به گفته رسانههای گروهی این کشور آسیایی، میلیونها تماشاچی سینما در هند این روزها خیلی خوب نئونهای میدان تایمز شهر نیویورک را میشناسند و با آن به اندازه آثار باستانی خود همچون تاجمحل آشنایی دارند. یکی از دلایل اصلی این امر، محبوبیت روبهگسترش لوکیشنهای این شهر بین فیلمهای هندی است.
یک تحلیل و آمار رسمی حکایت از آن میکند که تهیهکنندگان و فیلمسازان بالیوود (مرکز سینمایی هند که در شهر بمبئی قرار دارد) هر روز که میگذرد علاقه بیشتری برای استفاده از لوکیشنهای متنوع آمریکا (و بهویژه نیویورک) از خود نشان میدهند.اما نیویورک شهر بسیار گرانقیمتی است و هزینههای آن در تمامی رشتهها و مراکز بالاست. به این ترتیب، با فیلمبرداری محصولات سینمایی در یکی از گرانترین شهرهای دنیا، تهیهکنندگان هندی خطر بزرگی را به جان میخرند.
آنها هنگام بهرهبرداری از این لوکیشن گرانقیمت باید این ریسک را بپذیرند که ممکن است سرمایهشان به باد برود. در حقیقت، عدم استقبال عمومی از فیلمهایی که در مراکزی مثل نیویورک فیلمبرداری میشوند، به معنی شکست سخت تجاری آنهاست اما تهیهکنندگان هندی با قبول این ریسک بر این تصورند که جذابیتهای چنین مکانهای ناشناختهای برای تماشاگران هندی، آنها را به سالنهای سینماها میکشاند. به اعتقاد آنها، دوستداران سینما در هند مایلند تازههای متنوعی را در فیلمهای سینمایی شاهد باشند و لوکیشنهای جدید و چشمنواز از جلوی چشمان آنان رژه برود.
نیویورک- با فاصله خیلی زیادی که با هند دارد – با وجود گرانقیمتبودن تمام سرویسهای خدمترسانی آن، چیزهایی را در خود دارد که میتواند دلیل خوبی برای حضور گروههای فیلمسازی هندی در آنجا باشد؛ یک جمعیت هندی عظیم در این مکان زندگی میکند که میتواند به عنوان سیاهیلشکر برای هر فیلمی مورد استفاده قرار گیرد؛ تیمهای تولیدی فیلم هندی در آنجا فعالیت زیادی دارند؛ تکنیسینهای ماهر هندی با قیمتهای مناسب در سطح شهر حضور دارند و بالاخره (که این نکته اهمیت خیلی زیادی برای یک فیلم هندی دارد) رقصندگان حرفهای و تعلیمیافته هندی در این شهر زندگی میکنند.
تمامی این افراد در کنار هم یک گروه ورزیده متخصص و حرفهای را تشکیل میدهند که هنگام تولید یک فیلم سینمایی، بهراحتی در دسترس هستند و کمال همکاری را با همتایان هندی خود در این شهر میکنند. تمام این عوامل و عناصر برای صنعت سینمای هند که سالانه 2میلیارد دلار پول در گیشه نمایش آن در جریان است، حکم نیروها و همکاران دائمی و خوبی را دارند. آنها کمک میکنند تا رنگ و موسیقی و درام در فیلمهای هندی پررنگتر دیده شود و جمعیت بیشتری را جذب خود کند.
بالیوود این روزها تلاش دارد دامنه فعالیتهای خود را گسترش داده و به سمت بینالمللیترشدن، پیش برود. بمبئی پایتخت سینمایی هند همیشه در فکر تولید فیلمهایی عامهپسند و فراگیر بوده و هالیوود هم سالهاست که لقب مرکز بینالمللی تولیدات فیلمهای تجاری و سرگرمکننده را گرفته است؛ طبیعی است که در نقطهای، این 2 مرکز به یکدیگر برسد و با هم برخورد کنند. یکی از راههای نفوذ بالیوود در آمریکا، بهرهگیری از لوکیشنهای جذاب و تماشایی این کشور است.
