اما همین تعداد اندک، عمیقترین چالشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم را تشکیل میدهند. در این بین، نحوه برگزاری جوایز، مسائل مرتبط با نمایشگاه کتاب، ممیزی و فرایند طولانی صدور مجوز، مسئله یارانه کاغذ و قیمت کتاب و از همه تلختر و عمیقتر، آمار مطالعه در این مرز پر گهر، در صدر قرار میگیرند.
محسن پرویز که 3 سال پیش با توجه به تاکید محمود احمدینژاد، همراه با محمدحسین صفار هرندی برای تغییر محل نمایشگاه کتاب پا سفت کرده و هر طور که بود، نمایشگاه را به مصلای تهران منتقل کرده بود، روز گذشته به ایسنا گفت: اظهارنظر راجع به مکان نمایشگاه، تقریبا در 7سال اخیر زیاد بوده است و با توجه به مشکلاتی که محل سابق داشت، لزوم جابهجایی نمایشگاه کتاب سالها مطرح بود.
از طرف دیگر، مکان جایگزین مناسب وجود نداشت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مکان مناسبی برای این کار نداشت و ندارد؛ بنابراین بنده پیش از این هم گفتهام ما باید به سمتی حرکت کنیم که نمایشگاه کتاب صاحب خانه شود و از این مستأجری رهایی یابد. اصل کار ما هم باید بر این حرکت باشد که به سمتی حرکت کنیم که مکان مناسبی برای نمایشگاه بیابیم.
همان طور که پرویز میگوید این موضوع آنقدر تکرار شده است که حالا یکی از مزمنترین مسائل فرهنگی ایران است؛ محل برگزاری نمایشگاه کتاب! پرویز با اشاره به پیشنهاد رئیس اتحادیه ناشران درباره برگزار نکردن نمایشگاه کتاب برای 2 یا 3 سال، متذکر شد: رئیس اتحادیه ناشران نیز پیشنهاد کرد بهمدت 2یا 3سال نمایشگاه تعطیل شود که این خود پیشنهادی است؛
بیش از یک ماه از این موضوع نمیگذرد و ما آن را تعقیب کردیم که آیا همه تشکلهای نشر هم با آن موافق هستند یا نه. هنوز بازخوردی نرسیده است و باید همه گزینهها را بررسی کنیم. البته این به معنای پاک کردن صورت مسئله است.
اگر ما این موضوع را مطرح میکردیم، دنیا بر سرمان خراب میشد؛ اما چون بعضی از رسانهها محبت ویژهای به بعضی از جریانات دارند، از کنار این پیشنهاد به سادگی عبور کرده و آن را نقد و بررسی نکردهاند.
برگزارنکردن نمایشگاه کتاب البته بدون شک پاک کردن صورت مسئله است اما وقتی مصلا بعد از 3 سال هنوز در حال ساخت و ساز است و باغ کتاب تهران، حالا حالاها کار دارد و تا طلوع شهر آفتاب هم راه زیادی مانده است، چه میشود کرد؟ مدیرعامل مصلای تهران چند روز پیش گفت حتی برگزاری نماز عید فطر هم تا 2 سال آینده در مصلا ممکن نیست، چه برسد به نمایشگاه کتاب تهران.
او گفت: با توجه به انعقاد قرارداد 2ساله با پیمانکار برای تکمیل مجموعه مرکزی، امکان برگزاری نمایشگاه کتاب نیز در این مکان وجود ندارد.
آن طور که پرویز میگوید معاونت فرهنگی این موضوع را مکتوب کرده و به وزیر نوشته و ماجرا را توضیح داده است و انتظار دارد «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را مورد بررسی و دقت قرار دهد».
این در برابر همه آنچه وزارت ارشاد دهم در حوزه کتاب پیش رو دارد، البته چیز زیادی نیست و شاید تا 3،2 سال دیگر، با افتتاح پروژه بزرگ باغ کتاب که روزشمارش در کنار بزرگراه همت خودنمایی میکند، برای همیشه حل شود.
اما ممیزی کتاب و فرایند سالانه و چندساله صدور مجوز پیش از نشر، با افتتاح هیچ طرحی به سامان نمیرسد و تنها نیاز به برنامهریزی ویژه معاونت فرهنگی دولت دهم برای حل این مشکل قدیمی و دردناک دارد؛ مشکلی که شاید تنها با اضافه کردن نیروی انسانی حل شود و زمان مطلوب 3 ماه برای اعلام رای اداره کتاب به دست آید.
کتاب سال و باقی جوایز
از اینها که بگذریم، سال گذشته یعنی در آخرین سال دولت نهم، عملا هیچ جایزه خصوصی در حوزه کتاب و ادبیات برگزار نشد و همه آنهایی که چند سال توانسته بودند خود را به هر زحمتی که بود حفظ کنند، بهعلتهای مختلف، جایزهشان را برگزار نکردند. جز روزی روزگاری که از اساس حکایتش فرق میکند.
در عین حال، جوایز دولتی سال گذشته به بالاترین تعداد خود رسیدند و جوایز نوظهوری چون جلال آل احمد و کتاب فصل نیز به کتاب سال اضافه شدند. آن طور که فارس نوشته است کار داوری بیست و هفتمین دوره جایزه کتاب سال امسال از اول مهر آغاز خواهد شد و مقدمات اجرایی آن انجام شده است.
ظاهرا محمدعلی رمضانی فرانی، مدیر سابق اداره کتاب که همین یکی دو هفته پیش این اداره را ترک کرد، پیش از قطع همکاری خود، اسامی داوران بخشهای مختلف را هم اعلام کرده است.
به گفته مدیرعامل خانه کتاب، براساس اعلام دبیر علمی وقت دبیرخانه جایزه کتاب سال داوران را دعوت خواهد کرد تا بررسی آثار را طبق زمانبندی جایزه آغاز کنند و قطعا کار داوری نسبت به دورههای قبل حدود 40 تا 50 روز زودتر شروع میشود تا فرصت بیشتری در اختیار داوران باشد.
البته آنطور که پرویز سال گذشته درباره همپوشانی جایزه جلال و کتاب سال گفته بود، بهنظر میرسد ادبیات داستانی - که همیشه در کتاب سال مظلوم بوده است - دیگر رسما تنها در جایزه جلال باقی میماند و کتاب سال برگزیده جدیدی معرفی نمیکند، مگر آنکه جلال برگزیدهای نداشته باشد.
هرچند که رمضانی فرانی در این باره به مهر گفته است: نگاه اولیه به جایزه جلال آل احمد که همچنان هم ادامه دارد مبتنی بر توجه بیشتر و اهمیت دادن به حوزه ادبیات داستانی بود نه کم شدن و احیاناً حذف این بخش در جایزه کتاب سال.
طراحی جایزه جلال به خاطر این بود که اهمیت خاصی برای حوزه ادبیات قائل شده باشند چون به هر حال جایزه کتاب سال فراگیر است و در 60 گروه-رشته انجام میشود. جایزه جلال هم در حوزه ادبیات و صرفاً برای اینکه توجه ویژهای به این حوزه صورت بگیرد تاسیس شد.
حالا برگزاری جایزههای به جا مانده از قبل و شیوه مواجهه با جایزههای رو به موت خصوصی نیز قطعا یکی دیگر از مسائل پیش روی وزارت ارشاد دولت دهم است که باید منتظر ماند و به آینده امیدوار بود.