همشهری آنلاین: بخش دوم ادعانامه دادستانی علیه تعدادی از عناصر دخیل در وقایع اخیر، در دومین جلسه دادگاه این افراد که روز 17 مرداد به ریاست قاضی صلواتی در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) برپا شده است،علیه متهمان قرائت شد.

به گزارش واحد مرکزی خبر، این بخش از ادعا نامه که آقای اکبری، نماینده دادستان تهران آن را  قرائت کرد به این شرح است :

" رب بما انعمت علیّ فلن اکون ظهیراً للمجرمین"

ریاست محترم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران

قسمت دوم ادعانامه دادستانی تهران

همانگونه که استحضار دارید پس از حضور حداکثری مردم خدادوست و پر افتخار ایران اسلامی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و لبیک به دعوت مقام معظم رهبری" مدظله العالی " در تجدید میثاق مجدد با آرمان‌های امام راحل "رحمة اله علیه " در سی‌امین سال پیروزی انقلاب اسلامی که برگ زرینی در مردم سالاری دینی و رکوردی بی سابقه از حضور مردم در جهان به ثبت رسانید، جریانی معاند با افتخارات نظام اسلامی در داخل و خارج از کشور درصدد ایجاد فتنه و سیاه نمایی این افتخار عظیم و اخلال در نظم و امنیت جامعه و تشویش اذهان عمومی برآمد و با بهره گیری از رسانه های مخالف و افراد فرصت طلب و ارتباط با بیگانگان و استفاده از همه ظرفیت گروههای ضد انقلاب که از سال‌ها قبل درصدد فرصتی برای ضربه زدن به امنیت میهن اسلامی ما بودند با طراحی توطئه و سناریوی فریب کارانه ادعای تقلب و جعل در انتخابات سعی در تبدیل نمودن یکی از بزرگترین افتخارات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران به چالش امنیتی و حربه تبلیغاتی براندازانه علیه نظام داشتند.

در جلسه گذشته در مقدمه اول ادعانامه دادستانی تهران دلایل طراحی قبلی این آشوبها و مستندات اثبات جرم سازمان یافته و برنامه ریزی شده اخیر به استحضار رسید.

در این جلسه در دو بخش برنامه ریزی و طراحی کشورهای بیگانه و مخالف جمهوری اسلامی ایران به منظور فروپاشی و براندازی نرم در کشور و دخالت آنان در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری اقدامات گروهک‌های ضدانقلاب و تروریستی و نقش آنها در حوادث پس از انتخابات و آشوب‌های اخیر به استحضار می‌رساند:

الف ) برنامه ریزی و طراحی کشورهای بیگانه و مخالف جمهوری اسلامی ایران به منظور فروپاشی و براندازی نرم در کشور و نقش آنان در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری.

پیروزی انقلاب اسلامی و به خطر افتادن منافع استعماری بیگانگان در داخل کشور و منطقه استراتژیک خلیج فارس منجر به افزایش خصومت و دشمنی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران گردیده و برهمین اساس و در دوره‌های مختلف؛ اجرای طرح‌های متعدد سیاسی و اطلاعاتی جهت مقابله با نظام ،در دستور کار آن‌ها قرار گرفته است.

از سوی دیگر؛گرفتاری غرب به سرکردگی آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان و شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه با حزب الله و جنگ 22 روزه غزه؛احتمال و امکان بکارگیری گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را به حداقل کاهش داده و برهمین اساس ایجاد تغییرات ساختاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای نوین اطلاعاتی و اقدامات پنهان و نرم در دستور کار غرب قرار گرفته است.

در همین راستا؛ فضای مجازی، رسانه ،شبکه‌های ماهواره‌ای و غیره به عنوان ابزاری کارآمد و نوین جهت تغییر افکار، مورد بهره‌برداری بیگانگان قرار گرفته و براساس ادبیات جاسوسی غرب؛تغییر افکار؛زیربنای تغییر رفتار و نهایتا تغییر ساختار کشور را در پی خواهد داشت.

در همین راستا؛ سیاست‌های جدید غرب و به ویژه آمریکا و انگلیسی جهت مقابله با جمهوری اسلامی ایران بر سه اصل:

1- دموکراسی‌سازی (دموکراسی متناسب با اهداف و منافع غرب).

2- مشغول‌سازی نظام در داخل با ایجاد ناامنی‌های داخلی و تشدید اختلاف‌ها

3- مهار اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران

استوار گردیده که جهت تحقق این اهداف استفاده از رسانه، دیپلماسی عمومی، ایجاد سازمان‌های مردم ‌نهاد و شبکه ارتباطی و سازماندهی مخالفان با هدف نافرمانی مدنی و راه‌اندازی پروژه مبارزه عاری از خشونت از مهمترین نقش و کارکرد برخوردار بوده و بودجه های کلان و ابزار نوین ارتباطی نیز بدان تخصیص یافته است.

از سوی دیگر؛سازمان‌های جاسوسی غرب نسبت به بهره برداری از تمامی فرصت‌ها و امکانات داخلی معارض و اپوزیسیون که به عنوان بازوهای اجرایی و عملیاتی آنه‌ا محسوب می‌گردند ؛غفلت ننموده و گروه‌های مذکور از قبیل گروه غیرقانونی نهضت آزادی جهت جریان سازی،ایجاد ناامنی و به چالش کشاندن نظام و در قالب پیاده نظام و ستون پنجم دشمنان به ایفای نقش می‌پردازند.

درهمین راستا؛گروهک منافقین،تندر و جریانات تجزیه طلب و قوم گرا با هدایت و حمایت بیگانگان و در قالب بمب گذاری،ترور،ایجاد اختلافات سیاسی و قومیتی و بحران سازی؛مبادرت به اجرای برنامه های ضدامنیتی در ایام انتخابات ریاست جمهوری نمودندکه تلاش جهت ترور یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری و انتساب آن به نظام در راستای ایراد اتهام علیه مسئولین نظام،گسترش اختلافات و ایجاد ابهام و توهم در لایه‌های مختلف اجتماعی؛یکی از نمونه‌های اهداف و اقدامات آنها محسوب می‌گردد.

راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران:

دشمنان نظام( مقدس جمهوری اسلامی ایران )جهت پیشبرد سیاست‌های مذکور؛ محورهایی را به عنوان راهکارهای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران طراحی، ترسیم و جهت اجرا در اختیار دستگاه‌های اطلاعاتی و مؤسسات وابسته قرار داده‌اند که برخی از آن‌ها عبارتند از:

1) تبلیغ و ترویج ضرورت تغییر سیاسی نظام؛

2) حمایت‌های بین‌المللی از اتحادیه‌های کارگری ، اصناف، گروههای باصطلاح مدافع حقوق بشر و تشکل‌های مدنی مخالف جمهوری اسلامی ایران.

3) اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران.

4) تقویت مالی نیروهای مخالف داخل نظام؛ به صورت پنهان

5) شناسایی، جذب و توانمندسازی مراکز و افراد و اقشار مؤثر در جامعه مانند زنان، جوانان، NGOها و ... در جهت نیل به اهداف معین.

با توجه به جدول ترسیمی در تقویم کشور جهت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388؛ برنامه اجرایی اهداف فوق توسط بیگانگان با فرصت‌طلبی از آزادی‌های موجود ؛در راستای براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران و در قالب پروژه دیپلماسی عمومی (Public diplomacy) و اقدامات پنهان (Covert Action) به مرحله اجرا درآمده است.

براندازی نرم و اقدامات پنهان:

براندازی نرم که با ظاهری آراسته و برای عادی سازی در نزد افکار عمومی از آن با عنوان دیپلماسی عمومی یاد نمودند دارای مفاهیم و ویژگی های ذیل است:

از منظر یکی از دستگاههای اطلاعاتی غرب:

«دیپلماسی عمومی به دنبال این هدف است که منافع و امنیت ملی ما را از طریق درک، آگاهی و تاثیر بر مردم کشورهای دیگر حفظ کرده و از گفتگو بین شهروندان ما و موسسات و همتایان آنها در خارج نیز بهره ببرد.»

براندازی نرم از دیدگاه غرب همانا تحمیل ارزش‌ها و چهارچوب‌های فکری حاکم بر جوامع غربی به دیگر جوامع است تا از این طریق و به صورت خودکار سیستم آن کشور هدف متاثر و همراه با سیاست‌های نظام سلطه گردد.

• هدف دیپلماسی عمومی غرب «ملت‌‌ها» و مسیر و غایت نهایی آن تاثیرگذاری با هدف تسهیل در سیاست‌های معطوف به اقدامات پنهان و براندازانه است بنابراین اقدامات پنهان در چارچوب دیپلماسی عمومی؛ مستلزم بکار بستن پیچیده‌ترین شیوه‌های عملیات روانی تهاجمی می باشد

مهم‌ترین اهداف این پروژه از دیدگاه نظریه پردازان عبارتند از:

1- وادار نمودن دولت به جهت‌گیری‌های مورد نظر آنان از طریق فشارهای مردمی.

2- ایجاد فضای عدم اعتماد نسبت به مسئولان نظام و اختلال در فرایند تصمیم‌گیری.

3- انحراف افکار عمومی جامعه از منافع و اصول نظام و ترویج شیوه‌های موردنظر در جامعه از طریق تشکیک در ارزش‌های نظام.

4- ایجاد اختلاف در گرایش‌های مختلف جامعه و تفرقه و جدایی میان مردم و حاکمیت از طریق متهم کردن سران نظام و نسبت کذب دادن به مسئولان.

5- انشقاق در گروههای فکری، قومی، مذهبی و غیره با هدف اختلال در وحدت ملی.

در تبیین اهمیت این بخش از اقدامات پنهان ؛یکی از وزرای خارجه کشورهای غربی اظهار می‌دارد: «در زمان حاضر، تلاش‌های ما در زمینه دیپلماسی عمومی در مقایسه با دیگر اقدامات بسیار مهم‌تر است به نحوی که این تلاش‌ها جزءلاینفک سیاست خارجی ما در برابر دولت‌های مخالف می‌باشد.»

استراتژی امنیت ملی غرب پس از فروپاشی شوروی سابق که برای انطباق با شرایط متحول بین‌المللی طراحی و بازسازی گردید، وظایفی را برای دستگاههای مختلف امنیتی آن کشورها در راستای اجرای مؤثر این استراتژی تعیین و مشخص کرده و در همین راستا گزارشات راهبردی - امنیتی را تدوین نموده است .

نکته قابل توجه در دستورالعمل‌های گزارشات مذکور؛ جهت‌گیری‌های اقدامات آنها در راستای اقدامات پنهان بوده و با منتفی دانستن جنگ نظامی، «جنگ نرم» و «فروپاشی از درون» را در برابر جمهوری اسلامی پیشنهاد می‌‌کنند.

راهکارهای تدوین شده در تقابل با ایران گویای استراتژی غرب علیه جمهوری اسلامی و در چارچوب دیپلماسی عمومی بوده و اهمیت راهکارهای کاربردی آن به اندازه‌ای است که این گزارشات را می‌توان «مانیفست اقدامات پنهان» غرب علیه جمهوری اسلامی قلمداد کرد.

یکی از مقامات ارشد امنیتی غرب در بیان اهمیت به کارگیری استراتژی‌های معطوف به دیپلماسی عمومی در برابر ایران، اظهار می‌دارد: «ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در خاورمیانه و هارتلند منطقه، به قدرتی بی ‌بدیل تبدیل شده که دیگر نمی‌توان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد.»

محورهای مهم گزارشاتی که بر ضرورت بکارگیری تاکتیک‌های دیپلماسی عمومی تاکید دارند، گویای برنامه‌هایی است که دولتمردان غرب تحت عنوان دیپلماسی عمومی علیه جمهوری اسلامی در سر دارند:

1- بهره‌برداری از اختلافات درونی ایران.

2- بکارگیری براندازی نرم بجای اقدام نظامی .

3- دامن زدن به نافرمانی‌های مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی به عنوان ابزارهای مهم فشار بر ایران.

4- ضرورت تاکید بر وجود نظارت بین‌المللی بر انتخابات.

5- حمایت ریاکارانه از حقوق‌بشر و دموکراسی در ایران .

6- راه‌اندازی و تقویت شبکه‌های متعدد رادیو و تلویزیونی به منظور سیاه نمایی و فریب مردم

7- حمایت از اپوزیسیون‌ داخلی.

8- تسهیل در فعالیت NGOهای همسو با غرب.

9- تسهیل در صدور ویزا برای افراد مستعد و همسو با اهداف غرب.

10- دعوت از فعالان جوان ایرانی به منظور شرکت در سمینارهای خارج از کشور برای جذب و آموزش هدفمند مانند آنچه که در کشورهایی مثل صربستان، فیلیپین، اندونزی، شیلی،اوکراین و غیره.

اتفاق افتاد.

از سوی دیگر؛ در بخشی از دکترین های امنیتی خود آورده اند:

«ما ممکن است با چالشی جدی‌تر از هیچ کشوری جز ایران مواجه نشویم. نگرانی‌های دیگری در مورد ایران داریم که به اندازه مسائل هسته‌ای مهم هستند. نگرانی‌های ما در نهایت هنگامی حل خواهند شد که حکومت ایران با اتخاذ تصمیمی راهبردی، سیاست‌های خود را تغییر داده و نظام سیاسی خود را باز نماید و به مردم خود آزادی بدهد. این مساله هدف غایی ماست. راهبرد ما گسترش تعامل با مردم ایران است. ما در راستای نابودی استبداد و ارتقای دموکراسی کارآمد، از تمامی ابزارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم استفاده خواهیم کرد که از آن جمله عبارتند از:

• افشای موارد نقض حقوق‌بشر.

• حمایت از اصلاح‌طلبان از طریق برگزاری نشست‌هایی در وزارت خارجه و سفارت‌خانه‌های خود.

تخصیص بودجه در جهت حمایت مالی از فعالیت های مورد نظر غرب در داخل ایران

• اعمال تحریم‌هایی با هدف ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت.

بر اساس استنادات موجود؛ پروژه براندازی نرم یا به قول خودشان دیپلماسی عمومی با توجه به شرایط داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی به طرق مختلف در دستور کار دولتمردان غربی قرار گرفته است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

1) ارائه کمک و آموزش به سازمان های غیردولتی و انتشار جزوات فارسی درباره ارزش های دمکراتیک و فعالیت‌های مدنی هم جهت با آن .

2) آموزش خبرنگاران برای ایجاد شبکه منابع خبری با هدف جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل؛

3) آموزش و سازماندهی فعالان حقوق بشر در ایران جهت ترسیم چهره نامطلوب از نظام؛

4) ایجاد وب‌سایت‌ها و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات و ارائه اطلاعات کامل از کاندیداهای انتخاباتی سال 1388؛

5) اعزام دانشجویان، هنرمندان و مشاغل حرفه‌ای و آموزش آنها جهت کادرسازی برای پست‌های کلیدی و مناصب حساس در آینده؛

در پی تاسیس دفتر امور ایران در دوبی (مستقر در کنسولگری آمریکا) از سوی وزارت امور خارجه آمریکا که از پایگاه ریگا در لتونی در زمان جنگ سرد با هدف فروپاشی شوروی سابق نسخه برداری شده است، این دفتر فعالیتهایی در خصوص جذب نخبگان ایرانی و تاثیرگذاری بر اندیشه‌ها و برداشتهای آنان به منظور ترغیب آنها به اقدام علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در دستور کارخود قرار داده است.

در همین راستا سخنگوی وقت وزارت امور خارجه آمریکا اظهار می دارد:

«دولت آمریکا از طریق سفارتخانه های خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای همسایه‌ی ایران ، با سازمانهای غیر دولتی و رسانه های ایران همکاری و تعامل خواهد داشت . آژانسهای مسافرتی بین ایران و آمریکا را افزایش خواهیم داد و مبلغ پنج میلیون دلار برای بازدید استادان و معلمان و حرفه های دیگر از آمریکا پرداخت خواهیم کرد »

بر همین اساس دفتر امور ایران در دوبی طی 2 سال اخیر در قالب برگزاری دوره‌های آموزشی و اعزام گروههای متعدد از اقشار مختلف به آمریکا؛ مبادرت به ایجاد زمینه های لازم جهت برقراری ارتباط با لایه های مختلف اجتماعی و نخبگان جامعه نموده و دعوت شوندگان بدون طی مراحل معمول اخذ ویزا و مساعدت مسئول امور ایران در کنسولگری آمریکا در دوبی آقایان جیلیان برنز، رامین عسگرد، تیموتی‌ریچاردسون به آمریکا مسافرت نموده‌اند که عمدتا"تحت تاثیر قرار گرفته و پس از بازگشت نیز به عنوان مسئول تشکیل گروههای جدید و اعزام آنها به آمریکا فعال شده‌اند.

شکست طرحهای آمریکا علیه ایران که با دستگیری برخی عوامل داخلی آنها صورت گرفت، آمریکاییان را بر آن داشت تا طرح و ایده جدیدی تحت عنوان «پروژه EXCHANGE » (تبادل افراد و گروهها) را اجرایی نمایند که در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمریکا با صرف هزینه‌های گزاف از طریق پایگاههای ایجاد شده علیه ایران (دبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دبی کلید خورد.

مراحل اقدامات آمریکا در چارچوب دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران عبارتند از:

1. اجرای طرح ابتکار منطقه‌ای بنیاد سوروس؛

2. پروژه EXCHANGE.

3. مبادلات دوجانبه.

در این پروژه مسافرت افراد و نخبگان از لایه‌های مختلف جامعه در قالب گروههای 15 نفره به ایالات‌های مختلف آمریکا طراحی گردید؛ کلیه مراحل اخذ ویزا، پرداخت کلیه هزینه‌ها (هواپیما، هتل، بازدیدها و خرید)، برنامه‌های حضور در آمریکا و ... با هدایت، مدیریت و برنامه‌ریزی‌ وزارت خارجه این کشور و تحت پوشش مؤسساتی چون مریدین، صلح، آسپن و ... اجرایی شد.(یادآوری می گردد این پروژه با ضربه ای که وزارت اطلاعات در سال 87 بر عوامل آن وارد نمود ناکام ماند).

از جمله شاخص‌های مورد نظر جهت انتخاب این افراد می‌توان به؛ «جوان بودن»، «مؤثر بودن»، «بازگشت حتمی به ایران»، «تحصیلات عالی»، «ارتباط با نهادها و مراکز دولتی»، «افراد دارای عدم سوءسابقه سیاسی» و ... اشاره کرد.

اهداف سیاسی و اطلاعاتی پروژه EXCHANGE آمریکا عبارتند از:

1- برقراری رابطه با گروههای مختلف جامعه و ایجاد ارتباط مؤثر با متخصصین.

2- تغییر نگرش و دیدگاه شرکت‌کنندگان نسبت به آمریکا.

3- تغییر نگرش در جامعه ایران با هدف لزوم برقراری رابطه دولت ایران با آمریکا از طریق فشار توسط لایه‌های زیرین جامعه.

4- دستیابی به تحلیل و نقطه‌نظرات شرکت‌کنندگان در پروژه EXCHANGE.

5- نفوذ در لایه‌های اجتماعی و برنامه‌ریزی جهت احیای منافع از دست رفته آمریکا در ایران.

6- فشار به دولت برای تغییر رفتار.

7- سست شدن پایه‌های دولت، تضعیف و در نهایت فروپاشی نظام.

8- معرفی آمریکا به عنوان تنها منجی ایران.

9- تشدید شکاف میان ملت و حاکمیت.

10- اخلال در نظام تصمیم‌گیری کشور.

11- جریان‌سازی و تاثیرگذاری در قالب میتینگ‌ها و تجمعات اعتراض‌آمیز.

12- سوء‌استفاده امنیتی از نخبگان جامعه.

13- تحریک جریانات قومی.

14- تغییرات حقوقی مورد نظر در راستای نظام حقوقی غرب.

15- ایجاد تغییرات در نظام انتخاباتی کشور به بهانه لزوم وجود نظارت‌های بین‌المللی در عرصه انتخاباتی.

دولت‌های غربی با مقایسه شرایط حاکم بر کشور ایران و کشورهایی چون اکراین و گرجستان انتخابات را بستر مناسبی جهت پیشبرد اهداف پلید خود و ابجاد تغییرات مورد نظر ارزشیابی نموده و با بهره برداری از پتانسیل مردمی بدون دخالت مستقیم خارجی و فشار از بیرون و با شیوه مبارزه عاری از خشونت و تبدیل مطالبات اجتماعی به سیاسی و فضای رسانه و سایت اینترنتی به عنوان مهمترین ابزار و مؤلفه های به ظاهر قانونی اقدام به اجرای برنامه های خود نمودند .

براساس نتایج حاصل از تحقیقات بعمل آمده و اعترافات متهمین ، عمده اقدامات بیگانگان؛ به ویژه آمریکا و انگلیس؛ جهت فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران در این عرصه مبتنی بر روش‌های ذیل می‌باشد:

1- برگزاری دوره‌های آموزشی در خارج از کشور.

2- فعال شدن سایت‌های اینترنتی و رسانه‌ای با هدف اطلاع رسانی و ساماندهی افکار بر اساس اهداف و برنامه‌های موردنظر. (در همین راستا وزارت امورخارجه آمریکا با تاسیس دفتری به نام گروه فرارسی دیجیتال وارد چت رومها و وبلاگ ها شده و بصورت مستقیم با مردم ارتباط برقرار نموده و به نوعی تنظیم رابطه میان مردم ایران و دولت آمریکا را برعهده دارد. بنابراین محافل سیاسی آمریکا از طریق دیپلماسی اینترنتی به دنبال پیشبرد راهبرد ایجاد شکاف میان دولت و مردم ایران و ایجاد تاکتیک‌های همسو با علایق جوانان ایرانی برآمدند.)

3- فعال شدن شبکه‌های ماهواره ای (به ویژه فارسی زبان).

4-انتخاب گروههایی از لایه‌های مختلف اجتماعی (گروه‌های حقوقی، پزشکی، هنرمندان، دانشجویان، اساتید، روحانیون و...)جهت عزیمت به آمریکا و شرکت در برنامه‌های بازدیدی و آموزشی.

5- برنامه‌ریزی جهت تغییر افکار و تغییر رفتار با هدف تغییر در ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران .

6- بسترسازی جهت افزایش ناامیدی نسبت به آینده وبرنامه‌های اجرایی درکشور و تقویت گرایش و نگرش نسبت به آمریکا.

7- فعال شدن مؤسسات مطالعاتی و تحقیقاتی اروپایی جهت برقراری ارتباط با افراد موردنظر و ایجاد ارتباط با مراکز داخلی در قالب پروژه نهادسازی.

8- ارائه بورسیه‌های تحصیلی به افراد موردنظر و بازگشت آنها پس از تاثیرپذیری فکری.

9- فعال نمودن انگلیس در قالب شناسایی و جذب نخبگان، راه‌اندازی سازمان های غیردولتی و اعزام افراد موردنظر به داخل کشور.

10- برگزاری دوره‌های آموزشی خبرنگاری در هلند و انگلیس.

11- بهره‌برداری از کارمندان محلی جهت برقراری ارتباطات غیررسمی.

12- تبادل و همکاری اطلاعاتی با سایر سازمان های جاسوسی جهت بهره‌برداری از اطلاعات و امکانات آنها.

13- تحریک و هدایت مردم جهت گسترش دامنه اعتراضات

رویکردها و اقدامات اطلاعاتی بیگانگان در انتخابات دهمین دوره ریاست ‌جمهوری:

1) بررسی و امکان‌سنجی فضای موجود در کشور بمنظور ایجاد خلل در روابط میان مردم و نخبگان با مقام معظم رهبری و ولایت فقیه ؛

2) تلاش جهت کاهش حمایت های مردمی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران (در داخل و خارج از کشور) و شکست وجهه جمهوری اسلامی ایران با هدف ممانعت از تبدیل شدن ایران به عنوان الگوی موفق در نزد سایرکشورهای جهان؛

3) بهره‌برداری از پتانسیل مردمی بمنظور نیل به اهداف مورد نظر مانند: ایجاد بی‌اعتمادی و دامن زدن به اعتراضات مردمی، تقویت جریانات قومیتی و اپوزوسیون داخلی، اجرای پروژه دمکراسی‌سازی در ایران با هدف تغییر در افکار، رفتار و نهایتاً تغییر ساختار نظام ؛

4) تلاش جهت تشدید شکاف میان مردم و حاکمیت، بهره‌برداری از اختلافات داخلی و ظرفیت های موجود در این زمینه به ویژه در حوزه‌های مربوط به احزاب، جریانات سیاسی و مسئولین، اختلافات قومی و مذهبی.

5) تشویق بخشی از ایرانیان مقیم خارج از کشور جهت فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران . و بهره‌برداری تبلیغاتی از اجتماعات و اعتراضات آنها.

6) سازماندهی، هدایت و پشتیبانی‌های مادی، سیاسی و رسانه‌ای از گروههای تروریستی و همگرایی بین اپوزیسیون داخل و خارج و اپوزیسیون داخل با گروههای ناراضی اجتماعی.

7) بسترسازی در راستای اجرای پروژه براندازی نرم وتشکیل دوره‌های آموزشی در کشورهای مختلف (ازجمله امارات و هلند) در قالب موضوعاتی چون حقوق بشر و مبارزه عاری از خشونت.

8) ایجاد و حمایت مادی و معنوی از NGO ها جهت جریان‌سازی در لایه های مختلف اجتماعی و بهره‌گیری از پتانسیل و امکانات آنها در شرایط مقتضی.

9) فعال نمودن پروژه ایجاد بحران‌های داخلی (به ویژه در حوزه‌های اجتماعی) و پیگیری طرح فشار از بیرون، تغییر از درون؛

10) تمرکز بر عملیات‌روانى، شایعه‌پراکنى، جریان‌سازى و تبلیغ ناکارآمدی نظام اسلامی از طریق سایت‌های اینترنتی، شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به ویژه صدای آمریکا و بی‌بی‌سی فارسی و سایر شبکه‌های خبری ضدانقلاب فراری، سلطنت‌طلبان و منافقین و سایر وسایل ارتباطی؛

11) هدایت سازمان‌های غیردولتی و جریانات مخالف نظام جهت نظارت به نیابت از آمریکا بر روند انتخابات.

12) تاکید بر بروز تقلب و عدم اطمینان به سلامت برگزاری انتخابات در ایران (حدوداً 10 روز قبل از روز رای‌گیری) و تلاش جهت القاء موضوع از طریق سایت‌های مربوط به وزارت امور خارجه (مواردی چون: قطع ارسال پیامک، کاهش سرعت اینترنت، بروز اشکال در خصوص حضور ناظرین کاندیداها در حوزه‌های رای‌گیری و ... از نکات مندرج در این خصوص می‌باشند)؛ لازم به توضیح است که مسئول کمیته صیانت از آراء ستاد آقای موسوی، نیز یک هفته قبل از روز انتخابات (جمعه 15 خرداد 88) ضمن برشمردن موارد مذکور؛ وقوع آنها را دلیلی بر تقلب انتخاباتی بر شمرده بود.

13) تحریک و زمینه‌سازی برای حرکت‌هاى خشونت‌آمیز داخلی و نافرمانی مدنی و زمینه‌سازی برای وقوع آشوب‌های خیابانی و ایجاد ناامنی و تخریب و اغتشاش؛

14) تلاش جهت اتهام‌سازی و جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران به ویژه درعرصه نقض حقوق بشر با هدف افزایش انزوای جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌الملل.

برخی از اقدامات کشورهای غربی و سازمان‌های جاسوسی مربوطه که متناسب با اهداف و رویکردهای فوق و از طریق سفارتخانه‌ها و رسانه‌های وابسته؛ قبل از انتخابات به اجراء درآمده، عبارتند از؛

1) تلاش سفارت انگلیس برای نزدیک شدن به احزاب سیاسی در ایران که اولین تماس در آذر 1387 با یکی از چهره‌های سرشناس برقرار و به ایشان اعلام گردید ؛ سفارت قصد دارد با برخی احزاب سیاسی ایران ارتباط برقرار کند و در همانجا اعلام شد بعد از شما به سراغ آن احزاب خواهیم رفت ( این تلاش با تدابیر اطلاعاتی در همان مرحله با شکست مواجه شد) .

2) در اواخر سال87 از سوی دولت انگلستان دستورالعملی شامل 18 بند در خصوص انتخابات در ایران صادر شد که ضمن تقسیم کار در خصوص انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و نقش حوزه های مختلف نظام مورد توجه قرار گرفته است . و دستور العمل جمع آوری اخبارو اطلاعات صادرشد.

3) مسافرت متعدد دیپلمات‌های انگلیسی به شهرهای مختلف ایران خصوصاً قم ،‌تماس با برخی ستادهای انتخاباتی کاندیداها در شهرستان ها ، حضور فعال دیپلمات های انگلیس در روز انتخابات در حوزه‌های مختلف و ... که مبین تلاش‌های عملی مجموعه سفارت در راستای انتخابات می‌باشد.

4) بکارگیری گسترده کارمندان محلی از سوی سفارت انگلیس در امر جمع‌آوری اطلاعات از سطح شهر و فعالین سیاسی و شرایط اجتماعی . در این راستا استخدام و بکارگیری کارمندان محلی با تحصیلات عالی(دکتری)و بینش سیاسی بالا و گسیل آنها جهت ارتباطگیری با عناصر دارای دسترسی اطلاعاتی و دریافت تحلیل های اختصاصی ایشان همراه با اطلاعات با ارزش آنان در زمان انتخابات؛ بخشی از تلاش های سفارت بوده است .

5) فعالیت گسترده اطلاعاتی انگلیسی ها در جمع‌آوری اطلاعات از ناآرامی‌ها اغتشاشات پس از انتخابات بگونه ای که تقریباً بطور دائم کارمندان محلی خود را به صحنه های درگیری گسیل می‌نمودند و به دنبال جمع‌آوری بودندضمن اینکه به کارمندان محلی دستور داده شده بود تا با احزاب سیاسی تماس گرفته و تحلیل ها و نقطه نظرات آنان را گردآوری و گزارش نمایند .

6) فعالیت نسبتاً متمرکز بی بی سی فارسی بر روند انتخابات در ایران در دوره قبل از انتخابات با خطوط القائی : شاداب نبودن انتخابات ، فرمایشی بودن انتخابات ، تمرکز تخریبی بر سیاست خارجی دولت ‌تخریب وجهه دولت و ...

7) اعلام انتظار وقوع حوادث غیر منتظره و خونین از سوی دیپلمات‌های انگلیسی؛

8) ارتباط شورای فرهنگی- آموزشی (BC) با بدنه جامعه به منظور بسترسازی ارتباطات از طریق اعطای بورس، برگزاری آزمون‌های زبان، و ... . از این طریق انگلیس تلاش داشت تا با دور زدن دولت ایران، علاوه بر شناسایی و نشان افراد موردنظر، کمترین هزینه را در دسترسی به افراد مؤثر در شرایط بحرانی به دست آورد.

9) شناسایی عناصر مطلع از طریق برگزاری آزمون انگلیسی ILETS. در این روش سفارت انگلیس تلاش می کرد تا با شناسایی افراد مؤثر، زمینه‌های بهره‌برداری از آنها را در شرایط بحرانی فراهم سازد.

10) ایجاد بخش VIP (تشریفات) در بخش ویزا در راستای بهره‌مندی از افراد دارای دسترسی در حوزه‌های مختلف کشور و نزدیکی به آنها به بهانه مصاحبه ویزا.

11) اقدام دیپلمات‌های سفارت جهت ارتباط با نخبگان قومی و فرهنگی به منظور شناسایی و جلب آنها در جهت اهداف موردنظر.

12) حضور دیپلمات‌های سفارت در مناطق مختلف کشور تحت پوشش دانشجویان زبان فارسی و ارتباط‌گیری با مردم منطقه.

13) ایجاد زمینه‌های جذب افرادسیاسی- فرهنگی در انگلیس در راستای منافع مورد نظر. (عطاءالله مهاجرانی)

14) ارتباط مؤسسات مطالعاتی- تحقیقاتی انگلیس با مراکز مطالعاتی- تحقیقاتی داخل کشور در راستای القاء و تاثیرگذاری. (چتهم هاوس، IISS)

15) فعال شدن انگلیس به عنوان بازوی اطلاعاتی آمریکا و اسراییل در راستای جبران عدم حضور آمریکا و اسراییل در ایران.

16) ارتباط‌گیری با برخی نخبگان، احزاب و شخصیت‌های سیاسی به منظور جمع‌آوری اطلاعات و آماده‌سازی آنها جهت همکاری با سرویس آن کشور.

17) تماس با اصحاب رسانه و مطبوعات به منظور تاثیرگذاری بر بدنه جامعه.

18) در اواخر فروردین یک دوره آموزشی در آلمان با حضور 5 تن از کانون وکلاء با موضوع حقوق شهروندی و جرائم سایبری برگزار گردید و افراد مذکور بعد از بازگشت به کشور با تشکیل کار گروه‌هائی درصدد نظارت بر تخلفات انتخاباتی برآمدند.

19) برنامه‌ریزی جهت اعزام گروهی از خبرنگاران به آمریکا جهت ارائه آموزش‌های لازم در راستای نظارت بر روند انتخابات ریاست جمهوری به نیابت از آمریکا.

20) اظهارات برخی از مسئولین نمایندگی‌های خارجی در ایران مبنی بر انتظار حوادثی غیر منتظره در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری.

21) انتشار اخبارکذب در خصوص سیستم شنود تلفن همراه در ایران و توانمندی‌های آن ، در این مورد شرکت نوکیا زیمنس که تجهیزات شنود را به ایران فروخته است اقدام به ارائه اطلاعات کذب مربوط به قابلیت‌های سیستم شنود ایران نمود .

رویکردها و اقدامات بیگانگان علیه جمهوری اسلامی ایران پس از انتخابات شکوهمند 22 خرداد عبارتند از:

1- تضعیف جایگاه ولایت فقیه

این موضوع جزءرویکردها و اهداف اولویتی بیگانگان علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب شده و عدم توجه برخی از جریانات سیاسی به فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری(به ویژه پس از خطبه های تاریخی نماز جمعه مورخه 29 خرداد 88 ) مستمسک و بستر مناسبی جهت دامن زدن به مساله مذکور از سوی بیگانگان را فراهم نموده است. در همین راستا تلاش مذبوحانه مبتنی بر القاء شکاف میان نظرات مقام معظم رهبری با نظرات حضرت امام (ره) به صورت گسترده از سوی دستگاه تبلیغی دشمنان صورت می گیرد .

2- ایجاد انشقاق در صفوف یکپارچه ملت و تضعیف حمایت مردمی از اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی ؛

3- گسترش فضای اختلاف میان جریانات، احزاب و شخصیت‌های سیاسی؛

4- به چالش کشاندن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران وطرح ادعاهای درزمینه عدم برخورداری نظام و مسئولین از حمایت مردمی؛

5- تلاش جهت اثبات ناکارآمدی نظام در ایجاد دموکراسی، برگزاری انتخابات سالم، مقابله با بحران‌های اخیر و رعایت حقوق بشر؛

6- تاکید بر ضرورت حضور بیگانگان و ناظرین انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران جهت تضمین سلامت برگزاری انتخابات (این موضوع طی سالهای اخیر در دستور کار جدی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس و گروهکهای وابسته؛ مانند نهضت آزادی قرار گرفته است .)

برخی از اظهارات مداخله جویانه مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا پس از انتخابات عبارتند از:

1- معرفی اراذل اوباش و دارای مشکلات اقتصادی و اجتماعی به عنوان پتانسیل‌های مطلوب در راستای ایجاد بحران‌های داخلی از سوی رئیس سابق سازمان سیا

2- تاکید بر ضرورت ابطال انتخابات به بهانه «ضرورت توجه به خواسته‌های معترضین و رعایت اصول و ضوابط دموکراسی در انتخابات»؛

3- خط دهی برای الگوبرداری از نقش جوانان در جریان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 و بازسازی شرایط جهت بهره‌برداری از پتانسیل مذکور در راستای مقابله با نظام؛

4- اعزام و فعال نمودن عوامل خود تحت عناوین خبرنگاران افتخاری و آزاد پس از بازگشت خبرنگاران خارجی؛

5- آموزش نافرمانی های مدنی از طریق سایت‌های اینترنتی(مانند سایت گذار؛ وابسته به مؤسسه خانه آزادی و سازمان سیا)؛

6- حمایت برخی مقامات آمریکایی و اروپایی از اغتشاشات خیابانی

7- صدور قطعنامه از سوی کنگره آمریکا در حمایت از آشوبگران و محکومیت نظام

8- فعال نمودن شبکه‌های رسانه‌ای و اینترنتی و ایجاد محیط سایبر و مجازی جهت القاء اخبار موردنظر، تحریک مردم به حضور در تجمعات غیر قانونی و اغتشاشات ، ‌انتشار اخبار مجعول و غیرواقعی در مورد آمار کشته شدگان.

9- اصرار بر معرفی آشوبگران به عنوان مردم معترض و قرار دادن آنها در مقابل نظام.

10- ارتباط یکی از عناصر فعال ستاد88 (متهم؛ آقای رضا رفیعی ) با دفتر ویژه امور ایرانیان در دبی و خانم جیلیان برنز به عنوان افسر اطلاعاتی آمریکا؛ارسال اخبار و گزارشات مربوط به اغتشاشات از طریق سایت‌های اینترنتی و همکاری با سرویس اطلاعاتی یکی از کشورهای عربی منطقه. نامبرده ضمن برقراری ارتباط با مؤسسات رسانه‌ای آمریکایی؛مبادرت به اخذ تحلیل های متناسب با رویکرد بیگانگان و مغایر با اصول انقلاب از برخی مسئولین سابق کشور نموده و اطلاعاتی در خصوص تاثیرات تحریم ها از مسائل مربوط به جریانات انتخاباتی را در اختیارخانم نازی بیگلری از صدای آمریکا (VOA) قرار داده است .

11- پس از محدودیت دسترسی‌ به شبکه‌های ماهواره ای؛ جریان اطلاعات به سمت اینترنت سوق داده شد و به منظور تسهیل استفاده از مطالب اینترنتی، نرم افزار پیشرفته ترجمه انگلیسی به فارسی و بالعکس را برای استفاده عمومی در اختیار کاربران ایرانی قرار دادند به گونه ای که با استفاده از این نرم‌افزار کاربران می‌توانند مطالب سایت‌های انگلیس را به فارسی برگردانده و مطالعه کنند . این اقدام به منظور دسترسی کاربران ایرانی به حداکثر اطلاعات به زبان انگلیسی ( خصوصاً سایت BBC ) مرتبط با بحران تمهید شده هر چند که دارای کاستی‌های جدی می‌باشد .

12- ارائه پیشرفته‌ترین امکانات نرم‌افزاری به گونه‌ای که امکان دیدن فیلم از طریق یک رایانه با خطوط تلفنی و مودم و اینترنت با سرعت پایین را فراهم کردند تا مرتبطین خود با حداقل امکانات از فیلم‌های مورد نظر در خصوص اغتشاشات استفاده کنند .

13- هک سایت‌های متعلق به هر دو جریان موجود در کشور و همچنین سایت‌های مربوط به مسؤلین نظام ، ‌سایت‌های متعلق به برخی کاندیداها و ... توسط بیگانگان جهت تشدید جو بدبینی داخلی. در این مورد در برخی موارد از طریق مجاری داخلی ( شرکت شاتل و ... ) اقدام به هک نموده تا نشانه‌ای از عوامل خارجی به چشم نخورد و کاملاً به نزاع داخلی تبدیل شود .

14- فعال نمودن شرکت آمریکایی فیس بوک در راستای تسهیل ارتباطات میان کاربران ایرانی و سایر کشورها در خصوص ایران. این شرکت با استناد به این که بسیاری از مردم جهان از فیس بوک برای مبادله اطلاعات درباره سرنوشت انتخابات ایران استفاده می‌کنند، نسخه آزمایشی زبان فارسی خود را ارائه کرده تا فارسی‌زبانان از آن به زبان مادری خود استفاده کنند .

15- در دوره اغتشاشات ؛ برخی سایت‌های وابسته بیگانه شماره تلفن ها ، نام های کاربری و واژه های رمز را به صورت مجانی در اختیار کاربران قرار دادند تا در صورت قطع کامل خدمات اینترنتی در ایران ، مرتبطین و افراد ، از طریق این تلفن ها بتوانند از اینترنت دایل‌آپ استفاده کنند

16- در راستای افزایش آموزش دادن اطلاعات مربوط به مبارزات خشونت آمیز و مبارزات مسالمت آمیز ، حجم عظیمی از این آموزش ها در ایام اغتشاشات ،بر روی اینترنت به زبان فارسی منتشر نمودند. در این راستا دو دسته مطالب قابل دستیابی است:

الف) مطالب مربوط به آموزش روش های اعتراض خشونت بار مانند : ساخت بمب دارای کنترل از راه دور و بمب های ساعتی ، روش مبارزه با نیروهای ضد شورش ، روش های مضروب ساختن پلیس ، ساخت اسپری های گاز اشک آور در خانه ، جمع آوری و انتشار مشخصات کامل افراد بسیجی

ب) مطالب مربوط به آموزش روش های اعتراض مسالمت آمیز مانند : تلاش برای تهیه سی دی و یا بلوتوث صحنه های مورد نظرپاشیدن رنگ سبز بر روی عکس ها و تبلیغات حکومتی ، روشن نمودن چراغ اتومبیل ها در ساعات اولیه غروب به نشانه اعتراض ، توصیه به تداوم شعار دهی بر پشت بام‌ها .

17- حضور یک وکیل آلمانی مرتبط با کانون وکلاء در داخل کشور و استقرار در یکی از هتلهای واقع در کانون اغتشاشات .

18- حضور مستقیم برخی دیپلمات‌ها در تجمعات غیر قانونی خیابانی (از قبیل برخی سفرای کشورهای اروپایی و انگلیسی ) و جمع‌آوری اطلاعات توسط برخی از مرتبطین سفرا با حضور در تجمعات غیر قانونی و نیز حضور معاون سفیر فرانسه در مراکز رای‌گیری با ظاهری مبدل که مستندات آن در پرونده موجود است؛

19- مساعدت و حمایت مالی آشوبگران و گروهکهای ضد انقلاب از سوی برخی کشور های اروپائی از جمله انگلیسی و اعطاء ویزا و پناهندگی به عناصر اغتشاشگر؛

20- بهره‌برداری از کارمندان محلی توسط برخی سفارتخانه های اروپایی جهت جمع‌آوری اطلاعات و القاء اخبار موردنظر؛

21- فعال بودن دونفر از کارمندان محلی آلمان در جهت تلاش برای جمع‌آوری امضاء به منظور مسافرت دبیر کل سازمان ملل متحد به کشور

22- تلاش جهت راه‌اندازی اعتصاب در کشور.

23- ارائه آموزش تخصصی جمع‌آوری اخبار به کارمندان محلی در آلمان.

24- جمع‌آوری اطلاعات بطور شبکه‌ای توسط متهمه خانم کلیوتید ریس (تبعه فرانسه) از اغتشاشات و نیز القاء ضرورت اعتصاب در نزد مخاطبین برحسب اعترافات نامبرده در مورخ 10 تیر 88 .

25- حمایت از تجمعات اعتراض‌آمیز در خارج از کشور توسط برخی کشورهای اروپائی

26- تهدید به فراخوانی سفراء اروپائی جهت اعمال فشار بر کشور و افکار عمومی

27- تهدید به افزایش تحریم علیه جمهوری اسلامی.

28- ایجاد محدودیت صدور ویزاء برای دولتمردان جمهوری اسلامی ایران .

29- در زمان اغتشاشات سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی منابع خود را فراخوانده و اعلام نموده‌اند قصد دارند با آنها درخصوص انتخابات گفتگو نمایند . علاوه بر این موارد در هنگام اغتشاشات دو نفر از وابستگان به سرویس اطلاعاتی اسرائیل در صحنه های درگیری دخالت داشته و در آتش زدن اتوبوس‌ها مشارکت نموده اند . دو نفر متنفذ نیز در تمامی شب های اغتشاش تا آخرین ساعات شب در صحنه اغتشاشات حضور یافته و به جمع‌آوری اطلاعات پرداخته‌اند .

30- اقدامات سیاسی بیگانگان به ویژه انگلیس ،آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی کاملاً در راستای تشدید، برجسته‌سازی و ایجاد امید برای ادامه اغتشاشات و اعتراض‌ها و سرعت بخشی به آن بوده است. در این راستا به لحاظ دیپلماتیک اقدامات نامتعارف قابل توجهی صورت پذیرفته که اصلی‌ترین محورهای آن به قرار زیر است :

- اعلام مواضع و صدور بیانیه مداخله‌جویانه از سوی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در خصوص شرایط و وضعیت پس از انتخابات ایران. در این اظهارات به موضوعاتی مانند : ابراز نگرانی از وقوع بی‌قانونی در انتخابات و فشار حکومت به اغتشاش‌گران، اظهار همدردی با حاضران در اغتشاشات، محکومیت موج بازداشت‌ها و سرکوب اغتشاش‌گران، ضرورت بازشماری آراء و اعلام آمادگی برای یاری‌رسانی به تظاهرکنندگان در نمایندگی‌های خود اشاره شده است.

- ارائه مجوز راه ‌پیمائی و کمک به گروه‌های تظاهرکننده علیه جمهوری اسلامی ایران در مقابل نمایندگی‌های ایران در کشورهای مختلف جهان.

- حمایت علنی از اغتشاش‌گران با اعلام باز بودن درب سفارتخانه‌های برخی کشورهای اروپائی بر روی عوامل اغتشاش‌گر

- صدور بیانیه و سازماندهی تظاهرات از سوی برخی احزاب سیاسی اروپائی و تلاش برای یکپارچه کردن اعتراضات سیاسی در میان کشورهای اروپائی علیه جمهوری اسلامی ایران

نقش دستگاههای سیاسی،‌ اطلاعاتی و رسانه‌ای انگلیس در حوادث مربوط به پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری :

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیسی‌ها که به لحاظ نفوذ در حاکمیت و شناخت دقیق از ساختار و رفتارهای سیاسی دولتمردان جدید دچار ضربه شدید و فقر قابل توجه اطلاعاتی شده بودند، در طول سی سال گذشته تلاش‌های وسیعی جهت افزایش آگاهی خود انجام دادند. اینان که خود را وارثان بزرگ امپراطوری بریتانیا می‌دانند، بعد از افول دوران طلائی گذشته، در حال حاضر خود را نه به عنوان یک ابرقدرت بلکه به عنوان یک قدرت محوری در سیاست جهانی با نقش جدید، قلمداد می‌نمایند که با توجه به رویکردهای جدید وزارت خارجه انگلستان و توجه بیشتر به خاورمیانه و علی‌الخصوص ایران، اقدامات وسیعی را جهت جاسوسی واشراف بر اوضاع سیاسی- اجتماعی و گسترش حوزه نفوذ خود به مورد اجرا می‌گذارند.

هر چند بسترهای روابط دو کشور به نسبت قبل از انقلاب به طور بنیادی متحول شده‌اند، اما انگلیسی‌ها همچنان در تلاش برای حضور و نفوذ در ارکان و سطوح مختلف در جمهوری اسلامی ایران ، به عنوان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه و تعقیب منافع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود می‌باشند.

کشور انگلیس باصطلاح به طور رسمی و به ظاهر هر نوع سیاست تغییر رژیم از نوع سخت را رد می‌کند، اما از سوی دیگر در لایه‌های پنهان با ایجاد بسترهای مناسب جهت برقراری ارتباط با گروههای مختلف جامعه سعی در بهره‌بردن از استراتژی براندازی از نوع نرم را دارد. بی‌تردید انتخابات در ایران یکی از مهمترین موضوعاتی است که انگلیسی‌ها در تلاشند از جزئیات آن مطلع بوده تا به اقتضای وضعیت، برنامه‌ریزی لازم در جهت مداخله وبهره‌برداری از نقاط ضعف وآسیب‌های داخلی، به منظور تغییر افکار و رفتار در راستای سیاست‌های متبوع خود به عمل آورند.

شورای فرهنگی آموزشی بریتانیا که به عنوان بخش فرهنگی سفارت انگلیس در ایران فعالیت می کرد ، سابقه حضور در کشور از زمان قبل از انقلاب اسلامی (تحت عنوان انجمن ایران و انگلیس) را دارا بوده ؛ و در دوره جدید از سال 2001-2000 میلادی با نام شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس آغاز بکار کرده است. شورای فرهنگی انگلیس سازمانی مستقل و در بیش از 100 کشور دنیا دارای شعبه بوده و مرکز آن در لندن مستقر می باشد؛ اما در ایران بخش فرهنگی سفارت انگلیس محسوب میگردد.

از جمله فعالیتهای متعدد بریتیش کانسیل(BC ) می توان به : برگزاری آزمونهای عمومی و تخصصی زبان انگلیسی ، مشاوره های آموزشی ، اعطای بورسیه در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی ، و نیز به نخبگان ، محققان ، اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ، مسئولین و کارمندان دستگاههای مختلف ، روزنامه نگاران و نظایر اینها اشاره کرد. از سوی دیگر هدایت پروژه های علمی ، آموزشی ،پژوهشی و هنری با مشارکت مراکز ایرانی و انگلیسی ، پروژه های مشترک دانشگاهی و موارد متعدد دیگر در زمره امور محوله این مرکز قرار دارند.

اگرچه فعالیتهای مذکور فی نفسه اموری عادی بنظر می رسند ؛ اما نکته مهم آن است که این مرکز انگلیسی در پوشش این پروژه ها اهداف و مقاصدی نظیر: شناسایی و جذب نخبگان علمی و دانشگاهی ، طرحها و پروژه های مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی کشور، جمع آوری اطلاعات در زمینه های مختلف در قالب نظرسنجی از مراجعین حضوری ، برگزاری جلسات مشاوره عمومی و خصوصی برای افرادی که قصد تحصیل و یا مهاجرت به خارج از کشور دارند؛ و موارد متعدد دیگری را دنبال می کند.

این شورا با هماهنگی و همکاری با سفارت انگلیس در تهران هر سال در قالب بورسهای چونینگ وزارت خارجه انگلیس ، تعدادی از بهترین دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاههای ایران را برای ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی و یا گذراندن فرصت مطالعاتی و تکمیل پروژه های خود شناسایی ، و با انجام مصاحبه نسبت به اعزام آنها اقدام می کند که در همین رابطه برخی از این افراد پس از اتمام مدت دوره تحصیلی دیگر تمایلی برای بازگشت به ایران ندارند

در معرفی انواع دیگر بورسهای اعطایی شورای فرهنگی انگلیس می توان به بورسهای کوتاه مدت و کمک هزینه‌های تحصیلی اشاره کرد که به برخی اساتید دانشگاهها و افرادی از دستگاههای مختلف داخل کشور اختصاص می یابد؛ و آنها با سفر به انگلستان نیز از تسهیلات دفتر مرکزی آن در لندن بهره مند می شوند.

شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس تلاش وافر دارد تا با تمامی افرادی که تحت عناوین مختلف به انگلیس اعزام می نماید، پس از بازگشت به کشور همچنان ارتباط خود را حفظ نموده و از آنها در مقاطع مختلف در جهت تامین منافع انگلستان استفاده کند.

به عبارت دیگر این قبیل افراد در زمره مرتبطین شورای فرهنگی در سازمانهای مختلف داخلی قرار می گیرند؛ و حتی از این افراد به بهانه های مختلف برای شرکت در مراسم و مناسبتهای سفارت انگلیس و شورای فرهنگی دعوت به عمل می‌آید که طی برگزاری این قبیل مراسمها دیپلماتهای ارشد و مظنون به فعالیتهای اطلاعاتی انگلیس با طرح موضوعات مورد علاقه ؛ اطلاعات کاملی از این افراد ، و همچنین مشاغل و جایگاههای آنها در مراکز دولتی را کسب می کنند.

به هرحال اساس کار انگلیسیها بطور اعم و شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس بطور اخص ، بر شناسایی و جذب افرادی در دستگاههای گوناگون جمهوری اسلامی ایران قرار دارد تا با استفاده از آنها به مقاصد و اهداف اطلاعاتی خود در کشور جامه عمل بپوشانند.

برگزاری دوره هایی با حمایت بریتیش کانسیل و مشارکت مراکز انگلیسی و ایرانی در داخل کشور است که طی آن نمایندگانی از شورای انگلیس ضمن آشنایی با محققان ایرانی؛ از آنها دعوت می کنند که مراحل پایانی پروژه های خود را در قبال پرداخت کلیه هزینه ها(سفر،اقامت،تحصیل و...) در انگلیس به انجام رسانند . نکته مهم آن است که برخی از این پروژه ها به لحاظ اهمیت در زمره پروژه های ملی قرار می گیرند و محققان مربوطه نیز بعضاً طی همکاری آنها با شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس و یا سایر مراکز انگلیسی زمینه ساز سوء استفاده بیگانگان را فراهم نموده اند .

با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات و حضور جدی نامزدها در عرصه سیاسی _تبلیغاتی کشور، بخش سیاسی سفارت با حضوری جدی و آرایشی منظم که از کارمندان محلی و توانمند این بخش تشکیل گردیده، از اواخر فروردین88 با سازماندهی و تقسیم وظایف، جهت انجام جمع‌آوری اطلاعات و اخبار از موضوعاتی چون: دیدگاههای مسئولین نظام ، نمازهای جمعه، صدا وسیما، سپاه و بسیج و نظرات فرماندهان عالیرتبه، مساجد، محافل سیاسی، نشریات و روزنامه‌ها وسایت‌های اینترنتی، شاخص‌های اقتصادی، بازار و تجارت و حضور در جوامع روستائی، اقدام نمودند. بر همین اساس بخش سیاسی هفته‌ای دو روز جهت جمع‌بندی اطلاعات و اخبارجمع آوری شده با حضور رئیس بخش و آقای توماس برن، اقدام به تشکیل جلسه نموده وجمع‌بندی گزارش نهائی تهیه می‌گردید. درهمین راستا؛برخی از اقدامات این کشور در راستای پیگیری و تحریک اغتشاشات اخیر عبارتند از:

1- سفارت انگلیس چند ماه قبل از انتخابات با تشکیل کارگروهی جهت بررسی تحولات روزانه کشور مبادرت به رصد نمودن اخبار خبرگزاریها ، وب سایتها ، وب لاگها ، نظرات مردمی ، دانشجویان ،‌ روحانیون ، ‌مقامات صداوسیما ، سپاه و بسیج نموده و با نزدیک شدن به ایام انتخابات ؛سفرهای استانی دیپلمات‌ها وکارمندان محلی آغاز گردید که در این راستا بررسی نظرات برخی اقوام مختلف ایرانی نسبت به هر کاندیدا مورد توجه آنها بوده است.

2- فعالیت گسترده اطلاعاتی انگلیسی ها در جمع‌آوری اطلاعات از ناآرامی ها و اغتشاشات پس از انتخابات بگونه ای که تقریباً بطور دائم کارمندان محلی خود را به صحنه های درگیری گسیل می نمودند و به دنبال جمع‌آوری اطلاعات بودند . ضمن اینکه به کارمندان محلی دستور داده شده بود تا با احزاب سیاسی تماس گرفته و تحلیل ها و نقطه نظرات آنان را گردآوری و گزارش نمایند .

3- بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات؛ سفارت انگلیس مبادرت به خط دهی انتشار اخبارکذب مبنی بر تقلب در انتخابات نموده و ضمن اعلام ساختگی و جعلی بودن آراء، اغتشاشات و تجمعات غیر قانونی را به عنوان اعتراض و حق مردم مطرح می نمود .

برگزاری جلسه‌ای از سوی وزارت امور خارجه انگلیس با حضور گروهکهای اپوزیسیون (از جمله منافقین)در لندن پس از شکل گیری اغتشاشات که در این جلسه مقرر گردید ؛استراتژی ذیل در دستور کار معترضین و اپوزیسیون قرار گیرد:

الف ) استمرار اغتشاشات و تجمعات غیر قانونی (به ویژه پس از اقامه نمازجمعه تاریخی مورخ 29 خرداد 88.

ب) عدم مشارکت آشکار و تابلودار گروهکهای اپوزیسیون ؛

ج) تفکیک اعتراضات از خط خشونت(در قالب نافرمانی مدنی).

4- شرکت کلیه دیپلمات‌های سفارت انگلیس در راهپیمایی ها و تجمعات غیر قانونی پس از انتخابات.

5- یکی از متهمین حوادث اخیر؛ در بازجویی های انجام شده به حضور غیر قانونی در جمع طرفداران آقای کروبی در سعادت آباد به همراه همسر خود ، حضور در تجمعات غیرقانونی طرفداران میرحسین موسوی در سعادت آباد و گیشا اعتراف کرده و به حضور الکس پینفیلد دبیر اوّل سیاسی و توماس برن( دبیر دوم سیاسی که پس از حوادث اخیر از کشور اخراج گردید) ؛در مورخه 24 خرداد 88 در خیابان سنایی حین درگیری و آشوب حضور کاردار انگلیس در یکی از تجمعات غیرقانونی بعد از انتخابات ، شرکت ساموئل مورگان دیپلمات بخش روابط عمومی در مورخه 25 خرداد 88 در حوالی خیابان مطهری و شریعتی حین آشوب و دستگیری برخی معترضین ، حضور توماس برن در مورخه 28 خرداد 88 در خیابان انقلاب در راه پیمایی غیرقانونی ، شرکت پاول بلامی معاون بخش ویزا ( اخراجی از کشور ) در تاریخ 28 خرداد 88 در میدان فردوسی وعکس برداری از تجمع آنروز ، و حضور ساموئل مورگان در مورخه 27 خرداد 88 در خیابان کریمخان در راهپیمایی غیرقانونی اعتراف نموده است.(حسین رسام؛بازجویی 6 تیر 88 صفحات 12 و13)

همچنین تعدادی از متهمین صراحتاً معترف هستند که در جریان تجمع غیر قانونی طرفداران آقای موسوی در بهارستان الکس پینفیلد دبیر اوّل سیاسی سفارت از آنها درخواست داشته که به میدان بهارستان رفته و مشاهدات خود را گزارش کنند .(آرش مؤمنیان،حسین رسام)

سفیر انگلیس از کارمندان محلی درخواست داشته که اوضاع در سایر شهرها را بررسی و گزارش نمایند.

قبل از انتخابات الکس پینفیلد و یکی از کارمندان محلی بخش سیاسی با چند نفر از اعضاء ستاد مرکزی یکی از کاندیداهای معترض ملاقات داشته ، و با برخی نفرات وابسته به احزاب و‌ مسئولین برخیNGOها نیز ملاقات نموده است. بعد از انتخابات نیز در مورخه 4 تیر 88 در قسمت VIPبخش کنسولی سفارت؛آقای پینفیلد با یکی از افراد مطرح سیاسی اصلاح طلب ( به هنگام اخذ ویزا) ملاقات نموده و پیرامون نامزدهای انتخابات و حوادث پس از آن و خطبه های تاریخی نماز جمعه مورخ 29 خرداد 88 مذاکره نموده است. (حسین رسام؛ بازجویی مورخه 9 تیر 88 صفحات 17 و18)

تخصیص بودجه 300 هزار پوندی برای پرداخت به NGOهای داخلی. کمک به این NGOها می‌توانست شبکه‌ای منسجم و هماهنگ از سازمان‌های غیردولتی را برای بهره‌گیری در شرایط بحران سازماندهی نماید.

شناسایی عناصر دسترسی‌دار از طریق برگزاری آزمون زبان انگلیسی ILETS. در این روش سفارت انگلیس تلاش داشت تا با شناسایی افراد مؤثر، زمینه‌های بهره‌برداری از آنها را در شرایط بحرانی فراهم سازد.

تلاش جهت پخش فیلم‌های دارای عدم مجوز پخش در داخل سفارت با هدف جلب نظر کارگردانان و تهیه‌کنندگان فیلم‌ها جهت استفاده در مواقع ضروری.

ایجاد بخش VIP (تشریفات) در بخش ویزا در راستای بهره‌مندی از افراد دارای دسترسی در حوزه‌های مختلف کشور و نزدیکی به آنها به بهانه مصاحبه ویزا.

تلاش دیپلمات‌های سفارت جهت ارتباط با نخبگان قومی و فرهنگی در راستای شناسایی و جلب آنها در راستای اهداف موردنظر.

حضور دیپلمات‌های سفارت در مناطق مختلف کشور تحت پوشش دانشجویان زبان فارسی و ارتباط‌گیری با مردم منطقه.

ایجاد زمینه‌های جذب شخصیت‌های سیاسی- فرهنگی در انگلیس در راستای منافع مورد نظر. (عطاءالله مهاجرانی)

ارتباط مؤسسات مطالعاتی- تحقیقاتی انگلیس با مراکز مطالعاتی- تحقیقاتی داخل کشور در راستای القاء و تاثیرگذاری. (چتهم هاوس، IISS)

پر کردن خلاء اطلاعاتی آمریکا و اسراییل توسط انگلیسی‌ها در راستای جبران عدم حضور آمریکا در ایران.ارتباط‌گیری با نخبگان، احزاب و شخصیت‌های سیاسی به منظور جمع‌آوری اطلاعات و آماده‌سازی جهت همکاری با سرویس آن کشور.

تماس با اصحاب رسانه و مطبوعات به منظور تاثیرگذاری بر بدنه جامعه

نقش شبکه خبری دولتی BBC در حوادث پس ازانتخابات ریاست جمهوری:

شبکه خبری دولتی BBC که زیرنظر سرویس جهانی فعالیت می‌نماید و بودجه آن را وزارت خارجه انگلیس تامین می‌نماید، از دو سال قبل با گزینش و اعزام خبرنگاران و افراد عادی تحت پوشش بنیاد «تراست» اقدام به اعزام این افراد در گروههای مختلف به ترکیه و دبی نمود تا آموزش‌های تخصصی به آنان داده و با این آموزش‌ها بتوانند باصطلاح «روزنامه‌‌نگار شهروندی» را گسترش داده و با گزینش افراد مستعد از بین این افراد، نیروهای مورد نیاز را برای سایر بخش‌های BBC گزینش نموده و در نهایت شبکه وسیعی از افراد مرتبط داخل کشور را هدایت و مورد استفاده قرار دهند.

بودجه بنیاد تراست که توسط وزارت خارجه انگلیس، برخی کشورها ی اروپایی تامین می‌گردد، بالغ بر 30 میلیون دلار می‌باشد.

BBC پس از آغاز فعالیت‌ها و در راستای ایجاد تغییرات گسترده، اقدام به تاسیس تلویزیون فارسی BBC نمود که فعالیت خود را در دی‌ماه سال گذشته (1387) آغاز کرد. اکثر افراد گزینش‌شده در این رسانه دوره‌های آموزشی تراست را گذرانده و از خبرنگاران رسانه‌های منتقد نظام می‌باشند.

رسانهBBC فارسی در ابتدا با اقدامات هدفمندی که دنبال می‌کرد، شروع به برقراری ارتباط گسترده با برخی مستندسازان داخلی نمود و آثار آنان که در داخل فاقد مجوز و قابلیت پخش نداشت را گردآوری نمود. سپس با برنامه «نوبت شما» که رهبر اصلی آن یکی از دستگیرشدگان اغتشاشات 18 تیر و از دست‌اندرکاران اصلی تراست که مدتی را در زندان به سر برده است؛ شروع به ایجاد چالش و مشکل در داخل کشور و بزرگ‌نمایی مشکلات داخلی و معضلات سیاسی می‌نماید.

تلویزیون فارسی BBC قبل از برگزاری انتخابات، تدارکات ویژه‌ای را برای خط دهی پوشش سالگرد 18 تیر به عمل می‌آورد تا بتوانند از این طریق ضمن تحریک مردم و دانشجویان، اغتشاشاتی را ایجاد نمایند. در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، شبکه BBC فارسی با دعوت از برخی از عناصر معاند و مسئله دار و پرداخت هزینه یکماهه اقامت آنان در لندن و نیز پرداخت پول برای برگزاری میزگردهای سیاسی، تخم فتنه و نیز بحث تقلب در انتخابات را می کارد.

در مقطع انتخابات ریاست جمهوری، حتی پیش از راه‌اندازی تلویزیون فارسی‌زبان بی بی سیبارها این سؤال از جانب مسئولان آن شبکه خبرپراکنی مطرح گردید که آیا می‌شود خبرنگار به ایران فرستاد؟ نحوه پوشش چگونه باشد؟ و... نتیجه همه این برنامه‌ریزی‌ها از یکسو و شرایط خاص پیش‌آمده قبل از انتخابات از سوی دیگر، باعث شد که بی بی سی خود را برای یک اقدام مداخله جویانه در جمهوری اسلامی آماده کند.

تلویزیون فارسی‌زبان BBC با تدارکات وسیع در روز انتخابات، برنامه خود را 24 ساعته نموده و با افراد مسئله دار در داخل کشور ارتباط برقرار کرده تا اخبار و گزارشات لحظه به لحظه را منتقل نماید.

راهکارهای اعلام شده از سوی بیگانگان در خصوص استمرار اعتراضات به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری:

1- تاکید بر استمرار روند اعتراضات و عدم پذیرش نتایج انتخابات تا حصول نتایج موردنظر؛

2- معرفی سپاه و بسیج به عنوان عناصر کودتای نظامی و ضرورت حذف و خروج نیروهای مذکور از صحنه . ( خاطر نشان می گردد اعلامیه های کشورهای مختلف در قالب نقض حقوق بشر،ضرورت حضور ناظرین بین‌المللی و... در این راستا ارزیابی گردیده و حذف نیروی مردمی بسیج از صحنه در گزارشات راهبردی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا؛مورد تاکید قرار گرفته است).

3- ایجاد تمایز میان حوزه‌ها و عرصه های مذهبی و غیرمذهبی ؛

4- بزرگنمایی اختلاف در سطوح مختلف جامعه ،تاکید بر عدم حمایت برخی از نخبگان از نتایج انتخابات .

5- تاکید بر حمایت برخی از نخبگان و چهره‌های سرشناس از مخالفین و معترضین؛

6- تشدید فشارها با هدف استعفای رئیس جمهور؛

ب ) اقدامات گروهکهای ضدانقلاب و تروریستی و نقش آنها در حوادث پس از انتخابات و آشوب های اخیر.

با وجود اینکه با نامه تاریخی حضرت امام(ره) گروهک نهضت آزادی از حوزه سیاسی کشور به حاشیه رانده شد و تهدیدات آن علیه مبانی انقلاب اسلامی دورتر گردید ولی این گروهک با پافشاری بر مواضع براندازانه خود از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون با فراز و نشیب های گوناگون کوشیده تا ثمره خون صدها هزار شهید و جانباز را به نیستی بکشاند. گروهک مذکور طی دوسال گذشته با ورود فعالانه تر به عرصه سیاسی کشور تلاش نموده خود را به عنوان یکی از جایگزین های مهم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ، نزد کشورهای خارجی و همچنین گروههای معاند داخلی مطرح نماید. به شکلی که در این مدت دبیرکل گروهک سفرهایی به امریکا، آلمان و... داشته است. ذیلاً به برخی موضع گیری ها و اقدامات نهضت آزادی طی دو سال گذشته اشاره می‌گردد:

1- مواضع نهضت آزادی پس از سفر سه ماهه آقای ابراهیم یزدی (رئیس تشکیلات غیر قانونی گروهک) به آمریکا ( از30 بهمن 86 لغایت5 خرداد 87) شکل تند تری به خود گرفته به گونه ای که پس از سالها در جلسات دفتر سیاسی گروهک، به صراحت «استراتژی براندازی نظام» مطرح و با قید "مسالمت آمیزی" که یزدی به آن اضافه می کند و همانا براندازی نرم می باشد، تصویب می‌شود.

2- آقای یزدی پس از بازگشت از آمریکا با جسارت و گزافه گویی ارکان اصلی نظام را هدف قرار داده و استراتژی حمله به «ولایت فقیه» را با هدف هنجار شکنی از مقدسات نظام، در دستور کارخود قرار داد. وی در مصاحبه‌ای در مورخه23 خرداد 87 با سایت خبری روز عنوان نمود: " الان زمان آن است که عملکرد نظام مبتنی بر نظام ولایت فقیه را مورد ارزیابی قرار بدهیم. ما معتقدیم که مشکل اساسی ایران در سیستم ولایت فقیه است.

در مرداد سال گذشته سازمان مجاهدین انقلاب از سران گروهک نهضت آزادی برای شرکت و سخنرانی در کنگره دوازدهم خود دعوت کرد وآقای ابراهیم یزدی در جلسه هفتگی تشکیلاتی خود دراین خصوص اظهار داشت:« بنده به کنگره دعوت شده بودم و پیام هم دادم و در جلسه نیز قرائت شد و باید ما از گذشته درس بگیریم تا بتوانیم در پیشبرد اصلاحات موفق باشیم. »

آقای ابراهیم یزدی درخصوص پیوند مشترک بین نهضت آزادی با سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت گفته است:«... ما از اینکه گروههای سیاسی آرام آرام به واقع‌گرایی نزدیک میشوند خوشحالیم ؛ گروههایی که 10 سال پیش مرزبندی خودی و غیرخودی را ابداع کرده بودند امروز به این نتیجه رسیده اند که این مرزبندیها واقعبینانه نیست .کارگزاران امروز با 10 سال پیش متفاوتند ... زمانی بود که مجاهدین انقلاب اسلامی در وضعیتی نبودند که بتوانند با نهضت آزادی بنشینند. اما در کنگره امسال ما را دعوت کردند و ما هم شرکت کردیم.»

این گروهک در پیام به کنگره حزب مشارکت نیز ، فعالیت نهادمند سیاسی، رشد و توسعه احزاب و سازمانهای سیاسی را لازمه تقویت فرآیند دمکراسی خواهی در کشور دانسته و عنوان نمود«... طرحهای چند لایه و پیچیده تمامیت خواهان تنها زمانی میتوانند موفق باشند که احزاب سیاسی امکان گفت و گو و مفاهمه در شکل همکاریهای جمعی نداشته باشند...»

شاخه جوانان حزب مشارکت نیز از محمد توسلی(رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی) دعوت نمود که در سالن اجتماعات آن حزب سخنرانی نماید. توسلی در سال 86 گفته بود:"... باید روی جریانات سیاسی بیشتر کار شود. بطور مثال روی مشارکت باید سرمایه گذاری کرد که میتواند با گستردگی تأثیرگذار باشد . "

3- در یکی از جلسات هم اندیشی جریانات اپوزیسیون که آذرماه سال86 با میزبانی گروهک نهضت آزادی وحضور نمایندگانی از گروهک غیرقانونی ، ادوار تحکیم وحدت، دفترتحکیم، متنفذین ضدانقلاب، عناصر شاخص سیاسی نظیر؛ عبدا... نوری، انصاری راد و...) برگزار گردیده بود، بر این موضوع تاکید شده بود که؛ مشکل امروز کشور(آقای) احمدی نژاد نبوده بلکه اصل ولایت فقیه است و نوک حمله ما باید به آن سمت باشد. همچنین در این نشست مطرح شد که در این مسیر می بایست بعضی از سران نظام همراه نمود.

4- گروهک نهضت آزادی در انتخابات اخیر بر خلاف دوره های گذشته به صورت فعال شرکت کرده و با حمایت از آقایان موسوی و کروبی انتظار خود را از این افراد انجام تغییرات اساسی در کشور مطرح نمود.

در این راستا نهضت آزادی پس از برقراری جلساتی با مسئولین ستادهای آقایان موسوی و کروبی ضمن انجام توافقات همکاری تعدادی از عناصر خود در تهران و شهرستان‌ها را موظف به حضور در ستاد آقای میرحسین موسوی نمود که از این میان می‌توان به حضور عماد بهاور رئیس شاخه جوانان گروهک در ستاد 88 آقای موسوی اشاره نمود که نامبرده نیز تعدادی از عناصر عضو شاخه جوانان را در این ستاد به کار گیری نموده بود.

علاوه بر نهضت آزادی طیف دیگری از گروه‌های ضدانقلاب التقاطی ومدعی حقوق بشری با همکاری کشورهای غربی فعالیتهایی را در راستای بستر سازی جهت ایجاد و گسترش اغتشاشات پس از انتخابات داشته‌اند

- اظهارات برخی از سرکردگان و گروهک های ضد انقلاب در ایام رقابت‌های انتخاباتی:

برخی از سرکردگان وگروهک‌های ضد انقلاب در ایام رقابتهای انتخاباتی با القاء تقلب و وقوع کودتای انتخاباتی سعی در بستر سازی برای اغتشاشات پس از انتخابات داشته‌اند که از این میان می توان به سرکرده گروهک نهضت آزادی و کیوان صمیمی (عضو و از عناصر موسس کمیته خود خوانده دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه) اشاره داشت.

در عرصه های نظامی؛ گروهک‌های ضد انقلاب مسلح، از گروه‌های چپ کمونیستی و سوسیالیستی گرفته تا جریانات التقاطی و منافقین کوردل و جریانات قومگرای جدایی طلب با پشتیبانی اربابان غربی خود خون هزاران نفر از مردم بی گناه را بر زمین ریخته اند.

نکته جالب توجه در خصوص گروهک منافقین آن است که این گروهک در یک حرکت حساب شده و توافق فی مابین دول غربی و منافقین از فهرست گروههای تروریستی خارج می گردد که این امر در واقع اقدامی جهت مشروعیت بخشی و دادن قدرت مانور به این گروهک جهت اقدامات براندازانه در بستر انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران بوده و نکته مهم در این زمینه آن است اولین کشوری که در این راستا اقدام نموده و گروهک منافقین را از فهرست گروههای تروریستی خارج نمود، کشور انگلیس بود که رد پای این کشور در جای جای اغتشاشات اخیر هویدا است.

گروهک تروریستی منافقین قبل از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری همچون سنوات گذشته بدلیل عناد با نظام مقدس اسلامی و عدم شناخت اوضاع داخل کشور ، بار دیگر در تحلیل های خود دچار اشتباه فاحشی گردیده گروهک مزبور پیش از برگزاری انتخابات، با تلاش فراوان در ستاد های انتخاباتی آقایان میرحسین موسوی و کروبی نفوذ نمودند، پرونده‌های کلاسه فرعی570/85/88 } همچنین از ماه‌ها قبل برنامه ریزی‌هایی را جهت سازماندهی از اعتراضات صنفی رقابت‌های انتخاباتی و تشدید اختلافات میان هواداران نامزدها طراحی کرده بودند که با شرکت غرور آفرین 85 درصدی مردم فهیم ایران اسلامی در انتخابات ، تمام نقشه‌ها و برنامه های منافقین در انتخابات نقش بر آب شد.

عناصر گروهک منافقین با بهره گیری از همه توان خود و اعزام تیم‌های آموزش دیده برای ایجاد اغتشاش و موج سواری و سوق ‌دادن اعتراضات به سمت اقدامات خشونت آمیز، ایذایی و تروریستی اقدام نمودند . این گروهک با صدور بیانیه های پی در پی از سوی سرکردگان خود و انتشار گسترده آن از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی اینترنتی در جهت گسترش دامنه و استمرار اغتشاشات و آشوب‌ها تلاش نمودند. در این رابطه به پیام سرکردگان گروهک در تاریخ 27 خرداد و 18 تیر 1388 اشاره می‌گردد:

« آرى، اکنون شما زن و مرد جنگید و، در هر کوى و برزن برمی خیزید برمی خروشید، همچنانکه ( منافق مریم رجوی ) اعلام کرده است، باید قویا از ابطال انتخابات این رژیم استقبال نمود. انتخابات آزاد باید تحت نظر ملل متحد، بر اساس اصل حاکمیت مردم، صورت بگیرد ... 27 خرداد 88 »

((تظاهرات برق آسا، در هر زمان و در هر مکان، به ویژه در نقاط ضعف و نقاط خلاء نیروهاى سرکوبگر دشمن حتى در شرایطى که هیچگونه امکان تجمع نیست، هسته های 9 نفره ، 5 نفره و حتى هسته های مقاومت 3 نفره جوانان انقلابی می توانند نیروهای سرکوب گر دشمن را تجزیه، خسته و فرسوده کنند. دسته های کوچک، موتور محرک و راهگشاى تجمعات بزرگترند. هسته ها و تیمهاى جداگانه تدارکات و ترابرى و امداد پزشکى و ارتباطات را، تا آنجا که برایتان امکانپذیر است، فراموش نکنید... 18 تیر 1388 ((

همچنین گروهک مزبور به برخی از مرتبطین خود که از قبل در اردوگاه اشرف واقع در عراق آموزش‌های تروریستی را گذرانده و با اهداف مشخص به داخل کشور اعزام شده بودند، دستورالعمل اقدام ایذایی و تروریستی اعم از آتش زدن اتوبوس‌ها ، بانک‌ها ، کیوسک‌های تلفن ، حمله به مراکز نظامی انتظامی و نیروهای بسیج را ابلاغ نمودند . در همین راستا یکی از اصلی ترین پایگاههای گروهک تروریستی منافقین مستقر در کشور انگلیس(به شماره تلفن 00442032398487) هدایت تیم های ترور و اغتشاش داخلی را برعهده داشته و ضمن اعلام خط مبارزه مسلحانه ، و ایجاد هرج ومرج در کشور و تحریک معترضین به سر دادن شعارهای تند علیه مسئولین و ارکان اصلی نظام اقدام نموده ، و با القاء بی اعتمادی مردم نسبت به نظام ، بستر لازم را برای بوجود آمدن شکاف میان مسئولین و مردم فراهم کرده و از انجام هرگونه حرکتی که این هدف را محقق نماید فرو گذار ننمایند . اقاریر متهم پرونده کلاسه 88/11597/ط د در این خصوص بدین قرار است:« از مهرماه سال 86 از طریق یکی از هواداران گروه وصل به آنها ( منافقین ) شدم و در دی ماه همان سال بصورت غیر قانونی توسط قاچاقچی مرتبط با گروهک عازم عراق شدم و مدت سه ماه در قرارگاه آنها آموزشهای مختلفی از قبیل کار با کامپیوتر ، اقدامات تبلیغی ، جذب نیرو ، کلاسهای ایدئولوژی ، جمع آوری اطلاعات ، اقدامات ایذایی و ... را گذراندم و بصورت غیر قانونی جهت انجام ماموریتهای محوله به داخل کشور بازگشتم . در این مدت آنها در ازاء اقدامات صورت گرفته توسط بنده ، مبلغ یک میلیون و چهارصد هزار تومان به حساب من و نفر مرتبطم واریز نمودند . ازجمله محورهای ماموریت من در انتخابات جمع آوری اخبار و اطلاعات از حوزه های انتخاباتی و اخذ عکس وفیلم و ارسال آن به منافقین بود . بعد از آغاز اغتشاشات تاکید آنان بر حضور من در صحنه های درگیری بود که در تاریخ 27 خرداد 88 سرپل من به نام زهره از شماره تلفن 00442032398487 طی تماسی به من گفت : همه مردم ایران مشکلات شخصی دارند ... ولی ریشه مشکلات کجاست؟... باید ریشه رو زد .... الان فکر کنم وقتش باشه ، نباید دست روی دست گذاشت... ،ما آمده ایم به کمک تو ، پس جنگ مسلحانه امروز صدای ماست .... با دوستانت بروید یک جایی رو آتش بزنید ، جاهایی که بسیج است ، پنج شش تایی جمع شوید یواشکی بروید مرکز اینها را آتش بزنید بنزین ببرید ( کوکتل ) پرت کنید سمتشون پمپ بنزینها را آتش بزنید، اتوبوسهای عمومی رو ... مردم رو بیارید پایین بعد وسط خیابون آتش بزنید ... »

در همین رابطه تعدادی از مرتبطین گروهک که با هدایت منافقین جهت ایجاد آشوب و بلوا در صحنه حضور یافته بودند حین درگیری‌ها کشته و یا زخمی می‌شوند که منافقین نیز بنا به خصلت منافقانه خود به منظور مصادره بخشی از اعتراضات به نفع خود در تاریخ 3/ 5/ 88 اقدام به ایجاد نماد یادبود برای ایشان در اردوگاه اشرف می‌نمایند .

لازم به ذکر است عناصر نفاق به منظور جمع آوری اطلاعات داخل کشور ضمن پرداخت مبالغی به صورت ماهیانه به برخی نفرات ، اقدام به فریب ایشان از طریق ارتباط گیری با پوشش هایی از قبیل آژانس های خبری مانند خبرگزاری هما ، آژانس ایران خبر ، همچنین کمیته های به اصطلاح دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی و .... نمود‌ اند .

با لطف و عنایت حضرت حق و تلاشهای شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان( عج ) تعدادی از مرتبطین اصلی گروهک که در آشوبهای خیابانی نقش فعالی داشتند شناسایی و دستگیر گردیدند و تلاش تروریست‌های منافق جهت خدشه به نظام مقدس اسلامی ناکام باقی ماند.

گروههای قوم گرا و تجزیه طلب نیز که سال‌هاست با هدایت دشمنان قسم خورده این مرزوبوم برای فروپاشی این سرزمین تلاش می‌کنند نیز در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری بیکار ننشسته واجرای بخشی دیگر از سناریو را بر عهده گرفته بودند.

بر اساس اسناد و مدارک و متهمان موجود، این جریانات با هدایت سرویس‌های اطلاعاتی دشمن اقدامات ایذایی مختلفی برای ایجاد و گسترش اغتشاشات در دستور کار داشته که توسط وزارت اطلاعات قبل از هر اقدامی بازداشت گردیدند. در ذیل به بخشی از اقدامات و برنامه‌های آنان اشاره می‌گردد:

آنان در ستاد انتخاباتی آقای کروبی با هدف جمع آوری اطلاعات و تاثیرگذاری نفوذمی کنند و درراستای تقویت اختلافات بین طرفداران کاندیداها و اغتشاشگری از این رهگذر می پردازند و اقدام به طراحی انفجار حین سخنرانی آقای میرحسین موسوی در استادیوم شهر تبریز می نمایند.

لازم به ذکر است از متهمین این پرونده دو قبضه سلاح و تعداد 20 بمب بدست آمده است.

در عرصه های فرهنگی؛ عوامل ناتوی فرهنگی دشمن با بهره گیری از امپراطوری رسانه‌ای سعی در اجرای طرح ها و برنامه‌های براندازانه داشته اند که در این چارچوب می توان به فعالیتهای رسانه ای غرب در راستای براندازی جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از فضای التهابات و اغتشاشات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اشاره داشت. در این زمینه موارد ذیل قابل توجه است:

اقدامات رسانه‌ای و عملیات روانی کشورهای انگلیس و آمریکا بیشترین تلاش را برای گسترش آشوب ها داشته و در این میان نقش انگلیس بیشتر و تاثیرگذار تر بود. به جرأت می توان گفت شبکه بی بی سی فارسی از فعال ترین عوامل تحریک کننده در جریان اغتشاشات بوده و عملیات روانی این شبکه در بالاترین سطح نسبت به سایر شبکه های ماهواره ای قرار داشت. با بررسی عملکرد این رسانه در روزهای پیش و پس از آشوب‌ها، دو چهره کاملاً متفاوت از بی بی سی فارسی قابل مشاهده است. در روزهای پیش از اغتشاشات و ایام رقابت‌های انتخاباتی این شبکه جهت جذب مخاطب سعی در نمایش شور و حال انتخاباتی در ایران و همچنین ارائه دیدگاه‌های متفاوت سیاسی موجود در کشور داشت. این اقدام باعث گردید زمینه برای اجرای مرحله بعدی طرح این شبکه آماده گردد.

