پدر فریاد میکشد از بد روزگار میغرد بر سر فرزند، خوب نمیداند به کدام گناه فرزندش را امروز میآزارد، نیک میداند که از درد زمانه به جان پارهتنش افتاده، خشم در وجودش زبانه میکشد و امروز را بیروزنه و فردا را تاریک و درهم میبیند، میغرد به جگر گوشهاش و ناسوری سرنوشت را به تن لرزان کودک سرازیر میکند، کودک پیچیده درهم از گرسنگی بی تاب روی دستهای ناتوان مادر میماند، توفان خشم که خوابید کودک خرد از کتک و بیحال از گرسنگی گوشهای به خواب رفته و خواب روزهای خوش میبیند، مادر تاب بازگویی این ماجرا را ندارد در سردی هوای صبح برای کودکش از بیرحمی روزگار میگوید؛ دلش را به دست میآورد تا مبادا برای کسی قصه گویی کند. «کودک آزاری» در خانه پنهان میماند و هرازگاهی چند تکرار میشود.
کودکآزاری از جمله آسیبهایی است که معمولاً در چاردیواری خانه پنهان میماند و همین پنهان ماندن سبب میشود تا مقابله با این معضل به دشواری انجام شود.
رئیس سازمان بهزیستی کشور معتقد است پس از اعتیاد، بزرگترین آسیب اجتماعی در کشور خشونت خانگی است. دکتر فقیه معتقد است مهمترین کاری که امروز باید انجام شود مقابله با خشونت خانگی است و از خشونت خانگی به آزار مدام زنان و کودکان در خانواده یاد میکند.
فقیه معتقد است که آموزش افراد جامعه و حساس کردن مسئولان و مدیران به انواع خشونت خانگی مهمترین گام برای کنترل و پیشگیری این آسیب اجتماعی است. هر چند او از بیتوجهی بسیاری از مسئولان و حتی نداشتن آگاهی آنان نسبت به انواع آزارهای خانگی گلایه دارد و همین عدم آگاهی را ریشه تمامی آسیبهای اجتماعی قلمداد میکند.
او معتقد است در پیشگیری از بروز آسیبهایی اجتماعی هنگامی موفق هستیم که مسئولان کشور نسبت به آسیب خاصی در کشور حساسیت نشان دهند و برای اثبات این حرف مواجهه مردم در موضوع پیشگیری از اعتیاد را مثال میزند، ستاد مبارزه با مواد مخدر که با ریاست رئیس جمهور کشور فعالیتش را آغاز کرد که نشانگر حساسیت مسئولان بالا دستی جامعه به اعتیاد است، از همین رو حتی سازمانهای مردم نهاد (NGOها) نیز بیشتر به این مهم توجه میکنند پس هرجا که حساسیت دولتی ایجاد شود مردم نیز با دقت بیشتری پیگیری میکنند.
معاون مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور هم اعتقاد دارد که آموزش همگانی تنها شاه کلید قفل پیشگیری از کودکآزاری است. دکتر غلامرضا رضایی با تاکید فراوان بر رابطه مستقیم ناآگاهی و بروز کودک آَزاری میگوید: پدر و مادرها هرگز خواهان آسیب رساندن به فرزندانشان نیستند و تنها از سر ناآگاهی کودکانشان را آزار میدهند.
او با تاکید براینکه در ایران کودک آزاریها به دلیل ناآگاهی، غفلت و عدم بلوغ رفتاری است اضافه میکند که اختلالات روانی نیز یکی از مهمترین دلایل وقوع کودک آزاری در خانواده است.
دکتر رضایی با اظهار خوشحالی از اینکه کودکآزاریها در کشور ما تعمدی نیست معتقد است که درصد اندکی از کودک آزاریها با قصد آسیب رساندن به کودک انجام میشود و تنها درصد پایینی از این آزارها با قصد روشن کودک آزاری به وقوع میپیوندد که آن هم احتمالاً ناشی از بروز بیماریهای روانی است.
به گفته دکتر رضایی در پژوهشی که 4 سال قبل توسط دکتر علی اکبر سیاری و همکارانش با موضوع کودک آزاری جسمی در بخش اورژانس 3 بیمارستان تخصصی کودکان انجام شد بین 1578پسر و 1441دختربچه که به عنوان بیمار مراجعه کرده بودند 367 کودک مورد آزار قرار گرفتند یعنی 2/12درصد کودکان مورد آزار قرار گرفته اند هر چند این کودکان با علت کودک آزاری به بیمارستان مراجعه نکرده بودند اما در معاینات جسمی آثار کودک آزاری بر تن آنان مشاهده شد.
به این ترتیب 2/12درصد کودکان مراجعه کننده به بیمارستان مورد کودک آزاری قرار گرفته بودند.
در پژوهش دیگری از سوی سازمان بهزیستی، مشخص شده که 66درصد آزاردهندهها مردان و 25 درصد کودک آزاریها در خانوادههای طلاق رخ داده است. بنابر یافتههای پژوهشی خانوادههای طلاق یکی از گروههای عمده هدف آموزش برای پیشگیری هستند و شاید بهتر باشد بگوییم فرزندان خانوادههای طلاق باید تحت پوشش حمایتی قرار بگیرند.
بر اساس همین پژوهش 50 درصد والدین ایرانی معتقدند که تنبیه برای کودک لازم است و 40 درصد پدر مادرها تمایل به تنبیه بدنی مانند زدن سیلی و استفاده از کمربند دارند. به این ترتیب به نظر میرسد ذهن والدین در کشور ما چندان که بایسته نسبت به پدیده کودک آزاری روشن نیست، شاید به همین دلیل 12/2 درصد از کودکانی که به بیمارستان مراجعه میکنند آثار کودک آزاری را بر جسم خویش دارند.
همسایهها یاری کنید
همسایهها میتوانند در پیشگیری از تداوم کودکآزاری نقش مهمی داشته باشند .
این جمله را مریم حسینی مدیر مرکز اورژانس اجتماعی، خط تلفن 123، نواب صفوی میگوید. او معتقد است همسایهها میتوانند در صورت اطمینان از بروز کودک آزاری آن را به مراکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی گزارش کنند.
خط تلفن 123 اورژانس اجتماعی به صورت 24 ساعته پاسخگوی شهروندان است و میتوان موارد اورژانس اجتماعی را با این خط در میان گذاشت تا مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد.
این خط تلفن برای دریافت گزارشهایی از سوی شهروندان که بر موارد فوریتی آسیبهای اجتماعی تاکید دارد آماده و در دسترس همگان قرار گرفته است و به گفته مسئول این خط بیشتر تماسهایی که گزارش آسیب اجتماعی را منتقل میکنند از سوی همسایگان گرفته میشود به این معنا که همسایگان در صورت شنیدن صدای ناله و فریاد کودکان که حاکی از اعمال تنبیه سخت بدنی باشد با این مرکز تماس گرفته و مورد را گزارش مینمایند.
همسایگان تماس گیرنده معمولاً از تکرار بیرویه این کتک کاریها خبر داده و اظهار میکنند که کودک یا زن مورد نظر پیدرپی توسط یک یا چند عضو خانواده تنبیه میشود. بر همین اساس همسایگان بهترین جایگاه را برای جلوگیری از تکرار و پیشرفت آزارهای خانگی به خود اختصاص دادهاند.
حسینی در توضیح تعداد تماسهای گرفته شده با این خط در هر 24 ساعت میگوید: از میان تماسهای گرفته شده 40 تا 50 مورد از تماس گیرندگان میدانند که با بهزیستی تماس گرفتهاند اما بسیاری از تماس گیرندگان سؤالاتی پیرامون چگونگی خدمات گیری از سازمان بهزیستی را دارند و در واقع گزارشی از آسیبهای اجتماعی را در بر نمیگیرد.
او درباره اینکه چه تعدادی از تماسهای برقرار شده قابل پیگیری است توضیح میدهد: 12تا 14 تماس در هر شبانه روز قابل پیگیریاند و برای آنها پرونده تشکیل میشود.
تماس گیرنده باید حتماً شماره تلفن خود را نزد مرکز به امانت بگذارد تا در صورت نیاز به توضیح و همکاری بیشتر با تیم مدد جویی خط اورژانس اجتماعی همکاری نماید.
مرکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به محض دریافت گزارش از سوی شهروندان اقدام به بررسی میزان صحت و درستی گزارش مینماید، به این ترتیب که گروهی از مددکاران به آدرس گزارش شده اعزام میشوند و با پرسوجوی محلی سعی در به دست آوردن اطلاعات تکمیلی مینمایند، پس از آنکه وقوع آسیب اجتماعی توسط تیم مددکاری تأیید شده گروه مددکاری سعی در برقراری ارتباط با خانواده میکند.
برقراری این ارتباط با ملایمت و موافقت خانوادهها انجام میشود به این معنا که در صورت تمایل خانواده مددکاران سازمان بهزیستی برای اقدامات اولیه نظیر مشاوره با والدین، خانواده را دعوت به حضور در مراکز سازمان میکنند.
در صورت همکاری خانواده سازمان بهزیستی اقدامات لازم برای پیشگیری از تشدید، تکرار و عود دوباره کودک آزاری را انجام میدهد.
در صورت ممانعت خانواده از مداخله مددکاران سازمان بهزیستی برای رهایی کودکان از کودک آزاری، با جمعآوری شواهد مسأله را نزد مدعیالعموم مطرح میکند پس از آن با حکم قاضی خانواده ناچار به همکاری با تیم مددکاری سازمان بهزیستی میشوند.
کودکان از خانواده جدا نمیشوند
مددکاران سازمان بهزیستی در بخش مداخله در بحرانهای اجتماعی تلاش دارند که کودکان آزار دیده تا آنجا که ممکن است از خانوادهشان جدا نشوند.
مدیر مرکز مداخله در بحران نواب صفوی تهران در توضیح این تلاش میگوید: ما همچنان خانواده را مهمترین پشتوانه برای کودک میدانیم و تا آنجا که ممکن است تلاش میکنیم تا کودک را در محیط خانواده از طریق آموزش سایر افراد مورد پشتیبانی قرار دهیم. تنها در صورتی که مددکاران معتقد باشند که ماندن در خانه برای کودکان خطرناک است و صدمات جبران ناپذیری را به آنان وارد میکند با دستور قضایی، کودک را از خانواده جدا کرده و در مراکز سازمان نگهداری میکنیم.