متن کامل سخنان رئیس جمهور ایران در شصت و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
طی چهار سال گذشته از چالش های اصلی پیش روی جهان ، علل و عوامل ریشه ای بروز و پایداری آنان و ضرورت بازنگری در اندیشه و عمل صاحبان قدرت و همچنین نیاز به سازوکارهای جدید با شما سخن گفتم.
از دو جریان متقابل که یکی بر اساس ترجیح منافع مادی خود بر دیگران ، با توسعه نابرابری و ستم ، فقر و محرومیت ، تحقیر انسانها ، تجاوز و اشغالگری و فریبکاری ، به دنبال تسلط بر جهان و تحمیل اراده خود بر ملتهاست و در نتیجه ناامیدی و آینده ای تاریک را در برابر بشریت ترسیم می نماید و دیگری که با ایمان به خدای یگانه و در پیروی از تعلیمات انبیاء الهی ، با احترام به کرامت انسانها و با عشق به نوع بشر ، در صدد برپایی جهانی سرشار از امنیت ، آزادی ، رفاه و صلح پایدار مبتنی بر عدالت و معنویت برای همگان است. جریانی که به تک تک انسانها و ملت ها و فرهنگ های ارزشمند بومی ، ملی و انسانی احترام می گذارد ، خواستار نفی تبعیض از جهان و برابری همه در برابر قانون مبتنی بر عدالت در استفاده از امکانات، فرصتهای علم آموزی ، کمال انسانی و پیشرفت است و آینده ای امیدبخش را ترسیم می کند. از ضرورت تغییر بنیادین در نوع نگاه به جهان و انسان و لزوم برپایی نظامات عادلانه و انسانی جدید برای ساختن فردایی روشن سخن گفتم.
دوستان و همکاران؛
امروز و در ادامه، درباره ابعاد تحول و تغییراتی که باید به وجود آید نکاتی را به عرض شما خواهم رساند.
نکته اول؛
بسیار روشن است که ادامه وضع موجود حاکم بر جهان ممکن نیست. شرایط یک جانبه و نامطلوب فعلی، بر خلاف فطرت انسان و در نقطه مقابل هدف از خلقت جهان و انسان است.
دیگر نمی شود با ایجاد دارایی های کاذب کاغذی، معادل دهها هزار میلیارد دلار ثروت غیرواقعی را به اقتصاد جهان تزریق کرد و با ایجاد کسری بودجه های شدید ؛ تورم و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را به دیگران منتقل کرده و ثروت دیگران را به اقتصاد برخی دولتهای خاص منتقل نمود.
ماشین اقتصاد سرمایه داری لجام گسیخته با تنظیمات ناعادلانه به پایان راه رسیده و از کار افتاده است و این معادله یک سویه قابل دوام نیست.
دوران تحمیل اندیشه سرمایه داریِ بی عاطفه و تحمیل سلیقه و علاقه یک گروه خاص بر جامعه جهانی ،توسعه سلطه بر جهان به نام جهانی سازی و عصرِ برپایی امپراطوریها به پایان رسیده است. دوران تحقیر ملتها و اعمال سیاستهای دوگانه و معیارهای چندگانه سپری شده است.
این که تحقق نتایج دلخواه برخی دولتها، تنها ملاک بود و نبودِ آزادی و دموکراسی باشد و تحت لوای آزادی، زشت ترین روش های فریب و تهدید، دموکراتیک جلوه داده شده و دیکتاتور مآب ها، دموکرات به حساب آیند، قبیح و فاقد مشروعیت است. دیگر زمان آن گذشته است که عده ای خود ، دموکراسی و آزادی را تعریف کنند، خود معیار آن باشند و در حالی که خود، اول ناقض آن هستند، در موضع قاضی و مجری نیز قرار گیرند و با دولتهای متکی بر مردمسالاری واقعی و حقیقی مبارزه کنند. گسترش آزادی های جهانی و بیداری ملت ها دیگر اجازه این مشرب ناصواب را نمی دهد و به همین دلایل است که اغلب ملت ها و از جمله مردم امریکا در انتظار تغییرات گسترده ، عمیق و واقعی هستند و از شعار تغییر استقبال کردند و می کنند.
چه کسی تصور میکند ادامه اعمال سیاستهای غیر انسانی در فلسطین امکانپذیر باشد؟
این که ملتی را بر خلاف همه معیارهای انسانی با زور سلاح و با تبلیغات فریبنده بیش از 60 سال از خانه خود برانند ، با روش های ضدبشری و موشک و حتی تسلیحات ممنوعه بر او بتازند و در مقابل، حق دفاع مشروع را نیز از او سلب کنند و عجیب تر آن که در برابر نگاه بهت زده جهانیان، متجاوزان و اشغالگران را "صلح طلب" و "صاحب حق" و مردم تحت ستم را "تروریست" بنامند.
چگونه ممکن است جنایات عده ای اشغالگر علیه کودکان و زنان بی دفاع و تخریب خانه ها و مزارع و مدارس و بیمارستانها مورد حمایت کامل و بی قید و شرط برخی دولت ها قرار گیرد و مردان و زنان مظلوم به جرم دفاع از خانه و وطن خود تحت سنگین ترین محاصره ها و تحریم های غذایی و آب و دارو و مورد نسل کشی قرار گیرند. حتی از بازسازی اماکن آنان که در تهاجم وحشیانه 22 روزه صهیونیستها تخریب شده است، آن هم در آستانه زمستان، جلوگیری شود و هم زمان متجاوزان و حامیان آنان شعار دفاع از حقوق بشر سر دهند و دیگران را به این بهانه تحت فشار قرار دهند. دیگر قابل قبول نیست که یک اقلیت محض با یک شبکه پیچیده و طراحی غیر انسانی، بر اقتصاد و سیاست و فرهنگِ بخش های مهمی از جهان حاکم شود، برده داری نوین راه اندازی کند و تمام حیثیت ملتها حتی ملتهای اروپا و امریکا را قربانی مطامع نژادپرستانه خود کند.
پذیرفتنی نیست که عده ای از چند هزار کیلومتر دورتر در منطقه خاورمیانه دخالت نظامی کنند و کشتار، جنگ، ترور، تهدید و تجاوز را به همراه بیاورند اما حساسیت ملتهای منطقه به سرنوشت و امنیت ملی خود و فریاد اعتراض آنان به بی عدالتی ها و تجاوزها و حمایت آنان از هموطنان و همکیشان مظلومشان را ضدیت با صلح و دخالت در امور دیگران بنامند.
وضع عراق و افغانستان را ببینید. دیگر نمی شود با شعار مبارزه با تروریسم و مواد مخدر ، سرزمینی تحت سلطه نظامی قرار گیرد ولی تولید مواد مخدر و دامنه تروریسم چند برابر شود و هزاران نفر از مردم بیگناه کشته و زخمی و آواره شوند، تاسیسات زیربنایی نابود گردد ، امنیت منطقه ای تحت مخاطره قرار گیرد و عاملان اصلی این فجایع دائما دیگران را متهم کنند. نمی شود شعار دوستی و همراهی با ملتها سر داد و هم زمان پایگاههای نظامی را در مناطق جهان از جمله آمریکای لاتین توسعه داد. این وضعیت قابل ادامه نیست. دیگر نمی توان سیاست های توسعه طلبانه و ضد انسانی را با منطق نظامیگری به پیش برد ، منطق زور و تهدید عواقب وخیم تری به دنبال دارد و بر مشکلات موجود به شدت می افزاید.
غیر قابل قبول است که هزینه نظامی برخی از دولتها چند برابر هزینه نظامی کل دولتهای جهان باشد، سالانه صدها میلیارد دلار سلاح صادر کنند ، سلاح شیمیایی ، بیولوژیکی و اتمی انبار کنند، در نقاط مختلف دنیا پایگاه نظامی و نیروی نظامی داشته باشند و در همین حال دیگران را متهم به نظامیگری کنند و با سوء استفاده از امکانات جهانی و با شعار دروغین مقابله با گسترش تسلیحات ، مانع از پیشرفت علمی سایر ملتها شوند.
قابل قبول نیست که سازمان ملل و شورای امنیت که باید نماینده همه ملتها و دولتها باشند و تصمیمگیری در آنها بر اساس مردمی ترین و دموکراتیک ترین شیوه ها باشد، تحت سلطه چند دولت و در خدمت منافع و خواست آنها باشد. اصولاً در دنیایی که اندیشه و فرهنگ و افکار عمومی عامل تعیین کننده است، ادامه این وضع، ناممکن و تحول اساسی یک ضرورت غیرقابل اجتناب است. ما خواهان برپایی یک نظام نوین در جهان هستیم.
نکته دوم؛
تغییر و تحول باید هم در حیطه نظری و هم از حیث عملی در ساختارها و روش ها به صورتی اساسی و بنیادین صورت گیرد. ممکن نیست با مبانی فکری و سازوکارهایی که خود مسبب و عامل اصلی همه مشکلات جامعه بشری بوده اند ، وضعیت را متحول و دنیای مطلوب را برپا کرد. اندیشه لیبرالیستی و سرمایه داری سلطه گر که انسان را از اخلاق و آسمان جدا می کند ، نه تنها سعادت را به ارمغان نمی آورد بلکه خود عامل بدبختی ها و از جمله جنگها و فقرها و محرومیت هاست.
همه شاهد بودند که چگونه ساختارهای یکسویه اقتصادی تحت اشراف جهتگیری های سیاسی، منافع ملتها را به پای عده ای سرمایهدار بی اخلاق بر باد داد. این ساختارها نمیتوانند اصلاح کننده اوضاع باشند.
ساختارهای سیاسی و اقتصادیِ پس از جنگ جهانی دوم که برآمده از نیات سلطه بر جهان هستند نتوانستند تامین کننده عدالت و امنیت پایدار باشند. حاکمانی که قلب آنان به عشق انسانها نمی تپد و در وجود خود اندیشه عدالت را قربانی کرده اند هرگز نمی توانند صلح و دوستی را به بشر هدیه کنند. به لطف خدا همچنان که مارکسیسم به تاریخ پیوست، سرمایه داریِ توسعه طلب نیز به تاریخ سپرده خواهد شد زیرا بر اساس سنت الهی که قرآن کریم از آن به مثابه یک اصل یاد می کند، باطل چون کفِ رویِ آب رفتنی است و تنها آن چه به نفع جامعه بشری است ماندگار خواهد بود.
باید همگان مراقب باشند که اهداف استعماری، تبعیض آلود و غیر انسانی صرفاً با تغییر شعار و با بسته بندیهای جدید دنبال نشود. جهان نیازمند تغییرات اساسی است و همه باید کمک و همکاری کنند که این تغییرات در مسیر درست اتفاق بیفتد تا در پرتو آن هیچ کس و هیچ دولتی خود را مستثنی از تغییر و برتر از دیگران نشمارد و با ادعای رهبری جهانی، به دنبال تحمیل خود بر دیگران نباشد.
نکته سوم؛
رمز و راز اصلی همه مشکلات جهانی، دور شدن عدهای از حاکمان از اخلاق، ارزشهای انسانی و تعلیمات انبیاء الهی است. متاسفانه در بسیاری از مناسبات اصلی جهان ، عشق و فداکاری برای نجات و سعادت دیگران و پافشاری بر عدالت و کرامت انسانی، جای خود را به خودخواهی، زیاده طلبیِ سیری ناپذیر و لذتجویی فردی بی انتها سپرده است. یکتاپرستی جای خود را به خودپرستی داده است، برخی خود را به جای خدا نشانده اند و بدون کسب صلاحیت های انسانی اصرار دارند طرز تلقی و خواسته خود را بر جهان تحمیل کنند. دروغ به جای راستی، دورویی به جای صداقت، خودخواهی به جای فداکاری نشسته است. فریبکاری در تعاملات، درایت و سیاستمداری نام گرفته و چپاول ثروت دیگران به نام عمران و توسعه، اشغالِ سرزمین ملتها به نام اهدای آزادی و دموکراسی و سرکوب ملتهای بی دفاع به نام دفاع از حقوق بشر رایج شده است.
دوستان و همکاران؛
حل مشکلات جهانی و برپایی عدالت و صلح جز با عزم عمومی و همراهی همه ملتها و دولت ها غیرممکن است. دوران قطب بندی های ناشی از نظام سلطه و حکومت چند دولت معدود بر جهان به پایان رسیده است.
امروز باید با یک تعهد جمعی، در برابر وضع موجود قیام کنیم، تغییر و تحول را جدی بگیریم و در یک مشارکت و مجاهدت عمومی تلاش کنیم تا همگی به ارزش های اخلاقی و انسانی و فطری رجعت کنیم. پیامبران الهی و صالحان آمده اند تا حقیقت انسانی و مسئولیت های فردی و اجتماعی انسان را در برابرش قرار دهند. پاکی، ایمان زلال به خدای یکتا و به حساب و کتاب اخرت و به اجرای عدالت در دو جهان، جستجوی سعادت حقیقی در سعادت دیگران و رفاه و امنیت در رفاه و امنیت دیگران، احترام به نوع انسان و تلاش برای توسعه محبت و مهر به جای کینه ورزی و خودخواهی و ترویج خدمت به دیگران به جای تسلط بر آنان، در رأس تعلیمات انبیاء الهی از آدم تا نوح و از نوح تا ابراهیم و موسی و عیسی و رسول خاتم حضرت محمد صلوات الله و سلامهُ علیهم بوده است. همه آنها آمده اند کاری کنند که جنگ نباشد، تبعیض و فقر ریشه کن شود ، جهل نابود گردد و خوشبختی بر تمام انسانها و جوامع حاکم شود. آنان بهترین هدایای الهی بر بشریتند.
اگر اندیشة انتظارِ حاکمیت خوبی ها و حکومت صالح ، به اندیشه ای همگانی تبدیل شود و دست در دست هم برای سعادت کل جهان تلاش کنیم ، آن گاه امید به اصلاح ، واقعی تر و روزافزون می شود.
نکته چهارم؛
به نظر اینجانب چند دستور کار مهم پیش روی همه ماست و دبیرکل و مجمع عمومی سازمان ملل میتوانند بر اساس آن اقدامات لازم را برنامه ریزی کنند و در این مسیر پیشگام باشند؛
1- اصلاح ساختار سازمان ملل و تبدیل آن به یک سازمان روزآمد و کاملا مردمی، بیطرف، آزاد، عادل و موثر در مناسبات جهانی ، اصلاح ساختار شورای امنیت، سلب امتیاز ویژه تبعیض آلود وتو، اعطای فوری و کامل حقوق مردم فلسطین با برگزاری همه پرسی آزاد و زمینه سازی زندگانی مسالمت آمیز مسلمانان و مسیحیان و یهودیان فلسطینی و قطع دخالت ها در امور عراق، افغانستان، خاورمیانه، مردم افریقا، امریکای لاتین، آسیا و اروپا.
دوستان من، حکومت با کفر باقی میماند اما با ظلم هرگز؛ این کلام پیامبر الهی حضرت محمد(ص) است. ظلم و نقض حقوق انسانها، در فلسطین نظیر استمرار آواره کردن عده دیگری از صاحبان اصلی سرزمین فلسطین که در بیتالمقدس ساکن بودند و تخریب منازل توسط اشغالگران قدس و در افغانستان و پاکستان از طریق بمبارانهای هوایی و در زندان گوانتامو که متأسفانه هنوز تعطیل نشده است و زندانهای مخفی در اروپا، ادامه دارد.
ادامه وضع حاضر موجب تشدید کدورت ها و خشونتها می شود. باید جلوی ظلم و تجاوز گرفته شود. متأسفانه گزارشات رسمی مربوط به اقدامات رژیم صهیونیستی در نوار غزه به طور کامل منتشر نشده است. دبیرکل محترم و سازمان ملل در این موارد وظایف سنگینی بر دوش دارند که باید دنبال شود. جامعه جهانی بی صبرانه منتظر مجازات عادلانه متجاوزان به غزه و قاتلان مردم بی دفاع آن است.
2 - اصلاح ساختارهای اقتصادی و برپایی مناسبات اقتصادی اخلاقی و انسانی در جهان که در خدمت کمال انسانها و مبتنی بر عدالت واقعی باشد. مناسبات اقتصادی که استعداد و توان ملتها را شکوفا کند و رفاه را به همگان هدیه و زندگی نسلهای آینده را نیز تضمین نماید.
3 - اصلاح مناسبات سیاسی بین الملل، بنا نهادن روابط بر پایه صلح و دوستی پایدار ، ریشه کنی مسابقات تسلیحاتی و سیاسی خانمان برانداز ، خلع سلاح اتمی ، شیمیایی و بیولوژیکی و زمینه سازی برای استفاده همگانی از فنآوریهای پیشرفته و صلح آمیز در جهت پیشرفت بشری
4 - اصلاح ساختارهای فرهنگی، احترام به آداب و سنتهای بومی ملتها ، ترویج اخلاق و معنویت و تقویت ارکان خانواده گرم، پایدار و خوشبخت به عنوان ستون فقرات جامعه سعادتمند
5 - اهتمام عمومی به صیانت از محیط زیستِ انسانی و رعایت قوانین و مقررات جهانی جهت جلوگیری از انهدام ذخایر تجدیدناپذیر طبیعت
نکته پنجم؛
اکنون که ملت ایران با پشت سر گذاشتن انتخاباتی بسیار باشکوه و کاملاً آزاد ، فصل نوینی را برای شکوفایی ملی و تعاملات گسترده تر جهانی رقم زده اند و با رأی قاطع ، بار سنگین مسئولیت را بر دوش اینجانب نهاده اند ، اعلام می کنم که ملت بزرگ و تمدن ساز و نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مردمی ترین حکومتهای مترقی جهان آماده اند تا با استفاده از همه ظرفیت های فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی خود و بر پایه راه حل های انسانی در یک برنامه عادلانه و احترام آمیز جمعی ، در جهت رفع نگرانیها و چالش های جامعه بشری مشارکت فعال و تاثیرگذار داشته باشد. ملت فرهنگ ساز ایران خود از بزرگترین قربانیان تروریسم کور بوده است و در دهه اول انقلاب سی ساله خود گسترده ترین هجوم نظامی تجاوزکارانه به سرزمین خود را مظلومانه دفع کرده است. ملت ما همواره مورد بغض و بی مهری کسانی قرار گرفته است که روزی با همه توان از تجاوز صدام به خاکش و استفاده صدام از سلاح شیمیایی حمایت کردند و روزی دیگر به بهانه دفع شر همان صدام ، به عراق لشگرکشی کردند.
این ملت همچنان خواستار برپایی دنیایی پر از زیبایی و مهرورزی برای آحاد ملتها و انسانهاست و اعلام می نماید که ضمن دفاع قدرتمندانه از حقوق مشروع و قانونی خود ؛ پاسدار صلح و امنیت پایدار برای همه ملتها بر اساس عدالت ، معنویت و کرامت انسانی است.
ملت ما آماده است برای تحقق این اهداف ، همه دستهایی را که با صداقت دراز می شوند به گرمی بفشارد. هیچ ملتی در طی مسیر کمال، خود را بی نیاز از تغییر و اصلاح نمیداند؛ ما نیز از تغییرات واقعی و انسانی استقبال میکنیم و آماده مشارکت فعال در اصلاحات بنیادینِ جهانی هستیم.
بر همین اساس تاکید می نماید که:
تنها راه نجات، بازگشت به توحید و عدالت است و این بزرگترین امید و فرصت در همه عصرها و نسلهاست. بدون ایمان به خداوند و تعهد به اجرای عدالت و مقابله با بی عدالتی و تبعیض، نظامِ عالم، سامان پیدا نخواهد کرد.
انسان، محور نظام هستی است. وجه ممتاز انسان ، انسانیت اوست. همان حقیقتی که خواستار عدالت، پاکی و عشق و علم و همه کمالات دیگر است. این ارزشهای انسانی باید حمایت شوند و فرصت دستیابی به آنها برای آحاد انسانها فراهم شود. حذف هر یک از آنها حذف بُعدی از ابعاد انسانی است. اینها عناصر مشترکی است که همه جوامع بشری را به هم پیوند می زند و اساس صلح و امنیت و دوستی را تشکیل می دهند.
ادیان الهی به همه ابعاد زندگی بشر از جمله خداپرستی و اخلاق ، عدالت و مبارزه با ظلم ، کوشش برای برقراری حکومت های عادل و صالح توجه کرده اند. حضرت ابراهیم منادی توحید در برابر نمرود، حضرت موسی در برابر فرعون و حضرت عیسی و حضرت محمد صلوات الله علیهم در برابر ظالمان زمان خود ایستادند تا آن جا که تهدید به مرگ شدند و از سرزمین خود آواره گشتند. بدون ایستادگی و اعتراض ؛ بی عدالتی ها از جهان برچیده نخواهد شد.
نکته آخر؛
همکاران و دوستان عزیز؛ جهان در حال تغییر و تحول است. سرنوشت وعده داده شده الهی برای بشر ، برپایی حیات طیبه انسانی است. دورانی خواهد آمد که عدالت همه گیر و جهانشمول می شود و تک تک انسانها محترم و عزیز شمرده می شوند. آنگاه است که راه کمال معنوی انسان گشوده و سیر او به سوی خدایی شدن و تجلی اسماء الهی محقق می شود. انسان باید به نقطه ای برسد که نماد "علم و حکمت"، "رحمت و رأفت"، "قسط و عدالت "، "قدرت و خلاقیت " و "بخشش و لطف" خداوند باشد.
این ها همه در سایه حاکمیت انسان کامل ، آخرین ذخیره خداوند ، فرزندی از نسل پیامبر گرامی اسلام یعنی حضرت مهدی (علیه السلام) محقق خواهد شد که خواهد آمد و حضرت مسیح ابن مریم (علیهم السلام) و انسانهای صالح دیگر نیز او را در این ماموریت بزرگ جهانی همراهی خواهند فرمود و این همان اندیشه انتظار است. انتظار حاکمیت خوبی ها و حکومت صالح که اندیشه جهانی و فطری و مایه امید ملتها به اصلاح جهان است.
آنها خواهند آمد و با کمک انسانهای مومن و صالح، همه آرزوهای تاریخی بشر برای آزادی ، کمال، رشد، امنیت و آرامش، صلح و زیبایی را به همراه خواهند آورد. خواهند آمد تا بساط جنگ و تجاوز را برچینند و همه علم و معنویت و دوستی را به جهان هدیه کنند.
آری، آری آینده روشن بشریت در راه است.
دوستان ، بیایید در انتظار آن دوران زیبا و در تعهدی جمعی، سهمی مناسب در فراهم کردن بسترها و مقدمات برای ساختن این آینده بر عهده بگیریم. زنده باد عشق و معنویت، زنده باد صلح و امنیت و زنده باد عدالت و آزادی.
از همه شما متشکرم