همشهری آنلاین - حوادث: اوایل خردادماه سال گذشته زن جوانی که در بزرگراه شیخ فضلالله دچار حادثه شده بود به بیمارستان منتقل شد اما تلاش پزشکان برای نجات جان وی بیثمر بود و او دچار مرگ مغزی شد.
خانواده این زن که از این حادثه بیخبر بودند با تلفن همراه او تماس گرفتند و اما یکی از کادر بیمارستان پاسخ تماس را داد و به آنها گفت که او دچار حادثه شده است و از آنها خواست برای پیگیری به بیمارستان مراجعه کنند. آنطور که نزدیکان این زن میگفتند او حدود 2 سال قبل از شوهرش جدا شده و به تنهایی زندگی میکرد. هیچ کدام از نزدیکان این زن نمی دانستند که او چگونه دچار حادثه شده است. با این وجود آنها با اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند موافقت کردند و به این ترتیب اعضای بدن زن جانباخته نجاتبخش چند بیمار شد.
با گذشت حدود یکسال از این حادثه خانواده متوفی هنوز درباره علت مرگ دخترشان قانع نشده بودند و گمان میکردند که او به قتل رسیده است. به همین دلیل بود که چند روز قبل راهی دادسرای امور جنایی تهران شده و خواستار تحقیق در این باره شدند. آنها گفتند به نظر میرسد که یک کامیون با متوفی برخورد کرده اما به درستی مشخص نیست که هنگام وقوع حادثه او در بزرگراه چه میکرده و چطور کامیون با او برخورد کرده است. در این شرایط بود که بازپرس پرونده دستور انجام تحقیقات در این باره را صادر کرد.
در جریان بررسیها معلوم شد که زن جوان پیش از مرگ با چند نفر از دوستانش معاشرت میکرد و با آنها مدام به کافه و رستوران میرفت. روز حادثه نیز با آنها در یک کافه قرار داشت؛ اما بعد از آن هیچ کدام از دوستانش دیگر او را ندیدند. ماموران پلیس توانستند چند نفر از دوستان زن جوان را شناسایی کنند. یکی از آنها به ماموران گفت: آن روز همگی دور هم بودیم اما بعد زن جوان سوار موتورسیکلت یکی از بچهها که مردی جوان است شد و رفت و دیگر آنها را ندیدیم.
ادامه تحقیقات درباره مرد موتورسوار نشان میداد که او بعد از مرگ زن جوان به یکباره ناپدید شده است و ممکن است در این حادثه دست داشته باشد. در این بین تصاویری از شب حادثه نیز به دست آمد. این تصاویر متوفی را در ترک موتور مرد جوان نشان میداد. او اما به طرز عجیبی از موتورسیکلت سقوط کرد و در ادامه یک کامیون با وی برخورد کرد و باعث مرگش شد.
با گذشت مدتی کاراگاهان پلیس به اطلاعاتی تازه درباره مرد موتورسوار دست پیدا کرده و موفق شدند او را دستگیر کنند. او که 43 سال دارد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت گفت: من در یک دورهمی با او آشنا شدم و مدتی بود که با یکدیگر دوست بودیم. او ادامه داد: شب حادثه نیز بعد از قرار دوستانهمان از من خواست او را برسانم. او سوار موتورم شد اما بعد از اینکه مسافتی را طی کردیم صدایش کردم اما متوجه شدم او سوار موتور نیست. ظاهرا از موتور افتاده و یک کامیون با او برخورد کرده بود. من هم از ترس فرار کردم و برای اینکه دچار دردسر نشوم همراه زن و بچه ام مدتی را به یکی از شهرستانها رفتیم و مخفی شدم؛ اما باور کنید که من مقصر نیستم.
بر اساس این گزارش متهم با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در این باره ادامه دارد. بازپرس پرونده همچنین دستور داد تا درباره کامیونی که با زن جوان برخورد کرده نیز تحقیق و راننده آن شناسایی شود.
نظر شما