قافله نشریات محلی هرچند با سرعتی اندک، اما همچنان پیوسته در مسیر اطلاعرسانی گام برمیدارد و هنوز اعضای این کاروان امیدواریهایی هم دارند. در این میان نشریات استان اردبیل هم در تلاشند تا بتوانند ضمن حفظ حضور خود در عرصه، نقش اطلاعرسانی و تحلیلی خود را به درستی انجام دهند.
اما این تمام ماجرا نیست و نشریات محلی در اردبیل با حرکتی لاکپشتی در مسیر اطلاعرسانی و اصولا در مسیر حیات گام برمیدارند.حکایت نشریات استان اردبیل، حکایتی اندوهناک است و چه بسا نشریاتی که پس از اندک زمانی از گذشت انتشارشان، به علت مشکلات مالی، راه تعطیلی را در پیش میگیرند و خیلی زود از ریل اطلاعرسانی خارج میشوند.
در اردبیل نشریات محلی همچون هفتهنامههای آراز، آوای اردبیل، آوای مردم، اردبیل فردا، خیاو، فردای اردبیل، فروغ آذربایجان، مهر اردبیل، شور، ساوالان، حقیقت، نوید سحر و ماهنامه نوای ارس هفتهنامه آخشام، اندیشه اردبیل، چشمه اردبیل، طلوع فردا، وحدت اردبیل، بانگ ساوالان و... منتشر میشوند. اما هرکدام از این نشریات با مشکلاتی دست به گریبان هستند.
اکثر این نشریات دوره اطلاعرسانی و انتشار منظم را رعایت نمیکنند و این از مهمترین دلایل عدم اعتماد مردم به این نشریات است. آنها هم که دوره انتشار منظمتری دارند، در واقع نشریاتی هستند که یا ضرر میدهند و یا به منابع حمایتی اداره کل ارشاد متکیاند.
بارها این خبرها به گوشمان رسیده است که کمبود و گرانی کاغذ در اردبیل، همانند بسیاری از استانهای دیگر منجر به انتشار نامنظم نشریات محلی و کاهش تیراژ جراید استان شده است.
تعدادی از هفتهنامههای محلی استان پس از گذشت مدتهای زیاد از زمان صدور مجوزشان، هنوز قادر به انتشار نشدهاند. علاوه بر این برخی از نشریات هم با گذشت چندین ماه، شماره جدیدی را بیرون نمیدهند و این امر موجبات نارضایتی و ناخشنودی مخاطبان و خوانندگان این نشریات را فراهم میکند. در این استان نمیتوان دورههای زمانی نشریات متعدد را از هم تشخیص داد. آنها به علت مسایل موجود، نمیتوانند در دوره زمانی منظم منتشر شوند.
مشکل کمبود و گرانی کاغذ و نیز نبود راهبرد حمایتی خاص از نشریات و نیز کمبود افراد کارشناس و نخبه در عرصه خبررسانی از عمدهترین مشکلات نشریات اردبیل هستند علاوه بر این نهادهای متعدد هم توجه مناسبی به این نشریات ندارند و معمولا به چشم آگهی چاپ کن به این نشریات مینگرند.یکی دیگر از مشکلات نشریات استان اردبیل هم، نبود کارخانجات قوی است که بتوانند یا بخواهند حمایت مالی از آنها داشته باشند.
در بررسی مسایل نشریات محلی اردبیل باید به یک موضوع دیگر هم اشاره کرد؛ نشریات محلی نماینده آداب و رسوم و به طور کلی فرهنگ آن منطقه هستند. در این میان نشریاتی موفقترند، که توانستهاند با تکیه بر منابع بومی مطالب مفیدتری را ارائه دهند. دریافتهای بومی به تقویت اذهان مردم آن منطقه میانجامد و درهای جامعهپذیری را میگشاید. بدون این شاخصه، نشریه بومی با یک نشریه سراسری تفاوتی ندارد.
