛ درحالی که این راهبرد بهجای توقف ایران، زمینهساز تشدید فعالیتهای ایران شدهاست، چراکه تهران اقدامهای آمریکا و متحدانش را دارای «ماهیت تهدیدآمیز دارد» ارزیابی کردهاست.
وی معتقد است که «تهران با مجموعهای از ابزارهای انعطافپذیر، قوی و پویا اعم از تقویت بازیگران غیردولتی و سازمانهای شبهنظامی، حمایت از جنبشهای اپوزیسیون در کشورهای متحد غرب، توسعه برنامه موشکی و پهپادی و نبرد سایبری، توانسته ضمن تضعیف سیاست آمریکا، از تحریک واشنگتن به واکنش مستقیم علیه ایران نیز بپرهیزد».
دو «خطای شناختی» تصمیمسازان آمریکایی
این تحلیلگر آمریکایی در گزارش خود، به دو «خطای شناختی» تصمیمسازان آمریکایی در مواجهه با ایران اشاره میکند؛ نخست اینکه «تهران در مواجهه با تحریمها، عقبنشینی میکند»، حال آنکه «تجربه نشان داد ایران سعی کرده وضعیت کشور را با تداوم تحریمها سازگار کند و بدون اهمیت به افزایش تحریمها، به تداوم سیاست منطقهای بپردازد».
آلترمن دومین خطای شناختی آمریکا در مقابل ایران را اینگونه توضیح میدهد که «مقامهای آمریکایی گمان میکنند تهران از یک «درگیری محدود نظامی» اجتناب میکند درحالی که تجربه حضور نظامیان ایرانی در سوریه نشان داده باوجود تعداد نسبتاً قابل توجه نیروهای ایرانی که دراین کشور جانشان را از دست دادهاند، خللی در اراده ایران برای نقشآفرینی دراین بحران، ایجاد نشدهاست».
دلیل اصلی شکست آمریکا
او همچنین دلیل اصلی شکست آمریکا در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران را دراین میداند که واشنگتن بهعنوان «یک قدرت حافظ نظم موجود» داراییهای زیادی در منطقه دارد که باید نگران آنها باشد، اما تهران یک بازیگر «تجدیدنظرطلب» است که انگیزه بیشتری برای مقابله دارد و دراین مسیر از حمایتهای روسیه و چین نیز برخوردار است.
آلترمن با وجود اینکه تاکید میکند اولویت اساسی آمریکا در برابر ایران باید بر دو موضوع «جلوگیری از ساخت تسلیحات هستهای» و «ممانعت از حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه» متمرکز باشد، معتقد است آمریکا نباید در قبال تهدید متحدانش در منطقه، بهصورت مستقیم در برابر ایران بایستد. او همچنین سیاست «تغییر حکومت و فروپاشی دولت ایران» را هدفی واقعبینانه نمیداند و تاکید میکند که آمریکا نباید روی این گزینهها سرمایهگذاری کند.
نظر شما