این مراکز به نامهای عودلاجان، سیروس، اتابک، پرسپولیس و دولتآباد در نقاط مختلف شهر تهران با هدف کاهش آسیبهای بهداشتی اعتیاد مثل ایدز و هپاتیت برپا شدهاند. همشهری فروردین ماه امسال با فروهر تشویقی یکی از بنیانگذاران این مراکز گفتوگو کرد.
تأسیس این مراکز از تجربه کشورهایی چون هلند، انگلستان، نپال، آمریکا، جمهوری چک، روسیه، تایلند، لیتوانی الگوبرداری شده است و در واقع به دنبال تبدیل مصرف پرخطر به یک مصرف قابل کنترل هستند. در این مراکز به مراجعین سرنگ و سوزن یکبار مصرف و رفتارهای سالم جنسی آموزش داده میشود.
تابستان 1385 اولین DIC در شهرستان کرج زیرنظر دفتر پیشگیری بهزیستی شهرستان کرج افتتاح شد که تاکنون منشاء آثار مثبت بسیاری بوده است. به همین بهانه به DIC کرج که اکنون به نام مرکز خانه سلامت ایران شناخته میشود رفتیم و با بنیانگذار این مرکز دکتر فاطمه جغتایی و دکتر سید محمد رستگار پزشک دوره دیده و درمانگر معتادان گفتوگو کردهایم که در ادامه از نظرتان میگذرد.
دکتر جغتایی ضرورت تشکیل پاتوقهای گذری معتادان(DIC) از کجا برای شما شکل گرفت؟
-برای اولین بار که نام DIC را شنیدم کنجکاو شدم که حوزه کار آن در چه خصوصی است. در ابتدا به دلیل نداشتن اطلاعات دقیق به طور ضمنی با عملکرد این مراکز آشنا شدم و احساس کردم که علاقهمند به تأسیس چنین مرکزی میباشم به ویژه باتوجه به مشکلات مختلفی که از نزدیک در سطح شهرستان کرج مشاهده میکردم.
چرا شهرستان کرج را انتخاب کردید؟
- همسرم به عنوان پزشک دوره دیده در زمینه درمان دارویی اعتیاد، سالهاست که در مرکز درمانی و بازتوانی دولتی تحت پوشش پیشگیری بهزیستی شهرستان کرج فعالیت میکند.
کار ایشان موجب شد تا با درمان بیماران وابسته به موادمخدر بیشتر آشنا شوم و چون بسیاری از این بیماران تحت عنوان کارتون خواب به دور از محیط خانه و خانواده گذران زندگی میکنند و نیاز به کمک دارند ایجاد چنین مرکزی میتوانست به اینگونه افراد خدمات ویژه ارائه دهد. در کرج باتوجه به بافت جغرافیایی خود به لحاظ قومی و مهاجرپذیر بودنش که این روزها بایستی از آن به عنوان یک کلانشهر نام برد، جای خالی تأسیس چنین مراکزی به طور محسوسی احساس میشد، از طرفی شهر تهران نیز در چند نقطه دارای چنین مراکزی بود که این هم انگیزه دیگری به انتخاب این شهر برای تاسیس چنین مرکزی بود.
شما خودتان تجربه کار با معتادان را داشتهاید؟
- مثل همسرم نه، تنها در حد دوره کار آموزی دورهای را گذراندهام که به تدریج توانستم با نحوه درمان دارویی و نیز درمان غیردارویی اعتیاد آشنا شوم و میتوانم بگویم در همان مدت پی به این بردم که معتاد چه شخصیتی دارد و ویژگیهای آن را شناسایی کنم و نیز بیماری اعتیاد را به طور ملموسی شناختم.همچنین بیماریهای وابسته به اعتیاد که مرا بیشتر به ضرورت تأسیس DIC سوق داد.
نحوه فعالیت مرکز DIC شما در کرج چگونه است؟
- فعالیت ما به دو بخش تقسیم میشود، یک بخش شامل فعالیت داخلی است و بخش دیگر فعالیت خارجی را دربرمیگیرد، برای مثال فعالیت خارجی ما مربوط به (Outreach) است، یعنی فعالیتی که در حوزه خارج از مرکز صورت میگیرد مانند اینکه پرسنل به جمعآوری سرنگهای مصرف شده و آلوده مبادرت میورزند و یا به مناطقی که محل تجمع معتادان است میروند تا سرنگهای یکبار مصرف پدالکلی، کاندوم، آب مقطر و ملاقه به صورت رایگان بین آنها توزیع کنند.
گروه Outreachیعنی همین گروه از افراد بهبود یافته هستند و این نوع فعالیتها در واقع اصلیترین بخش مرکز DIC را شامل میشود.
چرا از افراد بهبود یافته برای این کار کمک میگیرند؟
- این دست از افراد در برقراری ارتباط با معتادان کمتر از افراد عادی با مشکل مواجه میشوند. آنها دسترسی بهتری به جا و مکان و تجمع معتادان دارند و به ویژه با افراد تزریقی برای تحویل لوازمی که بدان اشاره کردم بهتر ارتباط برقرار میکنند و میتوانند بسیار مؤثر عمل نمایند و یا در خصوص آموزش و مشاوره، افراد بهبود یافته این فعالیت را بهتر انجام میدهند.
چرا که در این افراد به دلیل همدردی با بیمار وابسته که نیاز به کمک دارد میتوانند تأثیر همدلانهای بر فرد دیگر بگذارند. پس از این مرحله معتادان در صورت تمایل به مرکز DIC(خانه سلامت ایران) ارجاع داده میشوند تا برای دریافت کمکهایی مثل تعویض لباس، غذا، استحمام و یا جهت درمان دارویی به مراکز ترک اعتیاد راهنمایی شوند.
از دیگر فعالیتهای خارج از مرکز افراد آموزش دیده کمکهای اولیه برای موارد تعویض پانسمان و زخمهای این دسته از افراد است که یکی از عمده فعالیت DIC را در بر میگیرد.
دکتر رستگار شما به عنوان پزشک و درمانگر این بیماران آیا در کمک گرفتن از افراد بهبود یافته با نظر خانم دکتر موافق هستید؟
- بله صددرصد. افراد بهبود یافته با توجه به گذشتهای که با این بیماری داشتند، همدلانه میتوانند با افراد HIV مثبت و یا کارتون خوابها ارتباط برقرار نمایند. چون آنها شخصیت معتاد و بیماری اعتیاد را به خوبی میشناسند و بنا به تاریخچه زندگی قبل خود با انگیزه قویتر و مثبت میتوانند کمک نمایند.
دکتر رستگار! فکر نمیکنید ایجاد چنین مراکزی این باور را در اذهان عموم ایجاد میکند که اگر کسی معتاد شود میتواند از چنین امکاناتی بهره بگیرد پس نیازی به قطع مصرف ندارد و این ممکن است حتی به روند افزایش آمار اعتیاد کمک کند!؟
- اجازه بدهید در خصوص مبحث اعتیاد عرض کنم که اعتیاد علل زیادی دارد. هدف از ایجاد چنین مراکزی صرفاً به حداقل رساندن کاهش خسارات ناشی از این بیماری است و این تلاشی است برای آنکه بیماران وابسته به موادمخدر به بیماریهای وابسته به اعتیاد مثل هپاتیت C و B و ایدز مبتلا نشوند و یا در صورت ابتلا با دادن سرنگ یکبار مصرف و آموزش تزریق که عمدتاً به صورت گروهی از یک سرنگ استفاده میکنند یاد میگیرند که اینکار برای خود و اطرافیانشان خطر ابتلا به ایدز و هپاتیت و در آخر مرگ را به همراه دارد!
شما تصور کنید وقتی بیمار تزریقی آموزش ببیند قصد نیست که او دوباره به سمت مواد برود بلکه هدف این است که تا قبل از رسیدن به مرحلهای که نمیتوان برای او کاری کرد، بتوانیم برای او کاری بکنیم، دیگر اینکه بیمار متقاعد میشود که میتواند آماده برای درمان شود، به عبارتی ما تلاش برای ساماندهی داریم و نیز کنترل و پیشگیری.
دکتر جغتایی فعالیت داخل مرکز شامل انجام چه کارهایی است؟
-در ابتدا فرمی جهت پذیرش مراجعه کنندگان پر میشود. بنا بر اطلاعات فردی که از مراجعه کننده گرفته میشود خدمات مورد نظر نیز به آنها ارائه شود.
یعنی به غیر از غذا، استحمام، آموزش تزریق به منظور ایمنی آموزشهایی جهت پیشگیری از هپاتیت و ایدز راههای مقابله آن به آنها داده میشود.
بعضاً برخی نیاز به خدمات مشاورهای دارند که توسط پرسنل داخل مرکز به آنان ارائه میشود همچنین برقراری ارتباط با خانوادههای آنها که شاید به علت ویژگی کارتون خوابی مدت زمان زیادی از آنان بیخبر باشند. به همین منظور از خانوادههایشان دعوت میشود تا به مرکز آمده و ضمن مشاوره به ایشان جهت درمان بیمارشان آنان را آماده میسازیم.
آیا خانوادهها به راحتی حاضر به همکاری با شما میشوند و با مشکلی مواجه نمیشوید؟
- تا به امروز کسانی که به مرکز آمدند به طور خودمعرف بودهاند و خانوادهها با تماس تلفنی در جریان قرار میگیرند. شاید تعداد زیادی را در برنگیرد اما با خانوادههایی که ارتباط برقرار کردیم همکاریشان با ما خوب بوده است.
برای مثال اعضا(Outreach) موردی را دیده بودند که با سر به زمین خورده بود و کنار جوی آب کثیفی قرار داشت، آنها بلافاصله فرد را به بیمارستان انتقال دادند و از طریق آدرسهایی که از او گرفتیم توانستیم خانواده وی را بیابیم، پس از بهبودی از بیمارستان به همراه خانواده تشویق شد تا به مرکز بازتوانی ارجاع داده شود.
به نظر میرسد نقش خانوادهها در روند کار در خصوص بهبودی بیماران بسیار مؤثر است؟
- بله همین طور است، یکی از اهداف مهم DIC برقراری ارتباط بیمار با خانوادهاش است. ما تلاش میکنیم روابطی که تخریب شده را دوباره بازسازی کنیم تا آنها به یکدیگر کمک نمایند. چرا که هر دو احتیاج به حمایت دارند.
آموزش به خانوادهها به همین موضوع محدود میشود؟ یا موارد دیگری را نیز در برمیگیرد؟
- تأکید خود من برآموزش است.آموزش مبتنی بر مهارتهای مقابلهای و مهارتهای زندگی و از آنجا که اعتقاد دارم ما ازفقر آموزشی در جامعه برخورداریم، لازم است که به خانوادهها یاد داده شود که چگونه شاد زندگی کنند تا به تصحیح واژههایی مثل تفریح مصرفکردن برسند، چرا که خانوادهها بایستی بدانند وقتی فردی مستأصل میشود مصرف مواد را نوعی تفریح به حساب میآورد و دلیل تراشی میکند.
ما به خانوادهها میگوییم شاد زیستن به مصرف مواد نیست پس این حرف را از بیمارشان قبول نکنند که من تفریحی مصرف میکنم و مراقبم که افراط نکنم. وقتی حلقههای ارتباطی بین بیمار و خانواده از طریق این آموزشها ایجاد میشود، به نظر میآید که DIC میتواند گام اول برای شکل دادن یک آموزش عمومی ضروری و مفید را فراهم آورد.
انتظارات شما از مسئولان چیست؟
در ابتدای این گفتوگو توضیح دادم که علاقه من به این کار موجب شد تا به تأسیس این مرکز مبادرت ورزم. هرچند تصور نمیکردم که کار پرحجمی باشد، برای مثال هرچه ما به محلات در کلانشهر کرج میرویم عمق کار بیشتر و بیشتر میشود انتظار دارم این مؤسسه تازه تأسیس از طرف ارگانها و سازمانها و نهادهای ذیصلاح کمک شود.
همکاری شهرداریها، کمیته امداد امام(ره)، هلال احمر، نیروی انتظامی و مراکز درمانی و بازتوانی دولتی و خصوصی میتوانند تأثیر بسزایی در روند کار مرکز DIC داشته باشند.