رمان «جا مانده از پسر» نوشته مرضیه نفری در بستر یکی از وقایع تاریخی ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که همزمان با تحولات اجتماعی مرتبط با زمینه‌های انقلاب اسلامی، درگیر مسایل خانوادگی می شوند.

مرضیه نفری

همشهری آنلاین- علی‌الله سلیمی: نوشتن از موضوعات اجتماعی که پیوند مستحکمی با رویدادهای تاریخی داشته باشد، یکی از دغدغه‌های اغلب نویسندگان است که دوست دارند با نیم‌نگاهی به برخی رویدادهای تاریخی، تبعات و پیامدهای آن در جامعه و زندگی مردم را در قالب اثر داستانی روایت کنند. یکی از آثار قابل توجه در این زمینه، رمان «جا مانده از پسر» به قلم مرضیه نفری است که در بستر یکی از وقایع تاریخی سال ۱۳۴۲، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که همزمان با تحولات اجتماعی مرتبط با زمینه‌های انقلاب اسلامی، درگیر منازعات خانوادگی هستند و پیوند این دو، تحولات اجتماعی و مسایل خانوادگی، پیکره اصلی رمان جا مانده از پسر را تشکیل می‌دهد.

سرگذشت پسری که در ۱۵ خرداد ۴۲ از پدرش جدا شد

قصه اصلی کتاب، همان قصه پدر و پسری است که به دلایل گوناگون بین آن‌ها فاصله افتاده و همان‌طور که عنوان کتاب اشاره می‌کند، پدر از پسر جا مانده است؛ در زمینه‌های گوناگون، از جمله همگام شدن با تحولات اجتماعی که زیر پوست جامعه در جریان است. پسر به موقع شرایط را درک کرده و به یاری نهضت مردمی شتافته که با رهبری امام خمینی(ره) روز به روز محبوبیت بیشتری در میان توده‌های اجتماعی به دست می‌آورد و پدر غافل از این همه اتفاق مهم اجتماعی در پیرامونش، درگیر روزمرگی‌ها و ناکامی‌های شخصی و خانوادگی است که گره کور آن روز به روز پیچیده‌ و سخت‌تر می‌شود. نقطه به هم رسیدن این پدر و پسر، بعد از سال‎ها جدایی، یک روز و یک مکان تاریخی است که اتفاقاً یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر در تقویم انقلاب اسلامی رقم می‌خورد؛ عصر روز پانزده خرداد ماه سال ۱۳۴۲ و پل باقرآباد در مسیر تظاهرکنندگان و کفن‌پوشان ورامین که بعد از شنیدن خبر دستگیری حضرت امام خمینی(ره) برای آزادی امام خمینی(ره) و پیروی از امام در مخالفت با اعمال ضد دینی شاه از پیشوا، جوادآباد، ورامین و قرچک حرکت کرده بودند و هنگامی که به پل باقرآباد رسیدند، مسیر را بسته و نیروهای نظامی و امنیتی را مسلح در مقابل خود دیدند. در آن روز و در آن مکان تاریخی، تقابل و کشتار بی‌رحمانه‌ای از سوی عوامل حکومت شاه صورت می‌گیرد که پدر و پسر داستان هر کدام در یک سوی ماجرا قرار می‌گیرند. پسر(سهراب) آگاهانه در صف مردم مبارز و انقلابی است و پدر (سالار) ندانسته و بی‌خبر از اهداف عوامل حکومت، به عنوان یکی از گنده‌لات‌های منطقه ورامین در کنار ماموران حکومتی برای سرکوب قیام مردم ورامین وارد ماجرا می‌شود. مواجه سالارِ مسلح به ابزار تیزی برای مقابله با قیام کنندگان با سهراب زخمی در جریان این قیام، تلنگری به سالار می‌زند که در جایگاه و هویت خود بازاندیشی کند راهِ گمشده خود را بازیابند. او به بالین فرزند مجروح خود می‌رود و طی حوادثی که در آن ساعات تلخ اتفاق می‌افتد، سهراب زخمی را به خانه خود می‌برد تا مداوا کند اما دست تنها و دست خالی است و اقدام موثری از دستش برنمی‌آید. در آن سوی ماجرا، همسر سالار (آذر) و دخترش(سرنا) قرار دارند که دلواپس بی‌خبری از سهراب هستند. آذر از وقتی که بعد از اختلاف و مجادله با سالار، او را از خانه بیرون کرده و خود به تنهایی فرزندانش را زیر بال و پر گرفته، اولین بار است که غیبت نسبتاً طولانی مدت پسرش را تجربه می‌کند و این مسئله با توجه به حادثه تلخی که روی پل باقرآباد، در زندگی محل زندگی آن‌ها روی داده، برایش سخت و نگران‌کننده است. همچنین شخصیت‌های فرعی دیگری هم در داستان وجود دارند که هر یک به نوعی با قهرمانان داستان ارتباط دارند. «ذبیح»، دوستِ سالار همواره هوای او را دارد. «آقادایی» هم به عنوان یک بزرگِ فامیل، پل ارتباطی بین آذر و سالار را دارد و پیش از حادثه پل باقرآباد، کوشیده رابطه سرد و گسسته بین آذر و سالار را ترمیم و آن دو را دوباره سر خانه و زندگی مشترک‌شان بازگرداند اما موفق نشده است. حالا بعد از مجروح شدن سهراب در واقعه پل باقرآباد، آدم‌های قصه به سمتی حرکت می‎کنند که ترمیم و بازسازی یک رابطه سرد و گسسته دور از انتظار نیست، چرا که حلقه اتصالی محکم و انکارناپذیری چون فرزند مجروح، سهراب در میان است که هر دو سوی ماجرا، سالار و آذر به بزرگ شدن و نقش اجتماعی پررنگ و موثر او در تحولات اجتماعی ایمان دارند.

