این روزها استودیوهای فیلمسازی از حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی جهان ابایی ندارند و درکنار تهیه کنندگان، هنرپیشهها و کارگردانان سعی دارند در هر قضیه رسانهای دخالت کنند؛ از آزادی روزنامهنگاری در مصر گرفته تا کمک به منقرض نشدن نسل یک گونه زرافه در آفریقا یا بایکوت کردن گلن بک، مجری فاکس نیوز برای نژادپرست خواندن باراک اوباما.
ولی زمانی که پای تولید فیلم جدیدی به میان میآید ناگهان همه این جماعت نگران، فراموشی میگیرند و گویی مشکلی در عرصههای مختلف در آمریکا و اروپا وجود ندارد و لزومی برای ساخت فیلمی درباره آنها احساس نمیشود. نگاهی به خلاصه داستانهای منتشر شده در ورایتی و سایر نشریات سینمایی نشان میدهد اربابان استودیوها و شبکههای تلویزیونی هنوز هم درگیر همان داستانهای موفق سابق هستند و دائما به فیلمنامههایی که از سریالهای تلویزیونی و فیلمهایی که لزوما نه چندان قدیمی هستند، چراغ سبز نشان میدهند.
با گذشت تابستانی مملو از بازسازیها و ادامه سری فیلمهای پرطرفدار (سفر ستارهای، سرزمین گمشده و...)، فهرستی مشابه در راه است و جالبتر از همه فهرست کارگردانهایی است که با توجه به اسم ورسمشان، انتظار دارید فیلمهای هنری و با داستانهای اوریژینال از آنها ببینید اما وقت آنها تنها برای بازسازی فیلمهایی قدیمی و داستانهای تکراری تلف شده است.
استیون اسپیلبرگ، یکی از موفقترین فیلمسازان، اخیرا اعلام کرده قصد دارد نسخه جدیدی از فیلم هاروی را روانه اکران کند. این فیلم در دهه 1950 با بازی جیمز استوارت چندان موفق نبود. البته اسپیلبرگ اکنون هم مشغول ساخت فیلمی براساس سریال Matt Helm است که در دهه 1970 توسط استودیو پارامونت تولید شد.رابرت زمه کیس، یکی دیگر از فیلمسازان برجسته مشغول بازسازی فیلم گروه بیتلز به نام زیر دریایی زرد است و برایان سینگر هم فیلمی از دهه 1980 به نام اکسکالیبور از جان بورمن را بازسازی خواهد کرد.
راب زامبی هم پس از اینکه دومین فیلم سری هالووین او در ماه گذشته هرگز نتوانست در گیشه موفق باشد، حباب، فیلم کلاسیک علمی- تخیلی را بازسازی میکند. در عین حال استودیو مستقل اسکرین گیمز نیز قصد دارد نسخه تازهای از فیلم سگهای پوشالی- شاهکار سام پکین پا- را تولید کند، هر چند که کارگردان این فیلم هنوز انتخاب نشده است.از سوی دیگر چند فیلم بازسازی شده هم در برنامه اکران ماههای آینده قرار دارند.
استودیو متروگلدوین مایر هم نسخه تازهای از فیلم شهرت را اکران خواهد کرد و استودیو سونی پس از اکران نسخه تازه اشغال کلانتری پلهام 123 با بازی جان تراولتا و دنزل واشنگتن، کاراته کید و The Green Hornet را برای اکران در تابستان آینده در نظر دارد. استودیو فاکس نیز نسخه تازهای از سفرهای گالیور را دارد و رابرت رودریگز نیز فیلمی تازه از سری غارتگر را کارگردانی خواهد کرد.استودیو یونیورسال هم برای اکران فیلم جدید رابین هود به کارگردانی رایدلی اسکات و با بازی راسل کرو تاریخ جدیدی تعیین کرده است.
استودیو وارنر نیز فیلمی تازه از سری شرلوک هولمز را با حضور رابرت رودریگز در کریسمس اکران خواهد کرد و همچنان نسخه دیگری از نبرد غولها و کابوس خیابان الماستریت نیز در سال 2010 اکران خواهد شد.
اما جالبترین بخش روند ساخت این نسخههای بازسازی شده مربوط به اظهار نظرهای کارگردانها و تلاش آنها برای توجیه کردن کارشان و تاکید بر ارائه کاری متفاوت از سازنده نسخه اصلی است. برای مثال راب زامبی که قرار است نسخه تازهای از فیلم حباب را بسازد در توجیه تفاوت کارش با این فیلم کلاسیک تاریخ سینما تاکید کرده که قصد او در جای اول حذف حباب قرمز بزرگ اصلی فیلم است. اما یک نفر باید از او بپرسد اگر قرار بوده این حباب حذف شود پس اصلا چه اصراری به ساخت این فیلم داشته چون نام فیلم هم از وجود همین حباب گرفته شده است.
ولی چرا باید استودیوها به سراغ بازسازی بروند؟ یکی از دلایل آن کارکرد خوب آنها در گیشه است.استودیوها همزمان با اکران نسخههای بازسازی شده دست به تبلیغات گستردهای میزنند و معتقدند با توجه به نام آشنای این فیلمها میتوانند عده بیشتری را به سینماها بکشانند و شاید به همین دلیل بود که هزینه تبلیغات فیلمی چون سفر ستارهای
جی جی ابرامز به 50 میلیون دلار بالغ شد.
یکی از مدیران ارشد استودیو وارنر در ماه گذشته در گفتوگویی با نشریه ورایتی با یک مثال روشن علاقه استودیوها به بازسازی فیلمهای قدیمی را توجیه کرد. به گفته او بتمن در دهه 1960 یک سریال تلویزیونی بود که در دهه 1980 نخستین نسخه سینمایی آن به کارگردانی تیم برتون روانه اکران شد و کاملا در گیشه موفق بود تا اینکه دراواسط دهه 1990 فیلمهای جوئل شوماخر تمامی جذابیتهای این شخصیت را از بین برد.
تایمز -15 سپتامبر