تمام هارمونی یک نشریه محلی در این خلاصه میشود که زیرساخت تعلق به خرده فرهنگ محلی را به دست فراموشی نسپارد. دستاندرکاران این نشریه باید به خاطر بسپارند که رسالت روزنامهنگاری حرفهای آنها وابستگی مستقیمی با اصل برقراری ارتباط با مخاطبان بومی دارد. رویکرد جهتگیری آن نشریه، روتیترها و سرفصلهای خاص آن نشریه باید همگون با محیطی باشد که گستره توزیع و انتشار در آن مکان دارد.
این که این مسایل چقدر در نشریات اردبیل رعایت میشود جای سئوال دارد. در این استان همانند برخی دیگر از استانها نشریات سیاه و سفید چهار صفحهای وجهه چندان جالبی را از یک استان فرهنگمدار نمیتوانند ارائه دهند. و این موضوعی است که مسئولان، روزنامهنگاران و دلسوزان استان باید مدنظر داشته باشند.
اینروزها بحث پرداخت حقالزحمه به خبرنگاران هم بهعنوان یک مشکل عمومی در مطبوعات مطرح است که البته این بحث مختص نشریات محلی نیست. در این میان خانه مطبوعات بهعنوان تنها ارگان صنفی روزنامهنگاران استان اردبیل مطرح است و این نهاد درصدد است تا پیگیر امنیت شغلی روزنامهنگاران باشد. اقدامات این نهاد برای استان اردبیل موثر اما بسیار ناکافی بوده است و روزنامهنگاران اردبیل هنوز از ابتداییترین مسایل رنج میبرند.
اغلب نشریات محلی در استان اردبیل به نوعی بر اثر موانع اقتصادی حالت ایستایی و سکون را تجربه میکنند و با تداوم این شرایط، روزنامهنگاران استان امید چندانی به بهبود شرایط نخواهند داشت.
در این میان قاسم محمدی نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی که اتفاقا خود نیز یک روزنامهنگار است و مدیرمسئولی یک نشریه محلی و یک مجله تخصصی سراسری را برعهده دارد معتقد است که باید برای نشریات استان فکری اساسی کرد.
وی که از نزدیک با مشکلات نشریات محلی آشنایی دارد، امیدوار است تا نهادهای متولی فرهنگی به تدوین راهبردی مشخص در این زمینه اقدام کنند.وی ادامه میدهد: به اعتقاد من نشریات محلی در سراسر کشور از لحاظ ساختاری و پرسنلی دچار ضعف و کمبود امکانات هستند
اما با این وجود در سطح میثاق و اهداف موفق بوده و دیدگاه محلی را دنبال نمودهاند و این نشاندهنده این است که مطبوعات محلی گرچه با مشکلات و کمبود اعتبارات و منابع رو به رو بوده اند اما این امر نتوانسته است مانع از خدمت آنان به روند توسعه محلی و منطقهای شود. البته در این میان باید توجه به مشکلات منطقهای بیش از گذشته الویت داشته باشد.
این یک تعارف نیست. واقعیتی است که کارشناسان علم ارتباطات روی آن تاکید دارند.
به اعتقاد بسیاری از محققان علوم ارتباطات، آینده متعلق به رسانهها و نشریات بومی است و قدرت اثر بخشی آنان بسیار بیشتر از سایر رسانههای همجنس خود خواهد بود. جامعه شناسان ارتباطات معتقدند نشریات محلی به دلیل کارکردهای ویژه خود در حوزه مسایل بومی عمدهترین نقش را در شکل گیری رفتارهای اجتماعی در پایهایترین سطح دارا هستند و در نحوه قضاوت و عکسالعمل مردم در سطوح ملی و بینالمللی نیز از این رهگذر، به شکل غیرمستقیم نقشآفرینی میکنند.
بر این اساس روزنامه نگاران با انگیزه اردبیلی، در انتظار آینده بهتر، همچنان و با وجود مشکلات فراوان، قلمهایشان را به کار گرفتهاند و به تداوم یک راه پرفراز و نشیب میاندیشند.
همشهری استانها