سرگذشت پسری که در ۱۵ خرداد ۴۲ از پدرش جدا شد
مرضیه نفری، نویسنده رمان «جا مانده از پسر»

فصل‌های پایانی رمان نوید آینده‌ای روشن برای این خانواده را پیشاپیش متصور می‌سازد و این در حالی است که جریان انقلاب اسلامی هم در مسیر امیدوارکننده‌ای قرار گرفته است. بعد از حادثه پل باقرآباد، به‌رغم این‌که عوامل حکومت تصور می‌کنند قیام مردم ورامین را سرکوب کرده و به نوعی خطر احتمالی برای حکومت را دفع کرده‌اند، اما سطح آگاهی مردم از جریان انقلاب اسلامی و نهضت مردمی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) روز به روز بیشتر شده و این همان همسان‌سازی و همپوشانی دو موضوع و ماجرای خانوادگی و اجتماعی در رمان«جا مانده از پسر» است که هر دو بعد از مراحل سخت و طوفانی به سمت آرامش و امیدواری پیش می‌روند. همسان‌سازی‌های مفهومی و محتوای دیگری هم در رمان مرضیه نفری اتفاق افتاده که یکی از آن‌ها، مفهوم تخریب و از نوسازی یک رابطه خانوادگی یا در ابعاد کلان‌تر، روابط و حکمرانی در سطح اجتماع است. به همان شکل که رابطه خانوادگی سالار و آذر تخریب و از نو ساخته می‌شود، جایگاه ارزش‌های اجتماعی و شیوه حکمرانی در جامعه هم با شکل‌گیری انقلاب اسلامی رو به تغییر می‌رود تا جامعه ایرانی شیوه نو و تازه‌ای از حکمرانی با محوریت دین و اسلام را تجربه کند. نویسنده همچنین در انتخاب و پرداخت شخصیت‌های داستانی خود، گوشه‌چشمی به اساطیر و اسطوره‌های ایرانی داشته و موضوع تقابل پدر و پسر که یادآوری رزم رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی است را به خواننده امروزی خود یادآوری می‌کند. سهرابِ رمان«جا مانده از پسر» هم مانند سهرابِ «شاهنامه فردوسی» زخم بر تن دارد و در آغوش پدر به امید دست یافتن به نوشدارویی است که به زندگی بازگردد. سالار هم مانند رستم به دنبال نوشدارو برای فرزند مجروحش می‌رود و این همسان‌سازی ارزش کار را دوچندان می‌کند. البته داستان نفری پایان امیدوارکننده‌ای دارد و افق‌های روشنی در چشم‌انداز خانواده‌ای که بحران نسبتاً عظیمی را تجربه کرده قابل تصور است؛ آگاهی شخصیت‌های داستانی درباره خود و اطرافیان‌شان در طول اثر افزایش یافته و همین برای آینده آن‌ها دلگرم‌کننده است. برای آشنایی با نثر و زبان نویسنده، بخشی از فصل چهاردهم رمان«جا مانده از پسر» را با هم می‌خوانیم:«ماه وسط آسمان آمده بود. سرنا خوابیده بود. آذر کنار دیوار کز کرده بود. سالار توی پله حیاط چسبیده بود به دیوار کاهگلی و زل زده بود به ماه کامل. جیرجیرک برای خودش می‌خواند. آقادایی و علی خانه منصوره بودند. آقادایی می‌خواست سرنا را هم ببرد که سالار گفته بود همین جا بماند. از دور شدن سرنا می‌ترسید. از نبودن سهراب هراس داشت. دیگر نمی‌خواست حتی برای لحظه‌ای بدون بچه‌هایش باشد. سال‌ها بود که بچه‌هایش را کنارش ندیده بود. سالار به ماه کامل زل زده بود. نمی‌توانست چشم‌هایش را ببندد. چشم‌هایش را که می‌بست، سهراب فرار می‌کرد توی گندمزار، سالار قمه می‌کشید رویش، گروهبان شلیک می‌کرد، گرگ‌ها زوزه می‌کشیدند، مرغ تخم‌طلا به سیخ کشیده می‌شد، طیب را دستبند می‌زدند، آذر می‌چرخید و تسبیح سالار را در دست می‌چرخاند، نخ تسبیح پاره می‌شد و تسبیح شاه‌مقصود از ارزش می‌افتاد...» ( صفحه ۲۲۱ و ۲۲۲)

