گزارش غیررسمی مدیرکل آژانس در اختیار 35 کشور عضو شورای حکام قرار گرفت تا 2 هفته بعد در نشست عمومی مطرح شود. آخرین گزارش البرادعی در حالی منتشر شد که وی نوامبر امسال و پس از 3 دوره مدیرکلی آژانس جای خود را به یوکیا آمانو از ژاپن خواهد داد. وی به مانند دیگر گزارشهای پیشین و برای بیستمین بار بر عدمانحراف فعالیتهای هستهای ایران تحت نظارت و بازرسیهای آژانس تاکید کرد. وی عنوان کرد: ایران با وجود پذیرش بازرسیهای سرزده از تاسیسات هستهای خود به میزان محدودی غنیسازی اورانیوم را کاهش داده، اما تعداد سانتریفیوژها را همزمان افزایش داده است.
آخرین گزارش مدیرکل، توانایی آژانس برای راستی آزمایی عدمانحراف مواد و برنامههای هستهای اعلام شده ایران در قالب معیارهای اندازهگیری مورد نیاز برای کارخانه غنیسازی سوخت نطنز و راکتور آب سنگین اراک را فراهم ساخته است. اگر چه وی در این گزارش تاکید میکند که ایران بیش از یک سال است پاسخی به پرسشهای موجود درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای خود نداده و پروتکل الحاقی را نیز اجرا نکرده است.
البرادعی در این گزارش تاکید کرده بررسی مطالعات ادعایی در ارتباط با برنامه هستهای ایران پیشرفتی نداشته است و ایران نه تنها غنیسازی اورانیوم را متوقف نکرده است بلکه تعداد سانتریفیوژها و آبشارهای نطنز و اراک را افزایش داده است.
این گزارش با استقبال مقامات هستهای ایران و موضعگیری مثبت بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل نیز همراه شده است. نگاه مثبتی که در آن سعی شده به مانند همیشه نیمه پر گزارش وی دیده شود، اما بازخوانی دوباره و چندباره این گزارش از چیزی غیر از این حکایت دارد. با وجود لایههای مبتنی بر واقعیتهای هستهای ایران، این بار هم البرادعی در گزارش خود با ابراز تأسفهای مکرر و همیشگی عنوان میکند که موفق نشده در زمینه مطالعات ادعایی و سایر مسائل باقی مانده در پرونده هستهای ایران که نگرانیهای جدی برانگیخته است، به پیشرفت واقعی دست یابد.
ابهام زایی کاربردهای نظامی
گزارش جمعه 28 آگوست مدیرکل آژانس، پیش از هر مسئلهای به تعداد آبشارها و سانتریفیوژهای فعال ایران توجه داشته است. وی با تایید بازرسی سرزده 12 آگوست امسال از تاسیسات غنیسازی سوخت و غنیسازی آزمایشی نطنز و 17 آگوست از راکتور IR-40 اراک از زمان آخرین گزارش قبلی قید میکند: تاکنون 3 بازرسی با موفقیت انجام شده است.
اشاره به 29 بازرسی سرزده از مارس 2007 تاکنون نشان از اجابت تهران برای برآورده ساختن اهداف پادمانی بازرسیهای سرزده است. این حجم بازرسیها البرادعی را به این نتیجه رسانده است تا قادر باشد در گزارش خود راستی آزمایی فهرست اقلام فیزیکی را انجام دهد.
البرادعی در ادامه این گزارش با گذر از دادههای فنی و بازرسیهای پادمانی در قالب فعالیتهای غنیسازی، بازفرآوری، تبدیل اورانیوم و اطلاعات طراحی به عدمهمکاریها و نارساییهای ایران میپردازد.
بخش پایانی گزارش البرادعی در بخش خلاصه به مانند دیگر گزارشهای وی بر مبنای عدمتمکین تهران در قبال خواستههای شورای حکام و شورای امنیت بنا نهاده شده است. عدمتعلیق فعالیتهای مرتبط یا کار روی طرحهای مرتبط آب سنگین و عدماجرای پروتکل الحاقی به همراه عدمهمکاری بهمنظور از بین بردن احتمال ابعاد نظامی فعالیتهای هستهای خواستههای وی در این بخش است. به باور البرادعی پیشرفت در این موارد تا آنجا برای ایران حیاتی است که آژانس باید در موقعیتی قرار بگیرد که تضمین معتبر درباره نبود مواد و فعالیتهای هستهای اعلام نشده در ایران را ارائه کند. موقعیتی که رسیدن به آن را به خاطر ناتوانی آژانس برای پیشرفت بیشتر در روند راستی آزمایی مشکل میکند.
گزارش چند پهلو و توأم با ابهام و تردید البرادعی در لایههای میانی خود در عین پایبندی ایران به پادمانهای آژانس، حاکی از پافشاری تهران در ادامه بیاعتنایی به قطعنامههای پیشین شورای امنیت است. بیتوجهی به تعلیق غنیسازی اورانیوم و سرپیچی از قبول دیگر خواستههای شورای امنیت به مانند همیشه ابزار و راه باز کن نشستهای تحریمنگر این شورا خواهد بود.
بهانه تشدید دور تحریمها
ساختار سیاسی، نظامی و اقتصادی و حتی راهبری آگاهی بخشی و اطلاع رسانی جهان کنونی و نابرابریهای یک سویه موجود در این ساختارها، نظام حقوقی را به نظام سیطره نفوذ و قدرت تبدیل کرده است. البرادعی با ایجاد ابهام توأم با تردید در آینده فعالیتهای هستهای ایران و ضرورت تعلیق و پذیرش از درخواستهای غیرحقوقی شورای امنیت و غرب از سوی تهران، بهصورت غیرمستقیم زمینه فشار بیشتر را فراهم میکند، چرا که نظام حقوقی مبتنی بر صلح و ثبات بهدلیل شکافهای اقتصادی و بهره برداریهای یک سویه از ساختارهای سیاسی و اطلاعرسانی و همچنین سوءاستفاده از توانمندی نظامی زمینه جایگزینی نظام سلطه و نفوذ بر ساختارهای حقوقی را فراهم کرده است و کانونهای قدرت در تحولات جهانی بر نظام حقوقی و تغییر اندیشی نسبی بر معادلات فائق آمدهاند.
گزارش مدیرکل آژانس در بخشهای مختلف به موضوعاتی چون درخواستهای قطعنامه 1737، 1747، 1803و 1834 شورای امنیت، مطالعات ادعایی، فرایند غنیسازی و فراوری اورانیوم، پایبندی ایران به رژیم پادمانها و شفافسازی پرداخته است. البرادعی در این گزارش هر چند نتوانسته از لحاظ حقوقی و فنی اتهامی جدی را بر ایران وارد کند و معترف است که تهران بدون اینکه تخلفی را مرتکب شده باشد از لحاظ فنی در مسیر غنیسازی قرار گرفته است اما نگاه البرادعی در تبیین اصولی پرونده هستهای ایران همچنان از دوپهلوگوییهای تکراری رنج میبرد.
ابهاماتی که جنجال سیاسی بر سر گزارشهای وی را به رویهای ثابت تبدیل کرده است. جنجال رسانهای غرب با فرافکنی گسترده پیرامون بهرهبرداریهای سیاسی و افزایش تحریمها علیه ایران همچنان تشدید میشود. شبکه خبری فرانس 24 میگوید: البرادعی در این گزارش گفته که ایران بدون توجه به 4 قطعنامه پیشین شورای امنیت برای تعلیق غنیسازی اورانیوم همچنان در حال انجام این کار است و تاکنون یک سوم اورانیومی را که میتواند با فرآوری دوباره مورد استفاده نظامی باشد، تولید کرده است.
از این دیدگاه است که لایههای پنهان گزارش البرادعی رخ مینماید و ادبیات البرادعی چند وجهی تعبیر و تفسیر میشود و غرب با جزم بیشتری زمزمهها پیرامون قطعنامه جدید را در بوق و کرنا میکند.
گوردون جاندرو، سخنگوی کاخ سفید پس از انتشار گزارش میگوید: این گزارش بار دیگر نشان داد ایران از همکاری با جامعه بینالمللی سرباز میزند و ادامه این کار تنها باعث انزوای بیشتر مردم ایران میشود. ایران باید یا غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و یا در انتظار تحریمهای جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد.
دیپلماتهای نزدیک به گروه 1+5 در روزهای اخیر و پس از ارائه گزارش البرادعی پیرامون برنامه هستهای ایران، حجم فشارهای خود را برای افشای آنچه آنها تمامی مدارک و اسناد موجود مرتبط با فعالیتهای هستهای ایران میدانند، افزایش دادهاند. آنها معتقدند آژانس از گذشته اطلاعات اعلام نشدهای از فعالیتها و تاسیسات هستهای ایران در اختیار دارد که هنوز در اختیار شورای حکام قرار نداده است. این فشارها تا آنجا ادامه یافت که روزنامه هرالد تریبون در گزارشی نوشت: آمریکا و اروپا در حال فشار آوردن به مدیرکل آژانس انرژی اتمی هستند تا آژانس شواهدی را که آنها معتقدند نشانگر حرکت ایران به سوی دستیابی به سلاح هستهای است، منتشر کند. مسئلهای که درصورت تحقق، باعث افزایش تحریمها علیه ایران خواهد شد.
این گزارش تنها بهانه تکمیلی را فراهم آورده است. بهانهای که با استناد به آن غرب دستاویز تشدید تحریمها را علیه ایران یافته است. برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه میگوید: جامعه بینالملل باید تحریمهای بیشتری را علیه برنامه هستهای ایران اعمال کند در غیراین صورت اتحادیه اروپایی به تنهایی دور چهارم تحریمهای جدید را بر تهران اعمال خواهد کرد. درخواستی که تلویحاً از سوی یان کلی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، مبنی بر عدمهمکاری کامل ایران با آژانس تکرار شده است.
اگر چه اروپا و آمریکا با یک جبههگیری واحد به سمت تنگتر کردن حلقه محاصره ایران در غالب تحریمهای جدید حرکت میکنند، اما چین و روسیه تاکنون با این درخواستها موافقت نکردهاند.
به گزارش رویترز گزارش جدید البرادعی درباره فعالیتهای هستهای ایران صحنه جدیدی از زورآزمایی بین قدرتهای غربی را با چین و روسیه رقم زده است. گر چه آلمان، آمریکا و فرانسه خواستار اعمال تحریمهای جدید در بخش ایران شدهاند، اما روسیه و چین در مقابل هرگونه افزایش تحریمهای ایران در شورای امنیت ایستادهاند و بر راههای دیپلماتیک تاکید میکنند.
اگر چه اعضای شورای امنیت همگی در جلوگیری از گسترش برنامه هستهای ایران اتفاق نظر دارند اما این کشورها در میان خود درباره تداوم و اثربخشی این تحریمها دچار اختلاف نظر هستند. نگرانی این کشورها که باعث بروز اختلاف میان آنها میشود، این است که این تحریمها به روابط دوجانبه ایران با این کشورها لطمه میزند. اما با نگاهی دوباره به گزارش البرادعی و لحاظ کردن تمام این نکتههای به ظاهر مثبت باید اعتراف کرد برآورد و کارکرد نهایی این گزارش چیزی خارج از خواست غرب برای در پیشگیری دیپلماسی فشار و افزایش تحریمها علیه ایران نیست. از این نگاه رایزنیهای آمریکا و اروپا بر سر تشکیل فضای جدیدی برای صدور قطعنامهای دیگر علیه تهران دور از ذهن نخواهد بود. چرا که گزارش البرادعی هیچ مانع و محدودیتی را ایجاد نمیکند و راه برای صدور قطعنامه جدید و افزایش دور چهارم تحریمها باز میگذارد.