امروز که بشر، مدعى دستیابى به عالىترین شکل تمدن و فرهنگ ارزشى است و دم از حقوق بشر مىزند، علاوه بر پوشالى بودن بسیارى از شعارهایى که مطرح مىکند در بعد قانونشناسى و قانونگذارى نیز ضعفهایى دارد که اگر با رساله حقوق امام سجاد(ع) مقایسه شود و عنصر زمان و ظرفیت و نیازها نیز ملاحظه گردد، اوجهاى آن رساله و کاستیهاى دست نوشتههاى بشر متمدن این عصر آشکار خواهد شد!
پایه همه حقوق فردى و اجتماعى
آگاه باش که خداوند بر تو حقوقى دارد و بزرگترین حقوق، حقوق مربوط به خداوند است، حق معرفت و عبادت خدا و اطاعت از او. حق برتر خداوند برانسان این است که او را عبادت کند کمترین شرکى به او نورزد. اگر انسان، خداى خویش را خالصانه پرستش کند، خداوند نیز امور دنیا و آخرت او را کفایت خواهد کرد و آنچه محبوب و مطلوب آدمى است برایش حفظ و تدارک مىکند.
این حقوق که ترسیم کننده رابطه و وظیفه انسان در برابر خداست زیربنا و پایه سایر حقوق فردى و اجتماعى به حساب مىآید. اگر حقوق الهى نادیده گرفته شود و انسان موجودى غیر مسئول و بىهدف و فاقد تکلیف به شمار آید در آن صورت پایبندى وى به سایر حقوق فردى و اجتماعى لغو و بیهوده مىنماید و هیچ قانون و تکلیفى ضمانت اجرا ندارد.
حق انسان بر خویش
حق نفس آدمى بر خویش این است که آن را در اطاعت خداوند به کار گیرد. سرمایه وجود را هدر ندهد و صرف بیهودگیها و گمراهیها نکند و حق زبان، گوش، چشم و دست و... را ادا کند و آنها را در مسیر باطل و پوچ به کار نیندازد و در راستاى استفاده صحیح از این امکانات خداوند، یارى بجوید.
حق رهبران سیاسى و مدیران جامعه
حق رهبر سیاسى این است که بدانى خداوند تو را وسیله آزمایش او قرار داده است .تسلطى که حاکم و رهبر سیاسى بر تو دارد، مایه ابتلا و آزمایش اوست.
باید خیرخواهانه نصیحتش کنى و از درِ لجاجت و ستیز با او وارد نشوى و او و خود را به هلاکت نیفکنى .آن گونه رفتار نکن که تو، خود شریک کارهایى باشى که حکومت علیه تو اعمال مىکند.
حقوق مردم در نظام سیاسى
حقوق مردم که تحت مدیریت و حکومت تو به سر مىبرند این است که بدانى تو در پرتو برخى ویژگیها و توانمندیها بر آنان سرورى و فرمانروایى یافتهاى، پس سزاوار است که از موقعیت فرمانپذیرى آنان سوء استفاده نکرده، بر ایشان رحم آورى و آنان را مورد حمایت و شکیبایى قرار دهى .
قدرت خویش را با لطف و رحمت به بندگان خدا بیامیزى و از این طریق خداوند را سپاسگزارى، زیرا نعمتها در پرتو شکر است. پایدارى حکومت و فرمانروایى در سایه رأفت، رحمت و دلسوزى براى خلق میسر است.
حقوق متقابل همسرى
حق زنى که به وسیله ازدواج در دایره سرپرستى مرد قرار مىگیرد، این است که مرد به فلسفه همسرى و ارزش وجودى وى توجه داشته باشد و بداند که خداوند، زن را مایه آرامش، آسایش، انس و پاسدارى از زندگى و نظام خانواده قرار داده است و نباید از او انتظارى مغایر با این امور داشت .اصولا زن و مرد، همسر خویش را موهبتى الهى بدانند که خداوند به او عطا کرده است.
آن گاه با چنین بینش و نگرشى، ضرورى است که هر کدام از آنان نعمت خدا به شایستگى ارج نهاده، براى هم انیس و همراهى مهربان و رحیم باشند.
همشهری جمعه