کتاب «جا مانده از پسر» نوشته مرضیه نفری با طراحی روی جلد فاطمه روشن، محصولی از کارگاه قصه و رمان مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری است که در ۲۳۶ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه از سوی شرکت انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.

کد خبر 857209
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 13
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • رحیم IR ۱۵:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    0 0
    بسیاری از وقایع 15 خرداد 42 هنوز ناگفته باقی مانده و سالها طول میکشه تنها بخشی از آن گفته بشه
  • ریحانه مظلومی IR ۱۵:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    0 0
    یاد کفن پوشان ورامین افتادم. باید داستان جالبی باشه
  • حیدر افشانی IR ۱۵:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    0 1
    داستان واقعی است؟
  • سعید باقری IR ۱۶:۴۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    0 0
    پرچم ورامینی ها در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی همیشه بالاست
  • سیما IR ۲۰:۴۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    1 0
    انتخاب نام سهراب برای پسر داستان خیلی هوشمندانه است
  • vahid IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    1 0
    مشتاق شدم کتاب را بخوانم. ماجراهاش خوبه
  • دوستدار ایران IR ۲۳:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    0 0
    قصه قشنگی داره کاش سریالشو بسازن
  • قدرت اله فيضی IR ۰۰:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
    0 0
    داستان کفن پوشان ورامین را یکی از اقوام ما که پیشوایی است تعریف می کرد
  • سمیه IR ۰۰:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
    0 0
    جالبه بیشتر نویسنده های این نوع داستان ها زنها هستند
    • فائزه IR ۱۸:۲۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۸
      0 0
      در سایر حوزه های نویسندگی هم زنها اغلب پیشتاز هستند. به ویژه در ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.
  • محمد IR ۱۲:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
    0 0
    این کتاب را خواندم عالی است.
  • مجید IR ۲۲:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
    0 0
    کتاب های جدید را هم معرفی کنید لطفا
  • Hatam IR ۱۰:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۸
    1 0
    زندگی هر یک از شهدای پانزده خرداد خودش یه کتابیه