مؤسسه گنجینه ملی آب ایران بهعنوان نهادی فرهنگی میتواند نقش ارزندهای در شناساندن ظرفیتهای مهندسی آب کشور و نیز فرهنگسازی برای مدیریت و مصرف صحیح منابع آب، ایفا کند.
شهرام کریمی معاون مؤسسه گنجینه ملی آب ایران درباره پیشینه و چگونگی شکلگیری این مؤسسه است.وی به همشهری گفت: مؤسسه گنجینه ملی آب ایران حدود 12 سال پیش برای معرفی ظرفیتها و پیشینه مهندسی آب کشور تأسیس شد. واقعیت این است که ما در زمینه مهندسی آب بسیار غنی هستیم. اقلیم گرم و خشک بیشتر مناطق ایران همواره موجب شده است تا مردم با مشکل آب دست به گریبان باشند و ایرانیان این مشکل را بهگونهای شایسته حل کردند. نهر سیلک کاشان بیش از 7 هزار سال قدمت دارد. سد درود زن 2500 سال و سد بهمن 2000 سال پیش ساخته شدند و پل بند امیر در استان فارس با پل 1000 ساله و بند 1700 ساله و سد قُهرود کاشان با 700 سال قدمت نمونههای دیگری از این تلاش هستند. در حال حاضر نیز ایران جزء چهار کشور نخست دنیا در زمینه ساخت سد است. نام قنات هم با نام ایران عجین شده است، چنانکه در جمهوری آذربایجان، قنات را «کهریز» یا «کارایرانی» مینامند. بد نیست بدانید طول قناتهای ایران به اندازه مسافت زمین تا کره ماه یا معادل 5/7 دور، گرد خط استواست و دیوار چین با آن همه شهرت یکهفتم این مقدار طول دارد. به نظر من قناتها در طول تاریخ همواره در شمار طرحهای سنگین بوده است و مجموعه قناتهای کنونی میراث گذشتگان به ماست که سرمایه و دانشفنی بزرگی در دل خود دارد.
وی با اشاره به این که مهمترین اهداف تأسیس مؤسسه گنجینه ملی آب ایران مطالعه آثار تاریخی، معرفی تحقیق و پژوهشهای انجام شده به تمامی علاقمندان اعم از افراد عادی و متخصص و ایجاد موزههای آب در سراسر کشور است، افزود :طبیعی است که معرفی این سوابق درخشان مهندسی آب ایران بویژه برای متخصصان اهمیت زیادی دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که این مؤسسه برای ترویج فرهنگ مصرف آب چه کرده است گفت: با مرور تاریخ درمییابیم فرهنگ مصرف آب در مردم چگونه دگرگون شده است. نیازهای زندگی در جامعه مدرن امروزی با جوامع سنتی کاملاً متفاوت است و موجب تغییر بنیادین الگوهای مصرف شده است. این مسئله بویژه در اقلیم خشک ایران مشکلات بیشتری را برای تأمین آب مورد نیاز پدید آورده است. در ایران باید به سختی آب را از اعماق زمین بیرون بکشیم اما الگوهای مصرف نادرست و فرهنگ نامناسب استفاده از آب موجب میشود مردم این ماده حیاتی را براحتی هدر دهند. برای نمونه، در اروپا با آن همه ذخایر آب شیرین، مردم با یک لیوان آب مسواک میزنند اما در ایران خیلیها شیر را باز میگذارند و مسواک میزنند. از این رو فرهنگسازی در اجتماع یکی از اهداف مهم این مؤسسه است. ما سعی کردیم فرهنگ استفاده صحیح از آب را در سطوح مختلف و در میان گروه های سنی متفاوت جامعه، ترویج کنیم. به این منظور، چند عنوان کتاب کودکان برای ترویج فرهنگ درست استفاده از آب چاپ کردهایم. چاپ «دردونه و آب» در دو نوبت، هر بار 5000 نسخه، «روزی روزگاری آب» نیز در سه مجلد، هر جلد با شمارگان 5000 نسخه و «نقاشیهای کودک با موضوع آب» از این جمله است.
