مردی پس از قتل برادرش با پلیس تماس گرفت و گفت سارقان او را کشته‌اند، اما ۲۴ ساعت بعد به جنایت اعتراف و دلیل آن را بیان کردو

قتل

به گزارش همشهری آنلاین، صبح چهارشنبه گذشته مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد: صبح امروز با صدای درگیری از طبقه پایین خانه بیدار شدم. صدای کمک خواهی‌های برادرم را شنیدم و به محض اینکه خودم را به طبقه اول رساندم، برادرم را خونین روی زمین دیدم و ۲ سارق هم از خانه فرار کردند.

به دنبال این تماس، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل، آنها با جسد مرد جوان داخل تختخوابش مواجه شدند.

بررسی‌های اولیه حکایت از آن داشت که در آن خانه قدیمی ۳ برادر زندگی می‌کنند. مقتول در طبقه اول و ۲ برادر دیگر که یکی از آنها به نام حامد موضوع را به پلیس خبر داده بود، در طبقه بالا زندگی می‌کنند.

در ادامه تحقیقات، گرچه حامد ادعا داشت که برادرش به دست سارقان به قتل رسیده است، در بازرسی از خانه مشخص شد آثاری مبنی بر ورود به منزل و به‌هم‌ریختگی برای سرقت وجود ندارد و هیچ وسیله‌ای نیز از خانه به سرقت نرفته است. از سویی ورود به عنف نیز به خانه مشاهده نمی‌شد و تمام این مدارک و سرنخ‌ها حکایت از آن داشت که سارقی وارد خانه نشده است.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت مشخص شد که حامد با برادرش اختلاف داشته و از سویی از بیماری روانی نیز رنج می‌برد. با توجه به سناریوی دروغین حامد و اختلاف او با برادرش، وی به عنوان عامل قتل برادرش بازداشت شد.

سرانجام با گذشت ۲۴ ساعت از این جنایت، وی به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: برادر دیگرم که به محل کار رفت، به طبقه پایین رفتم و در حالی که برادرم در رختخواب بود، او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. من از او کینه به دل داشتم و به خاطر انتقام او را به قتل رساندم.

با اعتراف متهم جوان به جنایت، تحقیقات از او به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.

کد خبر 861502
منبع: ایران

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار جامعه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • خسته قادر IR ۰۹:۵۶ - ۱۴۰۳/۰۴/۰۲
    3 1
    با این وضعیت بد اقتصادی وتورم ومالیات هزار برابری دیکه همه دیوانه واعصبانی می شوند وبه جان هم می افتند۰