این نمایش براساس فیلمی با همین عنوان از اینگمار برگمان، برای اجرا در صحنه تنظیم و نوشته شده است.
داستان نمایش «مهرهفتم» بهطور کامل روایتگر و مبین همان داستان فیلم برگمان است که البته شاپوری تلاش کرده تا با پرداختی تئاتری به سمت آن برود اگر چه او هرگز نتوانسته تأثیر مدیوم سینما را در این اثر فراموش کند.
- با اجرای آثار برگمان در قالب تئاتر، دنبال کشف رابطه خاص بین سینمای برگمان و تئاتر با این سبک و سیاق هستید؟
شاید! بهلحاظ ساختاری البته نه، اصلاً.
- به لحاظ ساختار و شیوه اجرایی چطور؟
به لحاظ مفاهیم، مضامین و موضوعاتی که در آثار برگمان وجود دارد، شاید بتوان گفت حرف شما صحیح است. در این عرصه بیشتر این قرابتها وجود دارد.
- در اجرای «مهر هفتم» شیفتگی و علاقهمندی شما به ذهنیت و دیدگاههای برگمان کاملا آشکار و عیان است. قبول دارید؟
شیفتگی نیست! من به دیدگاهها و نظریات برگمان علاقهمند هستم. شاید بتوان اینطوری گفت که به آن چیزهایی که من امروز علاقه دارم و به آن فکر میکنم، حدود 50سال پیش توسط برگمان به آنها فکر شده و حتی این موضوعات از طرف او بیان شده است. اتفاقاً این دیدگاهها کاملاً به درستی و به شکلی مناسب در حیطه سینما مطرح شده است. این حرفها و مفاهیم شاید دغدغه من هم باشد. من دوست دارم این مفاهیم را تجربه کنم.
چه به لحاظ فکری و احساسی به آن فکر کردهام و چه به لحاظ اجرا که دوست دارم با یکسری تغییراتی که مال خودم هست، آن را به صحنه بیاورم و اجرای جدیدی از یک ذهنیت و دیدگاهی که جزئی از علاقهمندی من است و قبل از من توسط فیلمساز دیگری به آن پرداخته شده و در قالب یک اثر هنری در مدیوم سینما عرضه شده است، ارائه کنم.
- این تغییرات شامل چه عناصر و مؤلفههایی میشود؟
این تغییرات یا به خود من برمیگردد یا به جامعه ما و نگاهی دینیای که در جامعه وجود دارد مرتبط میشود. شاید این اتفاقات درحال شکلگیری، موجب تغییر شود.
به همین دلیل است که نگاه برگمان را دوست دارم چرا که پس از گذشت 50سال هنوز دیدگاهها و نظریات او تازگی دارد و حتی به شرایط روز جامعه هم قابل تعمیم است. مفاهیم و مسائلی که برگمان مطرح میکند هم قطعاً تعلق صرف به او ندارد و او هم از جای دیگری و اشخاص دیگری و با استناد به تفکرات و نگاهها و رویکردهای دیگران به این جمعبندی، نگاه و رویکرد جدید رسیده است و با افکار و دیدگاههایش این مضامین و مسائل را در آثارش بهکار گرفته است.