یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴
۰ نفر

اکونومیست لندن در گزارشی نوشت: گروه‌های مقاومت تاکنون توانسته‌اند ۴ کشور عربی را به سمت یک نبرد پرتنش با اسرائیل بکشانند.

حزب الله لبنان

همشهری آنلاین - گروه سیاسی: قدرت گروه‌های مقاومت در منطقه خاورمیانه و به تعبیر رسانه‌های خارجی شبه‌نظامیان یا همان گروه‌های نظامی غیررسمی در جریان تحولات جنگ اسرائیل و حماس محل تحلیل و ارزیابی گسترده‌ای بوده است. قرار گرفتن این گروه‌ها در کنار یکدیگر و شکل‌گیری جبهه مقاومت از یمن، سوریه و عراق تا لبنان بیش از هر زمان دیگری محل اذعان غربی‌ها قرار گرفته است. حجم بالایی از محتوای تولید شده در جریان جنگ ۷ ماهه اسرائیل و حماس نیز متمرکز بر نقش پررنگ ایران در حمایت از جبهه مقاومت و این گروه‌ها بوده است.

پایگاه اکونومیست لندن اخیرا در گزارشی به این مسئله پرداخت که «بیش از یک چهارم جمعیت ۴۰۰ میلیون نفری خاورمیانه از سوی دولت‌هایی اداره می‌شوند که تحت تسلط گروه‌های مسلح هستند و برای مهار آنها ناتوان هستند؛ یمن حوثی‌ها را دارد که یک جناح شیعی است و پرجمعیت‌ترین مناطق یمن را کنترل می‌کند. عراق مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان دارد و در لیبی و سوریه نیز شرایط به همین منوال است. این گروه‌ها مختص خاورمیانه نیستند، اما آنچه شبه‌نظامیان خاورمیانه را متمایز می‌کند، همزیستی آنها با دولت‌ها در این منطقه است.»

شبه‌نظامیان توانایی برپایی جنگ دارند و از ۷ اکتبر توانسته‌اند ۴ کشور عربی را به سمت یک نبرد پرتنش با اسرائیل بکشانند.

اکونومیست مدعی است این گروه‌ها تاکنون به نیابت از طرف ایران عمل کرده‌اند که تاکنون از جنگ مستقیم احتراز داشته است. بخش‌های دیگری از این گزارش را می‌خوانید:

قدرت جایگزین دولت‌های ضعیف و نامشروع

پول در قدرت گروه‌های شبه‌نظامی نقش دارد. علی علاوی وزیر دارایی سابق عراق زمانی گفت که خزانه‌داری کمتر از یک میلیارد دلار از ۷ میلیارد دلار عوارض گمرکی سالانه را دریافت می‌کند و شبه‌نظامیان بقیه را سمت خود جذب می‌کنند. آنها در سال ۲۰۲۲ یک ساختار به وجود آوردند و دولت را متقاعد کردند تا زمینی به اندازه نصف قبرس به آنها بدهد. این گروه به بازنشستگان وام می‌دهند و روزانه صدها هزار دلار از کامیون‌ها در پست‌های بازرسی دریافت می‌کنند.

گروه‌های مسلح زیادی در سراسر دنیا وجود دارند، اما تعداد کمی از آنها ۱۲ درصد کرسی‌های پارلمانی را در اختیار دارند و وزارت کار را اداره می‌کنند، همان‌طور که حزب‌الله لبنان در این کشور چنین می‌کند.

عوامل دیگری برتری آنها را در خاورمیانه توضیح می‌دهد: نخست وجود دولت‌های ضعیف و نامشروع در این کشورهاست.

شبه‌نظامیان منطقه خاورمیانه از چاه‌های عمیق خشم مردم بیرون می‌آیند. شیعیان لبنان که پایگاه حزب‌الله لبنان را تشکیل می‌دهد، برای قرن‌ها یک طبقه اجتماعی محروم و کم درآمد در این کشور بودند. کسانی که در عراق بودند در طول حکومت ۲۴ ساله صدام حسین به‌طور وحشیانه‌ای سرکوب شده بودند. لیبی فاقد انشعابات مذهبی عمیق مثل دو کشور قبل است ولی دارای اختلافات منطقه‌ای است که ناشی از سوء حکومت طولانی مدت معمر قذافی دیکتاتور سرنگون شده این کشور در سال ۲۰۱۱ است.

جنگ را هم به دلیل وجود شبه‌نظامیان اضافه کنید که آنها را برای دولت مفید می‌سازد. حکومت بشار اسد برای چندین دهه سوریه را تحت کنترل داشت. در جریان خیزش‌های ۲۰۱۱ به بعد و مقابله نیروهای نظامی با ناآرامی‌ها، شبه‌نظامیان کمک بسیار زیادی به ارتش سوریه کردند.

به‌طور مشابه بسیاری از شبه‌نظامیان عراق در دهه ۲۰۰۰ ظهور کردند و علیه اشغالگران تحت رهبری آمریکا مبارزه کردند. آنها جای پای خود را در نبرد علیه داعش – زمانی که ارتش عراق فرار کرد و شهر موصل را تسلیم کرد - تحکیم کردند.

چنین اتفاقی بر یک عنصر سوم در ارتباط با این گروه‌ها دلالت دارد. گروه‌های شبه‌نظامی بنا به تعریف با دولت‌ها می‌جنگند ولی در خاورمیانه دولت اغلب به چنین گروه‌هایی درجه‌ای از مشروعیت می‌دهد و سپس حذف آنها را ناممکن می‌بیند. توافقی که به جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۸۹ پایان داد، همه شبه‌نظامیان را به خلع سلاح دعوت کرد، اما برای حزب‌الله استثنا قائل شد و استدلال کرد این گروه یک گروه مقاومت است که با اسرائیل می‌جنگد.

در نظریه، حزب‌الله مانند هر حزب دیگری در دموکراسی گروه‌های مذهبی لبنان تعریف می‌شود: اعضای آن در پارلمان حضور دارند و وزارتخانه‌ها را اداره می‌کنند. همچنین تنها حزبی است که مجهزتر از ارتش است و این قدرت را دارد که کشور را به یک جنگ خارجی بکشاند.

قیام علیه فقر

حوثی‌ها مدت‌ها در شمال یمن، فقیرترین منطقه یک کشور فقیر، سر به قیام برداشته بودند. در سال ۲۰۱۴، در میان هرج و مرج پس از انقلاب، آنها جنوب را در نوردیدند و پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ را تصرف کردند. ارتش یمن مانع آنها نشد و حوثی‌ها را انقلابی خواند. هر سه عنصر در کنار هم قرار گرفته بودند: یک دولت ضعیف، یک درگیری و خرده اعتبار (حوثی‌ها). اینجاست که شبه نظامیان خاورمیانه به دو دسته تقسیم می‌شوند. امروز آنها دولت بیشتر مناطق یمن هستند. حوثی‌ها با به دست گرفتن قدرت، مخالفان را تحریک کردند.

آن گروه‌هایی که در عراق، لبنان و سوریه بودند از خط متفاوتی پیروی کردند. به جای در دست گرفتن دولت، به دنبال همکاری با دولت برآمدند. حزب الله قراردادها را از طریق وزارتخانه‌ها منعقد می کند، حامیان خود را به استخدام مشاغل کشوری می‌فرستد و از گمرکات پول می‌گیرد. اکثر احزاب لبنان همین کار را می‌کنند، اما حزب‌الله مرزهای زمینی خود با سوریه و چندین آژانس امنیتی و اطلاعاتی را نیز کنترل می‌کند، که سایر احزاب کنترل نمی‌کنند. زرادخانه قدرتمند حزب‌الله به آنها حق وتو می‌دهد: افراد مسلح حزب‌الله بیروت را در سال ۲۰۰۸ تحت کنترل خود درآوردند تا کابینه را وادار کنند که تصمیماتی را که حزب با آنها مخالف بود، تغییر دهد. حزب‌الله لبنان به طور همزمان بخشی از دولت و بالاتر از آن است. اندیشکده چتم بریتانیایی هاوس این شرایط را برای حزب‌الله لبنان «قدرت بدون مسئولیت» می‌نامد.

در طول جنگ داخلی لبنان، بیشتر گروه‌های شبه‌نظامی از خارج کشور کمک دریافت می‌کردند. فالانژهای لبنان از سوی اسرائیل مسلح می‌شدند و کمک مالی دریافت می‌کردند. با پایان یافتن جنگ، این حمایت رسمی از بین رفت. تنها حزب‌الله هنوز از یک کشور خارجی کمک جدی دریافت می‌کند: ایران.

بیش از هر چیز، این حمایت خارجی است که قدرت سرسخت شبه‌نظامیان خاورمیانه را توضیح می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران هم یک پای اصلی این حمایت‌ها بوده است و نه‌تنها از حزب‌الله، بلکه از گروه‌هایی در عراق، سوریه و یمن نیز حمایت می‌کند (این کار را حامیان دیگری در لیبی انجام می‌دهند). آمریکا سعی کرده از طریق تحریم‌ها جلوی این کمک‌ها را بگیرد، اما موفقیت چندانی نداشته است.

سیاست‌گذاران غربی و سازمان ملل طرح‌هایی را برای متقاعد کردن شبه‌نظامیان برای خلع سلاح دنبال کرده‌اند، اما تا زمانی که آنها شریانی متصل به پول و تسلیحات در خارج دارند، آنها همچنان انگیزه‌هایی برای ادامه مسیر پیشین دارند.

کد خبر 847584

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha