فتح الله جوادی که ۴۰ سال است سردبیری اطلاعات هفتگی را می‌کند، با بیان اینکه یکی از عمده‌ترین ضعف‌هایی که خبرنگار این است که بگوید هیچ کاری نمی‌شود کرد، گفت: این یعنی پیش‌پیش تصمیم‌مان را گرفته‌ایم. هنر این است که از دل همه این محدودیت‌ها سر برآوریم و بتوانیم به وظیفه‌مان عمل کنیم.

فتح الله جوادي سردبير اطلاعات هفتگي

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: فتح‌الله جوادی باسابقه‌ترین سردبیر در مطبوعات ایران است. هیچ سردبیری را سراغ نداریم که بیش از او (حدود ۴۰ سال) بتواند سکان‌دار سردبیری یک نشریه را برعهده داشته باشد. جوادی سردبیر مجله خانوادگی «اطلاعات هفتگی» است. مجله‌ای که طی ۴ دهه اخیر دست‌کم چند بار به خانه اهل مطالعه، کتابخوانی و دوست‌داران مطبوعات آمده است. این روزنامه‌نگار که بیش از ۴۰ سال سردبیر است کارش را در زمان دانشجویی آغاز کرده است. مرحوم حجت‌الاسلام محمود دعائی در ابتدای دهه ۶۰ برای تصدی‌گری پست سردبیری این نشریه که گاه در دهه ۷۰ شماره مخصوص نوروزش ۳۰۰ هزار نسخه تیراژ می‌خورد، به دنبال سردبیر می‌گشت که او این پست را پذیرفت.

شما از دهه ۶۰ سردبیری مجله اطلاعات هفتگی را بر عهده گرفتید. چه شد که تا به امروز سردبیر این نشریه خانوادگی هستید؟

من دانشجو بودم که وارد فعالیت‌های مطبوعاتی شدم. پیش از انقلاب هم کارهای نوشتنی انجام می‌دادم. سال ۱۳۵۸ پا به رادیو گذاشتم و هم‌زمان روزنامه صبح آزادگان توسط بنیاد مستعضعفان مصادره شد که قبلاً با نام «بامداد» کار می‌کرد. روزنامه که مصادره شد، گروهی از بنیاد مستعضعفان در آنجا حضور یافتند تا روزنامه صبح آزادگان را مجدداً راه‌اندازی کنند. اشخاصی مثل جناب گنجه‌ای، معین‌فر و گروهی از بچه‌های موتلفه. آقای بجنوردی هم بودند. چند نفر از طرف بنیاد مستعضعفان موفق شدند که روزنامه آیندگان را منتشر کنند. این روزنامه با نام صبح آزادگان منتشر شد و پیش از اینکه دوره جدید انتشارش آغاز شود و به نام صبح آزادگان آغاز به کار کند، در جلسات هم‌اندیشی و شورای سرپرستی حضور داشتیم. چون من هم سابقه مطبوعاتی مختصری داشتم و به این کار علاقه‌مند بودم، خواستم که در این جمع حاضر باشد. از ابتدای روزنامه صبح آزادگان آنجا حضور داشتم.

آنجا دقیقاً چه کارهایی انجام می‌دادید؟

طنز می‌نوشتم. ستون «نازک‌بین» به من تعلق داشت. گاه سرمقاله می‌نوشتم و صفحات ادبی را اداره می‌کردم. حتی در مراسم تنفیذ بنی‌صدر، عکس و گزارش و همه پوشش خبری‌اش بر عهده من بود. به هر حال آنجا حضور داشتم تا پیشنهاد شد که اطلاعات هفتگی و حاج‌آقا دعایی به دنبال سردبیر می‌گردند و این شخص قرار است به جای آقای نوبری کارش را شروع کند. دوستی که مرا می‌شناخت و هم‌دانشکده‌ای بودیم مرا به حاج‌آقا دعایی و موسسه اطلاعات معرفی کرد.

کارتان در موسسه اطلاعات دقیقاً از چه زمانی شروع شد؟

از زمستان سال ۱۳۶۰ وارد موسسه اطلاعات شدم و مسئولیت مجله را بر عهده گرفتم. اما به طور رسمی از سال ۱۳۶۱ کارم را شروع کردم و به طور مستقیم سردبیری مجله را بر عهده گرفتم.

تفاوت روزنامه‌نگاری این دوره با دهه ۶۰ و ۷۰ چگونه است؟

به نظرم تولید محتوا در دهه ۶۰ خیلی بهتر از امروز بود. آن زمان بیشتر به تولید محتوا تکیه می‌شد. خبر و حادثه هم در آن دوره زیاد بود. مطبوعات هم چندان جان نگرفته بودند. کل مطبوعات و روزنامه‌هایی که ما در دهه ۶۰ داشتیم خیلی کم بود. پس از جنگ هم محدودیت‌هایی ایجاد شد و بسیاری از نشریات تعطیل شدند. در این بین نشریات کمی باقی ماندند. مجله خانوادگی که اصلاً راه نیفتاده بود چون فضا پرتنش و سیاسی بود. این خطر را احساس کردیم و دریافتیم که جامعه به فضای جدید و نشاط، فضای خانوادگی و به زندگی نیاز دارد. همان‌طور که گفتم شروع به تربیت نیرو کردیم. کادر جدیدی تربیت شد و کارش را اندک اندک آغاز کرد و استقبال خوبی هم از آنها می‌شد. تولید محتوا در آن دوره بیشتر بود.

چرا؟ مگر امروز هم رسانه‌ها تولید محتوا نمی‌کنند؟

آن دوره ما این همه رسانه و فضای مجازی نداشتیم و ارتباطات تا بدین حد گسترده بود. امکان دسترسی به اطلاعات مانند اکنون وجود نداشت. امروز به همه نوع اطلاعات دسترسی داریم. مطلب تازه و بکری که قرار باشد در طول هفته به آن برسید، الآن مخاطبان در گوشی‌هایشان می‌بینند. لذا فضای آن دوره را با امروز نمی‌توان مقایسه کرد. آن زمان حتی کسی ماهواره نداشت. فضای محدود و بسته‌ای بر جامعه مستولی بود که فضای پس از جنگ هم آن را متصلب‌تر کرده بود. آن زمان تولید محتوا بیشتر از امروز روز بود. منظور من روزنامه‌نگاری مولف است. امروز روزنامه‌نگاری مولف، تقریباً می‌توان گفت با این مفهوم دیگر وجود ندارد. شما بفرمایید که چند مطلب اختصاصی یا چند مطلب خاص که جاهای دیگر نداشته باشند، در مطبوعات کشور می‌بینید؟ تقریباً همه‌شان از منابع مشترک تغذیه می‌کنند.

دلایل این اتفاق چیست؟

دلایل مختلف دارد. چون ما در دوره‌های مختلف به مطبوعات به عنوان عنصری نامحرم نگاه کرده‌ایم. همواره این اندیشه را در سر داشته‌ایم که مبادا رسانه‌ها به انقلاب صدمه بزنند. در حالی که بیشترین آسیب نه از زاویه حوزه رسانه بلکه در سایر حوزه‌های به انقلاب وارد آمده. بستر رشد روزنامه‌نگاران بزرگ و مهم‌تر از آن امکان برندسازی در مطبوعات را پیدا نکردیم.

گفتگوی جالب با روزنامه نگاری که ۴۰ سال سردبیر اطلاعات هفتگی است | روزنامه نگاری در روزگار فضای مجازی باید چگونه باشد؟

به تولید محتوا در دهه ۶۰ اشاره کردید که روزنامه‌نگار و خبرنگار، مولف بود. بالاخره فضای مجازی مسیری بود که ناگزیر باید طی می‌کردیم. ویدئو ژورنالیسم‌هایی که توسط خبرنگاران در مولتی‌مدیاهای مختلف و متنوع رسانه‌ها تولید می‌شود. نظرتان درباره این رشد و توسعه چیست؟ به هر حال گردش اطلاعات امروز بر مدار فضای مجازی می‌چرخد. نظرتان در این باره چیست؟

درست است، اما تکنیک‌هایی که جراید ما به کار می‌بردند تا آن جذابیت و مرجع رسانه‌ای خودشان را حفظ کنند، متأسفانه از دست رفت یا مجال نیافتیم به طور گسترده آن را بروز و پرورش دهیم. ما سفری با آقای کرک‌آبادی به عنوان نمایندگان مطبوعات به ترکیه رفتیم تا انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان را در ایران راه‌اندازی کنیم. به یکی از روزنامه‌های مشهود ترکیه که «ملیّت» یا «حرّیت» بود، رفتیم اما نتوانستیم از سردبیرش وقت بگیریم. از او خواستیم که فردا روزی به ما وقت دهد و او گفت که فردا عازم بوسنی است. این اتفاق سال ۱۳۷۵ رقم خورد. گفت از آنجا که برگشتم مجدداً ۱۰ روز دیگر باید به مسافرتی بروم و گزارشی از پارلمان اروپا تهیه کنم! وقت او کاملاً پر بود. به نظرتان در همین موسسه اطلاعات که موسسه بزرگی است اگر قرار باشد خبرنگاری تولید محتوا کند چگونه است؟ اگر قرار باشد او به جنوب لبنان برود و گزارشی تهیه کند چه؟ پس از این سفر مثلاً صنعا، پایتخت یمن برود و غیره! چه امکانات و فضایی می‌خواهد؟ آیا امکاناتی چنین وجود دارد؟ آن زمان ما با روزنامه‌نگاران که صحبت می‌کردیم، کسانی بودند که به اصطلاح با وزیر فالوده نمی‌خوردند!

دلایل رشد نیافتن روزنامه‌نگارانی از این دست که در کشور همسایه‌مان ترکیه مثال زدید، چه سلسله عواملی است؟

آزادی عملی که روزنامه‌نگار پیدا می‌کند، به او عزت و اعتماد به نفس می‌دهد. موضوع فقط پول نیست. امکانات دیگر شرط است. باید به خبرنگار فضا داد تا این عزت نفس را در اعماق وجودش حس کند. لازم نیست که ما برای خبرنگاران وام مسکن در نظر بگیریم. این‌ها اتفاقاً خبرنگار را به قدرت وابسته می‌کند که با استقلال خبرنگار سنخیّتی ندارد. بسیاری از دولت‌ها دوست دارند که خبرنگار در اختیارشان باشد. روزنامه‌نگاری مستقل این است که صنعت خودش را خودش تغذیه کند و فضای موثر برای ایجاد خلاقیت و ابراز وجود داشته باشد.. یکی از مشکلات دیگر این است که خبرنگاران در ایران سیاسی‌اند. به همین دلیل نتوانسته‌ایم یک انجمن صنفی کاملاً متحد که فقط دغدغه‌اش روزنامه‌نگاری باشد، داشته باشیم. رسانه‌های ما به رسانه‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب تقسیم شده‌اند.

فضای مجازی، رسانه‌های دیگر کشورها را هم تحت تأثیر قرار داده است؟

همه جا اثر گذاشته اما هنوز سنت روزنامه‌خوانی را از بین نبرده. هنوز در ژاپن روزنامه‌هایی داریم که در همین شرایط بالای ۵۰۰ هزار نسخه تیراژ دارند. در ایالات متحد امریکا هم چندین روزنامه پر تیراژ وجود دارد.

ضعف خبرنگاران امروز چیست؟

ما قطعاً میدان را واگذار کرده‌ایم. بدیهی است که بیرون را نمی‌توانیم کنترل کنیم اما به شدت کنترل می‌شویم. هر آنچه مردم در گوشی‌های خودشان می‌بینند اگر من حتی بخواهم راجع به آن گزارش تهیه کنم، با موانع و ممنوعیت‌های متعدد روبه‌رو خواهم شد. می‌گویند این چه چیزی است که نوشته‌ای و به شما چه ارتباطی دارد؟! سخت‌گیری‌هایی که ما در دهه ۷۰ داشتیم و به رقم روزنامه‌نگاری توانمندی که وجود داشت، به رسانه‌هایمان آسیب زد. باید بفهمیم که هر چه به خبرنگار آزادی عمل بیشتری دهیم، خودمان بهتر می‌توانیم بر جامعه کنترل داشته باشیم. خبرنگاران و رسانه‌ها در این بین به پل بین حاکمیت و مردم تبدیل می‌شوند. مردم حرفشان را به ما می‌گویند و ما هم آن را به گوش حاکمیت می‌رسانیم. اگر خبرنگار فسادی را افشا کرد از او تجلیل کنند تا رسانه و مطبوعات رشد کند. این احساس در مورد همه خبرنگاران صدق می‌کند. خلاف تصوری که دیگران دارند، حقوق دریافتی خبرنگار، متوسط جامعه است و حتی متوسط رو به بالا هم نیست. در عین حال امنیت شغلی چندانی هم ندارد. این برای جامعه ناظر هم خوب نیست.

روزنامه همشهری نخستین روزنامه تمام رنگی بود که منتشر شد. روزنامه همشهری از نظر شما چگونه است و اطلاعات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به گمانم همشهری روزآمدی را دریافت و با توجه به نیاز روز و شناخت زمانه، بهترین کارها را کرد. آن زمان گاهی وقت‌ها تا بیش از ۱۰۰ صفحه نیازمندی‌ها داشت. چند برابر از حجم روزنامه نیازمندی به چشم می‌خورد. نیرو و امکانات خوبی داشت. حرفه‌ای بود و هنوز هم این گونه باقی مانده. این روزنامه همچنان روزنامه خوش آب و رنگی است.

روز خبرنگار پیامی به مسئولان یا خبرنگاران دارید؟

خبرنگاران ما نیازمند یک انجمن صنفی مستقل‌اند که بدون گرایش سیاسی و جناحی، با وجود رابطه خوبی که با قدرت، حاکمیت و نظام و همچنین با بدنه خبرنگاران دارند، بدون اینکه در نظر بگیرند که فلان خبرنگار متعلق به چه روزنامه و جناحی است، باید بتوانند از حقوقشان دفاع کنند. چرا که برخی از خبرنگاران آسیب می‌بینند. به جایی نیاز است که از آنها به طور مستقل حمایت کند. جامعه روزنامه‌نگاری کشور به چنین تشکیلات صنفی نیاز دارد.

یکی از عمده‌ترین ضعف‌هایی که خبرنگار می‌تواند داشته باشد، این است که بگوید هیچ کاری نمی‌شود کرد. هیچ‌کاری نمی‌شود کرد، یعنی پیش‌پیش تصمیم‌مان را گرفته‌ایم. هنر این است که از دل همه این محدودیت‌ها سر برآوریم و بتوانیم وظیفه خودمان را انجام دهیم. از دل همه روزنه‌ها باید به دنبال نور گشت. اینکه بگوییم نمی‌شود و باید یکی درون ظلمات بیاید و همه چیز را درست کند، شدنی نیست. ما با همه دولت‌ها جنبه انتقادی و نصیحتی داشتیم و در حد توانمان سعی کردیم راهی باز کنیم. جامعه بی‌تفاوت جامعه‌ای لَخت و بی‌حس است. جامعه ما هنوز زایش دارد. ادامه و استمرار بی‌تفاوت بودن خطرناک است. جامعه‌ای مانند عراق و افغانستان چنین‌اند. من به هیچ وجه ایران را چنین جامعه‌ای نمی‌دانم و نمی‌بینم.

کد خبر 872345
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha