ماجرای این قتل زمانی فاش شد که خانواده مرد جوانی به نام سعید با مراجعه به دادسرای جنایی کرج مدعی شدند که فرزندشان مدت 2 روز است که ناپدید شده است.
در حالی که بررسیها برای یافتن ردی از مرد جوان آغاز شده بود، کارآگاهان اداره آگاهی کرج متوجه شدند که همزمان با ناپدید شدن این مرد، فردی که در همسایگی او زندگی میکرد چندینبار با وی تماس تلفنی گرفته است.
بنابراین مرد جوان که امیر نام داشت شناسایی و در یک عملیات ضربتی دستگیر شد. وی در بازجوییهای اولیه منکر هرگونه اطلاعی از سعید شد اما زمانی که کارآگاهان در جریان بازجوییها متوجه تناقضگویی وی شدند، این مرد را تحت بازجویی فنی قرار دادند. امیر در این بازجوییها به قتل سعید اعتراف کرد و مدعی شد که این کار را با همدستی دوستش به نام حسین انجام داده است.
با دستگیری حسین و تحقیق از وی مشخص شد که او در این جنایت نقشی نداشته و احتمالا امیر قصد فریب ماموران را داشته است. بنابراین بازجویی از متهم اصلی پرونده از سر گرفته شد و او این بار ادعای تازهای را مطرح کرد. مرد جوان گفت که قتل را با همدستی برادر کوچکش انجام داده اما بهخاطر اینکه او تازه به خدمت سربازی رفته است،نمیخواست وی را درگیر این پرونده کند.
با این اعترافات، برادر امیر دستگیر شد اما بررسیها نشان میداد وی نیز در جنایت نقشی نداشته است. کارآگاهان زمانی که با اظهارات متناقض امیر روبهرو شدند از وی خواستند تا واقعیت را بیان کند.
امیر که تمام راههای فرار را روی خود بسته میدید لب به بیان حقیقت گشود و گفت: مدتی قبل به سعید قول داده بودم تا برایش کاری انجام دهم و در مقابل 300 هزار تومان دستمزد بگیرم.بعد از مدتی نتوانستم کاری را که او از من خواسته بود برایش انجام دهم و در این زمان سعید به سراغم آمد و از من پولش را خواست اما من نمیتوانستم پولش را پس بدهم .
شب حادثه وقتی بار دیگر از من خواست تا پولش را پس بدهم ، او را سوار خودروام کردم و وقتی به او گفتم که دروغ گفتهام و نمی توانم کاری را که قول داده بودم انجام دهم ، بین ما مشاجرهای در گرفت و با سیمی که از قبل تهیه کرده بودم، او را به قتل رساندم.
صبح دیروز، بازپرس حسینی رازلیقی با شنیدن آخرین اظهارات متهم به قتل، برادرش را آزاد و امیر را به اتهام قتل عمدی روانه زندان کرد.