در مرحله بعدی و با شروع آشوب‌ها این شبکه تبدیل به رسانه اغتشاشگران گردیده و ضمن برزگ نمایی ارائه اخبار، فیلم ها، گزاشات، مصاحبه ها و ... در خصوص اغتشاشات، اقدام به جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران نمود. بی بی سی فارسی در این بخش از برنامه عملیات روانی کوشید تا ضمن القاء مسئله تقلب در انتخابات با ارائه فضایی حماسی و احساسی بینندگان را برای حضور در جمع اغتشاشگران ترغیب نماید.

این شبکه کماکان می کوشد با پخش تصاویر آرشیوی مربوط به اغتشاشات و یا هر تصویر جدید فضای کشور را ملتهب نشان دهد .

در میان شبکه های آمریکایی نیز صدای آمریکا ( VOA) بیشترین نقش را در دامن زدن به اغتشاشات داشت. این شبکه البته در سطحی پایین تر و غیرحرفه ای تر از BBC پیش از شروع رقابتهای انتخاباتی با اتخاذ روندی تخریبی دو هدف را در دستور کار قرار داده بود:

1- تخریب اعتبار و مشروعیت انتخابات در جمهوری اسلامی ایران از رهگذر غیردمکراتیک توصیف کردن آن

2- تخریب وجهه و اعتباررئیس جمهوری

پس از انتخابات و با شروع اغتشاشات نیز این شبکه کوشید با ارائه اخبار جهت دار، انجام مصاحبه با عناصر ضدانقلاب فراری و ... حرکت اغتشاشگران را حرکتی مردمی در راستای براندازی نظام اسلامی معرفی نماید.

علاوه بر شبکه‌های فوق ده‌ها شبکه وابسته به گروهک‌های ضد انقلاب که با حمایت‌های مالی و فنی کشورهای غربی به فعالیت مشغول می باشند نقش مکمل شبکه‌های BBC و VOA را بر عهده داشته اند.

کشورهای غربی علاوه بر فعالیت در حوزه شبکه های تلویزیونی در عرصه اینترنت نیز سرویس‌هایی را به اغتشاشگران ارائه دادند که بخشی از آنها به شرح ذیل می باشد:

1. قرار دادن نرم افزار ترجمه انگلیسی به فارسی و بالعکس برای استفاده عمومی

2. ارائه نرم افزارهای پیشرفته برای دیدن فیلم‌های مربوط به اغتشاشات با اینترنت سرعت پایین

3. ارائه برنامه های فیلتر شکن متناسب با ساختار شبکه ایران

4. سرویس دهی از سوی شرکت Twitter برای مخاطبان ایرانی (این شرکت امریکایی به روز رسانی سرویس خود را که مستلزم قطع چند روزه در مورخه 20- 06 -2009 بود را با هدف حمایت و سرویس دهی به آشوبگران به تاخیر انداخت)

5. فعال کردن شرکت امریکایی فیس بوک در راستای تسهیل ارتباطات میان کاربران ایرانی و سایر کشورها. این شرکت در مقطع اغتشاشات نسخه آزمایشی فارسی خود را ارائه کرد تا آشوبگران بهتر بتوانند از آن استفاده کنند.

از جمله دیگر جریانات فعال در عرصه مقابله با نظام دینی جمهوری اسلامی ایران گروههای سلطنت طلب بوده اند که با فروپاشی نظام ظالمانه پادشاهی در 22 بهمن1357 تا به امروز با هدایت و پشتیبانی نظام سلطه بین المللی و در رأس آن آمریکای جهانخوار و صهیونیسم خون آشام به مقابله‌ با انقلاب اسلامی پرداخته و در این مسیر از هیچ جنایتی کوتاهی نکرده اند. این گروه‌ها که سودای بازگرداندن نظام سلطنت و پادشاهی به کشور را در سر می پرورانند با بهره گیری از تمام ظرفیت های تبلیغی - رسانه ای، سیاسی، نظامی و فرهنگی برگرفته از اربابان غربی شان در تلاش برای نابودی اعتقادات دینی جامعه و جایگزینی باورهای پوسیده شاهنشاهی است.

از جمله گروههایی که در این روند طی دو سال گذشته، با حمایت های مالی، اطلاعاتی، نظامی، آموزشی و رسانه‌های غرب فعال گردیده، گروهکی به نام "انجمن پادشاهی" می باشد.

این گروهک که با اتخاذ استراتژی براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق اقدامات تروریستی با حمایت سرویسهای اطلاعاتی کشورهای امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی تشکیل گردیده برنامه های گسترده ای را جهت براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران طراحی نموده که با لطف الهی و تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) این برنامه ها در نطفه خفه شده و مجال تحقق نیافته است.

سیاستهای گروه تروریستی انجمن پادشاهی جهت تحقق هدف براندازی به شرح ذیل بوده است:

1- گسترش شبکه رسانه‌ای گروهک با استفاده از فضای تلویزیون‌های ماهواره‌ای و اینترنت.

2- دین زدایی از افکار و اندیشه بینندگان، مستمعین و مرتبطین با هدف قرار دادن آن‌ها در مقابل حکومت دینی و الهی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل این افراد به پیاده نظام دشمن در براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

3- ارائه آموزش‌ها‌ی نظامی و اطلاعاتی به افراد جذب شده جهت ایجاد و ارتقاء توان عملیاتی علیه جمهوری اسلامی ایران .

4- استفاده از عناصر جذب شده جهت انجام اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی در راستای اهداف سرویس‌های اطلاعاتی دشمن و همچنین اهداف و برنامه‌های گروهک.

5- شناسایی و انجام اقدامات اطلاعاتی علیه عناصر و نیروهای طرفدار نظام جهت ترور.

6- طراحی جهت انجام اقدامات تروریستی.

7- ایجاد رعب و وحشت در کشور با انجام عملیات‌ تروریستی کشتار جمعی با هدف گرفتن حداکثر کشته در این عملیات و ایجاد بحران غیرقابل مهار در کشور.

8- طراحی ترور شخصیت‌های سیاسی و صاحبان اندیشه و نظر در جامعه و...

گروهک انجمن پادشاهی بر اساس سیاستهای فوق الذکر در فروردین ماه سال 1387 اقدام به بمب گذاری و عملیات تروریستی در حسینیه حضرت سید الشهداء شیراز نمود که در این عملیات 14 نفر از عزاداران حسینی به شهادت رسیده و بیش از 200 نفر زخمی و جانباز گردیدند، که در میان شهدا از افراد خردسال و بانوان نیز وجود داشتند.

پس از این اقدام ددمنشانه که عاملین آن توسط وزارت اطلاعات شناسایی و به چوبه دار سپرده شدند، گروهک مزبور جهت انجام اقدامات متعدد تروریستی و براندازانه برنامه ریزی نمود که هر بار توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی و عوامل آن دستگیر گردیدند.

از جمله اقدامات گروهک موسوم به انجمن پادشاهی استفاده از فضای انتخاباتی در جهت پی گیری اهداف براندازانه گروهک در چارچوب استراتژی امریکا، انگلیس و اسرائیل در این زمینه بوده است، که در این خصوص برنامه‌های ذیل از طریق سرویس‌های اطلاعاتی دشمن و سران گروهک در دستور کار عوامل داخلی آن قرار داشته است:

1- جمع آوری اطلاعات در خصوص فضای انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری .

2- جمع آوری اطلاعات در خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج .

3- شناسایی مراکز مهم و پرجمعیت رأی گیری با هدف بمب گذاری.

4- شناسایی و انجام اقدامات لازم جهت آمادگی برای بمب گذاری و انجام اقدام تروریستی در دو مرکز پرجمعیت رأی گیری حسینیه ارشاد تهران و مسجد النبی نارمک .

5- بمب گذاری در مراکز پر جمعیت منجمله امام زاده حضرت علی اکبر( ع) چیذر و امامزاده زید(ع) واقع در بازار تهران .

6 - بمب گذاری در حسینیه فاطمیون واقع در خیابان مجاهدین.

7- استفاده از بمب های شیمیایی و سمی در مراکز پرجمعیت.

8- شناسایی مراکز حساس دولتی برای بمب گذاری.

9- شناسایی انبارهای مهم سوخت و مواد غذایی.

10- برنامه ریزی جهت آلوده سازی آب شرب تهران به مواد سمی بسیار قوی .

11- ارائه آموزش‌های ذیل به اغتشاشگران جهت گسترش آشوبها:

- آموزش تشکیل هسته‌های مبارزاتی

آموزش اصول حفاظت اطلاعات

آموزش ساخت بمب‌ها و نارنجک های دست ساز

آموزش مقابله با پلیس ضد شورش

آموزش مبارزات پارتیزانی

آموزش ساخت دستگاه شوک الکتریکی

آموزش ساخت اسپری اشک آور و روش‌های مقابله با آن

آموزش شنود و ضد شنود

آموزش عبور از فیلترینگ و مقابله با راه‌های شناسایی در اینترنت

آموزش روش‌های مقابله با امواج پارازیت

آموزش تعقیب و مراقبت و ضد تعقیب

آموزش کار با اسلحه

موارد پیش گفته حکایت از آن دارد که گروهک تروریستی انجمن پادشاهی طی دو سال گذشته در مسیر براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حرکت نموده و اعضای این گروهک با علم به موضوع در راستای اهداف سرویس های اطلاعاتی دشمن و سرکردگان گروهک قدم برداشته اند.

همچنین شواهد موجود نشان دهنده آن است که این گروهک در جریان اغتشاشات پس از انتخابات بر اساس طراحی دشمنان جمهوری اسلامی ایران به عنوان قطعه ای از پازل براندازی مخملین به عنوان یکی از بازوهای قهری جریان برانداز برای به چالش کشیدن اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران بحران سازی های گسترده و غیرقابل مهار، تشجیع اغتشاشگران وارد میدان گردیده است که از جمله می‌توان به طراحی و برنامه ریزی جهت انفجار بمب در حرم مطهر حضرت امام راحل در مورخه30 خرداد 88 ، توسط فردی به نام بیژن عباسی اشاره نمود که با هشیاری ماموران قبل از نزدیک شدن به ضریح مقدس امام (ره) به علت انفجار به هلاکت رسید.

متهمین خارجی پرونده انجمن پادشاهی عبارتند از:

1- جمشید شارمهد: وی از سرکردگان گروهک بوده و در لس آنجلس آمریکا مستقر است. نامبرده رابط سرویس اطلاعاتی CIA و تشکیلات انجمن پادشاهی بوده و نقش اصلی را در گروهک ایفا می نماید.

2- ایمانوئل آفار: نامبرده یهودی الاصل، افسر اطلاعاتی موساد بوده و در کشورهای آمریکا و اسرائیل حضور دارد.

3- دردانه منوچهری: نامبرده در شهر لندن انگلیس مستقر بوده و رابط گروهک با سرویس اطلاعاتی انگلستان است.

لازم به ذکر است پس از واقعه انفجار حسینیه سید الشهداء شیراز برای نامبردگان توسط دستگاه قضایی wanted قرمز اخذ و به پلیس بین الملل ارائه گردیده که متاسفانه پلیس کشورهای آمریکا و انگلیس (علیرغم اقدامات تروریستی توسط نامبردگان و پذیرش موضوع در رسانه ها) هیچ نوع همکاری در دستگیری و تحویل متهمین نداشته‌اند.

متهمین ردیف اول پرونده مذکور در داخل کشور عبارتند از :

1- محمد رضا علی زمانی، فرزند اسماعیل،

2- احمد کریمی، فرزند محمود

3- حامد روحی نژاد، فرزند محمدرضا

4- آرش رحمانی پور، فرزند داود

5- امیر رضا عارفی، فرزند احمد

شرح اتهامات هر یک از متهمین در پرونده منعکس می باشد و در کیفرخواست آنان دلایل اتهام و میزان دخالت هر یک در فتنه‌های اخیر احصا گردیده که در نوبت اعلامی قرائت و تبیین می‌گردد .

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران

کد خبر 87323

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز