همشهری آنلاین - حوادث: اوایل فروردین امسال خانواده مردی به نام میثم به اداره پلیس رفتند و خبر از ناپدید شدن او دادند. آنها میگفتند که میثم در زمینه خرید و فروش کالا و ماشین فعالیت میکرد اما آخرین بار که برای انجام یک معامله کاری از خانه اش واقع در شمال غرب پایتخت خارج شده، دیگر برنگشته بود. هرچند خانواده این مرد، همه جا را به دنبال وی گشته بودند اما سرنخی از میثم به دست نیاورده بودند.
شروع تحقیقات
تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران زیر نظر بازپرس جنایی، تحقیقات برای یافتن مرد گمشده آغاز کردند. بررسی ها حکایت از این داشت که میثم با هیچ کس خصومتی نداشت اما به نظر می رسید که اخیرا با همسرش دچار اختلافات شدیدی شده بود. هرچند همسر این مرد مدعی بود که با همسرش اختلاف جدی نداشته و خودش نیز از ناپدید شدن شوهرش به شدت نگران است اما تیم جنایی پس از ماه ها تحقیقات گسترده متوجه شد که اختلاف میثم با همسرش کاملا جدی بوده است. طوری که آنها مدام با هم مشاجره و درگیری داشتند و همسایهها چندین مرتبه شاهد درگیری این زوج بودهاند. همچنین معلوم شد که زن جوان که وضع مالی خوبی داشت، قصد جدایی از میثم را داشته است.
بازداشت زن جوان
هر چه تحقیقات پلیس بیشتر میشد، فرضیه دست داشتن همسر میثم در ناپدید شدن او محکمتر میشد. در این شرایط بود که بازپرس جنایی بعد از گذشت ۷ ماه از زمان ناپدید شدن مرد جوان، دستور بازداشت همسر وی را صادر کرد. زن جوان اما همچنان مدعی بود که با شوهرش اختلافی نداشته است و می گفت که از سرنوشت میثم بی خبر است.
ردپای دو برادر فالگیر
در ادامه تحقیقات مشخص شد که همسر میثم با دو برادر رمال در ارتباط بوده و بارها نزد آنها رفته است. بررسیها حکایت از این داشت که این زن چند سال قبل قصد داشته در انتخابات مجلس شرکت کند و و برای موفق شدن و به دست آوردن رای، دست به دامان دو برادر رمال شده بود اما ظاهرا زن جوان با یک مانع بزرگ روبهرو بود. همسرش میثم که هیچ اعتقادی به رمالی و خرافات نداشت و به همین دلیل با همسرش دچار مشکل شده بود.
افشاگری
دو برادر رمال با دستور بازپرس جنایی بازداشت شدند و در بازجویی ها اسرار مهمی را فاش کردند. یکی از این دو برادر گفت: همسر میثم چند سال قبل سراغ ما آمد و خواست کاری کنیم که او بتواند در انتخابات مجلس موفق شود. او پول خوبی بابت این کار داد و ما هم برایش طلسمی تهیه کردیم اما موفق نشد. وقتی دوباره نزد ما آمد، به او گفتیم که مشکل اصلی، شوهرش است. ما احساس میکردیم که شوهرش او را طلسم کرده است. برای باطل کردن طلسم از زن جوان پول گرفتیم اما و چندین نسخه نوشتیم اما جواب نداد و طلسم باطل نشد. برای همین به او گفتیم که باید شوهرش از بین برود تا شرایط بهتر شود. مینا چند میلیارد تومان به ما پول داد و خواست شوهرش را به قتل برسانیم. ما بخشی از پول را گرفتیم اما ترسیدیم و نتوانستیم نقشه جنایت را اجرا کنیم. به زن جوان گفتیم چون ما نسخه را نوشتیم نمی توانیم خودمان باعث مرگ شوهرش شویم و او باید یک آدمکش دیگر پیدا کند. پس از آن شنیدیم که مینا برای باطل کردن این سحر و جادوی سیاه، یک آدمکش دیگر اجیر کرده تا جان شوهرش را بگیرد.
تحقیقات ادامه دارد
با اعتراف این دو برادر رمال، ماموران به سراغ زن جوان رفتند اما او منکر نقش داشتن در قتل شوهرش شد. با این حال سرنخها و شواهدی به دست آمده که نشان می دهد این زن پس از شنیدن حرفهای برادران رمال، به سراغ یک آدمکش اجاره ای رفته است و او به دستور زن جوان، جان شوهر وی را گرفته است. با این حال تحقیقات در این پرونده ادامه دارد تا حقایق پنهان، آشکار شود.
نظر شما