سنداک در این زمینه میگوید: «همانطور که کتاب در دهه 1960 اثری تکاندهنده محسوب میشد، دوست دارم این فیلم نیز کاملاً به آن اثر وفادار باشد و صد البته در دنیای امروز باورکردن هیچ چیز بدتر از این نیست که یک کتاب خوب را فقط به صرف فراهمکردن وسیله سرگرمی سینماروها در روزهای شنبه و یکشنبه به فیلم بدل کنید.
این نگرانی سنداک دغدغه بسیاری از نویسندگان معتبری است که هرساله اقتباسهایی از آثارشان در سینمای جهان صورت میگیرد و در این میان شاید برای بزرگسالان راحتتر باشد که اقتباسی بد از رمانهای تام کلنسی یا جان گریشام را تماشا کنند، ولی بیشک برای کودکان که قصه را با تعصب خاصی دوست دارند، تماشای فیلمی بد از داستان محبوبشان، خطایی نابخشودنی است.
در تلاش برای رخدادن چنین مسائلی، سنداک در طول چند سال اخیر همواره همکاری مستمری با کمپانی یونیورسال (تهیهکننده فیلم) داشته است تا موجودات افسانهای، هر چه بیشتر به نوشتههای او نزدیک باشند، اما در این راه، موجودات خیالی دنیای سنداک تنها نیستند.
پس برای موفقیت فیلمهایی چون هری پاتر و ارباب حلقهها مدیران اجرایی استودیوها مقام تاریخ ادبیات چند دهه اخیر را برای یافتن داستانی مناسب اقتباس سینمایی، زیرورو کردهاند؛ عناوینی چون جرج کنجکاو، پیترپن و گربه کلاهدار که سالها در قفسه بایگانی استودیوها بودند، یکباره بدل به پروژههای پرخرج هالیوودی شدند و اقتباس سینمایی از کتابی چون «کریکت در میدان تایم» آخرین مراحل پیشتولید را میگذراند.
به عقیده صاحبنظران، رویکرد هالیوود برای بهتصویرکشیدن قصههای محبوب دوران کودکی، چیزی بیشتر از تلاش برای کسب کالایی مطمئن در بازار پررقابت سینمای امروز است و بیشتر با روحیه عمومی مردم پس از حادثه 11سپتامبر تناسب دارد.
داگلاس ویک تهیه کننده سری فیلمهای استوارت لیتل معتقد است: به نظرم مردم هنوز هم میخواهند از فضای پس از 11سپتامبر فاصله بگیرند و اگر کمی به تولیدات پرفروش پس از دهه 1920 دقت کنید، متوجه میشوید که اکثر انیمیشنهای پرفروش دیزنی چون سیندرلا، فانتزیا، بامبی و پینوکیو متعلق به دوران پس از جنگ بودند.
ویک که تهیهکننده نسخه سینمایی پیتر پن نیز بوده، ادامه میدهد: این قصه بیش از صد سال عمر دارد ولی هنوز برای بسیاری جذاب است چرا که در آن میتوانید پرواز کنید، با یکی از بدترین افراد بزرگسال(کاپیتان هوک) روبهرو شوید و مبارزه کنید و او را شکست دهید و به خانه بازگردید و هنوز محبوب والدینتان باشید.
مهمترین پیام این فیلم، این اصل باستانی است که انسان بیش از آنکه در زندگی شاد باشد، در جستوجوی شادی است.
در دهههای اخیر، هالیوود تجربه خوبی در اقتباس از برخی مشهورترین و بهیادمادنیترین قصههای کودکان در فیلمهایی چون داستان اسباببازی و دیو و دلبر داشته است که هر کدام طرفداران خاص خود را دارند. مثلاً تا به حال حدود 25میلیون نسخه از کتاب جرج کنجکاو فروش رفته است و چنین آماری میتواند برای فروش محصولات جانبی فیلم هنگام اکران مؤثر باشد.
برایان گریزی تهیهکننده فیلمهای جرج کنجکاو و Cat in the hat میگوید: همیشه علاقهمندان سینمای کودکان در انتظار شخصیتهای تازه هستند چون اکثر شخصیتهای قدیمی، نخنما شدهاند و باید در جستوجوی شخصیت کلاسیک تازهای باشیم.
این شخصیتها همیشه خواهان دارند چون عملکردشان در دنیای سینما کاملاً بدون مرز و سودآور است و بهراحتی امکان تولید محصولات جانبی آنها فراهم است که خود، منبع درآمد دیگری است. حالا که ما فناوری قابل توجهی در اختیار داریم، این توانایی را پیدا کردهایم که دنیاها و شخصیتهایی را که تا سالها قبل دور از دسترس بودند، به شکلی جذاب خلق کنیم.
فیلمنامه جرج کنجکاو پس از 8 بار بازنویسی، سرانجام در سال2005 به سرانجام رسید. اما این روزها برخلاف انتقادهای فراوان از اقتباسهای سلیقهای استودیوها از آثار ادبی، هالیوود تلاش میکند که نویسندگان کودکان را تا آخرین مراحل کار در کنار خود داشته باشد.
لورنزو ونتورا- مدیر اجرایی استودیو وانر- میگوید: «در هر موقعیتی، مهم نیست چه موردی در قراردادهایی از این دست ذکر شده، بلکه واقعیت این است که اگر استودیوها باعث نارضایتی نویسندگان شوند، بهسرعت از طریق رسانهها مسأله منعکس خواهند شد و اگر قرار باشد که استودیو برای دیدگاه خلاق نویسنده ارزش قائل نشود، کدام فرد خلاق دیگری سراغ استودیوها میآید؟
نمونه شاخص این دیدگاه، فیلم هریپاتر بودکه کریس کلمبوس- کارگردان دو قسمت اول- به کتاب وفادار ماند و در نهایت جی.کی.رولینگ نیز هنگام اکران، کاملاً از آن حمایت کرد و موجب فروش یکمیلیارد دلاری فیلمها و محصولات جانبی آن شد.
سنداک در نهایت عنوان میکند: نمیخواهم این موضوع را کتمان کنم که برخی نویسندگان کتابهایشان را میفروشند، ولی این در مورد همه نویسندگان صادق نیست. اکثر آنها خواهان نظارت بر محتوای فیلم و فیلمنامه هستند و همه چیز در پاسخ مثبت و منفی به فیلم خلاصه نمیشود و نویسندگان باید ماحصل فیلمنامه را در فیلم ارزیابی کنند.
منبع: نیویورک تایمز، 8 نوامبر