مجموع نظرات: ۳
دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
۰ نفر

حدود یک‌ماه پس از فراگیرشدن یک ویدئوی جنجالی که در آن فردی با زنجیر به مسافران اتوبوس بی‌آرتی هجوم برده و یکی از آنها را به‌شدت مجروح کرده بود، عامل این حمله در یکی از روستاهای غرب کشور دستگیر شد.

متهم بي آرتي

همشهری آنلاین - حوادث : صبح دیروز سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس پایتخت، با تشریح جزئیات دستگیری فردی که با زنجیر به یک مسافر اتوبوس بی‌آرتی حمله کرده بود، گفت: پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، ۵ تا ۶روز طول کشید که مأموران پلیس آگاهی تهران هویت ضارب را شناسایی کنند؛ اما این فرد به یکی از استان‌های غربی کشور گریخته و در یک روستا پنهان شده بود و با هیچ‌کس هیچ ارتباطی نداشت، تا اینکه مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. هرچند وی هنگام دستگیری قصد درگیری با مأموران را داشت، درنهایت بازداشت شد و به‌زودی محاکمه خواهد شد.
سردار محمدیان همچنین از شهروندی که از حمله این فرد فیلم گرفته بود تشکر کرد و افزود: این فیلم در شناسایی متهم نقش مهمی داشت و درواقع نخستین مدرک و سرنخ ما بود.
در ادامه متهم ‌ در حضور سردار محمدیان، رئیس پلیس تهران و سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و توضیح داد که روز حادثه چطور به مسافر اتوبوس حمله و او را مجروح کرده بود.

اظهارات راننده اتوبوس
راننده اتوبوس که در محل بازسازی صحنه جرم حضور داشت درباره روز حادثه گفت: من در مسیر ایستگاه متروی جوانمرد به پایانه لاله کار می‌کنم. آن روز فکر می‌کنم اواخر اسفندماه بود که در حوالی ایستگاه دولاب تا شهید محلاتی سروصدایی از میان مسافران شنیدم. به‌نظر می‌رسید درگیری پیش آمده است و وقتی به ایستگاه رسیدم دستی را کشیدم تا ببینم چه شده است. ناگهان فردی که بعدا متوجه شدم جیب‌بری زنجیربه‌دست بوده، به‌صورت دستی در اتوبوس را باز و فرار کرد. به‌دنبال او چند نفر دیگر هم فرار کردند که به‌نظرم همدستانش بودند. وی افزود: پس از پرس‌وجو متوجه شدم که فرد جیب‌بر در حال سرقت بوده که یکی از مسافران مچش را گرفته و به مسافران دیگر اخطار داده که او سارق است. همین کار او باعث عصبانیت جیب‌بر شده و با زنجیر به سمت آن مسافر حمله و او را مجروح کرده و پس از آن نیز فرار کرده بود. مسافر فداکار در این حادثه به‌شدت دچار خونریزی شده بود که من فورا با ۱۱۰ تماس گرفتم و موضوع را گزارش دادم. خوشبختانه مأموران به‌موقع رسیدند و جوان مجروح به بیمارستان منتقل شد.

شاکی: زنده ماندنم را معجزه می‌دانم
کمی آن طرف‌تر از راننده اتوبوس، شاکی، یعنی جوان مجروح در حادثه، ایستاده است. او می‌گوید: خیلی خوشحالم که پلیس به این سرعت توانست متهم را دستگیر کند؛ آن هم نه در تهران بلکه در روستایی دورافتاده. وی ادامه می‌دهد: ۲۵اسفند پارسال بود که از محل کارم خارج شدم تا به خانه برگردم. طبق روال همیشه سوار اتوبوس شدم و حدود ساعت۷ بود که دیدم مرد مهاجم اقدام به جیب‌بری کرد. او خودش را به سوژه‌اش نزدیک کرد و در ازدحام جمعیت موبایل را از داخل جیب سوژه‌اش سرقت کرد. بعد به‌دنبال سوژه دیگری بود که من ابتدا به سارق تذکر دادم و بعد به مردم گفتم که حواس‌شان به گوشی‌هایشان باشد؛ چراکه وی سارق گوشی است. من قبلا هم این مرد را در اتوبوس در حال سرقت دیده بودم. وقتی به مردم اعلام کردم که او سارق است، ناگهان وی عصبانی شد؛ با زنجیر به سمتم هجوم آورد و شروع کرد به زدن من. سرم از ۷نقطه شکاف برداشت و ۱۷تا بخیه خورد. هم‌اکنون قسمت راست بدنم کبود و بی‌حس است. فکر می‌کنم مرد مهاجم همدست هم داشت؛ اما خودش به‌تنهایی مرا کتک زد. آن لحظه تصور کردم که جانم را از دست می‌دهم؛ حالا ‌ زنده‌ماندنم را معجزه می‌دانم. فکر نمی‌کردم ضارب به این زودی دستگیر شود.
متهم: پشیمانم
متهم ۳۰ساله است. می‌گوید در شهرستان کشاورزی می‌کرده و سارق نیست و چون به او تهمت دزدی زده بودند، عصبانی شده بوده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.
چه شد که با زنجیر به سمت شاکی هجوم بردی؟
اشتباه کردم، غلط کردم.
انگیزه‌ات چه بود؟
به من تهمت زد.
اما شاهدان می‌گویند در حال سرقت گوشی موبایل بوده‌ای؟
نه، من این‌کاره نیستم. به من تهمت زده‌اند. همین تهمت باعث شد من ناراحت شوم.
سابقه داری؟
نه، این نخستین بار است که دستگیر می‌شوم.
اما پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه سرقت داری؟
حتما اشتباهی صورت گرفته است یا باز هم می‌خواهند به من تهمت بزنند!
اما قبول داری که با زنجیر به مسافر اتوبوس حمله کردی؟
قبول دارم و اشتباه کردم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
من مسافر اتوبوس بودم که این آقا (اشاره به شاکی) به من تهمت سرقت زد. گفتم من این‌کاره نیستم، سرقتی نکرده‌ام. من اصلا از این نان‌ها به سفره خانواده‌ام نمی‌برم. او تهمت زد و من کنترلم را از دست دادم. درحالی‌که به‌شدت عصبانی بودم و خشم سرتاپای وجودم را گرفته بود، به سمت مسافر جوان هجوم بردم.
او هم تو را کتک زد؟
نه، اما ‌ای کاش می‌زد. اینجوری عذاب وجدانم کمتر بود.
فکر نکردی ممکن است در اثر این حمله وحشیانه جانش را از دست بدهد؟
خدا را شکر که زنده است. نمی‌دانید چه حالی داشتم. در این مدت مدام عذاب وجدان داشتم؛ مخصوصا وقتی فیلم را در فضای مجازی دیدم.
چرا فرار کردی؟
من ساکن روستایی در خرم‌آبادم. زن و بچه دارم. رفتم روستایمان نزد خانواده‌ام.
پس آن روز در تهران چه کار می‌کردی؟
آمده بودم آجیل بخرم برای عید.
از خرم‌آباد به تهران آمدی برای خرید آجیل؟ مگر آنجا آجیل پیدا نمی‌شد؟
گفتند تهران هم ارزان‌تر است هم کیفیتش بهتر است.
پس چرا زنجیر همراهت بود؟
زنجیر موتورم بود.
مگر با موتور به تهران آمده بودی؟
نه، نمی‌دانم چرا زنجیر را همراه خودم به تهران آورده بودم.
همدست هم داشتی؟
گفتم که سارق نیستم. چرا فکر می‌کنید دروغ می‌گویم.
اما قبلا هم در بی‌آرتی‌ در حال سرقت دیده شده بودی و چند نفر تو را شناسایی کرده‌اند؟
اشتباه می‌کنند. قصد دارند به من تهمت بزنند. شاید سارق شبیه من بوده است.

کد خبر 848004

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • صادق IR ۱۶:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
    0 0
    این اشرار ... را مجازات کنید اگر پشیمان بوده چرا با مامورین هنگام دستگیر شدن درگیر شده بی شرف
  • علی از لاهیجان IR ۱۷:۳۸ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
    0 0
    با این دیو چه باید کرد ؟