چاپ و انتشار کتاب در زمینههای مختلف از جمله، «آب و آبشناسی در ادب پارسی» در زمینه ادبیات، «دانشنامه آب و آبشناسی در قرآن کریم» و «دانشنامه آب و آبشناسی در فقه و روایات اسلامی» در زمینه مذهب و فقه، «انسان و آب» در زمینه مردمشناسی و ... نمونههایی از تلاشهای انجام شده در دیگر عرصههای اجتماعی است. کتاب «مراسم بارانخواهی و آفتابخواهی در ایران» و «شرح حالی بر احوال حاسب کرجی» که حدود 4 سال صرف پژوهش و تحقیق آن شده است و قرار است سال آینده به دوزبان فارسی و انگلیسی منتشر شود از دیگر برنامههای مؤسسه است.
با دانشگاهها نیز برای حمایت و پشتیبانی از پایاننامههای دانشجویی، پروژههای تحقیقاتی و... تفاهمنامه همکاری امضا کردهایم. هماکنون 20 پایاننامه در رشتههای مختلف با همکاری مؤسسه نگاشته شده است. همچنین سمینارهای مختلفی را بهمنظور جذب متخصصان برگزار کردهایم. «سمینار بینالمللی قنات» که حدود 6 یا 7 سال پیش در یزد برگزار شد به تأسیس مرکز بینالمللی قنات انجامید. سمینارهای مختلف آب تحتعنوان «آب، شهر، تمدن»، سمینار آثار تاریخی آب در هر یک از استانها و سمینار تاریخ آب در اسفند سال گذشته برگزار شد و سمینار «آب و فرهنگ» با هدف بررسی نگاههای مربوط به مهندسی آب در گذشته و حال از دیدگاه مهندسی نیز قرار است آذر ماه امسال برگزار شود.
کریمی با توجه به گزارش سازمان ملل مبنی بر این که خاورمیانه و شمال آفریقا تا سال 2025 خشکترین مناطق دنیا خواهند بود، تصریح کرد: تنها راه مقابله با بحران روزافزون کمآبی در منطقه ،مدیریت صحیح منابع موجود و به تبع آن مصرف درست این منابع است. بخشی از این مدیریت به توان فنی و مهندسی در بخش آب کشور باز میگردد. اما بخش مهمتر، بوجود آوردن و نهادینه کردن فرهنگ صحیح مصرف است. در واقع این دو بخش، دو روی یک سکه و هر یک جزء لاینفک دیگری است. هر چه جمعیت افزایش مییابد تقاضا برای تولید غذا بیشتر میشود، که نتیجه آن افزایش تقاضای آب در بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی هم بزرگترین مصرف کننده آب است. در این شرایط مدیریت صحیح در دو بخش یاد شده اهمیت حیاتی دارد. بهطور متوسط 20 کشور که بیشتر آنها در شمال آفریقا و خاورمیانه قرار دارند با بحران کمآبی مواجهاند و تا سال 2025، 5 تا 15 کشور دیگر به این فهرست اضافه خواهند شد. به این ترتیب تا آن زمان حدود 25 تا 40 کشور دچار بحران کمآبی خواهند شد. بنا بر استانداردهای جهانی، اگر میزان سرانه آب شیرین 1700 متر مکعب باشد مشکل کمآبی وجود ندارد. کشورهایی که سرانه آب آنها 1000 تا 1700 متر مکعب است کمآب بهحساب میآیند و کشورهایی با سرانه آب کمتر از 1000 متر مکعب باید با بحران آب دست و پنجه نرم کنند. بر این اساس تا سال 2025 ایران یکی از کشورهایی است که دچار بحران آب خواهد شد. این، واقعیتی بسیار نگران کننده است.
وی با اشاره به این که آب، یکی از محورهای توسعه پایدار بهحساب میآید و از سوی دیگر توسعه پایدار نیاز به ارتباط میانبخشی و نگاه کلان به مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... دارد، افزود: به همین منظور ستاد فرهنگی آب به دستور معاون امور آب وزارت نیرو تشکیل شد. دبیر این ستاد، مؤسسه گنجینه ملی آب ایران است. در این ستاد پروژههای کلان همچون سدسازی از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. بیگمان، با احداث سدی که مخزن آن 100 تا 120 کیلومتر طول دارد و عمق آب در آن به 60 تا 70 متر میرسد، زمینهای زیادی در بالادست به زیر آب فرو میرود. بدین ترتیب میان منافع گوناگون ملی، شخصی، فرهنگی و... تعارض پیش میآید. مسائلی همچون کوچ دادن ساکنان زمینهای بالادست، حفظ بناها و میراث فرهنگی و سایتهای تاریخی معارض با سد و... از این قبیل است. ما در کشوری کهن زندگی میکنیم و تقریباً تمامی پهنه کشور پوشیده از سایتها و آثار تاریخی است. اما آیا میشود به این دلیل دست از تأمین یکی از ضروریترین نیازهای مردم که تأمین آب باشد برداشت؟ آیا میتوان با توجه به رشد روزافزون جمعیت و همگام با توسعه شهرنشینی و نیاز بیشتر به توسعه کشاورزی برای تأمین نیازهای اساسی مردم، سد نساخت؟ اینجا نقطهای است که باید منافع متعارض گوناگون را که اتفاقاً حساسیتبرانگیزترین آنها منافع عمومیاند آشتی داد. برای مثال وزارت نیرو برای خودش کار نمیکند بلکه در پی تأمین آب برای نیازهای روزافزون کشور است.
از سوی دیگر سازمان میراث فرهنگی یا سازمان حفاظت محیط زیست هم در پی حفظ منافع عمومی هستند. به اعتقاد من این مشکلات و تعارضات را باید با نگاهی کلان و فرابخشی موردتوجه قرار داد تا هم منافع میراث فرهنگی، محیط زیست و دیگر بخشهای درگیر حفظ شود و هم به فرایند توسعه لطمه وارد نشود و این همان توسعه پایدار و در نهایت حفظ منافع ملی و مردم است.
کریمی در پاسخ به این پرسش که پروژه سد سیوند، بسیار جنجالبرانگیز بود و کشاکشهای زیادی را میان وزارت نیرو، سازمان میراث فرهنگی و گروههای طرفدار حفاظت از میراث فرهنگی پدید آورد، گفت: مطالعات سدسازی بسیار پیچیده است. برای ساختن سد، باید در رشتههای مختلف تحقیقات جامعی انجام شود که مطالعه مسائل مربوط به میراث فرهنگی و محیط زیست تنها یکی از آنهاست. هدف مؤسسه گنجینه ملی آب ایران هم مطالعه و بررسی این بخش است. در واقع مؤسسه گنجینه ملی آب ایران خود را جدای از بدنه سازمان میراث فرهنگی نمیداند. وزارت نیرو، با ایجاد این مؤسسه، پیشگام در این گونه تفکر است و اساساً نگاه ما، توسعه به هر قیمتی نیست. پرسش اینجاست که آیا در هیچجای دنیا سد نساختهاند؟ ما تنها کشوری نیستیم که سد میسازد. من این سئوال را از شما میپرسم که اگر آب ناگهان قطع شود چه میکنید؟ وزارت نیرو متولی خدمات رسانی در دو زمینه بسیار مهم آب و برق است که از اساسیترین نیازهای هر جامعه بهحساب میآید. چنان که گفتم، برای احداث سد دیسیپلینها (رشتهها)ی مختلف باید مورد مطالعه قرار گیرند که مکانیابی یکی از آنهاست. مشاوران، در مکانیابی به مجموعههای فرهنگی- تاریخی برمیخورند و با سازمان ذیربط مشورت میکنند که چه بکنیم. مجموعه گنجینه ملی آب ایران از بدو تأسیس تاکنون رابط بسیار خوبی بین وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی بوده است. سد سیوند پروژهای ملی متعلق به همه مردم است. سایتهای تاریخی هم متعلق به همه مردم هستند. با این تعبیر، سایت تاریخی که بهواسطه پروژه سدسازی زیر آب میرود متعلق به وزارت نیروست و آبی که موجب رونق زندگی مردم میشود به سازمان میراث فرهنگی هم تعلق دارد. یعنی همگی با هم منافع مشترک دارند. بهنظر من در مورد سد سیوند مسئله بیش از اندازه جنجالبرانگیز شد. در این گونه موارد باید برای مشکل راهحلی منطقی، پیدا کرد. برای نمونه وقتی میخواستند سد «آسوان» را در مصر بسازند با چنین مشکلی مواجه شدند. در هنگام ساخت این سد آثار تاریخی بسیاری به خطر میافتاد. پس از مطالعات کامل باستانشناسی در منطقه، آثاری را که قابل انتقال بود جابجا کردند و آثار غیرقابل انتقال را ثبت و مستندسازی و در مواردی دفن کردند که خود یکی از راههای حفظ آثار تاریخی است. بهطور کلی در اینگونه موارد در سه سطح اقدام به حفظ آثار تاریخی میکنند. نخست جابجایی خود اثر است. برای نمونه در آذربایجان غربی درست در محل سرریز سدی به نام «بارون»، کلیسای 600 ساله «زُرزُر» قرار داشت. این کلیسا خشت به خشت دمونتاژ و با مکانیابی مناسب دوباره در محل مناسب مونتاژ شد.
دومین مرحله، جابجایی قسمتی از اثر است و در صورتی که نتوان هیچیک از این دو کار را انجام داد اثر تاریخی باید ثبت و مستند سازی و سپس دفن شود. این اتفاقی است که در جریان ساختن سد آسوان مصر افتاد. بهگونهای که پس از پایان ساخت سد، آن را پروژه «پیروزی در نوبی» لقب دادند. این همان کاری است که باید در سیوند انجام میشد.
به نظر من برای این که چنین اتفاقاتی تکرار نشود باید نهادهای مختلف ذینفع با هم زبان مشترک داشته باشند. برای انجام هر کاری باید شرح خدمات داشته باشیم که معمولاً به دو گونة تیپ و غیرتیپ تقسیم میشود. در مورد اول به سبب وجود شرایط مشابه از شرح خدمات از پیش آماده در پروژههای جدید نیز استفاده میشود.
در مواردی هم که به دلیل وجود شرایط متفاوت نمیتوان از شرح خدمات تیپ استفاده کرد پس از انجام مطالعات و مراحل تخصصی، شرح وظایف یادشده در دفتر «فنی و تدوین معیارهای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور» تصویب میشود. مثلاً ما با سازمان حفاظت از محیطزیست چنین زبان مشترکی را داریم. به همین منظور پیشنویس شرح خدماتی با عنوان «بررسیهای باستانشناختی در محدودة طرحهای توسعه منابع آب» آماده کردیم و از سازمان میراث فرهنگی خواستیم نظر خود را درباره آن بدهد تا پس از توافق، پیشنویس را برای بررسی و تصویب به دفتر «فنی و تدوین معیارهای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور» ببریم و هر یک از طرفها در سایه آن، با آرامش به وظایف خود عمل کند.
خوشبختانه از 5 سال پیش سازمان میراث فرهنگی هم با وارد کردن شرکتهای خصوصی به عنوان مشاور برای حل اینگونه مشکلات اقدام کرده است.
وی در خصوص برنامههای این مؤسسه در خصوص جاذبههای گردشگری بخش آب کشور گفت: یکی از برنامههای ما پرداختن به اکوتوریسم آبی است. به همین منظور، اقدام به جمعآوری اطلاعات و برنامهریزی در این زمینه کرده و اطلاعات خوبی جمعآوری کردهایم. براساس آمار سازمان جهانی گردشگری (WTO) اکوتوریسم 40 درصد کل صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است. نرخ رشد سالانه اکوتوریسم بین 10 تا 30 درصد است، در حالی که میانگین نرخ رشد صنعت توریسم 4 درصد برآورد شده است. این آمار نشان میدهد که در آیندهای نهچندان دور اکوتوریسم چه جایگاهی خواهد یافت. از سوی دیگر رواج اکوتوریسم به معنای حفظ طبیعت نیز هست زیرا در صورتی میتوان به رونق این بخش امیدوار بود که طبیعت را حفظ کنیم. چنان که میدانید ایران از نظر تنوع آب و هوایی جزء پنج کشور اول و از نظر تنوع و تعداد آثار تاریخی در شمار 10 کشور نخست دنیاست اما در جایگاه هشتادم بازار توریسم دنیا قرار دارد.
از سوی دیگر اکوتوریسم قدمی است در راه توسعه پایدار جامعه میزبان. ما این نکته را درک کردیم و بهعنوان بخش برنامهریز، تصمیم گرفتیم کار را به اهل فن آن بسپاریم و در پی آن هستیم که از دانش و تخصص سازمانهای مختلف، از جمله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای عملی کردن این ایدهها کمک بگیریم. هدف ما حفظ کیفیت زیستمحیطی از طریق حفاظت از محیط زیست، حفظ یکپارچگی و انسجام فرهنگی با تبادل فرهنگی بین جوامع و ایجاد تسهیلات و امکانات بهگونهای است که گردشگران بتوانند تجربه ارزشمندی از سفر خود کسب کنند.
وی قناتهای کشور را شاهکارهای مهندسی آب ایران خواند و اضافه کرد: مجموع توان آبی ایران چیزی حدود 140 میلیارد متر مکعب آب برآورد میشود که حدود 9 میلیارد متر مکعب آن را قناتها تأمین میکنند. بنا بر آخرین آمار رسمی در 1377، حدود 32 هزار رشته قنات در کشور وجود دارد که 7/77 درصد آنها در بخش شرقی ایران و 3/22 درصد در بخش غربی قرار دارند. این پراکنش به سبب تفاوت در میزان بارندگی شرق و غرب کشور است.
میانگین بارندگی در مناطق شرقی کمتر از 300 میلیمتر و در بخش غربی از 300 تا 1000 میلیمتر در سال متغیر است. جالب است بدانید که ژاپنیها یک رشته قنات ساختهاند و از آن به عنوان جاذبهای توریستی استفاده میکنند و این نشان میدهد که ما چقدر در این زمینه کمکار هستیم. به نظر من باید بسیار بیش از اینها از ظرفیت قناتهای کشور استفاده شود. برخی معتقدند قنات موجب خالی کردن سفرههای آب زیرزمینی میشود، چون آب قنات جاری است و در فصل زمستان نیازی به آب برای کشاورزی نیست. در حالی که 2500 سال پیش روی میله 192 قنات گناباد سد زده بودند و این مشکل را حل کردند. در این سد چند شیر تنظیمی تعبیه شده است که فاصله میان آنها متناسب با سیکل زمانی آبیاری زمینهای پاییندست تنظیم شده است. هزاران سال پیش این مشکل را درک کرده، راهحل متناسب با آن را پیدا کردند.
فرهادجم: ایرانیان از دیرباز با مشکل کمآبی دست به گریبان بودهاند. زندگی مدرن امروز این مشکل را دوچندان کرده است و یک نهاد یا سازمان خاص نمیتواند گره از این مشکل بگشاید.
کد خبر 8436