با اصغر ترکان، نماینده سابق ایران در ایکائو گفتوگو کردهایم.
- نوع ناوگان و شیوه مدیریت چه نقشی در سوانح اخیر هوایی کشورمان داشته است؟
درصورتیکه براساس دانش هوانوردی و استانداردهای سازمان ایکائو هر هواپیمایی به موقع بازدید و تعمیر و نگهداری شده و قطعات مورد نیاز به موقع و با کیفیت مطلوب تعویض شود، نوع شرقی یا غربی هواپیما تاثیر چندانی در بروز سوانح هوایی نخواهد داشت.
اما درصورتیکه به هر دلیل این ضوابط و مقررات در پرواز هواپیماها رعایت نشود این هواپیما غیرقابل پرواز بوده و خطر سقوط و سانحه وجود دارد. با توجه به تعدد هواپیماهای شرقی در کشورمان و توجه به این نکته که هواپیماهای مذکور غالبا در کشورهای صاحب هواپیما یعنی آسیای میانه تعمیر و نگهداری شده و نظارت درستی توسط سازمان هواپیمایی کشوری بر این تعمیرات اعمال نمیشود در نتیجه کنترل ایمنی هواپیماهای شرقی از دست سازمان هواپیمایی کشوری خارج شده و متأسفانه شاهد سوانح روز افزون این نوع هواپیماها هستیم.
گرچه این امر میتواند برای هواپیماهای غربی نیز اتفاق افتد اما با توجه به تحریمها، اکنون که تعمیر و نگهداری این هواپیماها توسط متخصصان ایرانی انجام میشود، احتمال وقوع چنین سوانحی در هواپیماهای مذکور کمتر است. هواپیمای ایلوشن که در مشهد دچار سانحه شد توسط کشور قزاقستان به شرکت آریا اجاره داده شده و در همین کشور تعمیر و نگهداری شده است.
از سوی دیگر بهدلیل ضعف و تغییرات پیدرپی مدیریت در سازمان هواپیمایی کشوری، نظارت جدی بر این فرایند صورت نگرفته بود و شرکت هواپیمایی به خاطر اینکه زودتر با این هواپیما پرواز کند با ضابط سازمان هواپیمایی کشوری که مسئول نظارت بر استاندارد پرواز است وارد مذاکره شده و برای اجازه پرواز تلاش میکند. در گذشته نیز اتفاق افتاده بود که بهدلیل مشکلات مالی شرکتهای هواپیمایی و با روابطی بدون رعایت استانداردهای لازم به این نوع هواپیماها اجازه پرواز داده میشد.
- برخی فرسودگی ناوگان هوایی کشور را عامل سوانح هوایی اخیر قلمداد میکنند، نقش این عامل در سوانح مذکور را چگونه ارزیابی میکنید؟
از آنجا که بیشتر هواپیماهای ناوگان هوایی کشور بهصورت چارتر از کشورهای شرقی اجاره شده و تعمیر و نگهداری آن بر عهده شرکت صاحب هواپیما بوده و در نتیجه ممکن است کشور مذکور استانداردهای لازم را رعایت نکرده و با اعمال نشدن نظارت درست توسط سازمان هواپیمایی کشوری، سانحه دور از انتظار نخواهد بود.
اگر مقررات ایکائو رعایت شود تفاوتی در ایمنی پرواز هواپیماهای نو یا فرسوده نخواهد بود، بلکه هزینه نگهداری هواپیماهای فرسوده را بسیار افزایش خواهد داد. با این هزینه بالا از آنجا که مقررات و ضوابط ایمنی به دقت رعایت نشده و شرکتهای هواپیمایی نیز بهدلیل پایین بودن نرخ بلیت و قیمت بالای سوخت، تعمیر و نگهداری و خرید و اجاره در فشارهای مالی به سر میبرند این فشار به کارشناسان هواپیمایی کشوری منتقل میشود که در رعایت مقررات و اصول تخفیف قائل شوند که با اعمال چنین تخفیفهایی به هر دلیل هواپیما غیرایمن بوده و وقوع سوانح را بهدنبال خواهد داشت.
از نظر عامه درصورتیکه استانداردهای پرواز به دقت رعایت شود تفاوتی در ایمنی هواپیماهای فرسوده یا نو وجود ندارد. گرچه هواپیمای توپولف در کشورهای شرقی پروازهای خوبی را انجام میدهد اما از آنجا که شرکتهای هواپیمایی کشورمان قادر به پرداخت هزینه تعمیر و نگهداری آن نیستند و با وجود اتمام ساعات استفاده از برخی قطعات، با مذاکره نمایندگان ایرلاینها و هواپیمایی کشور اجازه استفاده مجدد داده میشود.
این در حالی است که برای انجام این کار نیز باید سطح تخصص بالایی وجود داشته باشد تا این اجازه صادر شود. اما از آنجا که کارشناس سازمان تخصص لازم را نداشته و اجازه انجام این کار براساس قوانین و مقررات نیز وجود ندارد، احتمال سانحه بهشدت افزایش میباید.
- تغییرات مدیریتی در سازمان هواپیمایی کشوری تا چه حد در شکلگیری سوانح اخیر مؤثر بوده است؟
اکنون سازمان هواپیمایی کشوری به لحاظ تخصصی و علمی اداره نشده بلکه مدیریتها در این سازمان بنا بر مسائل سیاسی، جناحی و خودمانی صورت میگیرد. با این روند دیگر موضوع ایمنی پرواز رعایت نشده و سایر مسائل در گزینش مدیریتها و اعمال نظارت دخیل بوده است.
از سوی دیگر حتی مدیران غیرمتخصصی را که چند سال در این سازمان فعالیت کرده و تا حدودی به امور آشنایی پیدا کرده ، بر کنار و فرد دیگری را جایگزین میکنند. این در حالی است که سازمان مذکور سازمانی علمی، تخصصی و فنی است و مدیر این سازمان اگر متخصص نیست باید حداقل تخصص را بفهمد و درک درستی از مقررات ایکائو داشته باشد؛
چرا که این مقررات قابل تخفیف نبوده و نمیتوان با جان و مال مردم معامله و شوخی کرد. با این شرایط، ضریب ایمنی کاهش یافته و سوانح تکرار میشود.
حتی در بررسی سوانح نیز این دیدگاههای مدیریتی بر دیدگاههای تخصصی غلبه کرده و به جای برخورد با عوامل مقصر، مصالحه کرده و با اعمال تخفیف در گزارش بررسی سوانح بهگونهای عمل میکنند که مسائل مدیریتی با خدشهای مواجه نشود؛ درصورتیکه اگر علت سانحه به درستی تشخیص و رفع نشود میتواند موجب تکرار سوانح شود.