این روزها اگر گذرتان به حوالی میدانِ "منیریه"بیفتد و یا راهی به خیابان"میرزا کوچک خان"بیابید، شاهدِ پروازِ دسته دسته "کبوتر چاهی" هستید که در میانه میدان یا برفرازِ مدرسه هموطنان مسیحی و کلیسای همجوارِ آن در انتظارِ دانه برچیدن هستند.

پرنده

همشهری آنلاین- نصرالله حدادی: چه بسیار هموطنانِ دوستدار حیوانات و طبیعت که با ریختن گندم و ارزن این پرندگانِ زیبا را به میهمانی دعوت کرده و به تماشای دانه خوردنِ پُرسروصدای آنها ایستاده و غرق لذت می شوند. حیوانات، پرندگان، آب و درخت موجودات زنده‌ای هستنند که ما موظف به رعایت حقوق آنها هستیم. عدمِ اسرافِ آب و کوشیدن در این امر که:

"آب را گِل نکنیم

در فرودست انگار کفتری می‌خورد آب

یا که در بیشه‌ای دور، سیره ای پَر می‌شوید

یا در آبادی کوزه ای پُر می‌گردد

آب را گِل نکنیم...

باید سرلوحه‌ عمل هر تهران‌نشین باشد چراکه از دیرباز طهران دچارِ کم آبی بوده و ده‌ها آب انبار و صدها رشته قنات که از بسیاری از آنان فقط نامی باقی مانده گواه این امر است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

از باقی‌گذاردنِ سوراخِ مشتو تا شفاعت از درختِ نَروک

سوراخ مشتو

تا قبل از رواجِ بلندمرتبه‌سازی، استفاده از داربستِ فلزی"چوب بست" بود که ساختمان‌های دو و سه اشکوبه را بر روی هم استوار می‌کرد و برای استحکام و عدمِ ریزش چوب بست، علاوه بر کوبیدن میخ‌های قطور دربین تیرها و الوارها، تیرهای چوبی افقی را در داخل دیوارِ در حالِ چینش فرو برده و محکم می‌کردند تا استاد بنا از بالای آن سرنگون نشود. بعد از اتمام کار و جمع آوری چوب بست، سوراخی باقی می‌ماند که آن را"سوراخِ مُشتو"می‌گفتند و جایگاه پرندگانی بود که میهمان خانه می‌شدند و عموم مردم باور داشتند با آمدنِ هر پرنده و لانه گزینی، با خود رزق و روزی آورده و باید به آنها رحم کرد تا خداوند متعال به انسان رحم کند.

برای پرندگان، باقی‌مانده سفره غذا را در باغچه خانه تکانده و به اعضای کوچکتر خانه تاکید می‌کردند هنگام دانه برچیدن مزاحم پرندگان نشده و اجازه دهند به آسودگی و فراغ بال سیر شوند و سپس به داخلِ لانه خود و یا همان سوراخ مشتو بازگردند. نمونه‌ای از این سوراخ‌های مشتو را در صحن حیاطِ مدرسه عالی شهیدمطهری (سپهسالار) می‌توانیم به فراوانی مشاهده کرده، فاتحه‌ای برای سازندگان و معماران و واقف این بنا بخوانیم که حتی به فکر پرندگان نیز بوده‌اند.

به‌همین گونه، در میان حیاطِ خانه‌ها، انواع درختان و گیاهان مثمر و غیرمثمر را می‌کاشتند تا از سایه، میوه و خاصیت آنان استفاده کنند. کمترخانه‌ای را می‌شد پیدا کنی که از گُلِ بدبوی "خرزهره"در فصول گرم سال مراقبت نکند چرا که بوی بد این‌گل، باعث دفع حشرات مزاحمی مثل مگس و پشه می‌شد.

از باقی‌گذاردنِ سوراخِ مشتو تا شفاعت از درختِ نَروک

رسم جالب شفاعت از درخت

درختان مثمری همچون سیبِ قندک و گلاب، توت، زردالو، شلیل، خرمالو، هلوی خلیل‌خانی و به‌خصوص انار و انگور از نوعِ «مهدی خانی» در میان حیاط کاشته می‌شدند تا میوه تابستان و زمستان فراهم شود و سایه‌سار درختانی همچون بید و سرو و به‌خصوص چنار، حیاط خانه را فرح‌فزا کنند. اگر در میان درختان مثمر میوه مرغوب به‌دست نمی‌آمد، امکان داشت آن را قطع و به‌جایش درخت دیگری را غَرس نمایند و رسمی زیبا در میان عموم مردم وجودداشت و آن هم شفاعت از درخت بود!

به‌این معنا که صاحبخانه به قصد قطع درخت، تیشه و تبری برداشته و به سمت درخت می‌رفت و به صدای بلند می‌گفت: این درخت مزاحمه و بی‌ثمر و تیشه و یا تبر را متوجه بُن و ریشه درخت می‌نمود (این‌ کار بیشتر درآستانه پاییز و هنگام خواب درختان صورت می‌گرفت تا فضای سبزِ خانه آسیبِ چندانی نبیند). در این وقت یک یا چند تن از اعضای خانه شفاعت کرده و می‌گفتند: من شفیع! قول می‌دهم بهار سال دیگر به شکوفه نشسته و میوه بدهد و شما هم پیوندی بر این درخت بزنید تا به قولش وفا کند!

باورش شاید سخت باشد اما نگارنده شصت سالِ پیش چنین امری را شاهد بودم و درختِ مذکور، سالِ بعد به شکوفه نشست و بار و میوه آورد و با پیوند مناسب بهترین میوه را برای اهل خانه درطول تابستان تامین می‌کرد چراکه پایه درخت میوه‌ی هسته‌دارِ زردآلو بود و بر روی آن شلیل، هلو و آلوی بخارا را پیوند زدند و تمامی آنها به تدربج رسیده و اهل خانه را از خرید میوه بی‌نیاز می‌ساخت!

از باقی‌گذاردنِ سوراخِ مشتو تا شفاعت از درختِ نَروک

رحم به درختان و میوه‌ها، احترام به آب و طبیعت است و از هر دست که بدهید از همان دست می‌گیرید، این حکم طبیعت است.

کد خبر 880311

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha