همشهری آنلاین-رابعه تیموری: اما او هنوز همان گواردیولای نوجوانی است که در گوشه کنار مستطیل سبز درحالیکه از مسیر توپ گرد چشم برنمی دارد، بهدنبال فرصتی است که پیراهن ستاره های ایرانی را از آنها هدیه بگیرد. تماشاچیانی که روی سکوهای استادیوم آزادی یا پای گیرندههای تلویزیونی با لذت و هیجان هنرنمایی ١١ بازیکن زمین را تماشا میکنند، نمیدانند اگر امیر مهدی و همکارانش فقط یک لحظه از توپهای بازیگوش غافل شوند و آنها را دیرتر به زمین برگردانند، ممکن است قهرمان و بازنده مسابقات فوتبال تغییر کند. امیر مهدی یکی از ٢۵ توپ جمع کن و امدادگر استادیوم آزادی است که فقط خانواده و اطرافیانشان آنها را میشناسند و میدانند که به عشق فوتبال چه سختیهایی را بهجان میخرند:
هواداری ممنوع
کنار زمین باید همه تعصب و هواداریشان را به کلی کنار بگذارند و با سوت داور تند و سریع توپ را به بازیکنی برسانند که قرار است بازی را از سر بگیرد، حتی اگر آن بازیکن پیراهن تیمی را به تن کرده باشد که چشم دیدنش را ندارند و با این درستکاری و وجدان کاری آنها، تیم محبوبشان بازنده به رختکن برود! اما وسط دو نیمهکه در اتاقک گوشه رختکن جمع میشوند میتوانند یک دل سیر با هم کری بخوانند و تلافی لحظاتی را که کنار زمین بهسختی سکوت کردهاند، خوب درآورند، البته وحید همه را حریف است و علی آقای «آبیته» هم که از پس زبان تند و تیز او برمی آید از میدانداری پسر استقلالی گروهش ناراضی نیست. وحید از قدیمیترین برو بچههای گروه علی آقا است و نزد همسر نهچندان فوتبالی اش وانمود میکند که در هر بازی بابت توپ جمع کنی ۵٠٠ هزار تومان پول نقد نصیبش میشود تا مجبورش نکند کنار پسر ٤ساله اش در حال تخمه شکستن و با کنترل استرس و هیجانش از تلویزیون مسابقات فوتبال را تماشا کند! وحید برای ستاره شدن در دنیای توپ گرد تا عضویت در باشگاه استقلال اهواز هم پیش رفته و وقتی دلبستگی خانواده به او مانع رفتنش به اهواز شد، تصمیم گرفت توپ جمع کن شود تا با ستارهها حشر و نشر بیشتری داشته باشد، اما حالا گاهی به سکوی تماشاچیان میرود و مانند روزهای کودکی که همراه پدر به استادیوم میرفت، از روی سکو بازی را میبیند و با داد و هوار و جیغ و هورا کشیدن برای تیم محبوبش حسابی لذت میبرد.
مطابق قانون
امیرحسین مطیع عضو قانونمدار تیم علی آقا است و موقع بازیهای تیم ملی یا دربی سرخها و آبیها آنقدر در انتقال مصدومان دو تیم به خارج از زمین، حرفهای و بیمعطلی کار میکند که حتی همکارانش هم باور نمیکنند در این لحظات هم دل آقای امدادگر برای نتیجه تیمهای خودی مثل سیر و سرکه میجوشد. امیرحسین وقتی به جمع پسرهای علی آقا پیوست دانشآموزی نوجوان بود و حالا ٣١ سال از عمرش گذشته است. حسن غنی بانکی تاجر دست به جیب توپ جمع کنها و امدادگران استادیوم است و برای بروبچههای علی آقا که از دریافت تسهیلات و امکانات مختلف محرومند، نقش صندوق رفاه را بازی میکند! آقای تاجر پیش از آن که امدادگر شود، در استادیوم وظیفه چک کردن کارت ورود عکاسان و خبرنگاران را بر عهده داشت و در آن کسوت داشتن ١٠٩ کیلو وزن برایش دردسری نداشت، اما پس از پوشیدن لباس امدادگران، در یکی از بازیها وقتی میخواست مانع شلوغ بازی تماشاگری شود که بیهوا وارد زمین چمن شده بود، این اضافهوزن حسابی سوژه گزارشگران بازی شد و او را مجبور کرد که بهاندازه ٣٠ کیلو وزن کمکند!
در زاویه دید دوربین باش
رادین احمدی پرسپولیسی دو آتیشه است، ولی تا وقتی توپ جمع کن نشده بود، بسیاری اوقات حتی بازیها را هم تماشا نمیکرد و همان نتیجه بازی که از دیگران میشنید برای کریخوانی اش کفایت میکرد! هر بار که رادین برای توپ جمع کردن راهی استادیوم میشود، مادرش بعد از بدرقه او سفارش میکند کنار زمین طوری بایستد که در زاویه دید فیلمبرداران باشد. خودش هم در طول٩٠ دقیقه بازی از صفحه تلویزیون چشم برنمی دارد تا پسر گریزان از ورزشش را توی زمین چمن خوب تماشا کند. در یکی از بازیهای لیگ که پدر یکی از دوستان محمدحسن پناهی بهعنوان پیمانکار، اجاره پارکینگهای استادیوم آزادی را بر عهده گرفت، محمدحسن لابه لای راه انداختن کار مشتریان پارکینگ شماره تماس و نام و نشان علی آقا را هم بهدست آورد و بعد از بازی آنقدر پاپیچش شد تا علی آقا رضایت داد که او هم جزء توپ جمع کنهای استادیوم شود، اما اینروزها که محمد حسن دوران سربازی را طی کرده و باید به فکر شغل و آینده اش باشد آن هیجان و سماجتی که او را به بازی در لیگ دسته دو و قرار گرفتن در جمع توپ جمع کنهای استادیوم واداشت، به عشقی پخته تبدیل شده که گاهی او را برای حاضر شدن در کنار زمین چمن مردد میکند.
برای پیروزی ایران
امیرمهدی آرام و کمحرف علی آقا را یاد پسر دوستداشتنی اش سامان میاندازد که وقتی توپ جمع کن بود، با فرهاد مجیدی و بسیاری از بازیکنان رفیق ششدانگ شده بود. سامان در جوانی به دلیل ایست قلبی از دنیا رفت و داغ او روی دل مهربان علی آقا سنگینی میکند. امیر مهدی کوچکترین توپ جمع کن استادیوم است و آرزو دارد روزی مانند گواردیولا که از توپ جمع کنی تیم بارسا به مربیگری در باشگاه منچستر رسید، او هم ستارهای بلندآوازه شود. علی آقا در مستطل سبز سر سفید کرده و ٣٢ سال پیش بهعنوان مسئول کنترل ورودیهای استادیوم کارش را شروع کرده است. آن زمان مرحوم محمود محسنی مسئول توپ جمع کنها بود و ٢ سال بعد که قانون ورود برانکارد به داخل زمین وضع شد، اگر وسط بازی مصدومی روی زمین میماند، او در انتقال مصدوم کمک میکرد. یکی از تصاویر طنزآلودی هم که در بازی ایران مقابل چین تایپه توسط دوربینهای خبری ثبت شد دستهگل علی آقا بود که برای استفاده از زمان و تغییر نتیجه مساوی بازی به سود ایران، آنقدر با عجله مصدوم تیم میهمان را حمل کرد که او از لای طنابهای دور برانکارد روی چمن افتاد و امدادگران با برانکارد خالی به طرف خارج از زمین میدویدند! بعد از فوت مرحوم محسنی وظیفه او به علی آقا سپرده شد و کسی که میخواست بهعنوان امدادگر و توپ جمع کن به زمین چمن پا بگذارد، باید به علی آقا ثابت میکرد آنقدر شیفته دنیای توپ گرد هست که بتواند در ازای دریافت ۵٠ هزار تومان دستمزد نسیه ٣ ساعت بیشتر از بازیکنان در گوشه کنار استادیوم بدود و مشقات دوری مسیر، کماعتنایی شماری از ستارهها، نامهربانی مسئولان و گریز دوربینها از ثبت زحمات خود را تاب بیاورد.
صدای توپ جمع کنها بهجایی نمیرسد
پرداخت دستمزد توپ جمع کنها و امدادگران بر عهده میزبان بازیها است و بروبچههای علی آقا از چند سال پیش انتظار میکشند که باشگاههای میزبان پرآوازه لابه لای پرداختهای نجومی کسانی که صدایشان را دیگران میشنوند، ۵٠ هزار تومان دستمزد آنها را هم _ بعد از کسر ١٠ درصد مالیات-بپردازند.... د باید توپ جمع کنها و امدادگران زمین٢ ساعت قبل از شروع بازی در ورزشگاه باشند تا پرچمهای کرنر را بکارند و برای ورود به زمین آماده شوند، اما از صبح روز بازی تلفن از دست علی آقا نمیافتد تا خاطرجمع شود که همه به موقع خود را به استادیوم میرسانند. در میان توپ جمع کنها و امدادگران فقط آقای تاجر و چند توپ جمع کن دیگر دستشان به دهانشان میرسد و از مرکز شهر به آسودگی خود را به استادیوم میرسانند، ولی امیرمهدی، محمدحسن، رادین و اغلب برو بچههای علی آقا جنوب شهری هستند و سرپرست مهربان سپیدمویشان خوب میداند فقط عشق میتواند پسران نجیب او را وادار کند در گرما و سرما این راه دراز را افتان و خیزان طی کنند تا سرموقع به استادیوم برسند.
بیشتر بخوانید:برخورد تند بیرانوند با توپ جمع کن های ورزشگاه
نظر شما