تا قبل از این، تعدادی از فیلمهای هندی در شهرهایی مثل میامی، ژوهانسبورگ، سیدنی و خیلی جاهای دیگر فیلمبرداری شدهاند اما فیلمبرداری حداقل 9فیلم عامهپسند هندی در نیویورک در فاصله سالهای 2003 تا2008 حکایت از آن میکند که این شهر اهمیت بیشتری دارد و به آهستگی در حال تبدیلشدن به مرکز اصلی خارجی محصولات هندی است. تنها در سال 2006 بیش از 4فیلم در این شهر فیلمبرداری شد و گروههای فیلمسازی هندی هر روز که میگذرد، علاقه بیشتری برای حضور در این محل از خود نشان میدهند.
این شمار در حال افزایش، اهمیت خیلی زیادی دارد. اهل فن میگویند نکتهای که در این رابطه اهمیت دارد این است که فیلمنامههای این فیلمها به گونهای است که به راحتی میتوان آنها را در داخل کشور هند هم جلوی دوربین برد. به این ترتیب، علاقه فیلمسازان هندی برای تولید و فیلمبرداری آنها در نیویورک (و نه در یکی از شهرهای بزرگ خود هند) نکتهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. اما یکی از جدیدترین فیلمهای هندی به نام «نیویورک» که همین روزها در این کشور آسیایی اکران عمومی میشود، خارج از این قاعده قرار میگیرد و تحلیل بالا را نمیتوان به صورت کامل در مورد آن هم ارائه کرد.
فیلم توسط 2 تهیهکننده معروف و قدیمی سینمای بالیوود تولید شده و کبیرخان، کارگردان آن میگوید: «کافی است شما اولین نمای فیلم را ببینید تا متوجه شوید لوکیشن فیلم شهر نیویورک است. من هم تاکید میکنم که این شهر حالا برای تماشاگران هندی، یک شهر کاملا شناختهشده است و آنها این محل را هم مثل مکانهای معروف کشور خودمان، خیلی خوب میشناسند.»
تعدادی از محصولات بالیوود هم مثل فیلمهای هالیوودی، پرخرج و گرانقیمت هستند. این فیلمهای پرهزینه در پسزمینه خود مراکز بزرگی مثل پربروکلین یا ترمینال بزرگ مرکزی شهر نیویورک را به نمایش میگذارند. این فیلمها معمولا با هزینههایی بین 12تا 15میلیون دلار تولید میشوند. چنین رقمی با توجه به استانداردهای اقتصاد سینمای هند، رقم کلانی است. سینمای آمریکا یا اروپا با چنین رقمی یک فیلم معمولی را تهیه و تولید میکند.
در آمریکا فیلمی لقب یک کار پرخرج را میگیرد که با هزینهای بالای 60تا70میلیون دلار تولید شده باشد (و معمولا بیش از 100میلیون دلار فروش میکند) و در اروپا فیلمی لقب یک کار گرانقیمت را میگیرد که حداقل 30 میلیون دلار برای تولید آن هزینه کرده باشند. در عین حال، فروش بالای 20یا25 میلیون برای فیلمهای هندی، حکم یک آرزو را دارد که خیلی وقتها هم محال است.
تولید یک فیلم هندی در داخل کشور، نصف رقمی است که برای ساخت آن در شهری مثل نیویورک هزینه میشود و حتی بعضی وقتها از نصف هم کمتر است. هزینه متوسط تولید یک فیلم بالیوودی در خاک هند، بین 4تا6 میلیون دلار است. عطیفشاه که یک دفتر تولید فیلم در شهر نیویورک دارد، میگوید طبیعی است که هزینه تولید یک فیلم در این شهر، دوبرابر هزینه تولید آن در خود هند باشد. او در نیویورک تمام لوازم و تجهیزاتی را که فیلمسازان هندی به آنها نیاز دارند، در اختیار مهمانان قرار میدهد از تجهیزات فیلمبرداری گرفته تا سیاهی لشکر و عوامل فنی این شرکت (و همچنین چند شرکت دیگر) در خدمت گروههای فیلمسازی هندی مهمان شهر نیویورک است.
به اعتقاد او، موفقیت خوب مالی چند فیلمی که در این شهر فیلمبرداری شده بودند، باعث شد تا بقیه هنرمندان هندی هم برای فیلمبرداری فیلمهایشان راهی نیویورک شوند. یکی از اولین فیلمهایی که در نیویورک فیلمبرداری شد «کال هوناهو» (به معنی «شاید فردایی نباشد») است که توسط شرکت یاشجوهر (تهیهکننده قدیمی و معتبر سینمای هند که چند سال قبل درگذشت) در سال 2003 تهیه شد. شاهرخخان بازیگر شماره یک سینمای هند در این فیلم نقش اصلی را بازی میکرد و سیف علیخان و پریتی زینتا نقش مقابل او را داشتند.
این درام خانوادگی که با هزینهای 7میلیوندلاری تهیه شد، در نمایش عمومی خود در هند 13میلیوندلار فروش کرد و باعث شد تا کارنجوهر- پسر یاشجوهر-تهیهکننده و کارگردان، پیشگام تولید و فیلمبرداری محصولات هندی در نیویورک شود. قصه فیلم درباره جوانی است که بیماری سرطان دارد و به همین منظور تلاش میکند نامزدش را از خود روگردان کند تا به واسطه مشکلات او لطمهای نبیند.
قصه این فیلم بهراحتی میتوانست، در یکی از شهرهای هند اتفاق افتاده و فیلمبرداری شود، اما جذابیتهای بصری شهر نیویورک حالوهوای دیگری به این قصه اشکآور میدهد. نکتهای که منتقدین سینمایی به آن اشاره کردهاند این است که «کالهوناهو» اقتباسی هندی از یک ترانه کلاسیک روی اورپسین در سال 1964 به نام «آن آدم زیبا» است که موفقیت خیلی زیادی در شهر نیویورک کسب کرد.
جالب اینکه همین ترانه با یک شعر هندی در داخل قصه فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از مراکز مهم شهر نیویورک لوکیشن این سکانس است و بیش از صد سیاهیلشکر هندی مقیم نیویورک در آن حضور و بازی دارند. به گفته مسئولین نیویورک، منطقهای که این سکانس در آن فیلمبرداری شد، محل زندگی بیش از 50هزار مهاجر هندی مقیم آمریکاست.
در فیلمهای هندی، سیاهیلشکرها همیشه نقش مهمی دارند و در هر فیلمی که در بالیوود ساخته میشود تعداد زیادی سیاهیلشکر حضور دارد. سکانسهای رنگارنگ این فیلمها نیازمند حضور تعداد زیادی سیاهیلشکر است و این روزها فیلمسازان هندی در رابطه با نوع استفاده از سیاهیلشکرها دیدگاه تازهای پیدا کردهاند. آنها حالا ترجیح میدهند بیشتر از رنگینپوستان غیرهندی استفاده کنند تا خود هندیها؛ دلیل آن هم به این صورت توضیح داده میشود که با این کار میتوان بینندگان بینالمللی بیشتری پیدا کرد و زمان اکران عمومی این فیلمها در کشورهای خارجی، تماشاگران بومی بیشتری را جذب خود کرد.
این نکتهای است که پوجانارنگ، مدیر یکی از شرکتهای فیلمسازی هندی فعال در نیویورک، درباره آن بحث میکند. به گفته او:«فیلمسازان هندی وقتی پیش من میآیند، میگویند هنروران رنگینپوست یا حتی سفیدپوستی میخواهند که بتوانند به سبکها و روشهای مختلف کار هنری کنند و با سبکهای هندی هم آشنایی داشته باشند.»
نشریات هندی مینویسند اکثر هنرمندان و بازیگران هندی هنگام حضور در نیویورک به هتل رادیسن میروند که متعلق به سامبادیا است. او از دهه80 میلادی که در هتلی در تاجمحل کار میکرد، ارتباط نزدیکی با صنعت سینمای هند داشت و خودش از دوستداران فیلمهای بالیوودی است.
او به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید:«من پدران این بازیگران را خیلی خوب میشناسم. پدران این بازیگران همه جزو چهرههای سرشناس و محبوب بودند اما اینها فقط بچههایی هستند که با اسباببازیهای گرانقیمت بازی میکنند.»
آسوشیتدپرس