به گزارش همشهری آنلاین، پدر علامه محمد قزوینی از نخستین مترجمان عهد ناصری و یکی از ۴ مولف دایرهالمعارف آن زمان با عنوان «نامه دانشوران بود». قزوینی در حوزه علمیه شیخ هادی نجمآبادی مشغول به تحصیل شد و چون در کار درس جدی و کوشا بود، خیلی زود شد جزو مولفان کتب درسی دبیرستانی.
در ۲۶ سالگی به دعوت برادرش راهی لندن شد. قرار بود دیداری کوتاه باشد و سریع به ایران برگردد، اما از اتفاق ادوارد براون، ایران شناس معروف را میبیند و همراه او به دانشگاه کمبریج میرود، سری به کتابخانه کمبریج میزند و در بخش زبانهای شرقی آن کتابخانه، آنقدر کتاب فارسی میبیند که ۲۰ سال در لندن میماند.
پشتکار و دقت قزوینی او را به منبعی قابل اعتماد درباره تاریخ و ادبیات ایران تبدیل کرد. طوری که در محافل دانشگاهی اروپا قول او حجت بود. منزلش همواره محل مراجعه ایرانیان فاضل و ادیب بود، ازجمله علی اکبر دهخدا وقتی از استبداد محمد علی شاه فرار کرد. بعدها این دو همشهری، بانی تجدید حیات ادبی ایران شدند. دهخدا «لغتنامه» را جمعآوری کرد و قزوینی پایهگذار تحقیقات ادبی ایرانی شد.
بیشتر بخوانید:
-
به بهانه بزرگداشت عطار نیشابوری؛ بزرگترین معلم عرفان فارسی | دیدار با سیمرغ
-
به یاد حسین منزوی | شاعر عشق و غزل
قزوینی مردی بود لاغر، نحیف و خیلی رنگ پریده که همیشه سوءهاضمه داشت و زیاد مریض میشد. با این حال، بسیار پرکار و خستگیناپذیر بود. فقط مجموعه فیشهای یادداشتهایش که بعد از مرگش به چاپ رسید و به عقیده بسیاری جزو منابع دست اول برای فهم بهتر تاریخ و ادب فارسی است، ۱۰ جلد کتاب شده است. تا لحظه آخر عمر کار میکرد و وقتی در بستر مرگ از او پرسیدند چه وصیتی دارد، آخرین جملاتش این بود: «تنها خواهشم این است که یک نفر آثار طبری را چاپ کند.»
نظر شما