این موضوع ، بحث شهرکهای یهودینشین است که اسرائیل در تضاد کامل و با نقض کنوانسیون چهارم ژنو به ساخت آنها در سرزمینهای فلسطینینشین پرداختهاست. هدف اسرائیل از ساخت این شهرکها که برخلاف نامشان گاهی شهرهای بزرگی هستند و درون خاک و منطقهای که اکنون فلسطین خوانده میشود ساخته شدهاند، بر همزدن توازن جمعیتی مناطق فلسطینی کرانه باختری و غزه (در گذشته) است. شارون 3 سال پیش شهرکهای یهودی نشین غزه را تخلیه کرد.
این کار بخشی از معامله او برای تامین امنیت بیشتر یهودیان بود اما رشد شهرکهای یهودی نشین در کرانه باختری ادامه دارد. دولت باراک اوباما از زمان شروع به کارش این مسئله را در کانون توجه قرار داد و به اسرائیل فشار آورد تا گسترش این شهرکها را متوقف کند. تلآویو بعد از ماهها کشمکش وعده داد که این کار را میکند اما گزارشهایی از منابع داخلی اسرائیل حکایت از خلاف این تعهد دارد. این شهرکها اکنون در حال بلعیدن اندک خاک باقیمانده از فلسطین هستند.
در شرق بیتالمقدس تپهای است با دیدی خیرهکننده به شهر اریحا در سراشیبی کرانه باختری و همچنین بحرالمیت. به خاطر سرخ بودن خاک این تپه نام آن معاله آدومیم گذاشته شده که در زبان عبری به معنای تپه سرخ است. اکنون این تپه شهری است با بیش از 30هزار نفر جمعیت که در واحدهای آپارتمانی با سقفهای سرخ زندگی میکنند. این شهر فروشگاههای بزرگ، استخرهای عمومی و درختان کهن زیتونی دارد که در شرق این منطقه سربرافراشتهاند. از میان این تپه یک بزرگراه عبور میکند که مستقیم این شهر را به مرکز بیتالمقدس و بعد از آن به تلآویو و ساحل مدیترانه میرساند.
ظهور معاله آدومیم نشان از موفقیت پروژههای شهرکسازی اسرائیل و دامنه چالشهایی دارد که کشور آینده فلسطین با این شهرکها خواهد داشت. اما نگاهی به این شهر نکاتی را هم درباره زیرساختهایی که اسرائیل اشغالگر از آن بهره میبرد نشان میدهد.
در ماه مارس سال1957 اثری از معاله آدومیم نبود. بعد از آنکه اسرائیل در جنگ 1967 کرانه باختری را تصرف و اشغال کرد، این تپه یک پارک صنعتی بود. گروهی از شهرکنشینان یهودی از منطقه گوش امونیم که در زبان عبری به معنای بلوک مومنان است، یک روز صبح به این منطقه رفتند و چند آجر برای ساختن یک چهاردیواری روی هم گذاشتند. همان روز سربازان اسرائیلی این سازه را خراب کردند اما در دسامبر همان سال نخستین خانواده از شهرکنشینان در این تپه ساکن شدند و این شهر به سرعت رشد کرد.
اکنون این شهر نمونهای از رشد سریع زیرساختهای اشغال برای گسترش دامنه نفوذ اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی است. ساختمانهای این شهر کل این تپه را پوشاندهاند و بهنظر میرسد که فقط همین تپه را در برگرفتهاند اما منطقه شهرداری معاله آدومیم 20مایل مربع معادل 51کیلومتر مربع و به اندازه خود تلآویو است.
فقط این نیست. از این شهر جادههایی برای پیوند دادن آن به شهرکهای اقماری اطراف و همچنین شرق اریحا و کرانهباختری و بعد پیوستن آن به مرز اردن کشیده شدهاست که همه اینها جزئی از شهرکها به حساب میآیند. اسرائیل اکنون در حال ساخت دیوار حائل فلز و بتونی در اطراف معاله ادومیم برای جدا کردن آن از کرانه باختری است تا این شهر و شهرکهای اطراف را بهعنوان بخش اسرائیلی از دیگر مناطق اطرافش جدا کند. با این کار بیش از 50 کیلومتر مربع دیگر از کرانه باختری جدا میشود.
در شمال و جنوب این شهر زمینهایی هست که منطقه بسته نظامی خوانده شده و دسترسی به آن برای فلسطینیان ممنوع است. در کنار این تپه منطقهای با نام E1 وجود دارد که برای نگهبانی از شهرکها ایجاد شده و در آن چند ایست بازرسی و پلیس، قرار دارد. قرار است این ایستهای بازرسی و پلیس کار نظارت بر ساخت شهرکهای تازهتر در این منطقه را هم بر عهده داشتهباشند. علاوه بر شهرکهای تازه قرار است در این منطقه چند دفتر اداری، مرکز ورزشی، 10 هتل و قبرستان ایجاد شود. تکه زمینی دیگر در گوشهای دیگر از منطقه اطراف تپه منطقه C خوانده شده؛ این منطقه در پیمان اسلو هم آمده و به این معنی است که اسرائیل کنترل کامل اداری و امنیتی بر آن دارد.
ویژگی دیگر این منطقه آن است که هیچ فلسطینیای نمیتواند در آن ساخت و ساز کند. به این ترتیب میبینیم که به بهانه همین شهر معاله آدومیم، اسرائیل کنترل کامل و عمیقی بر کرانه باختری پیدا کردهاست. این الگویی است که در سراسر کرانه باختری تکرار شدهاست. هیچ کدام از این موارد تعجبی ندارد. کسانی که به کرانه باختری سفر کردهاند از این موارد زیاد دیدهاند. سازمان ملل هم گزارشهای زیادی در اینباره منتشر کردهاست و بانک جهانی و گروههای صلحطلب اسرائیلی هم واقعیتهای موجود در این منطقه را مستند کردهاند.
اما وقتی از درون حاکمیت اسرائیل به این موضوع اعتراف میشود دیگر نیازی به مستند و گزارش نیست. 2سال پیش هاگای آلون از مشاوران امیر پرتز، وزیر دفاع وقت اسرائیل به روزنامه هاآرتص گفت که اسرائیل از دیوار حائل کرانه باختری بهعنوان ابزاری برای ممانعت از ایجاد کشور فلسطین استفاده میکند و نیروهای دفاعی اسرائیل نوعی سیاست آپارتاید را در خالی کردن شهرهایی مانند الخلیل از فلسطینیان به کار گرفتهاند؛ به این صورت که موانع کنار جادهای در سراسر کرانه باختری ایجاد میکنند تا فقط شهرکنشینان بتوانند راحتتر با هم ارتباط برقرار کنند. به گفته این مقام اسرائیلی، سیاست این رژیم بهویژه در سالهای اخیر ایجاد تغییرات شگرف و تهدید ساکنان کرانه باختری بودهاست.
خود آریل شارون، نخستوزیر پیشین اسرائیل هم وقتی درباره برنامههایش برای بعد از جنگ 1967 در مناطق فلسطینی و اهمیت کنترل این مناطق مینویسد میگوید: در آن زمان فکر میکردم که بدون توجه به اینکه راه حل سیاسی و آینده چه خواهد شد، باید کنترل این مناطق را داشته باشیم تا بتوانیم از خود در کنار روداردن دفاع کنیم و بیتالمقدس را هم در دست خود نگه داریم. این هدف مهم و نهایی ماست.
در 42سالی که از اشغالگری اسرائیل میگذرد، کنترل این رژیم بر مناطق فلسطینی بهشدت و سرعت گسترش یافتهاست. اکنون بیش از 149 شهرک و دست کم 100 پایگاه مرزی که به شهرکهای کوچکتر گفتهمیشود، ساختهشدهاند. نزدیک به 500هزار شهرکنشین یهودی اکنون در شرق بیتالمقدس و همچنین کرانه باختری زندگی میکنند.
برای محافظت از این شهرکنشینها هم با توجیه اسرائیل محدودیتهای چندلایهای در کل این مناطق اعمال شدهاست. ایستهای بازرسی، دروازهای امنیتی، موانع جادهای و کلی محدودیت دیگر زندگی و رفتوآمدفلسطینیان را با دشواری خاصی همراه کردهاست.
بعد هم که موضوع دیوار حائل کرانه باختری بهوجود آمدکه در اوج انتفاضه دوم کار ساخت آن شروع شد و اکنون 60 درصد آن کامل شدهاست. وقتی این دیوار تمام شود طول آن به 724کیلومتر میرسد و بیش از 86درصد از آن داخل کرانه باختری قرار میگیرد.
این دیوار بسیاری از شهرکهای مهم و بزرگ را به سرزمینهای تحت اشغال اسرائیل متصل میکند و با این کار نزدیک به 10درصد از کرانه باختری و شرق بیتالمقدس در طرفی قرار میگیرد که اسرائیل نام گرفتهاست. وقتی کار ساخت این دیوار تمام شود، 35 هزار فلسطینی در مناطق بستهای زندگی میکنند که ارتباطشان با بقیه کرانه باختری قطع شدهاست.
وقتی به این وضعیت، مناطق بسته نظامی و محدودیتهای رفتوآمد ویژه را هم اضافه کنیم آن وقت به عمق فاجعه پی میبریم. اسرائیل در این مناطق بیش از 48 پایگاه نظامی دارد،همچنین بر منطقه C کنترل ویژه دارد که دو سوم کرانه باختری را شامل میشود.
محدودیتهای اعمال شده بر این مناطق بسیار دشوار است. به گزارش سازمان ملل متحد، در سالهای2000 تا 2007 بیش از 90درصد از مجوزهای ساخت وساز فلسطینیان در این مناطق رد شدهاست. اکنون بیش از 3 هزار حکم تخریب معلق مانده ساختمانهای فلسطینیان در این منطقه منتظر اجراست. عمق این فاجعه تا آنجاست که حتی جورج بوش، محکمترین رئیسجمهوری حامی اسرائیل در طول سالهای اخیر، سال گذشته از این وضعیت ابراز نارضایتی کرد و گفت که آینده فلسطین با ایجاد کشوری که مانند پنیر سوئیسی متخلخل است محقق نخواهد شد.
گاردین- 24 اوت 2009