چند روزی است که نام این اردوگاه در صدر اخبار بسیاری از رسانهها قرار گرفته است. در 28 جولای (6 مرداد)حدود 200 پلیس و 800 سرباز عراقی جهت برقرار کردن پست نظارتی قصد ورود به این اردوگاه را داشتند که با مخالفت نیروهای مجاهدین مواجه شده و در نهایت منجر به نزاعی خونین میان طرفین شد به گونهای که براساس برخی گزارشها دست کم 11 نفر از ساکنان اردوگاه کشته، 300 نفر زخمی و 50 نفر دیگر هم در بازداشت هستند.
سه دوره فعالیت منافقین
میتوان دوران فعالیت مجاهدین خلق را به سه دوره تقسیم کرد: یکی از آغاز انقلاب و همکاری مجاهدین با ارتش صدام علیه ایران تا سال 2003 و زمان سقوط صدام؛ دوم از سال 2003 تا جولای (مرداد) 2009 ؛ و سوم از ژانویه 2009 به این سو.
در این میان دو نکته لازم به ذکر است. یکی اینکه در سال 2003 و پس از حمله آمریکا به عراق مجاهدین خلق خلع سلاح شدند و به عبارت دیگر حیات نظامی آنها خاتمه یافت و به مهره سوختهای تبدیل شدند. دوم هم در ژانویه 2009 بود یعنی زمانی که توافق مربوط به وضعیت نیروهای آمریکایی با دولت عراق امضا و اختیار این اردوگاه به دولت عراق واگذار شد.
دلایل اقدام عراق
در خصوص علل و دلایل اقدام عراق در خصوص حمله به اردوگاه اشرف دیدگاههای مختلفی وجود دارد!
اولین دیدگاهی که مطرح شده بر این باور است که حمله نیروهای امنیتی عراقی به اردوگاه ناشی از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و فشار آن بر دولت عراق است. بر همین اساس است که موفق الربیعی مشاور امنیت ملی دولت عراق میگوید مقامهای کشورش به گونهای بر ساکنان اردوگاه اشرف فشار خواهند آورد که آنجا را تبدیل به مکانی «غیر قابل تحمل» برای مجاهدین خواهند کرد.
این دیدگاه معتقد است که دولت ایران سالها در پی این بود که شرایطی را برای مجاهدین خلق در عراق ایجاد کند تا آنها مجبور به خروج از این کشور تا تحویل به ایران شوند و دولت شیعه مالکی این بهانه را به دولت ایران داد تا بتواند به این خواسته دیرینه جامه عمل بپوشاند.
دیدگاه دیگر این اقدام را به مثابه چراغ سبز آمریکا برای مذاکره با ایران میداند و معتقد است که حمله به اردوگاه اشرف در ادامه آزاد کردن دیپلماتهای ایرانی و گشودن بنبستهای موجود در روابط میان ایران – آمریکاست.
آسیا تایمز در تحلیلی در این رابطه مینویسد: در برههای مجاهدین به عنوان «ابزار فشار» یا در راستای «استراتژی انتقام» علیه ایران مورد استفاده قرار میگرفتند تا زمانی که باراک اوباما به قدرت رسید.
اما دولت جدید آمریکا از این اقدام دو هدف را دنبال میکند. یکی ابراز حسن نیت خود به دولت عراق مبنی بر تعهد به بازگرداندن امنیت به دولت و ارتش عراق و احترام به حاکمیت این کشور و دوم پیگیری سیاست «مشتهای باز» با ایران.
هرچند که از دیدگاه مجاهدین این اقدام دولت آمریکا به مثابه «خیانتی» به این گروه در راستای تغییر اهداف و استراتژی و اتحاد دولت آمریکا تلقی میشود، اما از نگاه آمریکاییها شاید تاریخ مصرف مجاهدین هم به پایان رسیده باشد، چرا که نه دولت عراق و نه حتی کردهای عراق تمایلی به حضور این گروه تروریستی در خاک خود ندارند.
سومین عامل که دارای طرفداران بیشتر و البته عینیت بالاتری است اذعان داردکه دولت عراق برای اینکه حاکمیت بر تمام قلمرو خود و نیز توانایی خود برای حفظ امنیت را اثبات کند، در اولین گام اردوگاه مجاهدین خلق را هدف گرفت.
این دیدگاه از آنجا تقویت میشود که دریابیم نحوه اداره این اردوگاه هم در توافق مطرح شده میان دولت عراق و دولت آمریکا مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به دولت عراق واگذار شد، البته به این شرط که دولت عراق بازماندگان مجاهدین را به ایران تحویل ندهد.
باری، واقعیت این است که از زمانی که مجاهدین خلق با صدام و صدامیها هم سفره شدند و حتی علیه کردهای عراق هم سلاح به دست گرفتند به حیات خود خاتمه دادند. اینها همان منافقینی هستند که اخبار مربوط به برنامه هستهای ایران را به آمریکاییها دادند و به زعم خود در پی آتو گرفتن از ایران بودند!، اما نهایتا این شد که تحویل دولت عراق گردند و بسیاری از آنها کشته و زخمی و بازداشت شوند.
همشهری جمعه