به گزارش همشهری آنلاین، اواخر بهمن سال ۱۴۰۰ زن جوانی با مراجعه به کلانتری شهرک غرب از ناپدید شدن برادر ۲۹ سالهاش خبر داد و گفت: ظهر روز گذشته برادرم سوار بر خودرواش از خانه بیرون رفت اما صبح امروز دوستش نادر ماشین او را آورد و گفت برادرم برای انجام کاری به دماوند رفته و چند روز دیگر برمیگردد. از آنجا که سابقه نداشت او بی خبر جایی برود مشکوک شده و با تلفنش تماس گرفتم ولی جواب نداد حالا هم از شما درخواست کمک دارم تا برادرم را پیدا کنید.
کشف جسد سوخته در اتوبان
در حالی که تحقیقات برای یافتن پسر جوان آغاز شده بود چند روز بعد به مرکز فوریتهای پلیس اعلام شد که جسد سوختهای در حوالی اتوبان تهران– کرج کشف شده است. بررسیهای اولیه نشان میداد که مقتول با ۲ ضربه چاقو به گردنش کشته و سپس به آتش کشیده شده است.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد متعلق به همان پسر گمشده است. بنابراین پلیس به سراغ نادر رفت که تنها مظنون این جنایت بود اما وی فرار کرده بود.
در نهایت حدود ۴ ماه بعد نادر در یکی از شهرهای مرزی کشور ردیابی و پیش از خروج از کشور بازداشت شد.
دوستم روانی بود
نادر پس از بازداشت و انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: با دوستم به دماوند رفته بودیم که او متوجه شد به کرونا مبتلا شده از آنجا که نگران بود خانوادهاش مبتلا شوند از من خواست ماشینش را به خانه برگردانم تا خودش پس از بهبودی به خانه برگردد.
از آنجا که متهم اظهارات متناقضی را مطرح کرده بود، مأموران وی را بار دیگر تحت بازجویی قرار دادند و سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: ما از دوستان قدیمی بودیم اما او مشکل روانی داشت. بارها میخواست خودکشی کند که من مانعش شده بودم تا اینکه روز حادثه در جاده دماوند ناگهان از من خواست از ماشین پیاده شوم.
وی ادامه داد: بعد هم به یکباره چاقو کشید و میخواست من را بکشد که چاقو را گرفتم و با همان چاقو به گردنش ضربه زدم. وقتی روی زمین افتاد، همان موقع پشیمان شدم و میخواستم او را به بیمارستان برسانم اما از ترس اینکه گیر بیفتم جسدش را به جاده تهران - کرج بردم و همان جا آتش زدم.
دوست قصد آزار مرا داشت
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه چون یکی از اولیای دم شناسایی نشده بود، رئیس قوه قضائیه از طرف وی درخواست دیه کرد. همچنین خواهر مقتول از متهم اعلام گذشت کرد. اما برادر مقتول به جایگاه رفت و خواستار قصاص متهم شد و گفت: حاضرم سهم دیه سایرین را نیز پرداخت کنم تا متهم قصاص شود.
بعد از آن نادر به جایگاه رفت و با طرح ادعایی تازه گفت: دوستم روز حادثه قصد داشت من را آزار دهد و وقتی با مقاومت من مواجه شد، چاقو کشید و تهدیدم کرد تا تسلیم شوم. من هم در دفاع از خودم او را کشتم.
سرقت ۱۰۰ میلیونی از حساب مقتول
قاضی از متهم پرسید: طبق گزارش پلیس، شما بعد از جنایت مبلغ ۱۰۵ میلیون تومان از عابربانک مقتول پول برداشت کردی. در این باره چه توضیحی داری؟
متهم جواب داد: ۸۰ میلیون تومان از او طلب داشتم و ۲۵ میلیون تومان هم بابت کاری که برایش انجام داده بودم، برداشتم. اما بعد از دستگیری، خانوادهام کل مبلغ برداشتی را به خانواده او پس دادند.
با پایان دفاعیات متهم، قضات با توجه به مدرکهای موجود در پرونده نادر را برای قتل به قصاص، به خاطر جرح عمدی به ۱۲ ماه حبس، به خاطر سرقت به ۲ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و به خاطر جنایت بر
میت به پرداخت دیه محکوم کردند.
با صدور حکم، نادر اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت، اما قضات شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده حکم صادره را تأیید کردند و مرد جوان در یکقدمی چوبه دار قرار گرفت.
نظر شما